eitaa logo
مبلغ یار (بانک محتوای تبلیغی)
343 دنبال‌کننده
118 عکس
43 ویدیو
5 فایل
🌺 جواب سوالات و شبهات خود را از ما بخواهید 🌺 🆔 @baligh1 1⃣ خاطرات شهدا 2⃣ داستان های مذهبی 3⃣ سوالات و شبهات 4⃣ نکات قرآنی آدرس سایت 1baligh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ "اهمیت فوق‌العاده به مصافحه" 🌀 ابوعبیده گوید: من همراه امام باقر علیه السلام بودم ، به هنگام سوار شدن به کجاوه اول من سوار مى شدم و سپس او. وقتى بر روى مرکب قرار مى گرفتیم حضرت به من سلام مى کرد و همانند مردى که رفیقش را به تازگى ندیده باشد احوالپرسى مى کرد و دست مى داد، و هنگام پیاده شدن پیش از من پیاده مى شد و وقتى از کجاوه پیاده مى شدیم سلام مى کرد مانند کسى که رفیقش را به تازگى ندیده باشد احوالپرسى مى کرد. 💢 من گفتم : یابن رسول اللّه شما کارى مى کنید که هیچکس از مردم نزد ما نمى کنند و اگر یک بار هم چنین کنند زیاد است . 💠حضرت فرمود: مگر ثواب مصافحه را نمى دانى ؟ "دو مومن به یکدیگر مى رسند و یکى با دیگرى دست مى دهد پس همواره گناهان آندو مى ریزد همان گونه که برگ از درخت مى ریزد و خدا به آنها توجه مى کند تا از یکدیگر جدا شوند." ✍ ثواب جمع کردن سخت نیست. فرصت ها را از دست ندهیم.🌹 #داستان_های_مذهبی #مصافحه #امام_باقر_علیه_السلام 🔰کانال مبلغ یار 🆔 @myar97
✅ "شیعه واقعی از نگاه‌ امام باقر (ع)" 💠 ابو اسماعیل گوید: به امام باقر علیه السلام عرض کردم فدایت شوم شیعه در محیطى که ما زندگى مى کنیم بسیار زیاد است . 💢 امام علیه السلام فرمود: آیا توانگر به فقیر توجه دارد؟ آیا نیکوکار از خطا کار در مى گذرد؟ و آیا نسبت به یکدیگر همکارى و برادرى دارند؟ عرض کردم : نه . 🌀 حضرت فرمود: "آنها شیعه نیستند شیعه کسى است که این کارها را انجام دهد." ✍ شیعه بودن به ادعا نیست. شیعه واقعی هم بالا می رود و هم بالا می برد. #داستان_های_مذهبی #شیعه_واقعی #سوالات_و_شبهات 🔰کانال مبلغ یار 🆔 @myar97
✅ اگر اسلام این است، من عاشق اسلام هستم 💠 در زمان شاه مى خواستند در منطقه بهارستان تهران، اطراف ساختمان مجلس شوارى ملّى را بسازند و بايد ۳۵ خانه خراب مى شد. 💢 به اطلاع صاحبان خانه ها رساندند كه خانه شما را مترى فلان مقدار مى خريم. هر كس اعتراض دارد، بنويسد تا رسيدگى شود. 🌀 هيچكس به جز مرحوم راشد اعتراض نكرد. اين جريان خيلى بر مسؤولين گران آمد، و گفتند: "فقط اينكه آخوند است، اعتراض كرده!" ♨️ بعد مرحوم راشد را دعوت كردند و آماده شدند براى اينكه به او حمله كنند و (خوار) خفيفش نمايند. 💢 راشد آمد و بعد از سلام و احوالپرسى از او پرسيدند كه اعتراض شما چيست؟ 💠 گفت: حقيقتش اين است كه اين خانه را من سالها قبل و به قيمت خيلى كم خريده ام و در اين مدت زمان طولانى مخروبه شده و به نظر من قيمتى كه شما پيشنهاد كرده ايد، زياد است! 🌺✨"من راضى نيستم از بيت المال مردم قيمت بيشترى براى خانه ام بگيرم"✨🌺 💢 بهت و تعجّب همه را فرا گرفت و يكى از اعضاى كميسيون كه از اقليتهاى دينى بود، از جا برخاست و راشد را بوسيد و گفت: 🌹«اگر اسلام اين است، من آماده ام براى مسلمان شدن...» 🌹 ✍ زیبایی های دین را نشان بده تا مردم برای در آغوش کشیدن دین صف بکشند. 📚 جرعه ای از دریا، ج۲، ص۶۵۸ 🔰کانال مبلغ یار 🆔 @myar97
⭕️ فلسفه مرگ چیست⁉️ 🔻🔻🔻 🌀 قومی نزد پیامبر زمان خود آمدند و به ایشان گفتند: "از خدا بخواه که مرگ را از ما بردارد." 💢 ایشان دعا کرد و خداوند متعال مرگ را از آنان برداشت. 💠 این قدر زیاد شدند که خانه ها برایشان تنگ شد و گنجایش این همه جمعیت را نداشت. ♨️ تا جایی که شخص موقع صبح مجبور بود برای پدر و مادرش و پدربزرگ و جد خود غذا آماده کند و به نظافت و سرپرستی امور آن ها مشغول شود. 🌀 به همین خاطر فرصت تلاش برای کسب روزی را از دست دادند. 💢 دوباره اومدند پیش پیامبرشان و گفتند: "از خدا بخواه تا ما را به وضعیت قبل بازگرداند. ایشان دعا کرد و خدا آنها را به صورت سابق برگرداند." ✍ "با درخواست نابجا خود را به فنا ندهیم". 📚 بحار الانوار، ج 6 ص 116. 🔰 کانال مبلغ یار 🆔 @myar97
✅ "ایده شهید عباس بابایی برای نجات از شیطان" 🌀 یکی از هم دوره ای های شهید بابایی در آمریکا می گفت: توی آمریکا دوره خلبانی می دیدیم. 💢 یه روز توی بولتن خبری پایگاه دیدم مطلبی نوشته که نظر همه رو جلب کرده بود. مطلب هم این بود: "دانشجو بابایی ساعت 2 بعد از نصف شب می دود تا شیطان را از خود دور کند." 💠 تا این مطلب رو خوندم رفتم سراغ عباس و گفتم عباس قضیه چیه؟ اولش نمی خواست بگه ولی بعدش آروم سرشو بالا آورد و گفت چند شب پیش بدخواب شده بودم. رفتم میدان چمن تا کمی بدوم. ♨️ کلنل و زنش منو دیدن. از شب نشینی می اومدن. کلنل به من گفت: این وقت شب برا چی می دوی؟ بهش گفتم: دارم ورزش می کنم. گفت: راستشو بگو. 🌀 گفتم: راستش محیط خوابگاه خیلی آلوده است. شیطان بدجوری اذیت می کنه. اگه آدم حواسشو جمع نکنه به گناه می افته. بعدشم بهش گفتم: می دونی دین ما برای این طور وقت ها چه توصیه ای می کنه؟ میگه کار سخت انجام بدین. ✍ "هنر دین داری در محیط بی بند و باری آشکار می شود و خوش به حال هنرمندانی که در مسیر دین داری، هنرنمایی می کنند." 📚 علمدار آسمان (خاطرات شهید عباس بابایی) 🔰 کانال مبلغ یار 🆔 @myar97
✅ "ادب علامه (ره) به حضرت معصومه (س)" 💠مرحوم علامه طباطبایی در زمان سکونت در قم، در ماه های رمضان، پیش از افطار به حرم ملکوتی کریمه ی اهل بیت، فاطمه ی معصومه سلام الله علیها مشرف می شدند و با بوسه زدن بر ضریح مطهر آن بانوی بزرگوار، روزه ی خود را افطار می کردند. 💢علامه شهید مطهّری، هرگاه نام مرحوم علامه طباطبایی را به زبان می آورد، می گفت: روحم به فدای او باد. 🌀یکی از دانشمندان از استاد مطهّری پرسید: دلیل این همه تجلیل و احترام شما از علاّمه طباطبایی چیست؟ استاد مطهّری در پاسخ گفت: من فیلسوف و عارف بسیار دیده ام و احترام من به علاّمه طباطبائی به خاطر فیلسوف بودن ایشان نیست، بلکه از این جهت است که او عاشق و دلباخته ی اهل بیت است. چرا که علاّمه طباطبایی در ماه رمضان روزه ی خود را با بوسه بر ضریح مقدّس حضرت معصومه سلام الله علیها افطار می کرد. ♨️ابتدا پیاده از منزل تا حرم مطهّر(با توجّه به آن سنین پیری و دوری راه) مشرف می شد. ضریح مقدّس را می بوسید، سپس به خانه می رفت و غذا می خورد. #حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها #داستان_های_مذهبی #ادب 🔰کانال مبلغ یار 🆔 @myar97
✅ "راهگشای مشکلات علمی ملاصدرا چی بود؟" 💢مرحوم صدر المتألهین شیرازی، فیلسوف بزرگ جهان اسلام و صاحب کتاب گرانسنگ «اسفار اربعه» شاهکار فلسفه اسلامی، در سالهای اواخر عمر پر برکت خود، تبعید شده و در روستای«کهک» قم مقیم گشته و در آنجا به تحریر مباحث فلسفی مشغول شده بود. 💠ایشان گفته است: هرگاه در زمینه ی فلسفه، مشکلی برایم پیش می آمد که از حلّ آن عاجز می ماندم، با پای پیاده از کهک به قم می رفتم و به کنار قبر حضرت فاطمه ی معصومه سلام اللّه علیها رفته، از آن حضرت استمداد می نمودم. 🌀با این کار، مسأله و مشکل من حل می شد و سپس به روستای کهک باز می گشتم. #داستان_های_مذهبی #حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها #توسل 🔰کانال مبلغ یار 🆔 @myar97
✅ "مهمان نوازی امام رضا (ع) " ♨️ احمد بن بزنطی نقل می کنه: شبی مهمان امام رضا علیه السلام بودم. بعد از خوردن شام شروع کردیم به صحبت کردن. بیشتر من حرف می زدم و امام (ع) گوش می داد. 🌀 لابلای بحث متوجه شدم آخر شب هست. بلند شدم که برم، آقا فرمودند: این وقت شب خطرناکه! امشب رو پیش ما بمون و فردا صبح برو. 💢 چون می دونستم اهل تعارف نیستند، قبول کردم. آقا رختخواب خودش را برای من پهن کرد تا استراحت کنم. 💠 تو دلم غوغایی برپا بود. با خودم گفتم: چه توفیقی نصیبم شده و چقدر قیمت پیدا کردم. آقا منو شام دعوت کرده، مرکب خودش رو دنبالم فرستاده، در رختخواب خودش خوابانده، منو همسفره خودش کرده و .... ♨️ تو همین فکرها بودم که آقا منو صدا زد و فرمود: بیا! میخوام داستانی رو برات تعریف کنم. 🌀 در زمان امیرالمؤمنین علیه السلام زید بن صوحان مریض شد و علی (ع) به عیادتش رفت. بعد به خاطر این که زید دچار غرور نشه، فرمودند: مبادا به مردم فخر بفروشی و خود رو بالاتر بدونی و بگی امامم به دیدنم آمده که ملاک برتری به تقواست. 💢 منم همان توصیه رو به تو می کنم، برای خدا تواضع کن و خودت را بالا نگیر. ✍ "لطف اهل بیت مثل بارانی است که بر گل و خار هر دو می بارد. پس مغرور نشویم و تصور نکنیم که کسی شده ایم." #داستان_های_مذهبی #امام_رضا_علیه_السلام #غرور 🔰 کانال مبلغ یار 🆔 http://eitaa.com/joinchat/3101556750Cff6ba723ba
✅ "دستگیری کن تا دستت را بگیرند" 💢 یکی از شیعیان امام کاظم (ع) شخصی است به نام علی بن یقطین. هارون به خاطر علاقه ای که به این شخص داشت، اون رو به عنوان وزیر خودش انتخاب کرده بود ولی علی بن یقطین شیعه بود و هیچ علاقه ای به هارون نداشت. 💠 یه روز اومد پیش امام (ع) و عرض کرد: یا بن رسول الله! اگه اجازه بدین من از وزارت استعفا بدم. آخه از دست آدم ظالمی مثل هارون خسته شدم. ♨️ آقا فرمودند: اتفاقاً تو باید باشی. چرا باشم؟ چون وقتی تو باشی خیالم راحته که تو دربار هارون یه نفر هست که هوای شیعیان رو داشته باشه و به اون ها کم کنه و مشکلاتشون رو حل کنه. اگه قول بدی هوای شیعیان رو داشته باشی، من ضمانت می کنم که نه کشته شوی، نه زندان بری و نه فقیر بشی. 🌀 یه روز یکی از جاسوس های هارون اومد پیشش و گفت: خبر دااری وزیرت شیعه امام کاظم (ع) است و با ایشان ارتباط داره؟ گفت: نه. مطمئنی؟ گفت: آره. گفت: بزار امتحانش کنیم. فردا موقعی که خواست وضو بگیره، از یه جای مخفی چک کنیم و ببینیم که شبیه سنی ها وضو می گیره یا شیعه ها. 💢 اتفاقاً همون روز از طرف امام کاظم (ع) نامه ای به دستش رسید که از حالا به بعد شبیه سنی ها وضو بگیر. خیلی تعجب کرد ولی چون امام (ع) فرموده چشم. 💠 روز بعد هارون نگاه کرد و دید شبیه سنی ها وضو می گیره. به اون جاسوس گفت: دیدی گفتم اشتباه می کنی. از حالا به بعد هیچ حرفی رو در مورد این وزیرم ازت نمی پذیرم. ♨️ بعد از چند روز دوباره نامه ای از امام (ع) به دستش رسید که فرموده بود از حالا به بعد شبیه شیعه ها وضو بگیر. ✍ "اگه دوست داری امام زمانت هواتو داشته باشه، هوای شیعیان آقا رو داشته باش." 🔰 کانال مبلغ یار 🆔 http://eitaa.com/joinchat/3101556750Cff6ba723ba
✅ "دعای امام هادی (ع) برای مرد اصفهانی" 💠 در عصر امام هادی (علیه السلام) شخصی بنام عبدالرحمن ساکن اصفهان و پیرو مذهب تشیع بود (با توجه به اینکه در آن زمان ، شیعه در اصفهان کم بود)، از عبدالرحمن پرسیدند چرا تو امامت امام هادی (علیه السلام) را پذیرفتی نه غیر او را. 💢 در پاسخ گفت: من فقیر بودم ولی در جرات و سخن گفتن قوی. در سالی همراه جمعی از اصفهانی ها به عنوان اینکه به ما ظلم می شود، برای شکایت به شهر سامره نزد متوکل (دهمین خلیفه عباسی) رفتیم. 🌀 کنار در قلعه متوکل منتظر اجازه ورود بودیم که ناگهان شنیدم متوکل دستور احضار امام هادی (علیه السلام) را داده تا او را به قتل برساند. ♨️ من به یکی از حاضران گفتم: این کیست که فرمان به احضار او و سپس ‍ اعدام او داده شده است؟ 💠 در جواب گفت: این کسی است که رافضی ها (شیعه ها) او را امام خود می دانند، من تصمیم گرفتم در آنجا بمانم تا ببینم کار به کجا می کشد. 💢 بعد از ساعتی دیدم امام هادی (ع) سوار بر اسب آمدند، مردم تا او را دیدند در طرف راست و چپ اسب او به راه افتادند، همین که چشمم به امام هادی خورد محبتش بر دلم جای گرفت. 🌀 دعا کردم که خداوند وجود نازنینش را از شر متوکل حفظ کند. همچنان ناراحت و نگران بودم و دعا می کردم که امام در میان جمعیت به من رسید و فرمود: 🌹"خداوند دعایت را مستجاب می کند، و مال و فرزند و عمرت زیاد خواهد شد."🌹 💢 من از اینکه امام چنین از نهان خبر داد متحیر شدم بطوری که رنگم تغییر کرد . 💠 حاضران گفتند: چه شده؟ چرا چنین حیرت زده ای؟ گفتم :خیر است ولی اصل ، ماجرا را به کسی نگفتم . ♨️ بعدا که به اصفهان برگشتم کم کم بر مال و فرزندم افزوده شد و غنی شدم و اکنون بیش از هفتاد سال دارم و تمام برکت عمرم را مدیون امام هادی علیه السلام هستم. 📚 الثاقب فی المناقب: صفحه ۵۴۹،؛ کشف الغمه: جلد ۲، صفحه ۳۸۹ ؛ بحار، جلد ۵۰، صفحه ۱۴۱، حدیث ۲۶ ✍ "اگر برای امام زمانمون دعا کنیم، ایشان هم برای ما دعا می کنند." 🌺 "اللهم عجل لولیک الفرج" 🌺 🔰 کانال مبلغ یار 🆔 http://eitaa.com/joinchat/3101556750Cff6ba723ba
⁉️ "کم بخوریم یا زیاد" ⁉️ 💠 به بزرگى گفتند: كم بخوريم يا زياد؟ 💢 در پاسخ گفت: اگر مىخواهيد غذا شما را ببَرد، كم بخوريد، و اگر مىخواهيد شما غذا را ببَريد زياد. ✍ "به اندازه ای غذا بخوریم که ما را به کار وادارد نه خواب" 🔰 کانال مبلغ یار 🆔 http://eitaa.com/joinchat/3101556750Cff6ba723ba