#آفات_مطالعه
بديهي است كه آگاهي از آفات مطالعه و زدودن آن در مفيدتر ساختن مطالعه و كسب مهارت نويسندگي سهم بسزايي مي تواند داشته باشد.
آفات مربوط به مطالعه ( پيش مطالعه، حين مطالعه، پس از مطالعه) در چند عنوان زير بيان مي شود:
👈 -نبودن علاقه و انگيزه براي مطالعه، زدگي و دلسردي از مطالعه: از خواندن كتاب نامناسب، مطالعۀ بدون تشويق، مطالعۀ گسسته از عمل و نتيجه خارجي و...ناشي مي شود.
👈- حيرت و سرگرداني:
از عدم برنامه در #مطالعه، هضم نكردن صحيح مطالب، رفع نشدن اشكالات، نتيجه نگرفتن از مطالعه و... ناشي مي شود.
👈- هرزگي؛
يعني سرزدن به هر كتابي و #كتابخانه اي و گشودن آن و خواندن صفحات، ولي به آخر نرساند. اين آفت باعث مي شود كه انسان نتواند روي موضوع يا كتاب خاصي تأمل و توقف و انديشه كند.
👈- مريد دربست:
گاهي انسان چنان شيفته يك #نويسنده و مجذوب يك #كتاب مي شود كه مريد در بست مي گردد و اين ممكن است استقلال رأي و قدرت تشخيص و ارزيابي را از انسان بگيرد.
👈- غرور:
علم در دلهاي نامهذب، تكبّر مي آورد، براي نجات از اين آفات، خوب است انسان راهنماي مطالعه و مربّي داشته باشد
و از تجارب افراد آگاه و دلسوز استفاده كند و شرح حال بزرگان خود ساخته را زياد بخواند.
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
@myganj
#سیره_علما
#مطالعه
سيدنعمت الله جزايري در نقل خاطره اي از زندگي خود مي گويد:
در گرماي تابستان، طلاب شب ها به بام مدرسه مي رفتند، ولي من در حجره ام را مي بستم و شروع به مطالعه و حاشيه نويسي و تصحيح مي كردم تا اذان صبح.
بعد از نماز صبح، صورتم را بر روي كتاب مي گذاشتم و لحظه اي مي خوابيدم تا آفتاب طلوع مي كرد و آن گاه تا ظهر به تدريس مي پرداختم. بعدازظهر هم به درس مي رفتم و درس مي خواندم.
بسياري از مواقع، از سر راه ناني مي گرفتم و مي خوردم.
چون اغلب براي مطالعه، روغن چراغ نداشتم، اتاقي بلند گرفته بودم كه درهاي متعدد داشت و در آن مي نشستم و زير نور ماه كتابم را مي گشودم و مي خواندم و چون ماه دور مي زد، دري ديگر را كه رو به ماه داشت، مي گشودم و كتاب مي خواندم.
دو سال همين كار را كردم تا آن جا كه چشمانم ضعيف شد.
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
@myganj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کانال مشاوره پایان نامه و مقاله نویسی
@myganj
1_165458292.mp3
7.55M
سخنرانی استاد عابدی درمورد شهید سلیمانی
#آموزش_پژوهش
پژوهش و تحقيق
واژه پژوهش(Research) و مترادفهاي آن مانند جستجو، تحقيق، تفحص و ... از فعاليتهاي علمي انسان است؛ كه هدف آن شناختن امور ناشناخته است.
اين واژه در زبان عاميانه به همه شكلهاي مختلف فعاليت علمي اطلاق ميگردد،
نظير دقت در گفتههاي ديگران، بررسيهاي ساده درباره افراد، اشياء و پديدهها ، مطالعه يك روزنامه، مطالعه كتب توسط دانش آموز، بازجوييهاي يك مأمور انتظامي يا يك بازپرس، دقيقترين تحقيقات دانشمندان و... اين معنا از پژوهش ناظر به تمام فعاليتهاي جستجوگرانهاي است كه انسان در برخورد با يك مشكل انحام مي دهد،
خواه روشمند باشد يا غيرروشمند، و خواه نتايج آن معتبر باشد يا نباشد. اين معنا از پژوهش، ناظر به مطلق جستجو ميباشد.
👈ادامه دارد👇🏻
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
@myganj
#آموزش_پژوهش
ادامه👇🏻
اما در زبان علمي، تعاريف زيادي از مفهوم #پژوهش ارائه شده است كه متأسفانه بيشتر اين تعاريف با نگرش پوزيتويستي به علم است؛
نگرشي كه علم را تنها علم تجربي ميداند؛ حتي كتبي كه در زمينه روش تحقيق در #علوم_انساني نگاشته شدهاند با يك ديدگاه انحصاري، علم و پژوهش را منحصر به پژوهش و علم تجربي مي دانند،
در حالي كه انسان درباره پديدههاي مختلف جهان هستي، اعم از مادي و غيرمادي ، گذشته و آينده سؤالاتي دارد كه بدون ترديد نميتوان با پژوهش تجربي درباره آنها به شناخت رسيد؛
لذا بهترين تعريف، تعريفي است كه به زواياي مختلف آن توجه شود. در ذيل به چند تعريف مناسب اشاره ميكنيم:
"پژوهش عبارت است از فرايند منظم جمعآوري و تجزيه و تحليل اطلاعات براي اهدافي معين"
اين تعريف به اركان اساسي پژوهش، يعني فرايند بودن، روشمند بودن، جمع آوري اطلاعات و تجزيه و تحليل آن اشاره نموده است.
در تعريف ديگر آمده است:
«پژوهش، پردازش اطلاعات است، با فرايند نظاممند، متعلق به گستره خاصي از علوم، داراي هويت جمعي و متضمن نوآوري»
👈ادامه دارد👇🏻
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
@myganj
#آموزش_پژوهش
با توجه به تعريف فوق ميتوان ويژگيهاي يك تحقيق و پژوهش را برشمرد:
🖍الف) #پژوهش نوعي فرآيند است نه امري دفعي. به عبارت ديگر، فعاليت پژوهشي همانند خط مستمري بوده متشكل از نقاط مرتبط به هم؛ لذا اين فرآيند بايد داراي انتظام خاصي باشد، يعني ضابطهمند، قانونمند و قاعدهمند باشد.
🖍ب) در پژوهش، پردازش(تجزيه و تحليل) لازم است و صرف جمعآوري اطلاعات، پژوهش به حساب نميآيد.
🖍ج) دادهها و يافتهها در پژوهش بايد صلاحيت و قابليت پردازش را داشته باشند ؛ لذا واژه «اطلاعات» در تعريف به معناي يافتهها و دادههاي قابل پردازش ميباشد.
🖍د) از ديگر ويژگيهاي پژوهش، تعلق آن به گستره خاصي از علوم با توجه به هويت جمعي آن است. مراد از تعلق به گستره خاص، آن است كه هر تحقيق استاندارد به يكي از رشتههاي علوم تعلق دارد و عضوي از مجموعه پژوهشهاي آن علم ميباشد. يك مطالعه نظاممند در واقع نقطهاي است در تاريخ علم معين به گونهاي كه از تحقيقات پيشين متأثر و بر تحقيقات پسين مؤثر است كه اين تأثير و تأثر به خاطر هويت جمعي داشتن آن است
🖍هـ) از ويژگيهاي پژوهش، نوآوري است. مراد از نوآوري، تأثيرگذاري در تاريخ آن علم است نه در مقياس دانستههاي خود محقق؛ لذا پژوهش بايد با محوريت توليد علم باشد.
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
@myganj
#آموزش_پژوهش
مسأله پژوهشي
واژه «مسأله» (Problem) به چيزي اطلاق مي شود كه براي ما ناشناخته و مجهول باشد.
از آنجا كه امور ناشناخته همواره براي ما نوعي دشواري يا مشكل اعم از مشكل ذهني يا خارجي و واقعي ايجاد مي كند، به مسأله، «مشكل» نيز گفته مي شود.
گاهي به جاي واژه مسأله، «#سؤال» نيز به كار برده مي شود؛
چون مواجهه با امور ناشناخته در ذهن ما سؤالاتي به وجود مي آورد. به مسأله پژوهشي، «موضوع» نيز گفته مي شود.
در امر پژوهش و تحقيق، مسأله، غير از سؤال و پرسش( Question) است؛ چون پرسش لزوماً مسبوق به #مطالعه نظام مند نيست؛
بلكه مواجهه با امر مبهمي است كه پاسخ آن را فراموش كرده باشيم يا اصلاً امر مشكلي نباشد و ابهام آن صرفاً به مقام يادگيري متعلق است؛
در حالي كه مسأله، معضله و مشكله اي است نيازمند مطالعه نظام مند و پاسخ نيازمند پژوهش است نه آموزش.
👈ادامه دارد👇🏻
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
@myganj
خودآموز پایان نامه و مقاله نویسی
#آموزش_پژوهش مسأله پژوهشي واژه «مسأله» (Problem) به چيزي اطلاق مي شود كه براي ما ناشناخته و مجهول ب
#آموزش_پژوهش
🖍مسأله پژوهشي 2
مسأله برخلاف پرسش، به همراه دو مطالعه نظام مند است: مطالعه سابق براي طرح مسأله و مطالعه لاحق كه سبب حل آن مي گردد.
از اين رو بايد حل مسأله به توليد علم ختم شود؛ در حالي كه يافتن پاسخ يك سؤال، لزوماً به توليد علم نمي انجامد.
تفاوت مسأله با موضوع به كليت و عدم كليت برمي گردد.
از ويژگي هاي مسأله پژوهشي، جزيي و محدود بودن دامنه و قلمرو آن است، در حالي كه موضوع، امري كلي و گسترده بوده و خود داراي مسايل فراواني است.
حركت محقق در تحقيق بايد عمقي و طولي باشد نه سطحي؛ لذا هر اندازه، شعاع يك مسأله محدودتر و جزيي تر باشد، عمق پژوهش نيز بيشتر خواهد شد.
مثلاً «بررسي مشكلات جوانان» موضوعي بسيار كلي و گسترده است كه
اولاً زير مجموعه علوم مختلفي قرار مي گيرد كه تحقيق در آن، نيازمند تخصص هاي زيادي است كه تنها راه پژوهش در اين امر، انجام كار گروهي و متشكل از متخصصين مختلف مي باشد.
ثانياً نتايج به دست آمده، بسيار سطحي بوده و علمي و تخصصي نيست و فاقد هر گونه نوآوري خواهد بود.
حتي بررسي يك بعد از ابعاد موضوع فوق، مثل« بررسي مشكل ازدواج جوانان» نيز، داراي ابعاد ديگر و مسائل مختلفي بوده وخيلي كلي است و قابليت پژوهش، جهت توليد علم و به صورت مسأله محوري را ندارد.
براي تحقيق در چنين موضوعاتي، بايد به مسأله جزيي تري مانند«عوامل بالارفتن سن ازدواج در ده سال اخير» و... پرداخت و يا در موضوعاتي نظير «شفاعت» نيز كه عنواني كلي است، مي توان در مسأله «نقش اجتماعي شفاعت» به عنوان مسأله پژوهشي تحقيق نمود.
👈ادامه دارد👇🏻
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
@myganj
خودآموز پایان نامه و مقاله نویسی
#آموزش_پژوهش 🖍مسأله پژوهشي 2 مسأله برخلاف پرسش، به همراه دو مطالعه نظام مند است: مطالعه سابق براي ط
#آموزش_پژوهش
🖍مسأله پژوهشي3
با توجه به آنچه گفته شد، مسأله پژوهشي بايد داراي سه ويژگي اساسي زير باشد:
1ـ مجهول بودن؛ 2ـ مشكل بودن؛ 3ـ محدود و جزيي بودن.
البته بايد ويژگي هاي ديگري در انتخاب مسأله مورد توجه قرار گيرد، مسائلي مانند: متناسب بودن با توانايي محقق، نو و بديع بودن، واضح و متمايز بودن، متناسب بودن با امكانات و شرايط، داراي اولويت و اهميت، مورد علاقه پژوهشگربودن و...
مسأله با مباني نيز تفاوت دارد. مباني تحقيق (مقدمات و مفاهيم به طور كلي) در واقع پيش فرض هاي تحقيق اند و محقق بايد صرفاً به بيان ديدگاه ها و موضع خود در خصوص آنها بسنده كند و از هر گونه تفصيل و يا تحقيق خودداري نمايد و هرگز مباني را به مسأله تبديل نكند.7 مثلاً در تحقيق «نقش اعتقاد به شفاعت در زندگي» صرفاً به بيان مختصر و كوتاه معناي شفاعت و تصور خويش از مفهوم شفاعت، اقسام آن و... بسنده كند.
👈ادامه دارد👇🏻
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
@myganj