eitaa logo
طلوع فکر و اندیشه
637 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
741 ویدیو
22 فایل
ارتباط با نویسنده کانال : @Musa1364 تا بنده نباشی تابنده نباشی مردمی ام ، وابسته به هیچ ارگان دولتی نیستم ، حمایت از کانال : 6063731057889736
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵 برخی از اصلاح‌طلبان در فضای مجازی از ترور دو قاضی بزرگ دیوان عالی کشور با خوشحالی صحبت می کنند که به نوعی می‌تواند نشان‌ دهنده‌ی جوی از امیدواری برای تغییرات خاص در سیستم قضائی باشد. در این شرایط حساس، اشاره به ابطال حکم محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه سابق، تنها به شعله‌ور کردن این انتظارات دامن می‌زد و این اقدام در بطن خود می‌تواند به‌طور تلویحی پیامی از تمایل برخی جریان‌ها برای تغییر در ساختار قضائی و سیاسی کشور ارسال کند. آنچه در این ماجرا جالب توجه است، نوعی هم‌زمانی میان ابراز خوشحالی از وقوع ترور و اشاره به مسائل سیاسی داخلی است که بیشتر به نظر می‌رسد که اصلاح‌طلبان به‌طور ناخودآگاه بخشی از نقشه‌های پشت پرده را فاش کرده‌اند. این وضعیت، پرسش‌های جدی را در زمینه ارتباطات غیررسمی و نوعی نفوذ ایجاد می‌کند که به نظر می‌رسد اصلاح‌طلبان با واکنش‌های خود به‌ویژه در فضای مجازی، در راستای اهداف خاصی که ممکن است از طرف جریان‌های خاص مورد حمایت قرار گیرد، عمل می‌کنند. این جریان به‌طور غیرمستقیم ممکن است تلاش کند تا با بهره‌برداری از فضای نامساعد ایجادشده پس از ترور قاضی‌ها، به برخی از اهداف سیاسی و حتی فشار به نهادهای قضائی و حکومتی برسد. در نهایت، این نوع واکنش‌ها نشان‌دهنده‌ی پدیده‌ای است که در آن اصطلاحاتی چون نفوذی‌ها و تأثیرگذاری‌های نه‌چندان شفاف بر مسائل حساس ملی و سیاسی برجسته می‌شود. مراقب باشیم ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
🔵 ترور روحانیت و قضات برجسته : حمله به قلب عدالت و حقیقت در طول تاریخ، روحانیت همواره پرچم‌دار دین، عدالت و اخلاق بوده و در سخت‌ترین دوران‌ها، راهنما و پناهگاه مردم در برابر طوفان‌های استبداد و انحراف بوده است. ترور روحانیت، چه در گذشته و چه در روزگار ما، تلاشی است برای خاموش کردن نور حقیقت در دل تاریکی‌ها. دشمنان می‌دانند که روحانیون تنها لباس دین به تن ندارند، بلکه حامل اندیشه‌ای هستند که می‌تواند پایه‌های ظلم را به لرزه درآورد و امید را در دل‌های مردم زنده کند. چهره‌هایی چون شهید آیت‌الله سید محمدباقر صدر، شهید مطهری و شهدای محراب مانند آیت‌الله مدنی و آیت‌الله دستغیب، نه‌فقط افرادی عادی، بلکه مشعل‌دارانی بودند که شعله‌های آگاهی و معنویت را در جامعه روشن نگاه داشتند. ترور این شخصیت‌ها، در حقیقت، تلاشی بود برای خاموش کردن این مشعل‌ها و محروم ساختن جامعه از حضور کسانی که توانایی شکستن زنجیرهای استبداد و هدایت به سوی حقیقت را دارند. ترور، همواره نماد ضعف و زبونی بوده است. تروریست‌ها نمی‌توانند با اندیشه مقابله کنند، پس دست به اسلحه می‌برند. ترور روحانیت، در حقیقت، ترور معنویت، عدالت و امید است. آن‌ها نمی‌خواهند جوامع بر پایه اخلاق و عدالت بنا شود، بلکه به دنبال فروپاشی ستون‌هایی هستند که جامعه را به سوی سعادت می‌برد. امروز نیز ترور دو قاضی برجسته دیوان عالی کشور، جلوه دیگری از این دشمنی دیرینه است. این قضات، که نماد علم، تقوا و ایستادگی در برابر ناحقی بودند، هدف دشمنانی قرار گرفتند که عدالت را دشمن خود می‌دانند. ترور آن‌ها تنها یک جنایت علیه دو انسان نیست؛ این حمله‌ای است به قلب نظام عدالت و تلاش برای گسترش بی‌اعتمادی و هرج‌ومرج. ✅ تاریخ گواهی می‌دهد که خون شهیدان، بارورکننده درخت عدالت و حقیقت است. هر گلوله‌ای که به سوی حقیقت شلیک می‌شود، ندای عدالت را بلندتر می‌کند. این مسیر خونبار، با استقامت ملت و ادامه راه شهدا، نه‌تنها متوقف نخواهد شد، بلکه دشمنان را در تله شکست‌های خود گرفتار خواهد کرد. ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
🔵 پرچم از کف حیاط دولت جمع شد!! دولت غربگرا با مشاوران نفوذی در حال پیشبرد سیاست‌های غلط و دیپلماسی با آمریکای جنایتکار است. این تغییرات اصول و هویت مستقل کشور را زیر سوال می‌برد و البته منافع امثال دو تابعتی را تأمین می کند. به هوش باشیم. ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
طلوع فکر و اندیشه
سلام هوشنگ عزیز بله ترور به عنوان یک اقدام غیرانسانی و غیراخلاقی، از هر زاویه‌ای محکوم است و هیچ توجیهی برای آن وجود ندارد. اما نسبت دادن این اقدامات به عملکرد کلی نظام اسلامی یا توجیه آن بر اساس شرایط اجتماعی، خود رویکردی نادرست است که نیاز به بررسی دقیق‌تر دارد. اولاً، نظام اسلامی بر پایه ارزش‌های عدالت، اخلاق، و حفظ کرامت انسانی استوار است. در این نظام، ایجاد ساختارهای قضایی، دادرسی عادلانه، و رسیدگی به جرائم، بر اساس اصول الهی و حقوق بشری طراحی شده است. اگرچه ممکن است در اجرای این اصول، برخی نواقص یا اشتباهات توسط افراد وجود داشته باشد، اما نمی‌توان این مسائل را به اصل نظام تعمیم داد. ثانیاً، حوادثی مانند ترور یا حتی خودکشی، نه صرفاً محصول نظام یا ساختار حکومتی بلکه ناشی از مجموعه‌ای از عوامل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، و فردی است. برای مثال، مسائل روحی و روانی، بحران‌های اجتماعی و تأثیرات رسانه‌ای نیز می‌توانند در این رویدادها نقش داشته باشند. لذا، تکیه صرف بر عملکرد نظام به عنوان مقصر اصلی، تحلیلی ساده‌انگارانه و فاقد جامعیت است. ثالثاً، در خصوص آمار خودکشی یا هر آسیب اجتماعی دیگر، نظام اسلامی به‌صورت جدی تلاش کرده است تا با برنامه‌ریزی‌های فرهنگی، اقتصادی، و اجتماعی به رفع این مشکلات بپردازد. ارائه خدمات مشاوره، تقویت نهادهای حمایتی و نظارتی، و تلاش برای گسترش فرهنگ دینی و معنوی از جمله اقدامات انجام شده است. البته، پذیرش وجود برخی کاستی‌ها در مسیر اجرا، بخشی از واقعیت هر حکومتی است و اصلاحات تدریجی نیز همواره مورد تأکید بوده است. ✅ لذا ، نمی‌توان اشتباهات یا کاستی‌های فردی یا عملکرد ناقص برخی نهادها را به اصل نظام نسبت داد و آن را مقصر دانست. بهتر است به جای قضاوت‌های کلی و غیرمنصفانه، با نگاه تحلیلی و ارائه راهکارهای عملی به حل مشکلات پرداخت. ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
🔵 مذاکره با قاتلان شهدا ؛ خیانت به خون انقلاب و شرافت ملت ترور روحانیون، دانشمندان و قضات انقلابی، جراحتی عمیق بر پیکره ملت ایران است که هر بار تازه می‌شود. این اقدامات نه صرفاً ضربه‌ای به افراد، بلکه حمله‌ای مستقیم به تفکر مقاومت، عدالت‌خواهی و مبارزه با فساد است. دشمنانی که نقاب می‌زنند، گاهی در ظاهر نفوذی‌های ساده و بی‌نشان هستند، و گاهی در قامت بیگانگانی که برنامه‌ریزی پیچیده‌ای برای تضعیف انقلاب اسلامی دارند. مسئله نفوذ، دیگر در قالب فردی با ظاهر متفاوت محدود نمی‌شود؛ بلکه ساده‌ترین جایگاه‌ها می‌توانند بستری برای تحقق توطئه باشند. این ترورها، صدای مظلومیتی هستند که در پس پرده سکوت نهادهای بین‌المللی و ادعای حقوق بشر دفن می‌شود؛ همان‌هایی که خود بانی اصلی این جنایت‌ها هستند. اما آنچه قلب هر ایرانی عدالت‌طلب و مؤمن را می‌سوزاند، این است که در پس این هجمه‌ها، برخی مسئولان همانند دولت پزشکیان با مشاورانی چون دو تابعیت، با فراموشی جایگاه خون شهدا، دم از مذاکره با عاملان اصلی این جنایات می‌زنند. مذاکره با بی‌شرف‌ترین‌ها در حالی که ردپای جنایاتشان هنوز خشک نشده، تنها به معنای باز کردن در به سوی خیانت است. تاریخ نشان داده که دشمنان ما با لبخند دیپلماتیک، خنجر خود را تیزتر می‌کنند. شرافت، در صیانت از خون شهدا، مبارزه با فساد و ایستادگی در برابر بی‌عدالتی است، نه در سازش با آنان که هر لحظه به‌دنبال نابودی این ملت هستند. ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
طلوع فکر و اندیشه
با سلام و احترام سخن شما بسیار دقیق است و به یکی از مهم‌ترین مباحث در تاریخ اسلام و رابطه دین و سیاست اشاره دارد. امامان معصوم (علیهم‌السلام) از امام سجاد (ع) تا امام حسن عسکری (ع) به ظاهر فرماندهی جنگ علیه حکومت‌های طاغوتی بنی‌امیه و بنی‌عباس را بر عهده نگرفتند، اما این به معنای جدایی دین از سیاست یا انفعال آن‌ها در برابر ظلم نیست. برای پاسخ به ضدانقلاب و ارائه دلیل قاطع، چند نکته قابل طرح است: 1. شرایط و امکانات تاریخی امامان معصوم در دوران بنی‌امیه و بنی‌عباس با شرایط بسیار سخت و محدودیت‌های شدید مواجه بودند. فشارهای سیاسی، نظامی، و فرهنگی این حکومت‌ها به گونه‌ای بود که امکان تشکیل حکومت علنی برای آن‌ها فراهم نبود. به عنوان مثال: امام سجاد (ع) پس از واقعه عاشورا در شرایط خفقان شدید قرار داشت. او با دعای صحیفه سجادیه و آموزش مردم در قالب دعا، زمینه آگاهی و بیداری جامعه را فراهم کرد. امام صادق (ع) در دوران ضعف بنی‌امیه و انتقال قدرت به بنی‌عباس، از فرصت استفاده کرد و نهضت علمی گسترده‌ای برپا نمود که بسیاری از شاگردان او مانند هشام بن حکم و زراره به دفاع از حقانیت شیعه پرداختند. 2. حکومت اسلامی به معنای هدف نهایی امامان معصوم حکومت را هدف نهایی نمی‌دانستند، بلکه آن را ابزاری برای تحقق عدالت و عبودیت الهی می‌شمردند. اگر شرایط جامعه آمادگی پذیرش حکومت عادلانه را نداشت، آن‌ها برای حفظ دین و هدایت مردم راهبرد دیگری اتخاذ می‌کردند. امام حسن (ع) وقتی دید مردم کوفه آمادگی لازم برای مبارزه ندارند، با صلح خود اسلام را حفظ کرد. همان‌گونه که امام حسین (ع) در عاشورا قیام کرد، چون شرایط ایجاب می‌کرد. 3. نقش مخفیانه و رهبری غیرمستقیم از امام سجاد تا امام حسن عسکری، فعالیت‌های مخفیانه بسیاری برای مبارزه با ظلم انجام شد. شبکه وکالت که توسط امامان ایجاد شد، نمونه‌ای از مدیریت سیاسی و دینی آنان است. این شبکه وظیفه داشت مردم را هدایت کند، مالیات شرعی را جمع‌آوری نماید و مخالفان را سازمان‌دهی کند. 4. جدا نبودن دین و سیاست اسلام دینی است که سیاست و اجتماع در آن به هم پیوسته‌اند. پیامبر اکرم (ص) خود در مدینه حکومت تشکیل داد و احکام اسلامی مانند قضاوت، جهاد و زکات بدون وجود یک نظام سیاسی قابل اجرا نیست. امامان نیز از این اصل جدا نبودند، اما معتقد بودند که حکومت باید بر اساس عدالت و تقوا باشد، نه قدرت‌طلبی و فریب. آنان نشان دادند که برای تشکیل حکومت عادلانه باید زمینه‌سازی اجتماعی و فرهنگی صورت گیرد و مردم آماده پذیرش چنین حکومتی شوند. 5. جواب به ضدانقلاب : ضدانقلاب معمولاً بر طبل جدایی دین از سیاست می‌کوبد یا ناکارآمدی حکومت دینی را مطرح می‌کند. برای پاسخ به این ادعا: باید نشان داد که امامان معصوم در هر زمان با ابزار مناسب به مقابله با ظلم پرداخته‌اند، چه با قیام علنی مانند امام حسین (ع) و چه با کار فرهنگی و تربیتی مانند امام صادق (ع). دین اسلام سیاست را از اخلاق و معنویت جدا نمی‌داند. اگر سیاست از دین جدا شود، ظلم و فساد گسترش پیدا می‌کند. تاریخ نشان داده است که سکوت در برابر ظلم به معنای تأیید آن است، و این با اصول اسلام و حتی منطق انسانی در تضاد است. ✅ لذا ، امامان ما اهل مبارزه بودند، اما مبارزه‌ای متناسب با شرایط زمان خود. گاه با شمشیر و گاه با قلم. هدف آن‌ها حفظ اسلام، تربیت جامعه و زمینه‌سازی برای حکومت مهدوی بود. این همان سیاست دینی است که مخالفان نمی‌توانند درک کنند. ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
🔵 تفاوت واکنش مردم به حوادث مختلف، نظیر قتل یک پزشک در یاسوج و حادثه ترور دو قاضی ، ناشی از کم‌کاری و قصور نظام است. اگر دادگاه‌ها علنی و با حضور هیئت منصفه برگزار می‌شد، مردم خودشان شاهد محاکمه‌ها و تصمیمات قضائی بودند و از تحلیل‌های رسانه‌های معاند بی‌نیاز می‌شدند. او همچنین تأکید دارد که عدم برگزاری دادگاه‌های علنی از زمان انقلاب 57 تا امروز موجب عدم شفافیت و کم‌توجهی مردم به روند قضائی شده است. پاسخ : نظام قضایی جمهوری اسلامی ایران بر پایه اصول اسلامی و عدالت استوار است. این نظام موظف است ضمن حفظ امنیت و عدالت، از افشای اطلاعاتی که ممکن است موجب تشویش اذهان عمومی یا سوءاستفاده دشمنان شود، جلوگیری کند. عدم برگزاری برخی دادگاه‌ها به‌صورت علنی به دلایل مختلفی انجام می‌شود. از جمله، حفظ کرامت متهم و خانواده او، جلوگیری از سوءاستفاده رسانه‌ها، و حفظ ابعاد امنیتی پرونده. علنی کردن دادگاه‌ها در برخی موارد ممکن است آبروی متهم و خانواده او را به خطر بیندازد، حتی اگر متهم در نهایت بی‌گناه شناخته شود. همچنین رسانه‌های معاند و خارجی می‌توانند از دادگاه‌های علنی برای تضعیف نظام و ایجاد شبهه در عدالت سوءاستفاده کنند. در کشورهای دیگر نیز علنی بودن دادگاه‌ها یک امر مطلق نیست و با محدودیت‌هایی مواجه است. در آمریکا و اروپا، بسیاری از دادگاه‌های مهم امنیتی و سیاسی پشت درهای بسته برگزار می‌شوند. پرونده‌هایی مانند گوانتانامو کاملاً محرمانه و بدون دسترسی عمومی برگزار شدند. بنابراین، علنی بودن دادگاه‌ها یک اصل جهانی نیست و در تمام نظام‌های حقوقی جهان با شرایط خاصی اجرا می‌شود. در جمهوری اسلامی، اصل بر اجرای عدالت است، نه صرفاً جلب توجه عمومی. قوه قضائیه در دهه‌های اخیر تلاش کرده است با اصلاحات، نظامی عادلانه‌تر ارائه دهد، از جمله تشکیل دادگاه‌های تخصصی مانند دادگاه‌های مفاسد اقتصادی و افزایش نظارت با حضور دیوان عالی کشور. علت عدم واکنش عاطفی گسترده مردم در برخی وقایع، نه فقط عملکرد قوه قضائیه، بلکه گسست‌های اجتماعی و فرهنگی است که رسانه‌های معاند نقش پررنگی در تشدید آن داشته‌اند. عدم همراهی رسانه‌های داخلی و سوءاستفاده رسانه‌های خارجی باعث شده حقیقت وقایع به‌درستی به مردم منتقل نشود. علنی بودن دادگاه‌ها مزایا و معایبی دارد. از جمله مزایای آن جلب اعتماد عمومی و شفافیت در عملکرد دستگاه قضاست، اما معایب آن شامل ایجاد فضای قضاوت عمومی پیش از صدور حکم قطعی و سوءاستفاده رسانه‌های مغرض از اطلاعات منتشرشده است. نظام قضایی جمهوری اسلامی ایران بر عدالت استوار است، مگر اینکه خلاف آن ثابت شود. هر پرونده‌ای که نیاز به شفافیت داشته باشد، در چارچوب قانون و با در نظر گرفتن مصلحت عمومی و امنیت ملی، علنی برگزار می‌شود. دادگاه‌های علنی به معنای عدالت مطلق نیستند. عدالت در اجرای دقیق قانون و صدور احکام منصفانه است، نه در نمایش آن برای افکار عمومی. در کشورهای دیگر نیز دادگاه‌ها مطلقاً علنی نیستند. بسیاری از دادگاه‌های امنیتی و مهم در آمریکا، اروپا و دیگر کشورها در خفا برگزار می‌شود. رسانه‌های معاند با پنهان کردن حقیقت و برجسته کردن نقاط ضعف، قصد دارند اعتماد مردم به نظام اسلامی را کاهش دهند. برگزاری دادگاه‌های علنی و شفافیت، اگرچه اقدامی مثبت است، اما در هر پرونده‌ای ممکن نیست و گاهی به ضرر منافع ملی تمام می‌شود. اصل در نظام جمهوری اسلامی، اجرای عدالت است، نه لزوماً نمایش آن. مردم باید به نهادهای قانونی اعتماد کنند و قوه قضائیه نیز باید با اصلاح و شفافیت بیشتر، این اعتماد را تقویت کند. هر نظامی ضعف‌هایی دارد، اما نباید عدالت را به صحنه نمایش عمومی تبدیل کرد. عدالت واقعی زمانی تحقق می‌یابد که قانون با قاطعیت و بی‌طرفی اجرا شود، نه در صحنه قضاوت رسانه‌ای. این گفتگو در تلگرام بوده و انتقال دادم ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
🔵 سلطه‌گری غرب در برابر مقاومت عدالت‌محور ایران 🔸 هر کشوری بر اساس اصول و سیاست‌های حاکمیتی خود، منافع ملی و فراملی را تعریف می‌کند. این منافع، اهداف و راهبردهای اساسی یک کشور را در حوزه‌های داخلی و خارجی مشخص می‌سازد و مسئولان موظف به پیگیری و تحقق آن هستند. قدرت‌های بزرگ جهان، به‌ویژه آمریکا و متحدانش، با ابزارهایی چون سازمان ناتو، این منافع را به‌گونه‌ای تعریف کرده‌اند که نه‌تنها در مرزهای خود، بلکه در سراسر جهان اعمال نفوذ کنند. ▫️ ناتو که ابتدا به‌عنوان یک ائتلاف دفاعی برای مقابله با شوروی تشکیل شد، به‌مرور به ابزاری برای پیشبرد منافع فراملی غرب تبدیل شد. این سازمان با استفاده از اصل امنیت جمعی، مداخلات نظامی خود را در کشورهای مختلف، از جمله عراق، لیبی و افغانستان، قانونی جلوه داده و سلطه اقتصادی و ژئوپلیتیکی خود را تثبیت کرده است. ناتو پایگاه‌های نظامی متعددی در مناطق استراتژیک جهان ایجاد کرده و از این طریق بر منابع انرژی، مسیرهای حمل‌ونقل و تجارت جهانی کنترل دارد. 🔹 در مقابل، جمهوری اسلامی ایران نیز بر اساس اصول اسلامی و نگاه ایدئولوژیک خود، منافع فراملی را تعریف کرده است، اما این منافع نه برای سلطه‌گری، بلکه در راستای حمایت از مظلومان و مقابله با ظلم شکل گرفته است. ایران با پشتیبانی از گروه‌های مقاومت مانند حماس و حزب‌الله، کمک به مردم یمن و حضور استراتژیک در سوریه و عراق، به‌دنبال حفظ امنیت ملی خود و ایجاد عمق دفاعی در برابر تهدیدات خارجی است. این اقدامات برخلاف مداخلات غربی که اغلب بر مبنای منافع اقتصادی و هژمونی سیاسی صورت می‌گیرد، بر اساس مقابله با تجاوز و حمایت از عدالت بنا شده است. 🔸 غرب با بهره‌گیری از قدرت رسانه‌ای و نفوذ در سازمان‌های بین‌المللی، اقدامات خود را مشروع و قانونی جلوه می‌دهد، درحالی‌که جنگ‌ها و مداخلات آن‌ها، علاوه بر خسارات انسانی گسترده، موجب بی‌ثباتی کشورهای دیگر شده است. در نقطه مقابل، جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر اصول اخلاقی و دینی، تلاش دارد صلح و امنیت را برای ملت‌های منطقه فراهم کند. این تفاوت در رویکردها، نشان‌دهنده دو مسیر متفاوت در تعریف منافع فراملی و شیوه پیگیری آن‌هاست. ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
🔵 مناظره بین آقایاری (مدافع ولایت فقیه) و کاظم (مخالف ولایت فقیه) آقایاری (مدافع ولایت فقیه): بسم‌الله الرحمن الرحیم. ولایت فقیه در تاریخ اسلام به‌عنوان پاسدار اصول و ارزش‌های الهی معرفی شده است. از زمان پیامبر اکرم (ص) و امام علی (ع)، این سیستم رهبری در جامعه اسلامی با ویژگی‌های علمی، تقوایی و سیاسی برای هدایت مردم تعیین شده است. ولی فقیه در حقیقت نماینده و ولی‌نعمت مردم است که برای تحقق عدالت اجتماعی و اجرای احکام اسلامی تلاش می‌کند. باید توجه داشته باشیم که این مقام برای تصمیم‌گیری در مسائل سرنوشت‌ساز مانند مسائل اقتصادی، فرهنگی و سیاسی انتخاب می‌شود تا مصلحت عمومی تأمین گردد. کاظم (مخالف ولایت فقیه): ولی این موارد که می‌گویی، بیشتر به‌نظر من شعاری و تئوری هستند. مشکلات اقتصادی، معیشتی و اجتماعی مردم هر روز بدتر می‌شود، و هیچ تغییر چشمگیری از آنچه گفته می‌شود، دیده نمی‌شود. اگر ولی فقیه در مسیر درست هدایت کشور قرار دارد، چرا وضعیت مردم اینگونه است؟ آقایاری (مدافع ولایت فقیه): مشکلات کشور نه به‌خاطر اصول ولایت فقیه بلکه به‌خاطر سوء مدیریت‌ها و کاستی‌های اجرایی است. ولی فقیه مسئول هدایت جامعه است، اما مسئولین مختلف باید در راستای اصول اسلامی و اخلاقی عمل کنند. دشمنان خارجی نیز همواره در تلاش برای ایجاد بحران در کشور هستند و ما باید این موارد را در تحلیل‌هایمان در نظر بگیریم. کاظم (مخالف ولایت فقیه): مشکلات اقتصادی و معیشتی همچنان ادامه دارد و مردم در فقر و سختی هستند. وعده‌ها و شعارها به جایی نمی‌رسند. آیا ولی فقیه توانایی حل این مشکلات را دارد؟ آیا این سیستم به‌خوبی در عمل کار می‌کند؟ آقایاری (مدافع ولایت فقیه): نمی‌توانیم مشکلات را به بی‌عملی نسبت دهیم. ولی فقیه در طول تاریخ، ستون اصلی در برقراری عدالت بوده است. اگر مسئولین و مردم با هم در جهت اصلاح وضعیت کشور حرکت کنند، این مشکلات قابل حل است. ولی فقیه برای هدایت جامعه آمده و ما باید در کنار هم برای این هدف بزرگ گام برداریم. آقایاری (مدافع ولایت فقیه): با همه مشکلات، نباید موفقیت‌های جمهوری اسلامی را فراموش کنیم. در طول سال‌ها، این نظام در برابر چالش‌ها ایستادگی کرده و توانسته در برخی زمینه‌ها به موفقیت‌های چشمگیری دست یابد. نمونه‌هایی از این موفقیت‌ها عبارتند از: انقلاب اسلامی و استقرار نظام اسلامی: با رهبری امام خمینی (ره)، انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و جمهوری اسلامی ایران تأسیس شد. این انقلاب به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهای تاریخ اسلام، رژیم شاهنشاهی را سرنگون کرده و نظام اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه را به‌وجود آورد. دفاع مقدس و مقابله با تهاجم خارجی: ایران در جنگ تحمیلی 8 ساله در برابر رژیم بعث عراق ایستاد و با رهبری ولی فقیه، پیروز شد. این جنگ ایران را به‌عنوان یک قدرت منطقه‌ای معرفی کرد. پیشرفت‌های علمی و فناوری: جمهوری اسلامی در زمینه‌های علمی مانند هسته‌ای، نانو، هوافضا و داروسازی به پیشرفت‌های چشمگیری دست یافته است. ایران در حال حاضر یکی از کشورهای پیشرفته در فناوری هسته‌ای است و داروهای پیشرفته برای درمان بیماری‌ها تولید می‌کند. حمایت از مقاومت اسلامی در منطقه: ایران تحت رهبری ولی فقیه از گروه‌های مقاومت اسلامی در لبنان، فلسطین، سوریه و یمن حمایت کرده و در برابر تهدیدات خارجی ایستاده است. تحقق استقلال اقتصادی: ایران با توجه به تحریم‌ها، توانسته بسیاری از نیازهای خود را از طریق توسعه صنایع داخلی و اقتصاد مقاومتی تأمین کند و به خودکفایی در بخش‌هایی مانند تولید بنزین و خودرو دست یابد. حفظ هویت فرهنگی و دینی: جمهوری اسلامی با حمایت ولی فقیه، توانسته هویت اسلامی و ایرانی خود را حفظ کند و در برابر تهاجمات فرهنگی غرب مقاومت کند. آقایاری (مدافع ولایت فقیه): این نمونه‌ها تنها بخش کوچکی از موفقیت‌های جمهوری اسلامی است. ولی فقیه با هدایت صحیح توانسته کشور را در برابر چالش‌ها هدایت کند. به همین دلیل است که باید به اصول و مسیر ولی فقیه پایبند باشیم و در جهت بهبود وضعیت کشور تلاش کنیم. ✍ تنظیم متن مناظره : موسی آقایاری 🆔 @Myidea
🔵 ، اینم بگین جمهوری اسلامی چرا نماد حضرت علی رو از پرچم ایران حذف کرد؟ پاسخ : نماد شیر و خورشید که در گذشته روی پرچم ایران قرار داشت، ارتباط مستقیمی با حضرت علی (ع) نداشت، اما برخی افراد آن را به حضرت علی نسبت می‌دادند. پس از انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، نماد شیر و خورشید از پرچم ایران حذف شد. دلیل اصلی این تغییر، ایجاد تفاوت آشکار بین نظام جدید جمهوری اسلامی با نظام شاهنشاهی بود، چرا که نماد شیر و خورشید بیشتر به دوران پادشاهی مربوط می‌شد و به‌عنوان یکی از نشان‌های رسمی شاهنشاهی ایران شناخته می‌شد. در طراحی جدید پرچم جمهوری اسلامی، نماد الله جایگزین شد. این نماد بر اساس کلمه الله طراحی شده و چهار هلال آن به شهادت (لا اله الا الله) و شمشیر به قدرت اسلام اشاره دارد. همچنین، قرار دادن این نماد بر پرچم بیانگر حاکمیت دین اسلام و ارزش‌های آن در نظام جمهوری اسلامی است. ✅ بنابراین، حذف نماد شیر و خورشید و جایگزینی آن با نماد الله بر اساس ارزش‌های اسلامی و هویت جدید جمهوری اسلامی ایران صورت گرفت، و ارتباط مستقیمی با حذف نماد حضرت علی (ع) نداشت. این گفتگو در تلگرام صورت گرفته است ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea