یه معلم داشتیم تو کلاس داشتیم از گرما بال بال میزدیم کولرو زیاد نمیکرد میگفت یکم تحمل کنید شماها که باید گرمای جهنمو تحمل کنید
انقد آخه یزید...
اگر خواستی چیزی را پنهان کنی لای یک کتاب بگذار این ملت کتاب نمیخوانند…
_احمد شاملو
یه وقتایی نمیدونم چمه!
نمیدونم چرا ناراحتم، بغض دارم،عصبی ام!
یه جورایی دلم پر از حرفایی میشه ک نمیدونم چیکارشون کنم..!
به کی بزنمشون اصن به زبون بیارمشون یا نه؟!:)
میدونی اینجور مواقع خودمم نمیتونم خودمو تحمل کنم!
من برای من غریبه شده است، آنقدر غریبه که دیگر چیزهایی که من را خوشحال میکرد یادم نمیآید.
_ناشناس
من برای من غریبه شده است، آنقدر غریبه که دیگر چیزهایی که من را خوشحال میکرد یادم نمیآید.
_ناشناس
میدونم که دیگه نباید بهش فکر کنم اما من هنوزم دارم سناریامو با اون تصور میکنم.
درونگرا بودن اینجوریه که از شدت حرفا و فکرای تو سرت سردرد میگیری ولی حرفی برای گفتن نداری...
دیر به دیر میای سر ناشناس حتی یه بار ناشناس هم برداشتی! خب بذار این بنده خدا ناشناس ها رو جواب بده
....
ببخشید ولی راجب کار و تصمیمم باید به شما جواب پس بدم؟
خودواقعیم!
هر وقت دیدی حالم بده واسم خوراکی بخر، مرسی.
دارم خیلی جدی میگما، کسایی که واقعا منو میشناسن میدونن🧘🏻♂