💠#تفسیراطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)💫💫💫
مَن يَهدِ اللّهُ فَهُوَ المُهتَدِي وَ مَن يُضلِل فَأُولئِكَ هُمُ الخاسِرُونَ (اعراف آیه 178)
هر كس را که خداوند هدايت نمايد پس او است هدايت شده و كسي را که گمراه نمايد پس آنها آنهايي هستند زيانكاران.
مَن يَهدِ اللّهُ هدايت دو قسم است يكي ارائه طريق و اينکه نسبت بجميع مكلفين است و اينکه هم دو قسم است تكويني و تشريعي، تكويني اعطاء عقل و شعور و ادراك و اختيار و قوّه و قدرت است نسبت بهمه علي السواء است، و تشريعي ارسال
جلد 8 - صفحه 34
رسل و انزال كتب و جعل احكام و وجود مبلّغين از اوصياء و علماء و مبيّنين احكام و واعظين و آمرين بمعروف و ناهين از منكر و مجرد اينکه قسم كافي نيست زيرا از طرف خداوند كوتاهي نشده بلكه قابليت محل هم شرط است که قبول كند و بپذيرد و قسم دوم ايصال بمطلوب است که خداوند هر محلي که قابليت داشته باشد يك نوع عنايتهاي خاصي نسبت باو ميفرمايد مثل توفيق و ايجاد ميل و رغبت بعبادت و ايمان و رفقاي خوب و بيداري در سحر و زيادتي اسباب و مراد از آيه شريفه اينکه قسمت است که كسي را که خداوند اينکه نحو هدايت فرمايد فَهُوَ المُهتَدِي لذا هميشه از خدا بخواهيد اينکه قسمت را و الّا قسمت اول که خداوند بر حسب حكمت ايجاد فرموده وَ مَن يُضلِل خداوند كسي را گمراه نميفرمايد اضلال الهي آنست که بنده اگر قابليت هدايت ندارد و فرمايشات او را نميپذيرد خداوند او را بخود واگذار ميكند و سلب توفيق و اسباب از او ميشود و شيطان و نفس امّاره بر او مسلط ميشوند و در ضلالت و گمراهي ميافتد و مخذول و منكوب ميگردد فَأُولئِكَ هُمُ الخاسِرُونَ تعبير بكلمه هم براي تأكيد است چنانچه تقديم فاولئك بر خاسرون هم اثبات انحصار ميكند که خسراني بالاتر از ضلالت و گمراهي نيست که راه بجايي نبرد مثل منافقين و ضالين است که ميفرمايد مُذَبذَبِينَ بَينَ ذلِكَ لا إِلي هؤُلاءِ وَ لا إِلي هؤُلاءِ وَ مَن يُضلِلِ اللّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا نساء آيه 142
@n20011💧🌷
انتظار فرج بعد از حوادث دشوار.mp3
714.9K
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ ㅤ❚❚ ㅤ▷ㅤ ↻
|⇦• انتظار فرج بعد از حوادث دشوار
👤#رهبر معظّم انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥جوراب رنگ پا حلاله ؟
#احکام
💬پرسش: اگر شخص فقیری به ما بدهکار باشد آیا زکات را به عنوان طلب خود از او میتوانیم حساب کنیم؟
#احکام
احکام استاد صالحی💎
•┈┈••✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
1⃣ مجموعه فریاد
🎞 جرعههایی از معارف خطبه حضرت فاطمه (س)
#فاطمیه
💠#کرامتی از باب الحوائج ابا الفضل العباس💫
حاج شیخ مرتضی آشتیانی رضوان الله تعالی علیه فرمود:که حجة الاسلام حاج میرزا حسین خلیلی طهرانی اعلی الله مقاله فرمود:خبر داد ما را شیخ جلیل که با همدیگر سر درس صاحب جواهر رضوان الله تعالی علیه حاضر می شدیم .
یکی از تجار که رئیس خانواده الکبّه بود، پسر جوان و خوش صورت و مؤ دبی داشت ، والده اش علوّیه محترمه همین یک پسر را داشتند که این هم مریض می شود، بقدری مرضش سخت می شود که به حال مرگ و احتضار می افتد. چشم و پای او را می بندند.پدرش از اندرون خانه به بیرون می رود، و به سر و سینه می زند مادر علویه اش به حرم مطهر حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام مشرف می شود و از کلیددار آن آستان خواهش و تمنا می کند که اجازه دهد شب را تا صبح توی حرم بماند. کلیددار اول قبول نمی کند، ولی وقتی خودش را معرفی می کند و می گوید:پسرم محتضر است و چاره ای جز توسل به ساحت مقدس حضرت باب الحوائج ندارم کلیددار قبول می کند و به مستخدمین دستور می دهد که علویه درحرم شب بیتوته کند. شیخ جلیل فرمود: بنده همان شب به کربلا مشرف شدم و اصلاً خبر از تاجر و مرض پسرش اطلاع نداشتم، همان شب که بخواب رفتم، در عالم خواب به حرم مطهر حضرت سیدالشهداء علیه السلام مشرف شدم و از طرف مرقد مطهر حضرت حبیب بن مظاهر وارد شدم، دیدم بالای سر حرم ، زمین تا آسمان مملو از ملائکه هاست و در مسجد بالا سر حضرت پیغمبر صلی الله علیه وآله و حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام روی تخت نشسته اند.در همان موقع ملکی خدمت حضرت آمده فرمود:السلام علیک یا رسول الله سپس فرمودند:
حضرت باب الحوائج اباالفضل العباس علیه السلام فرمود:یا رسول الله پسر این علویه عیال حاجی الکبه مریض است و به من متوسل شده ، شما به درگاه خدا دعا کنید که پروردگار او را شفا عنایت فرماید:حضرت رسول (ص) دستها را به دعا بلند کردند و بعد از چند لحظه فرمودند:مرگ این جوان رسیده و کاری نمی شود کرد. ملک رفت و بعد از چند لحظه دیگر آمد و پس از عرض سلام همان پیغام را آورد. حضرت رسول صلی الله علیه وآله باز دستها را به دعا بلند کرده باز همان جواب را فرمودند:ملک برگشت .یک وقت دیدم ملائکه ای که در حرم بودند، یک مرتبه مضطرب شدند، ولوله و زلزله ای در بین شان بوجود آمد، گفتم چه خبر شده ؟! خوب که نگاه کردم ، دیدم خود حضرت باب الحوائج قمر بنی هاشم علیه السلام که با همان حالی که در کربلا به شهادت رسیده اند دارند تشریف می آورند، به حضرت رسول (ص) سلام کردند و بعد فرمودند: فلان علویه به من متوسل شده و شفای جوانش را از من می خواهد شما از حضرت حق سبحانه بخواهید که یا این جوان را شفا دهد و یا اینکه دیگر مرا باب الحوائج نگوئید. تا پیغمبر این حرف را شنید چشمان مبارکشان پر از اشک شد و رو به حضرت امیر علیه السلام نمود و فرمودند:یا علی تو هم با من دعا کن هر دو بزرگوار دست ها را رو به آسمان کرده و دعا فرمودند، بعد از لحظه ای ملکی از آسمان نازل شد و به محضر مقدس حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله مشرف شده و سلام کرد و فرمود: حضرت حق سبحانه و تعالی سلام می رساند و می فرماید: ما لقب باب الحوائجی را از عباس نمی گیریم و جوان را هم شفا دادیم . من فورا از خواب بیدار شدم و چون اصلاً خبری از این ماجرا نداشتم ، خیلی تعجب کردم . ولی گفتم : این خواب صادقه است و در آن حتما سِرّی هست . وقتی که برخاستم دیدم سحر است و ساعتی به صبح نمانده چون تابستان هم بود، طرف خانه حاجی الکبه براه افتادم .وقتی وارد خانه شدم ، پدر آن جوان را در میان خانه دیدم که راه می رود و به سر و صورت می زند. به حاجی گفتم : چطور شده چرا ناراحتی ؟! گفت : دیگه می خواهی چطور بشود. جوانم از دستم رفت . دست او را گرفتم و گفتم آرام باش و ناراحتی نکن ، خدا پسرت را شفا داده و ترس و واهمه ای هم نداشته باش ، خطر رفع شده ، با تعجب مرا به اطاق جوان مریض و مرده اش برد، وقتی که وارد شدیم بقدرت کامله حق جوان نشست و چشم بند خود را باز کرد. حاجی تا این منظره را مشاهده کرد دوید و جوانش را بغل کرد. جوان اظهار گرسنگی کرد بعد از اینکه چیزی خورد گویا اصلاً مریض نبوده است.
ای حرمت قبله حاجات ما
ذکر تو تسبیح و مناجات ما
چار امامی که تو را دیده اند
دست علم گیر تو بوسیده اند
✍الوقایع و الحوادث ، ۳/۴۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️ بهترین کار در مقابل منکرات چیست؟
🔺️ توضیحات حجتالاسلام رضا محمدی
#نهی_از_منکر
#پرسمان_دینی
💠#حرام بودن آتش بر #فاطمه💫💫💫💫💫
روزى عايشه بر فاطمه (سلام الله عليها) وارد شد، در حالى كه آن حضرت براى حسن و حسين (عليه السلام) با آرد و شير و روغن در ديگى غذاى حريره درست مى كرد. ديگ بر روى اجاق و آتش مى جوشيد و بالا مى آمد و فاطمه (سلام الله عليها) آن را با دست خود هم مى زد.
عايشه با اضطراب و نگرانى از نزد او بيرون آمده ، نزد پدرش ابوبكر رفت و گفت : اى پدر! من از فاطمه چيز شگفت آورى ديدم ، و آن اين كه دست به درون ديگى كه بر روى آتش مى جوشيد برده ، آن را به هم مى زد.
گفت : دختركم ! اين را پنهان كن كه كار مهمى است .
اين خبر به گوش پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) رسيد، بر بالاى منبر رفت و حمد و سپاس الهى را به جاى آورد، سپس فرمود:
همانا مردم ديدن ديگ و آتش را بزرگ شمرده و تعجب مى كنند. سوگند به آن كسى كه مرا به پيامبرى برگزيد، و به رسالت انتخاب فرمود، همانا خداى عزوجل آتش را بر گوشت و خون و موى رگ و پيوند فاطمه حرام كرده است ، فرزندان و شيعيان او را از آتش دور نمود، برخى از فرزندان فاطمه داراى رتبه مقامى هستند كه آتش و خورشيد و ماه از آنها فرمان بردارى كرده در پيش رويش جنيان شمشير زده ، پيامبران به پيمان و عهد خود درباره او وفا مى كنند زمين گنجينه هاى خودش را تسليم او نموده ، آسمان بركاتش را بر او نازل مى كند.
واى ، واى ، به حال كسى كه در فضيلت و برترى فاطمه شك و ترديد به خود راه دهد، و لعنت و نفرين خدا بر كسى كه شوهر او، على بن ابى طالب را دشمن داشته به امامت فرزندان او راضى نباشد. همانا فاطمه ، خود داراى جايگاهى است و شيعيانش نيز بهترين جايگاهها را خواهند داشت . همانا فاطمه پيش از من دعا مى كند و شفاعت مى نمايد و شفاعتش مى نمايد و شفاعتش على رغم ميل كسانى كه با او مخالفت مى كنند، پذيرفته مى شود.
منبع:
۳۶۰ داستان از فضايل مصائب و كرامات فاطمه زهرا (س)