انتظار فرج بعد از حوادث دشوار.mp3
714.9K
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ ㅤ❚❚ ㅤ▷ㅤ ↻
|⇦• انتظار فرج بعد از حوادث دشوار
👤#رهبر معظّم انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥جوراب رنگ پا حلاله ؟
#احکام
💬پرسش: اگر شخص فقیری به ما بدهکار باشد آیا زکات را به عنوان طلب خود از او میتوانیم حساب کنیم؟
#احکام
احکام استاد صالحی💎
•┈┈••✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
1⃣ مجموعه فریاد
🎞 جرعههایی از معارف خطبه حضرت فاطمه (س)
#فاطمیه
💠#کرامتی از باب الحوائج ابا الفضل العباس💫
حاج شیخ مرتضی آشتیانی رضوان الله تعالی علیه فرمود:که حجة الاسلام حاج میرزا حسین خلیلی طهرانی اعلی الله مقاله فرمود:خبر داد ما را شیخ جلیل که با همدیگر سر درس صاحب جواهر رضوان الله تعالی علیه حاضر می شدیم .
یکی از تجار که رئیس خانواده الکبّه بود، پسر جوان و خوش صورت و مؤ دبی داشت ، والده اش علوّیه محترمه همین یک پسر را داشتند که این هم مریض می شود، بقدری مرضش سخت می شود که به حال مرگ و احتضار می افتد. چشم و پای او را می بندند.پدرش از اندرون خانه به بیرون می رود، و به سر و سینه می زند مادر علویه اش به حرم مطهر حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام مشرف می شود و از کلیددار آن آستان خواهش و تمنا می کند که اجازه دهد شب را تا صبح توی حرم بماند. کلیددار اول قبول نمی کند، ولی وقتی خودش را معرفی می کند و می گوید:پسرم محتضر است و چاره ای جز توسل به ساحت مقدس حضرت باب الحوائج ندارم کلیددار قبول می کند و به مستخدمین دستور می دهد که علویه درحرم شب بیتوته کند. شیخ جلیل فرمود: بنده همان شب به کربلا مشرف شدم و اصلاً خبر از تاجر و مرض پسرش اطلاع نداشتم، همان شب که بخواب رفتم، در عالم خواب به حرم مطهر حضرت سیدالشهداء علیه السلام مشرف شدم و از طرف مرقد مطهر حضرت حبیب بن مظاهر وارد شدم، دیدم بالای سر حرم ، زمین تا آسمان مملو از ملائکه هاست و در مسجد بالا سر حضرت پیغمبر صلی الله علیه وآله و حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام روی تخت نشسته اند.در همان موقع ملکی خدمت حضرت آمده فرمود:السلام علیک یا رسول الله سپس فرمودند:
حضرت باب الحوائج اباالفضل العباس علیه السلام فرمود:یا رسول الله پسر این علویه عیال حاجی الکبه مریض است و به من متوسل شده ، شما به درگاه خدا دعا کنید که پروردگار او را شفا عنایت فرماید:حضرت رسول (ص) دستها را به دعا بلند کردند و بعد از چند لحظه فرمودند:مرگ این جوان رسیده و کاری نمی شود کرد. ملک رفت و بعد از چند لحظه دیگر آمد و پس از عرض سلام همان پیغام را آورد. حضرت رسول صلی الله علیه وآله باز دستها را به دعا بلند کرده باز همان جواب را فرمودند:ملک برگشت .یک وقت دیدم ملائکه ای که در حرم بودند، یک مرتبه مضطرب شدند، ولوله و زلزله ای در بین شان بوجود آمد، گفتم چه خبر شده ؟! خوب که نگاه کردم ، دیدم خود حضرت باب الحوائج قمر بنی هاشم علیه السلام که با همان حالی که در کربلا به شهادت رسیده اند دارند تشریف می آورند، به حضرت رسول (ص) سلام کردند و بعد فرمودند: فلان علویه به من متوسل شده و شفای جوانش را از من می خواهد شما از حضرت حق سبحانه بخواهید که یا این جوان را شفا دهد و یا اینکه دیگر مرا باب الحوائج نگوئید. تا پیغمبر این حرف را شنید چشمان مبارکشان پر از اشک شد و رو به حضرت امیر علیه السلام نمود و فرمودند:یا علی تو هم با من دعا کن هر دو بزرگوار دست ها را رو به آسمان کرده و دعا فرمودند، بعد از لحظه ای ملکی از آسمان نازل شد و به محضر مقدس حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله مشرف شده و سلام کرد و فرمود: حضرت حق سبحانه و تعالی سلام می رساند و می فرماید: ما لقب باب الحوائجی را از عباس نمی گیریم و جوان را هم شفا دادیم . من فورا از خواب بیدار شدم و چون اصلاً خبری از این ماجرا نداشتم ، خیلی تعجب کردم . ولی گفتم : این خواب صادقه است و در آن حتما سِرّی هست . وقتی که برخاستم دیدم سحر است و ساعتی به صبح نمانده چون تابستان هم بود، طرف خانه حاجی الکبه براه افتادم .وقتی وارد خانه شدم ، پدر آن جوان را در میان خانه دیدم که راه می رود و به سر و صورت می زند. به حاجی گفتم : چطور شده چرا ناراحتی ؟! گفت : دیگه می خواهی چطور بشود. جوانم از دستم رفت . دست او را گرفتم و گفتم آرام باش و ناراحتی نکن ، خدا پسرت را شفا داده و ترس و واهمه ای هم نداشته باش ، خطر رفع شده ، با تعجب مرا به اطاق جوان مریض و مرده اش برد، وقتی که وارد شدیم بقدرت کامله حق جوان نشست و چشم بند خود را باز کرد. حاجی تا این منظره را مشاهده کرد دوید و جوانش را بغل کرد. جوان اظهار گرسنگی کرد بعد از اینکه چیزی خورد گویا اصلاً مریض نبوده است.
ای حرمت قبله حاجات ما
ذکر تو تسبیح و مناجات ما
چار امامی که تو را دیده اند
دست علم گیر تو بوسیده اند
✍الوقایع و الحوادث ، ۳/۴۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️ بهترین کار در مقابل منکرات چیست؟
🔺️ توضیحات حجتالاسلام رضا محمدی
#نهی_از_منکر
#پرسمان_دینی
💠#حرام بودن آتش بر #فاطمه💫💫💫💫💫
روزى عايشه بر فاطمه (سلام الله عليها) وارد شد، در حالى كه آن حضرت براى حسن و حسين (عليه السلام) با آرد و شير و روغن در ديگى غذاى حريره درست مى كرد. ديگ بر روى اجاق و آتش مى جوشيد و بالا مى آمد و فاطمه (سلام الله عليها) آن را با دست خود هم مى زد.
عايشه با اضطراب و نگرانى از نزد او بيرون آمده ، نزد پدرش ابوبكر رفت و گفت : اى پدر! من از فاطمه چيز شگفت آورى ديدم ، و آن اين كه دست به درون ديگى كه بر روى آتش مى جوشيد برده ، آن را به هم مى زد.
گفت : دختركم ! اين را پنهان كن كه كار مهمى است .
اين خبر به گوش پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) رسيد، بر بالاى منبر رفت و حمد و سپاس الهى را به جاى آورد، سپس فرمود:
همانا مردم ديدن ديگ و آتش را بزرگ شمرده و تعجب مى كنند. سوگند به آن كسى كه مرا به پيامبرى برگزيد، و به رسالت انتخاب فرمود، همانا خداى عزوجل آتش را بر گوشت و خون و موى رگ و پيوند فاطمه حرام كرده است ، فرزندان و شيعيان او را از آتش دور نمود، برخى از فرزندان فاطمه داراى رتبه مقامى هستند كه آتش و خورشيد و ماه از آنها فرمان بردارى كرده در پيش رويش جنيان شمشير زده ، پيامبران به پيمان و عهد خود درباره او وفا مى كنند زمين گنجينه هاى خودش را تسليم او نموده ، آسمان بركاتش را بر او نازل مى كند.
واى ، واى ، به حال كسى كه در فضيلت و برترى فاطمه شك و ترديد به خود راه دهد، و لعنت و نفرين خدا بر كسى كه شوهر او، على بن ابى طالب را دشمن داشته به امامت فرزندان او راضى نباشد. همانا فاطمه ، خود داراى جايگاهى است و شيعيانش نيز بهترين جايگاهها را خواهند داشت . همانا فاطمه پيش از من دعا مى كند و شفاعت مى نمايد و شفاعتش مى نمايد و شفاعتش على رغم ميل كسانى كه با او مخالفت مى كنند، پذيرفته مى شود.
منبع:
۳۶۰ داستان از فضايل مصائب و كرامات فاطمه زهرا (س)
💠#تفسیر نور (محسن قرائتی)💫💫💫
وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ «اعراف آیه179»
و همانا بسيارى از جنّ و انس را براى دوزخ آفريديم، (كه سرانجامشان به آنجا مىكشد، چرا كه) آنان دلهايى دارند كه با آن حقّ را درك نمىكنند و چشمانى دارند كه با آن نمىبينند و گوشهايى دارند كه با آن نمىشنوند، آنان همچون چهارپايان، بلكه گمراهترند، آنان همان غافلانند.
نکته ها
«ذَرَأَ» از «ذَرْء»، در اصل به معناى پراكنده ساختن و انتشار است و در اينجا به معناى خلق، آفرينش و اظهار نمودن است.
سؤال: قرآن، در اين آيه، آفرينش بسيارى از جنّ و انس را براى دوزخ مىداند و در آيهاى ديگر خلقت جنّ و انس را براى عبادت مىشمارد، «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ» «1» كدام يك صحيح است؟
پاسخ: هدف اصلى آفرينش، خداپرستى و عبوديّت است، ولى نتيجهى كار بسيارى از انسانها در اثر عصيان، طغيان و پايدارى در كفر و لجاجت، دوزخ است، گويا كه در اصل براى جهنّم خلق شدهاند. حرف «لام» در «لِجَهَنَّمَ»، براى بيان عاقبت است، نه هدف. مانند نجّار كه هدف اصلى او از تهيه كردن چوب، ساختن در و پنجرههاى زيباست، ولى كار به سوزاندن چوبهاى بىفايده در بخارى مىانجامد كه آن هدف فرعى است.
اين مطلب، شبيه اين جملهى حضرت على عليه السلام است كه مىفرمايد: خداوند فرشتهاى دارد كه هر روز با صداى بلند مىگويد: «لِدوا للموت و اجمعوا للفناء و ابنوا للخراب» «2» بزاييد براى مرگ و بسازيد براى خرابى، يعنى پايان تولّد، مرگ، آخر ثروتاندوزى، فنا و پايان ساختمان ساختمان، خرابى است.
«1». ذاريات، 56.
«2». نهجالبلاغه، كلمات قصار 132.
جلد 3 - صفحه 225
آرى، انسانهايى كه هويّت انسانى خود را از دست دادهاند، جايگاهى جز آتش ندارند، «أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا» «1» چنانكه خود آنان نيز اعتراف مىكنند كه اگر دستورات الهى را شنيده بودند و تعقّل مىكردند، در جهنّم جاى نداشتند. «قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فِي أَصْحابِ السَّعِيرِ» «2»
انسان در داشتن چشم، گوش و زبان، شبيه حيوان است، ولى كيفيّت و هدف بهرهبردارى انسان از نعمتها بايد بهتر و بيشتر باشد، وگرنه همچون حيوان بلكه پستتر از اوست.
انسان بايد علاوه بر ظاهر، ملكوت را ببيند و علاوه بر سر و صداهاى ظاهرى، زمزمههاى باطنى و معنوى را بشنود.
آدمىزاده طرفه معجونى است
از فرشته سرشته و زحيوان
گر رود سوى اين، شود به از اين
ور رود سوى آن، شود پس از آن
از امام صادق عليه السلام پرسيدند: چرا خداوند تمام بندگانش را مطيع و موحّد نيافريد؟ حضرت فرمودند: اگر چنين مىشد، ديگر ثواب و عقاب معنا نداشت، زيرا آنان مجبور بودند و اختيارى نداشتند، امّا خداوند انسان را مختار آفريد و علاوه بر عقل و فطرت، با تعاليم پيامبران و كتب آسمانى مسير هدايت او را روشن كرد و او را به اطاعت فرمان داد و از نافرمانى نهى كرد تا فرمانبرداران از عاصيان مشخّص شوند. گرچه تمام اسباب طاعت و عصيان را خداوند آفريده، امّا به چيزى امر يا نهى نكرده مگر آنكه انسان مىتواند ضد آن را نيز انجام دهد و مجبور نيست. «3» آرى، تكليفپذيرى، تنها ارزش و وجه امتياز انسان از ديگر موجودات است.
پیام ها
1- فرجام بسيارى از انسانها و جنّيان، دوزخ است. ذَرَأْنا ...
2- جنّ هم مثل انسان، تكليف و اختيار، كيفر و پاداش دارد. «مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ»
«1». فرقان، 44.
«2». مُلك، 10.
«3». تفسير اثنىعشرى؛ بحار، ج 3، ص 6.
جلد 3 - صفحه 226
3- ملاك انسانيّت، فهم پذيرش معارف و تكاليف دينى است، وگرنه انسان مانند حيوانات است. «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ»
4- كسى كه با وجود توانايى از نعمتهاى الهى درست بهره نبرد، بدتر از موجودى است كه اساساً آنها را ندارد. «بَلْ هُمْ أَضَلُّ»
5- انسانهاى غافل و بىبصيرت، (در بىتفاوتى، شكمپرستى، شهوترانى، استثمار شدن و محروميّت از لذّت معرفت) مانند چهارپايان بلكه بدتر از آن مىباشند. «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ»
6- انسانهاى بىبصيرت، از هدف، خدا، خود، امكانات، آخرت، ذريّه، آيات الهى، قانون خدا، الطاف گذشته و گناهان خويش غافلند. «أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ»
7- دوزخى شدن بسيارى از انسانها، به خاطر بهرهنبردن از نعمتهاى الهى در مسير هدايت و كمال است. زيرا با داشتن چشم، گوش و دل، گرفتار غفلت شدهاند. «أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ»
@n20011💧🌷
زندگی حضرت زهرا (سلام الله علیها)، زندگی منطبق با رسالت.mp3
4.31M
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ ㅤ❚❚ ㅤ▷ㅤ ↻
|⇦• زندگی حضرت زهراء (سلام الله علیها)، زندگی منطبق با رسالت
👤 مقام معظّم رهبری
#فاطمیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📻 #زمزم_احکام
❓ کدام صف در نمازجماعت فضیلت بیشتری دارد ؟
✔️حجتالاسلام جواهری نماینده #آیت_الله_شبیری_زنجانی پاسخ میدهند.
#احکام_نماز
#احکام_شرعی
#زمزم_احکام