#تفسیر نور (محسن قرائتی)✨✨✨
وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْها إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلى عَقِبَيْهِ وَ إِنْ كانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ
و بدينسان ما شما را امّتى ميانه قرار داديم تا بر مردم گواه باشيد و پيامبر (نيز) بر شما گواه باشد. و ما آن قبلهاى را كه قبلًا بر آن بودى برنگردانديم، مگر براى آنكه افرادى را كه از پيامبر پيروى مىكنند از آنها كه به جاهليّت باز مىگردند، بازشناسيم. و همانا اين (تغيير قبله،) جز بر كسانى كه خداوند آنها را هدايت كرده دشوار بود. وخدا هرگز ايمان شما را (كه سابقاً به سوى بيتالمقدّس نماز خواندهايد،) ضايع نمىگرداند. زيرا خداوند نسبت به مردم، رحيم و مهربان است.( بقره آیه ۱۴۳)
نکته ها
مسيحيان در موقع عبادت، رو به محلّ تولّد حضرت عيسى در بيتالمقدّس مىايستادند كه نسبت به محلّ سكونت آنان، در مشرق قرار داشت، و يهوديان رو به بيتالمقدّس عبادت مىكردند كه نسبت به محلّ سكونتشان، در طرف مغرب قرار مىگرفت، ولى كعبه نسبت به آن دو در وسط قرار مىگيرد و قرآن با اشاره به اين موضوع، مىفرمايد: همانگونه كه ما كعبه را در وسط قرار داديم، شما مسلمانان را نيز امّت ميانه قرار داديم.
مفسّران بحثهاى گوناگونى را در ذيل اين آيه مطرح نمودهاند و در تفسير «امّت وسط» برخى گفتهاند: مراد امّتى است كه نه اهل افراط باشد نه تفريط، نه طرفدار جبر نه تفويض، نه معتقد به اصالت فرد، نه اصالت جامعه.
ولى با چند مقدّمه، روشن مىشود كه مراد آيه از امّت وسط، افراد خاصّى هستند. آن مقدّمات عبارتند از:
جلد 1 - صفحه 220
1- قرآن، امّت وسط را شاهد بر اعمال معرفى كرده است، پس بايد در قيامت بر اعمال مردم گواهى دهد.
2- گواه شدن، علم و آگاهى وعدالت مىخواهد.
3- همهى افراد امّت، آگاهى و عدالت ندارند.
به همين دليل در روايات مىخوانيم كه مراد از امّت وسط، امامان معصوم هستند كه اوّلًا به همه كارها علم دارند. چنانكه قرآن مىفرمايد: «فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ» «1» مراد از مؤمنانى كه اعمال مردم را مىبينند و به آن علم پيدا مىكنند، مطابق روايات امامان معصوم هستند. و ثانياً عدالت دارند. چنانكه خداوند در آيهى «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» «2» عصمت و عدالت آنان را تضمين نموده است.
امام صادق عليه السلام مىفرمايد: مگر مىشود امّتى كه بعضى افرادش لايق گواهى دادن براى چند عدد خرما در دادگاههاى دنيا نيستند، لياقت گواهى دادن بر همهى مردم در قيامت را دارا باشند؟ به هر حال مقام گواه بودن در محضر خدا، آن هم نسبت به همهى كارهاى مردم، تنها مخصوص بعضى از افراد امّت است كه به فرموده روايات، امامان معصوم مىباشند.
در اينجا يك سؤال باقى مىماند كه چرا خداوند به جاى نام بعضى افراد، نام امّت را برده است؟ كه در پاسخ مىگوييم: قرآن حتّى يك نفر را نيز امّت معرفى نموده است: «إِنَّ إِبْراهِيمَ كانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ» «3»
فلسفه تغيير قبله
در مورد فلسفه تغيير قبله، تحليلهاى متعدّدى صورت گرفته است؛ برخى گفتهاند انتخاب اوّليّه بيتالمقدّس به عنوان قبله، به منظور جلب افكار يهود و همراهى آنان بوده است و آنگاه كه مسلمانان خود قدرت و توانايى پيدا كردند، ديگر به اين كار نياز نبود. برخى نيز گفتهاند: علاقه به مكّه و وطن موجب شد كه قبله تغيير يابد. ليكن اين تحليلها موهوم و خلاف واقع هستند.
«1». توبه، 105.
«2». احزاب، 33.
«3». نحل، 120.
جلد 1 - صفحه 221
آنچه قرآن در اين باره تصريح و تأكيد دارد اين است كه تغيير قبله، آزمايش الهى بود تا پيروان واقعى پيامبر شناخته شوند. زيرا آنها كه ايمان خالص ندارند، به محض تغيير يك فرمان، شروع به چون و چرا مىنمايند كه چرا اينگونه شد؟ اعمال ما طبق فرمان سابق چه مىشود؟ اگر فرمان قبلى درست بود، پس فرمان جديد چيست؟ اگر دستور جديد درست است، پس فرمان قبلى چه بوده است؟
خداوند نيز به كسانى كه در برابر فرامين او تسليم هستند، بشارت مىدهد كه اعمال گذشتهى شما ضايع نمىشود، زيرا مطابق دستور بوده است.
در اين آيه به جاى كلمه نماز، واژه ايمان بكار رفته است كه نشان دهندهى اهميّت و مقام نماز و برابرى آن با تمام ايمان مىباشد. «وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمانَكُمْ»
پیام ها
1- اولياى خدا، بر اعمال ما نظارت دارند. «لِتَكُونُوا شُهَداءَ»
آرى، بعضى انسانها داراى چنان ظرفيّتى هستند كه مىتوانند ناظر تمام اعمال و آگاه به انگيزههاى انسانها
در طول تاريخ باشند.
2- در قيامت، سلسله مراتب است. تشكيلات و سازماندهى محكمهى قيامت بگونهاى است كه ابتدا ائمّه بر كار مردم گواهى مىدهند، سپس پيامبر برامامان گواه است. «لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً»
3- آزمايش، يك سنّت قطعى الهى است و خداوند گاهى با تغيير فرمان، مردم را امتحان مىكند. «لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ ...»
4- پيروى از دستورات دين، مايه رشد و كمال و نافرمانى از آن، نوعى حركت ارتجاعى است. «يَنْقَلِبُ عَلى عَقِبَيْهِ»
5- جز فرمان خداوند، به چيز ديگرى از قبيل، جهت، رنگ، زمان، مكان و شيوهى خاصّى خود را عادت ندهيم، تا هرگاه فرمانى بر خلاف انتظار يا عادت و سليقهى ما صادر شد، بدنبال فرار يا توصيه نباشيم. «لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلى عَقِبَيْهِ»
جلد 1 - صفحه 222
6- مقام تسليم بر افراد عادّى سنگين است: «لَكَبِيرَةً» وتنها كسانى به اين مقام دست مىيابند كه هدايت خاصّ الهى شامل آنان شود. «إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ»
7- قوانين و مقررات، شامل زمانهاى قبل نمىشود. اگر امروز فرمان تغيير قبله صادر شد، نمازهاى قبلى صحيح است و از امروز بايد به سوى ديگر نماز خواند. «وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمانَكُمْ»
8- تمام تغييرات و تحوّلات تكوينى و تشريعى، ناشى از رحمت و رأفت خداوندى است. «لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ»تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْها إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلى عَقِبَيْهِ وَ إِنْ كانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ
و بدينسان ما شما را امّتى ميانه قرار داديم تا بر مردم گواه باشيد و پيامبر (نيز) بر شما گواه باشد. و ما آن قبلهاى را كه قبلًا بر آن بودى برنگردانديم، مگر براى آنكه افرادى را كه از پيامبر پيروى مىكنند از آنها كه به جاهليّت باز مىگردند، بازشناسيم. و همانا اين (تغيير قبله،) جز بر كسانى كه خداوند آنها را هدايت كرده دشوار بود. وخدا هرگز ايمان شما را (كه سابقاً به سوى بيتالمقدّس نماز خواندهايد،) ضايع نمىگرداند. زيرا خداوند نسبت به مردم، رحيم و مهربان است.
نکته ها
مسيحيان در موقع عبادت، رو به محلّ تولّد حضرت عيسى در بيتالمقدّس مىايستادند كه نسبت به محلّ سكونت آنان، در مشرق قرار داشت، و يهوديان رو به بيتالمقدّس عبادت مىكردند كه نسبت به محلّ سكونتشان، در طرف مغرب قرار مىگرفت، ولى كعبه نسبت به آن دو در وسط قرار مىگيرد و قرآن با اشاره به اين موضوع، مىفرمايد: همانگونه كه ما كعبه را در وسط قرار داديم، شما مسلمانان را نيز امّت ميانه قرار داديم.
مفسّران بحثهاى گوناگونى را در ذيل اين آيه مطرح نمودهاند و در تفسير «امّت وسط» برخى گفتهاند: مراد امّتى است كه نه اهل افراط باشد نه تفريط، نه طرفدار جبر نه تفويض، نه معتقد به اصالت فرد، نه اصالت جامعه.
ولى با چند مقدّمه، روشن مىشود كه مراد آيه از امّت وسط، افراد خاصّى هستند. آن مقدّمات عبارتند از:
جلد 1 - صفحه 220
1- قرآن، امّت وسط را شاهد بر اعمال معرفى كرده است، پس بايد در قيامت بر اعمال مردم گواهى دهد.
2- گواه شدن، علم و آگاهى وعدالت مىخواهد.
3- همهى افراد امّت، آگاهى و عدالت ندارند.
به همين دليل در روايات مىخوانيم كه مراد از امّت وسط، امامان معصوم هستند كه اوّلًا به همه كارها علم دارند. چنانكه قرآن مىفرمايد: «فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ» «1» مراد از مؤمنانى كه اعمال مردم را مىبينند و به آن علم پيدا مىكنند، مطابق روايات امامان معصوم هستند. و ثانياً عدالت دارند. چنانكه خداوند در آيهى «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» «2» عصمت و عدالت آنان را تضمين نموده است.
امام صادق عليه السلام مىفرمايد: مگر مىشود امّتى كه بعضى افرادش لايق گواهى دادن براى چند عدد خرما در دادگاههاى دنيا نيستند، لياقت گواهى دادن بر همهى مردم در قيامت را دارا باشند؟ به هر حال مقام گواه بودن در محضر خدا، آن هم نسبت به همهى كارهاى مردم، تنها مخصوص بعضى از افراد امّت است كه به فرموده روايات، امامان معصوم مىباشند.
در اينجا يك سؤال باقى مىماند كه چرا خداوند به جاى نام بعضى افراد، نام امّت را برده است؟ كه در پاسخ مىگوييم: قرآن حتّى يك نفر را نيز امّت معرفى نموده است: «إِنَّ إِبْراهِيمَ كانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ» «3»
فلسفه تغيير قبله
در مورد فلسفه تغيير قبله، تحليلهاى متعد
ّدى صورت گرفته است؛ برخى گفتهاند انتخاب اوّليّه بيتالمقدّس به عنوان قبله، به منظور جلب افكار يهود و همراهى آنان بوده است و آنگاه كه مسلمانان خود قدرت و توانايى پيدا كردند، ديگر به اين كار نياز نبود. برخى نيز گفتهاند: علاقه به مكّه و وطن موجب شد كه قبله تغيير يابد. ليكن اين تحليلها موهوم و خلاف واقع هستند.
«1». توبه، 105.
«2». احزاب، 33.
«3». نحل، 120.
جلد 1 - صفحه 221
آنچه قرآن در اين باره تصريح و تأكيد دارد اين است كه تغيير قبله، آزمايش الهى بود تا پيروان واقعى پيامبر شناخته شوند. زيرا آنها كه ايمان خالص ندارند، به محض تغيير يك فرمان، شروع به چون و چرا مىنمايند كه چرا اينگونه شد؟ اعمال ما طبق فرمان سابق چه مىشود؟ اگر فرمان قبلى درست بود، پس فرمان جديد چيست؟ اگر دستور جديد درست است، پس فرمان قبلى چه بوده است؟
خداوند نيز به كسانى كه در برابر فرامين او تسليم هستند، بشارت مىدهد كه اعمال گذشتهى شما ضايع نمىشود، زيرا مطابق دستور بوده است.
در اين آيه به جاى كلمه نماز، واژه ايمان بكار رفته است كه نشان دهندهى اهميّت و مقام نماز و برابرى آن با تمام ايمان مىباشد. «وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمانَكُمْ»
پیام ها
1- اولياى خدا، بر اعمال ما نظارت دارند. «لِتَكُونُوا شُهَداءَ»
آرى، بعضى انسانها داراى چنان ظرفيّتى هستند كه مىتوانند ناظر تمام اعمال و آگاه به انگيزههاى انسانها در طول تاريخ باشند.
2- در قيامت، سلسله مراتب است. تشكيلات و سازماندهى محكمهى قيامت بگونهاى است كه ابتدا ائمّه بر كار مردم گواهى مىدهند، سپس پيامبر برامامان گواه است. «لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً»
3- آزمايش، يك سنّت قطعى الهى است و خداوند گاهى با تغيير فرمان، مردم را امتحان مىكند. «لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ ...»
4- پيروى از دستورات دين، مايه رشد و كمال و نافرمانى از آن، نوعى حركت ارتجاعى است. «يَنْقَلِبُ عَلى عَقِبَيْهِ»
5- جز فرمان خداوند، به چيز ديگرى از قبيل، جهت، رنگ، زمان، مكان و شيوهى خاصّى خود را عادت ندهيم، تا هرگاه فرمانى بر خلاف انتظار يا عادت و سليقهى ما صادر شد، بدنبال فرار يا توصيه نباشيم. «لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلى عَقِبَيْهِ»
جلد 1 - صفحه 222
6- مقام تسليم بر افراد عادّى سنگين است: «لَكَبِيرَةً» وتنها كسانى به اين مقام دست مىيابند كه هدايت خاصّ الهى شامل آنان شود. «إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ»
7- قوانين و مقررات، شامل زمانهاى قبل نمىشود. اگر امروز فرمان تغيير قبله صادر شد، نمازهاى قبلى صحيح است و از امروز بايد به سوى ديگر نماز خواند. «وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمانَكُمْ»
8- تمام تغييرات و تحوّلات تكوينى و تشريعى، ناشى از رحمت و رأفت خداوندى است. «لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ»
@n20011✨💧
نان جو
❤️امام صادق علیه السلام می فرماید: همیشه غذای پیامبر(ص) جو بود تا خداوند او را به سمت خود گرفت. نان جو غذای انبیاء علیهم السلام بوده است. امام صادق علیه السلام می فرماید: اگر خداوند در چیزی بیشتر از جو درمان میدانست، جو را غذای انبیاء قرار نمیداد.
💚امام رضا علیه السلام در روایتی عجیب فرموده است: پیامبری نیست مگر اینکه برای کسی که جو بخورد دعا کرده است و برای او برکت خواسته است و جو داخل بدنی نشده است مگر اینکه تمام بیماری ها را از بدن خارج کرده است و آن غذای انبیاء و افراد غذای نیکوکار است و خداوند دوست ندارد که غذای انبیاء غذای اشقیاء باشد.
🔸مصرف جو با سبوس برای بیماری های دیابت، فشار خون، چربی کبد و سرطان مفید است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ویدیو
#استاد_علی_تقوی
🌺چرا #امام_رضا علیهم السلام با اینهمه زائر بازم #غریبه؟؟!
╔═💎💫═══╗
@aamerin_ir
╚═══💫💎═╝
📡به کانال آمرین بپیوندید👆
✅ صلوات خاصه احمد بن موسی شاهچراغ(ع)
🔹 بسم الله الرحمن الرحیم
اللّهُمّ صلِّ عِلی أحمَدَ بنِ موُسَی الکاظِمِ سَیِّدِالسَّاداتِ الأعاظِمِ الشَّهیِدِ
المَظلُومِ الَّذِی کانَ أُبُو الحَسَنِ مُوسَی عَلَیهِ السَّلامُ یُحِبُّهُ وَ یُقَدِّمُهُ وَ کانَ
سَیِّداً فِی عَشِیرَتِهِ وَ کَریماً فِی مَالِهِ وَ وَرِعاً فِی دِینِهِ وَ عَبَدَ الّلهَ مُخلِصاً
حَتَّی أَتَاهُ الیَقیِنُ وَ صَلِّ عَلی مُحَمَّدِ بنِ مُوسَی الکاظِمِ العَابِدِ الزَّاهِدِ وَ
صَلِ عَلی حُسَینِ بنِ مُوسَی الکاظِمِ المَعروُفِ بِالحُسَینِ الصَّغِیرِ الَّذِی
قُتِلَ مَظلُوماً وَ صَلِّ عَلَی أخیِهِم عَلِیِّ بنِ مُوسَی الرِّضاَ المُرتَضَی
حُجَّتِکَ عَلَی مَن فِی الأرضِ وَ مَن تَحتَ الثَّرَی کَأفضَلِ مَا صَلَّیتَ
عَلَی أَحَدٍ مِن أولِیائِکَ.
#خلاصهای از زندگینامه احمد بن موسی✨✨✨
ولادت حضرت احمدبن موسی شاه چراغ:
تاریخ دقیق تولد حضرت احمدبن موسی شاه چراغ (شاهچراغ )سلام الله علیه مشخص نیست. اخیراً در شورای فرهنگ عمومی استان فارس نامگذاری یک روز به نام بزرگداشت آن حضرت مطرح شد و متولیان امر تصمیم گرفتند که روز تولد آن حضرت را به عنوان مراسم بزرگداشت انتخاب کنند. لذا برای مشخص شدن روز دقیق تولد، مورخان و محققان تحقیقات خود را آغاز کردند. اما پس از بررسی های به عمل آمده کارشناسان به این نتیجه رسیدند که روز تولد حضرت شاهچراغ بدرستی مشخص نیست و در این خصوص نقلهای متفاوتی وجود دارد. از این رو تصمیم بر این شد که در دهه کرامت یعنی حدفاصل تولد حضرت معصومه سلام الله علیها و امام رضا علیه السلام یک روز به عنوان روز بزرگداشت حضرت احمدبن موسی «شاهچراغ» تعیین شود.
@n20011♣️
#پدر و مادر حضرت احمدبن موسی شاهچراغ💞
حضرت سید امیر احمد(ع) ملقب به شاهچراغ و سیدالسادات، فرزند بزرگوار امام موسی کاظم علیه السلام است. مادر وی، مشهور به «ام احمد»، مادر بعضی از فرزندان حضرت موسی بن جعفر(ع) بوده است. ایشان داناترین، پرهیزگارترین و گرامی ترین زنان در نزد آن حضرت بودند و حضرت اسرار خود را به وی می گفتند و امانتشان را نزد وی به ودیعه می گذاشتند.
@n20011✨✨
#ببعت احمد بن موسی شاه چراغ با امام رضا علیه السلام👌
چون خبر شهادت حضرت موسی کاظم علیه السلام امام هفتم شیعیان در مدینه شایع شد، مردم به در خا ونه ام احمد، مادر حضرت شاهچراغ «احمدبن موسی» گرد آمده و حضرت سید میر احمد را با خود به مسجد بردند، زیرا از جلالت قدر و شخصیت بارز و اطلاع بر عبادات و طاعات و نشر شرایع و احکام و ظهور کرامات و بروز خوارق عادات که در آن جناب سراغ داشتند، گمان کردند که پس از وفات پدرش امام موسی بن جعفر علیه السلام امام بحق و خلیفه آن حضرت فرزندش «احمد» است.
به همیت جهت در امر امامت با حضرتش بیعت کردند و او نیز از مردم مدینه بیعت بگرفت، سپس بر منبر بالا رفت، خطبه ای در کمال فصاحت و بلاغت انشاء و قرائت فرمود، آنگاه تمامی حاضرین را مخاطب ساخته و خواست که غائبین را نیز آگاه سازند و فرمود: همچنان که اکنون تمامی شما در بیعت من هستید، من خود در بیعت برادرم علی بن موسی علیه السلام می باشم، بدانید بعد از پدرم برادرم «علی» امام و خلیفه ی بحق و ولی خداست. و از جانب خدا و رسول صلی الله علیه و آله و سلم او، بر من و شما فرض و واجب است که امر آن بزرگوار را اطاعت کنیم و به هر چه امر فرماید گردن نهیم.
پس از آن شمه ای از فضایل و جلالت قدر برادرش علی علیه السلام را بیان فرمود، تا آنجا که همه حاضران گفته های آن بزرگوار را اطاعت کردند، ابتدا او بیعت را از مردم برداشت، سپس گروه حاضران در خدمت احمدبن موسی شاهچراغ به در خانه حضرت امام علی بن موسی علیه السلام آمده همگی با آن جناب بر امامت و وصایت و جانشینی امام موسی بن جعفر علیه السلام بیعت نمودند. و حضرت امام رضا علیه السلام درباره برادرش احمد دعا کرد و فرمود: همچنان که حق را پنهان و ضایع نگذاشتی، خداوند در دنیا و آخرت تو را ضایع نگذارد.
@n20011🖐
#سفر شاه چراغ به ایران✨✨✨
شیعیان و محبان اهل بیت علیهم السلام، پس از حضور با برکت امام هشتم علیه السلام در خراسان برای زیارت چهره تابناک امامت و ولایت از نقاط مختلف، به سوی ایران حرکت می کنند. حضرت احمدبن موسی(ع) نیز در همین سال ها(198-203 ه. ق) با جناب سید امیر محمد عابد و سید علاءالدین حسین(برادران ایشان) و جمع زیادی از برادرزادگان و محبان اهل بیت علیهم السلام، به قصد زیارت حضرت رضا علیه السلام از مدینه حرکت می نمایند تا از طریق شیراز به طوس عزیمت کنند. در بین راه نیز عده کثیری از شیعیان به آنان ملحق می شوند. خبر حرکت چنین قافله بزرگی مأمون خلیفه عباسی را به وحشت انداخت.
@n20011✨
#سفر شاه چراغ به شیراز👌
در زمانی که حضرت امام علی بن موسی(ع) با ولایتعهدی تحمیلی در «طوس خراسان» بودند، حضرت احمدبن موسی(س) به اتفاق جناب سید محمد عابد و جناب سید علاءالدین حسین برادران خود و جمعی دیگر از برادرزادگان و اقارب و دوستان، به قصد زیارت آن حضرت از حجاز به سمت خراسان حرکت نمود. در بین راه نیز جمع کثیری از شیعیان و علاقه مندان به خاندان رسالت، به سادات معظم ملحق و به اتفاق حرکت نمودند تا جایی که می نویسند: به نزدیک شیراز که رسیدند، تقریباً یک قافله پانزده هزار نفری از زنان و مردان تشکیل شده بود.
خبر حرکت این کاروان را به خلیفه وقت(مأمون) دادند. وی ترسید که اگر چنین جمعیتی از بنی هاشم و دوستداران و فدائیان آن ها به طوس برسند، اسباب تزلزل مقام خلافت گردد. لذا امریّه ای صادر نمود به تمام حکام بلاد که در هر کجا قافله بنی هاشم رسیدند، مانع از حرکت شوید و آن ها را به سمت مدینه برگردانید. به هرکجا این حکم رسید قافله حرکت کرده بود مگر شیراز.
حاکم شیراز مردی به نام «قتلغ خان» بود. وی با چهل هزار لشکر جرّار، در «خان زنیان» در هشت فرسخی شیراز اردو زد و همین که قافله بنی هاشم رسیدند، پیغام داد که حسب الامر خلیفه، آقایان از همین جا باید برگردید. حضرت سید احمد (شاهچراغ) فرمود: «ما قصدی از این مسافرت نداریم، جز دیدار برادر بزرگوارمان». اما لشکر قتلغ خان راه را بستند و جنگ شدید خونینی شروع شد اما لشکر در اثر فشار و شجاعت بنی هاشم پراکنده شدند. لشکر شکست خورده، تدبیری اندیشیدند. بالای بلندی ها فریاد زدند: «الان خبر رسید که ولیعهد(امام هشتم علیه السلام) وفات کرد»! این خبر مانند برق، ارکان وجود مردمان سست عنصر را تکان داده، از اطراف امام زادگان متفرق شدند. جناب سید احمد(شاه چراغ) شبانه با برادران و اقارب از بیراهه به شیراز رهسپار گردیدند و با لباس مبدّل پراکنده شدند.
@n20011♣️