eitaa logo
آموزه های دینی شامل احکام-اخلاق_اذکارومعارف دین N_Ashrafi
435 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
5.7هزار ویدیو
64 فایل
بیان تفسیر آیه به آیه قرآن -احکام -سخنرانی های کوتاه -بیان احادیث وادعیه ومطالب ارزشمنددیگر @a_s_h_2 کپی مطالب مجاز @n20011
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌸🌸🌸 حضرت عبدالعظیم علیه السلام محقق بزرگ مرحوم علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی درباره تاریخ ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی می نویسند: «بنابر نقل کتاب الخصائص العظیمیّه ولادت حضرت عبد العظیم علیه السلام در روز پنجشنبه چهارم ربیع الثانی سال 173 ق در مدینه واقع شده است». پدرش عبداللّه و مادرش فاطمه دختر عقبة بن قیس به پرورش و آموزش او اهتمام زیادی داشته اند. عمده دوران کودکی او به تعلیم قرآن و ممارست در معارف اهل بیت علیهم السلام سپری شد. @n20011🌸🌸🌸
از زندگی نامه حضرت زینب سلام الله علیها🔰 زينب(س) و گريه پيامبر بر مصائب آن : زينب كبرى (س) روز پنجم جمادى الاول سال 5 يا 6 هجرت در مدينه چشم به جهان گشود. خبر تولد نوزاد عزيز، به گوش رسول خدا (ص) رسيد. رسول خدا (ص) براى ديدار او به منزل دخترش ‍حضرت فاطمه زهرا (س) آمد و به دختر خود فاطمه (س) فرمود: دخترم ، فاطمه جان ، نوزادت را برايم بياور تا او را ببينم، فاطمه (س) نوزاد كوچكش را به سينه فشرد، بر گونه هاى دوست داشتنى او بوسه زد، و آن گاه به پدر بزرگوارش داد. پيامبر (ص) فرزند دلبند زهراى عزيزش را در آغوش كشيده صورت خود را به صورت او گذاشت و شروع به اشك ريختن كرد. فاطمه (ص) ناگهان متوجّه اين صحنه شد و در حالى كه شديداً ناراحت بود از پدر پرسيد: پدرم ، چرا گريه مى كنى ؟ رسول خدا (ص) فرمود: گريه ام به اين علّت است كه پس از مرگ من و تو، اين دختر دوست داشتنى من سرنوشت غمبارى خواهد داشت ، در نظرم مجسّم گشت كه او با چه مشكلات دردناكى رو به رو مى شود و چه مصيبتهاى بزرگى را به خاطر رضاى خداوند با آغوش باز استقبال مى كند . در آن دقايقى كه آرام اشك مى ريخت و نواده عزيزش را مى بوسيد، گاهى نيز چهره از رخسار او برداشته به چهره معصومى كه بعدها رسالتى بزرگ را عهده دار مى گشت خيره خيره مى نگريست و در همين جا بود كه خطاب به دخترش فاطمه (س) فرمود: ((اى پاره تن من و روشنى چشمانم ، فاطمه جان ، هر كسى كه بر زينب و مصايب او بگريد ثواب گريستن كسى را به او مى دهند كه بر دو برادر او حسن و حسين گريه كند)).(1) جبرئيل بر مصائب زينب (س) : روايت شده است كه پس از ولادت حضرت زينب (س)، حسين (ع) كه در آن هنگام كودك سه چهار ساله بود، به محضر رسول خدا (ص) آمد و عرض كرد: خداوند به من خواهرى عطا كرده است پيامبر(ص) با شنيدن اين سخن ، منقلب و اندوهگين شد و اشك از ديده فرو ريخت . حسين (ع) پرسيد: براى چه اندوهگين و گريان شدى ؟.پيامبر(ص) فرمود: اى نور چشمم ، راز آن به زودى برايت آشكار شود. تا اينكه روزى جبرئيل نزد رسول خدا (ص) آمد، در حالى كه گريه مى كرد، رسول خدا (ص) از علت گريه او پرسيد، جبرئيل عرض ‍ كرد: ((اين دختر (زينب ) از آغاز زندگى تا پايان عمر همواره با بلا و رنج و اندوه دست به گريبان خواهد بود؛ گاهى به درد مصيبت فراق تو مبتلا شود، زمانى دستخوش ماتم مادرش و سپس ماتم مصيبت جانسوز برادرش امام حسن (ع) گردد و از اين مصايب دردناك تر و افزون تر اينكه به مصايب جانسوز كربلا گرفتار شود، به طورى كه قامتش خميده شود و موى سرش سفيد گردد. پيامبر (ص) گريان شد و صورت پر اشكش را بر صورت زينب (س) نهاد و گريه سختى كرد، زهرا (س) از علت آن پرسيد. پيامبر (ص) بخشى از بلاها و مصايبى را كه بر زينب (س) وارد مى شود، براى زهرا(س) بيان كرد. حضرت زهرا (س) پرسيد: اى پدر! پاداش كسى كه بر مصايب دخترم زينب (س) گريه كند چيست ؟ پيامبر اكرم (ص) فرمود: ((پاداش او همچون پاداش كسى است كه براى مصايب حسن و حسين (ع) گريه مى كند))(2) فاطمه : حضرت زينب ، نخستين دخترى است كه از فاطمه (س) به دنيا آمده ، و او پس از امام حسن و امام حسين (ع) بزرگترين فرزندان فاطمه (س) بوده ، و نيز گفته اند: دليل بر آن است كه راويان حديث و بيان كنندگان اخبار در ايام اضطهار - يعنى روزگار غلبه و چيرگى ظلم و ستم ستمگران بر مؤ منين - هر گاه مى خواستند از اميرالمؤ منين على (ع) روايتى نقل كنند مى گفتند: اين روايت از ابى زينب است ، و اينكه اميرالمؤ منين (ع) را به اين كنيه مى ناميدند، براى آن است كه زينب كبرى (س) پس از امام حسن و امام حسين - عليهماالسلام - بزرگترين فرزندان آن حضرت بوده ، و اميرالمؤ منين (ع) نزد دشمنانش به اين كنيه معروف نبوده است (3 ) هاى حضرت زينب (س) : الف ) زينب كبرى : اين لقب براى مشخص شدن و تمييز دادن او از ساير خواهرانش (كه از ديگر زنان اميرمؤ منان به دنيا آمده بودند) بود. ب )الصديقة الصغرى : چون (( صديقة )) لقب مبارك مادرش ، زهراى مرضيه (س) است ، و از سويى شباهت هاى بى شمارى ميان مادر و دختر وجود داشت ، لذا حضرت زينب را (( صديقه صغرى )) ملقب كردند. ج ) عقيله / عقيله بنى هاشم / عقيله الطالبين : عقيله به معناى بانويى است كه در قومش از كرامت و ارجمندى ويژه اى بر خوردار باشد و در خانه اش عزّت و محبّت فوق العاده اى داشته باشد. د) لقب ها: از ديگر لقب هاى حضرت زينب ، موثقه عارفه ، عالمه غيرمعلمه ، عابده آل على ، فاضله و كامله است . (4 ) منبع: 1. خطابه زينب كبرى (س) پشتوانه انقالب امام حسين (ع) صفحات 55 - 57 اثر دانشمند محترم محمد مقيمى از انتشارات سعدى ، به نقل از طراز المذهب ، ص 32 و 22.(تبیان) 2.الخصائص الزينبيه ، ص 155 ناسخ التواريخ زينب (س) ص 47 3.زينب كبرى ، ص 137 و 138- 4.ره توشه راهيان نور، ص 258. @n20011🔰
زندگینامه حضرت سلام الله علیها🔰 و مادر حضرت فاطمه پدر حضرت فاطمه پیامبر اکرم (ص) و مادر ایشان خدیجه بنت خویلد (س) بود. حضرت خدیجه اولین زنی بود که به اسلام روی آورد و تمام ثروت خود را در راه اسلام و مسلمانان صرف کرد. حضرت فاطمه زهرا (س) در روز ۲۰ جمادی‌الثانی سال پنجم بعد از بعثت (مشهور به سنه الاحقافیه؛ یعنی سالی که سوره احقاف نازل شد) در شهر مکه در خانه حضرت خدیجه بین زقاق العطارین و زقاق الحجر در نزدیکی مسعی به دنیا آمد. البته شیخ مفید و کفعمی سال تولد حضرت فاطمه (س) را سال دوم بعثت می‌دانند. و فرزندان حضرت فاطمه حضرت زهرا (س) خواستگارهای متعددی داشت اما بر اساس خواست پیامبر اکرم (ص) حضرت فاطمه (س) با امام علی (ع) ازدواج کرد و با مهریه اندکی به خانه شوهرش رفت. او صاحب دو پسر به نام‌های حسن (ع) و حسین (ع) و دو دختر به نام‌های ام‌کلثوم و زینب (س) شد و زمانی که برای پنجمین فرزند خودش حامله بود بر اثر ضربه‌ای که به سینه او وارد شد این فرزند را که محسن نام داشت از دست داد. با توجه به این که همه ائمه معصوم ما غیر از امام علی (ع) از طریق حضرت فاطمه (س) به حضرت محمد (ص) می‌رسند به ایشان «ام الائمه» می‌گویند. ماجرای ماجرای گرفتن فدک توسط ابوبکر از حضرت فاطمه، پس از وفات پیامبر (ص) اتفاق افتاد. ابوبکر با تکیه بر حدیثی از پیامبر که گفته شده راوی آن فقط خود ابوبکر بوده است، مدعی شد انبیا از خود ارثی بجا نمی‌گذارند؛ اما حضرت فاطمه پاسخ داد که پیامبر (ص) پیش از وفاتشان، فدک را به او بخشیده و امام علی (ع) و ام‌ایمن را بر این سخنش شاهد آورد. بنابر نظر علمای شیعه و برخی از علمای اهل سنت این بخشیدن هنگامی بود که آیه ذوی القربی نازل شد و به پیامبر دستور داد حق ذوی القربی را بدهد. پس از این اتفاق حضرت فاطمه فرمود: افرادى كه عهد خدا و پیامبر خدا را درباره امیرالمومنین على علیه السلام شكستند و در حق من ظلم كرده و ارثیه‌ام را گرفتند و نامه پدرم را نسبت به فدک پاره كردند، نباید بر جنازه من نماز بگذارند. (بیت الا حزان : ص ۱۱۳) حضرت فاطمه زمانی که پیامبر اسلام (ص) از دنیا رفت برخلاف دستور ایشان خلفای سه‌گانه با امام علی (ع) بیعت نکردند و برای این که ایشان را برای بیعت با ابوبکر ببرند درب خانه امام علی (ع) را آتش زدند و آن را شکستند. در این بین ضرباتی به حضرت فاطمه (س) وارد شد که باعث بیماری و زمین‌گیر شدن ایشان و سقط فرزندش شد. @n20011🔰
بر حیات علمی و سیاسی علامه طباطبایی حیات علمی* و کودکی سید محمدحسین طباطبایی مشهور به علامه طباطبایی، فیلسوف، مفسر و عارف بزرگ در سال 1321 ق در خانواده‌ای اصیل در تبریز متولد شد. محمدحسین در پنج سالگی مادر و در نه سالگی پدرش را از دست داد و تحت قیمومیت وصی پدر، تحصیلات را آغاز کرد. او پس از اتمام تحصیلات ابتدایی به فراگیری علوم اسلامی روی آورد و کتب صرف و نحو، بیان فقه، اصول، منطق، فلسفه و کلام را آموخت. از اساتید نامدار نجف او در بیست سالگی برای تکمیل تحصیلات خود عازم نجف شد و در آنجا به تحصیل فقه و فلسفه پرداخت و در هر دو به درجه اجتهاد رسید. او فقه و اصول را نزد علامه نائینی، شیخ محمدحسین کمپانی و سید ابوالحسن اصفهانی فراگرفت و کلیات علم رجال را از آیت‌الله حجت کوه کمری آموخت و در فلسفه نیز در کلاس‌های حسین بادکوبه‌ای حاضر شد. او همچنین در درس سید ابوالقاسم خوانساری حاضر شد و یک دوره حساب و هندسه و جبر استدلالی از وی آموخت. اخلاق و عرفان را نیز نزد میرزا علی قاضی فراگرفت.[1] به ایران علامه پس از ده سال تحصیل در نجف به دلیل مشکلات مالی ناچار شد به ایران بازگردد. از این رو به تبریز رفت و در زادگاهش به کشاورزی مشغول شد. سپس راه قم را در پیش گرفت تا در حوزه علمیه بار دیگر فعالیت‌های علمی‌اش را از سر گیرد. پس از حضور در قم علامه اغلب ساعات عمر خویش را به درس و بحث و تدریس و تالیف اختصاص داد. او علوم عقلی را در حوزه احیا کرد و علوم قرآنی و تفسیر را مورد توجه قرار داد و به پرورش شاگردان پرداخت به طوری که شخصیت‌های بی‌نظیری چون شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید مفتح، امام موسی صدر و ... شاگرد او بودند.[2]تالیفات علامه محمدحسین طباطبایی عالم پر آوازه معاصر دارای تالیفات بسیاری است. او به تالیف و نگارش توجه ویژه‌ای داشت و آثار علمی زیادی را از خود بر جای گذاشت که از آن جمله می‌توان به این موارد اشاره کرد: المیزان فی تفسیر قرآن؛ اصول فلسفه در 5 جلد؛ بدایه الحکایه؛ حاشیه بر اسفار ملاصدرا؛ حاشیه بر کفایه الاصول؛ شیعه در اسلامی؛ علی و فلسفه الهی؛ قرآن در اسلامی؛ نهایه الحکمه و ...