#هندوئیسم
#سلمان_رشدی
سلمان رشدی در بمبئی #هند و در خانوادهای مسلمان به دنیا آمد. پدر او بازرگانی هندی بود. رشدی در همان نوجوانی نیز بارقههای #شرارت را ازخود نشان داد، به طوری که پدر وی نزدیک به سیزده بار به دلیل اعمال رشدی به اداره پلیس احضار شد. رشدی در محیطی سرشار از #اندیشه_های_عرفانی متعلق به مکاتب شرقی همچون #هندوئیسم رشد کرد و ذهن وی نیز بسیاری از این اندیشه ها را جذب کرد. اندیشههایی که به وضوح می توان رد آن را در آثار بعدی رشدی دید. در نهایت رشدی مانند اغلب جوانان هندی برای تحصیل راهی #انگلستان شد.
سلمان رشدی برای اقامت درلندن در یک پانسیون که متعلق به خانمی به نام "مادام روزا " اقامت می کند. وی در آنجا باپسری به نام " عمر " از مصر اشنا شد. سلمان و عمر به اندازه ای به هم علاقهمند شدند که تصمیم گرفتند با هم #ازدواج کنند، ولی هیچ راهی برای این کار در هیچ یک از #ادیان و #آیینها پیدا نکردند.
"مادام روزا" وقتی فهمید به "پدر عمر" اطلاع داد. "پدر عمر" که یک ژنرال مصری بود بعد شنیدن این مطلب "عمر" را به مصر برد و او هم #خودسوزی کرد. "سلمان" که به خاطرمرگ "عمر" بسیار ناراحت شده بود تصمیم گرفت به همه ی #ادیان و #مذاهب و عقاید دهنکجی کند. حق الزحمه 500 هزار پوندی برای توهین به یک میلیارد انسان!
سلمان رشدی در سن 41 سالگی رمان #آیات_شیطانی را به نگارش درآورد. کتابی که با الهام از یک روایت مجعول شدیدترین توهینها به رسول اکرم (ص) انجام داد. آیات شیطانی (ترجمه عبارت انگلیسی Satanic Verses) رمانی است در 547 صفحه (نسخه انگلیسی در چاپ اول) که در تاریخ 26 سپتامبر 1988) توسط انتشارات «وایکینگ» (جزو گروه انتشاراتی «پنگوئن») منتشر شد.
نویسنده این کتاب، « سلمان رشدی » مسلمان هندی تباری بود که تبعه « #بریتانیای کبیر» محسوب می شد و «آیات شیطانی» پنجمین رمان این نویسنده بود. « سلمان رشدی » کتاب مذکور را به سفارش «گیلون ریتکن» (رئیس #یهودی انتشارات وایکینگ) با دستمزد بی سابقه 580 هزار پوند به رشته تحریر در آورد. حمایت گسترده رسانهای از این کتاب و انتشار آن با تیراژ وسیع در کشورهای مختلف از همان ابتدا حمایت محافل پشت پرده را از انتشار این کتاب را نشان داد.
اين کتاب که در سبکي شبيه به سبک #رئاليسم_جادويی نوشته شده به دليل مطرح کردن بحث غرانيق که در #قرآنشناسي به عنوان يک مساله کذب مطرح است، به عنوان يک ايده داستاني و بدليل مطرح کردن جوانبي از زندگي شخصيتي داستاني که شبيه #پيامبر مسلمانان است، از سوي روحانيون و مسوولين کشورهاي اسلامي توهين آميز و خلاف دين و شرع معرفي شد. کتاب حالتي داستان گونه دارد که در آن مقدسات اسلام را به سخره گرفته و با نگاهي طنز آلود از خرافات اسلام انتقاد میکند.
#کانالی_متفاوت
#آشنایی_با_عرفان_های_نوظهور
@n_erfanha
لحظهای درنگ، پای #مکتب_اکهارت_توله
وی آلمانی الاصل بوده و به ادعای خود، پس از کشمکش درونی سالهای جوانی، در ۲۹ سالگی به آرامش درونی رسید. او یکی از هزاران فریادهایی است که در فراق خدا در غرب به گوش رسیده و تنها فایدهاش بازخوانی دردِ دوری بشرِ غربی از خداست.
ولی در مکتب اکهارت نه ایمان و نه باور و اعتقاد سهمی دارد و نه خدامحوری و خداگرایی؛ و نه ظلمستیزی دیده میشود و نه خروش و حماسه؛ نه اقدام و مجاهدت دیده میشود و نه تهذیب و تقوا. زیرا اکهارت توله تنها به #درونگرایی دعوت میکند، نه به شهود و معرفت الهی.
مکتب او متأثر از #معنویتهای_شرقی و آموزههای #بودا، #پاتانجلی، #کریشنامورتی، #ذن_بودیسم و #هندوئیسم است. #منبع؛ کاوشی در معنویتهای نوظهور، ص247
#نکته: جالب است بدانید مسترهای حلقه کتابهای او را برای علوم متافیزیکی ترویچ میکنند.
#کانالی_متفاوت
#آشنایی_با_عرفان_های_نوظهور
@n_erfanha
عرفان های نوظهور
✍تناسخ در نگاه اسلام
تناسخ، واژه ای عربی است که از ریشه نَسخْ گرفته شده است. نسخ، به معنای ازاله، ابطال و نقل می باشد. [3] و "تناسخ؛ یعنی انتقال نفس انسان از بدنی به بدن دیگر، پس از متلاشی شدن بدن اول که این انتقال بدون حصول فاصله میان آن دو صورت می گیرد".[4]
#تناسخ در #هندوئیسم
رواج دو عقیده مهم و اساسی تناسخ یا انتقال ارواح و علت و معلول تناسخ در جامعه هند، به تدریج دو رکن اساسی فلسفه هندوئیسم قرار گرفت که کلیه مکاتب شش گانه هندو آن را پذیرفته و شالوده افکار فلسفی خود را بر آن بنا نهادند. عقیده به تناسخ یا انتقال ارواح در میان هندوها سِمساره "samsara" نام دارد و اصل علت و معلولی تناسخ نیز به قانون کارما ﴿karma﴾ مشهور است.
هشام بن حکم نقل می کند: روزی در محضر امام صادق علیه السلام نشسته بودیم که #زندیقی ﴿کافری﴾ از ایشان پرسید: نظر شما در مورد مکتب کسانی که به بازگشت ارواح عقیده دارند، چیست و این افراد چه دلیلی بر عقیده خود دارند؟
حضرت علیه السلام در پاسخ فرمودند: "پیروان این عقیده گمراه هستند و تمام ادیان الهی و احکام دینی را نادیده گرفته و گمان کرده اند که بهشت و جهنمی وجود ندارد و رستاخیز و قیامتی در کار نیست. اگر از آنان در مورد عقیده شان دلیلی خواسته شود، حیران می مانند و هیچ دلیلی برای ارائه ندارند".[21]
[3]. ابنمنظور، لسان العرب، ج 3، ص 61 .
[4]. یوسف خیاط و ندیم مرعشی، الملحقات بلسان العرب، المصطلاحات العلمیه و الفنیه، ج 2، ص 153.
[21]. بحارالانوار، ج 4، ص 320.
لطفاً کانال را به دیگران معرفی فرمایید ❤
@n_erfanha