eitaa logo
• رَف •
151 دنبال‌کننده
64 عکس
13 ویدیو
0 فایل
✨خابَ الوافِدونَ علیٰ غَیرِک | ناکام شدند کسانی که بر غیر تو وارد شدند ✨ رَف یعنی طاقچه ✨ چه اهمیت دارد چه راه‌هایی را رفته‌ام؟ نکته قابل عرض کنونی این است که جایی حوالی هنر و‌ ادبیات مشتاقانه پرسه می‌زنم. ✍️ نعیمه‌السادات کاظمی 🆔 @nsk1223
مشاهده در ایتا
دانلود
🏮🎶 با ما منشین اگرنه بدنام شوی امشب وقتی پست خانم اختری عزیز را دیدم، در حال خط خطی کردن کاغذ برای تمرینهای تایپوگرافی بودم. طراحی کردن حروف مختلف. قبلترها بیشتر از اینکارها میکردم. راستش من توی عمرم بیشتر از آنکه بنویسم طراحی کرده ام. ولی از وقتی وارد دنیای نوشتن شده ام، شباهتهای زیادی بین نویسندگی و طراحی پیدا کرده ام. نویسنده هم یک طراح است. فقط چینش کلمات را طراحی میکند. تمام قواعدی که توی طراحی اصالت دارد و لازم است، اینجا هم به کارمان می آید. - از اینجای متن به بعد، هرجا کلمه طراحی دیدید میشود با‌ نویسندگی جایگزینش کنید. معنی اش همان می ماند که باید باشد- طراحی همیشه از یک کانسپت شروع میشود. همانقدر که نوشتن از یک پیرنگ. طراحی حاصل ساعتها و روزها کشتی گرفتن و ور رفتن با عناصر مرتبط به موضوع است که در زیر سایه کانسپت جمع میکنی شان. بسطشان میدهی.‌ بزرگشان می‌کنی. شاخ و برگشان میدهی. بعد میافتی به جانشان برای هرس. یکی را کم می‌کنی آن یکی را زیاد. این را میبری بالا. آن یکی را پرتاب میکنی پایین. اصلا هیچ طرحی بدون عرق ریختن و بارها اتود زدن پخته نمیشود. شاید باورتان نشود، اما برای طراحی خوب کلی تحقیق لازم است. باید کلی طرح خوب دید. این را در مورد نویسندگی هم میگویند: هیچ کسی بدون دیدن/خواندن آثار خوب طراحان/نویسندگان بزرگ، طراح/نویسنده نمیشود. طراحی خوب تحلیل کردن نیاز دارد. باید نشست طرح دیگران را موشکافانه بررسی کرد، مهندسی معکوسی کرد، تا توانست شبیه آن تکنیک‌ها را توی کار اجرا کرد. اینقدر باید عناصر مختلف را کنار هم چید، خط زد و از نو کشید تا در نهایت به یک ترکیب درست رسید. یک طرح باید متعادل باشد. باید متوازن باشد. غافلگیری داشته باشد. چشم را به دنبال خودش بکشاند. طراحی باید ریتم داشته باشد. فضای حرکت و فضای سکون داشته باشد. همه اجزایش هماهنگ باشند. نمیشود هر گوشه طرح ساز خودش را بزند. همه اینها فقط با یک‌چیز در می آید، شماها که نویسنده اید، بهتر میدانید: تمرین. یکبار کم است: تمرین و تمرین و تمرین. توی طرح، توی نوشته، باید غرق شد. اصلا اگر غرق نشوی، دست به دستت نمیدهند. دستت میاندازند. همراهی ات نمیکنند. آخرش هم یک‌چیزی از آب درمی آیند که هم خودش بهت میخندد، هم دیگران را میخنداند. باز هم از شباهتهای نویسندگی و طراحی بگویم؟ نویسندگی خیلی شبیه طراحی است! نویسنده و طراح هم شبیهند، چون هردویشان از همان اول، پیه این را به تنشان میمالند که کارشان بارها راهی سطل آشغال بشود. زیر دست استاد، کن فیکون بشود. آش و لاش بیرون بیاید تا از اول وصله پینه بخورد. راستش را بخواهید، نویسنده و طراح به یک اندازه هم دیوانه اند! چون بین همه این کش و قوس ها، رفت و برگشتها و‌ خراب و آباد کردنها، یک شور و اشتیاق انتهاناپذیر، یک جنون رام نشدنی توی سرشان هست، یک صبوری مزمن پیدا میکنند که گاهی به خودآزاری شبیه میشود، برای اینکه کارشان را به سرانجام برسانند. انتهایش را شسته و رفته و باب طبع شده ببینند. به قد و قامت رعنایش چشم بدوزند و کیفش را کنند. نویسندگی خیلی شبیه طراحی است! از ‌وقتی این شباهت را کشف کرده ام، دیگر نمینویسم! طراحی میکنم.‌ سرنخ را میگیرم، کلیدواژه ها را یاددداشت میکنم، سرم را میبرم زیر آب و غرق میشوم. گاهی می آیم بالا. همه چیز را از بالا نگاه میکنم که ببینم کجا رسیده ام. دوباره برمیگردم توی آب و بی سر و صدا غرق میشوم. درست مثل طراحی کردن. طراحی را خوب بلدم. چون توی عمرم بیشتر از آنکه نوشته باشم،طراحی کرده ام. ▫️▫️▫️▫️▫️ - به دعوت خانم اختری عزیز نوشتم🌷- @negahe_to @naeemehkazemi