حسرت
قسمت پنجم
پدرم طرفدار ازدواج سنتی بود و می گفت همه چیز باید طبق قاعده و قانون خودش باشه.
از نظر اون کوتاه اومدن در انجام صحیح رسم و رسومات باعث میشه کمتر قدر عروس رو بدونند و با کوچکترین اتفاقی دور عروس رو خط بکشند🤔
هرچه خواهرم از وفاداری آرش و عشق و علاقه آرش به من گفت فایده ای نداشت و پدرم کوتاه نیومد😞
نه من و نه آرش جرات عنوان کردن این قضیه رو به پدر و مادر آرش نداشتیم.
این در حالی بود که من و آرش نزدیک دو سال باهم زندگی کرده بودیم. درسته مخفیانه بود ولی به نظرم این سخت گیری ها مسخره به نظر می رسید.
من ازدواج دومم بود و با داشتن یک پسر ۱۲ ساله جایگاهی برای سختگیری پدرم نمی دیدم.
ولی جناب پدر عقیده داشتند چون طرف شما ازدواج اولش هست باید تمام کارهایی که برای همسرش در ازدواج اول لازم هست انجام بگیره و الا قدر این زندگی رو نخواهد دانست.
🔱 🔱 🔱
دو ماه طول کشید که با تلاش خواهرم و خودم تونستیم پدرم رو راضی کنیم مراسم خواستگاری به شکل صوری در منزل یکی از اقوام مون در تهران انجام بشه.
اجازه ندادند خونه خودمون خواستگاری انجام بشه.
چون ما اونجا نزدیک دو سال با آرش زندگی کرده بودیم.
🌱🌱🌱
به سلامتی و تقریبا بدون مشکل، مراسم خواستگاری فرمالیته برگزارشد.
دیگه نگم براتون که مبلغ مهریه ای که پدرم اعلام کرد غیر متعارف بود و پدر و مادر آرش هم زیر بار نرفتند و پدرم کلی ضایع شد.
شور و هیجان به هیچ وجه در مراسم ما دیده نمیشد و همه ما ترس از ایجاد تشنج و مشاجره داشتیم.
پدر و مادر آرش فقط بابت رفع تکلیف در مراسم شرکت کردند و تصنعی بودن شادی خیلی در چهره ها شون نمایان بود.
قیافه مامان و بابای آرش بیشتر شبیه آدمهایی بود که بچه شون رو از دست داده بودند.
نه سر تاریخ عقد و نه سر خرید وسایل هیچ نظری ندادند.
مثل اینکه قرار هست برن سوپری و چندتا تخم مرغ بخرن😔
آرش ولی خوشحال بود و از اینکه پدر و مادرش با ازدواج مون موافقت کردند کیفش کوک بود.
مراسم عقد رسمی رو گذاشتند برای دوماه بعد که امتحانات کیان و آرش تموم بشه و آرش قرار بود فارغ التحصیل بشه.
پدر و مادرش قول گرفتند که آرش کمترین رفت و آمد رو به خونه ما داشته باشه و بیشتر تمرکزش روی درس و دانشگاه باشه.
من با وجود اینکه ازدواج دومم بود و یه پسر بزرگ داشتم خیلی ذوق برگزاری یه عروسی آنچنانی داشتم😍
البته اگر خانواده آرش قصد گرفتن مراسم نمی داشتند منم اصراری نداشتم.
طفلی خانواده آرش😢
هم دوست داشتند برای پسرشون سنگ تموم بذارند و هم نمی خواستند همه بفهمند که قراره پسرشون چه ازدواجی بکنه؟😔
یه تالار مجلل تو بهترین جای تهران.
بهترین لباس و آرایشگاه و ...
👍👍👍👍
و اما کیان ...!
تقریبا اکثر همکلاسی ها و دوستان کیان در جریان ازدواج من با آرش بودند.
آرش اکثر دوستان کیان را میشناخت.
یک روز کیان بین دعوای دو نفر رفته بود که صلح برقرار کنه اما موفق نشده بود و یکی از طرفین دعوا به کیان گفته بود:
تو برو عروسی مامانت دیرت نشه!☹
کیان خیلی از شنیدن این حرف ناراحت شد اونقدر که گفت: خیلی تمایل به شرکت در مراسم عروسی شما ندارم.🤔
🎊🎉🎊🎉🎊🎉
یک هفته ای میشد که آرش خونه نیومده بود.
انگار باورش شده بود که اومده خواستگاری و الان منتظر مراسم عقدکنان هست.😄
یک روز صبح که از خواب بیدار شدم حال و روز خوبی نداشتم.
احساس کردم هرچه داخل شکمم دارم برای اومدن به حلقم دارند باهم دعوا می کنند.🤢
به آرش زنگ زدم.
شرایط جسمی خودم رو توضیح دادم. متاسفانه نمیتونست به دیدنم بیاد.
گفت اگر خواستی به مادرم زنگ بزن شاید بتونه درمانت کنه!
ویزیت تلفنی!☎️
چه باکلاس!
آدم مادرشوهر پزشک داشته باشه😄
تماس گرفتم و بعد احوالپرسی گفتم حالت تهوع دارم و ...
اول پرسید غذای ناجور، مونده، یا هرچیز مشابهی که باعثش بشه نخوردم؟
و وسط صحبتش به شوخی گفت:
احتمالا باردار نیستی؟؟
انگار آب سردی روی بدن داغم ریخته باشند🥶😩.
زمین و زمان دور سرم چرخید و واقعا نمیدونستم باید چی جواب بدم😱😱😭😭😭
و این داستان ادامه دارد ...
مرکز مردمی «🌼🦋🌼 » نفس سبزوار
╭──👶 ⃟⃟⃟ ⃟ ✨بـہکانال مابپیوندید
╰┈➤ @nafas110530
زندگی باور میخواهد
آن هم از جنس امید که اگر سختی راه به تو سیلی زد، یک نوای قلبی به تو بگوید:
خدا هست هنوز...
مرکز مردمی «🌼🦋🌼 » نفس سبزوار
╭┈───👶 ⃟⃟⃟ ⃟ ✨بـہکانال ما بپیوندید
╰┈➤ @nafas110530
🌸 جمعیت جوان، عامل پیشرفت کشور
✅ رهبرانقلاب: امروز حفظِ جمعیّتِ جوانِ کشور یکی از ابزارهای قوّت است؛ اینکه بنده زیاد روی موالید تکیه میکنم، به خاطر این است. کشور ما امروز کشور جوانی است؛ اگر چنانچه موالید در این کشور به قدر لازم و به قدر کافی تولید نشوند -که الان به قدر کافی نیست- چند صباح دیگر، چند سال دیگر نسل جوان در کشور کمیاب خواهد شد. آن وقت کشوری که در آن جوان کم است، پیشرفتش [هم] کم است. یکی از ابزارهای قدرت حفظ اکثریّت جوان در جامعه است.
#سخن_عشق
مرکز مردمی «🌼🦋🌼 » نفس سبزوار
╭┈───👶 ⃟⃟⃟ ⃟ ✨بـہکانال ما بپیوندید
╰┈➤ @nafas110530
5.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌀سفری به آینده
❌ فقط کافیه تو هم ایـن آیـنده ترسناک رو کـه خیلی هم دور نیست تصور کنی، اونموقعه که خواب از سرت میپره. 🤯
♨️خیلی زود دیر میشود.
#بحران_سالمندی
#جمعیت
#فرزندآوری
#ایران_جوان
مرکز مردمی «🌼🦋🌼 » نفس سبزوار
╭┈───👶 ⃟⃟⃟ ⃟ ✨بـہکانال ما بپیوندید
╰┈➤ @nafas110530
صحبتهای آقای رئیسی معاون بهداشتی وزارت بهداشت:
(در همایش کشوری نفس)
اتفاقی که در دنیا در رابطه با جمعیت و کنترل جمعیت افتاده طی ۴۰ سال بوده ولی در ایران طی ده سال اتفاق افتاده😳
ما در دهه ۶۰ از میانگین ۶ فرزند در هرخانواده الان رسیدیم به یک فرزند و کمتر از دوفرزند در خانواده😔
این برنامه ریزی سالمندی رو با خطر جدی مواجه می کنه
یک چهارم جمعیت بچه های نفس هستند و جلسه رو گذاشتند روی سرشون😍.
آقای رجبی میگه این بهترین نوایی هست که آدم میتونه بشنوه🥰
صدای زندگیه😍
به خانومم گفته بودم همیشه دوست داشتم ۷هشت تا بچه داشته باشم😊
واقعا خوب شد بچه سومو آوردم هااا
چند روز پیش نوه ام هم دنیا اومده😍