eitaa logo
«نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
107 دنبال‌کننده
498 عکس
615 ویدیو
5 فایل
*گاهی می‌نویسم...* ارتباط با ادمین: @MohammadMahdi_BORHAN
مشاهده در ایتا
دانلود
سر همچنان به سجده فرو برده ام ولی در عشق سال هاست که فتوا عوض شده‌ست
همین عقلی که با سنگ حقیقت خانه می‌سازد زمانی از حقیقت های ما افسانه می‌سازد سر مغرور من! با میل دل باید کنار آمد که عاقل آن کسی باشد که با دیوانه می‌سازد مرنج از بیش و کم، چشم از شراب این و آن بردار که این ساقی به قدر تشنگی پیمانه می‌سازد مپرس از من چرا در پیله ی مهر تو محبوسم که عشق از پیله‌های مرده هم پروانه می‌سازد به من گفت ای بیابانگرد غربت! کیستی؟ گفتم: پرستویی که هرجا می‌نشیند لانه می‌سازد مگو شرط دوام دوستی دوری‌ست، باور کن همین یک اشتباه از آشنا بیگانه می‌سازد
11.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰سرزمین‌من... 🎙 پ.ن: اواسط شعر، جمعیت حاضر شروع به گریه می‌کنن که خواننده منقلب میشه و آواز رو نیمه‌کاره رها می‌کنه...
«نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
🔰سرزمین‌من... 🎙 #داوود_سرخوش پ.ن: اواسط شعر، جمعیت حاضر شروع به گریه می‌کنن که خواننده منقلب میشه
بی آشیانه گشتم خانه به خانه گشتم بی تو همیشه با غم شانه به شانه گشتم عشق یگانه من از تو نشانه من بی تو نمک ندارد شعر و ترانه من سرزمین من خسته خسته از جفایی سرزمین من بی سرود و بی صدایی سرزمین من دردمندِ بی دوایی سرزمین من سرزمین من کی غم تو را سروده؟ سرزمین من کی ره تو را گشوده؟ سرزمین من کی به تو وفا نموده؟ سرزمین من ماه و ستاره من راه دوباره من در همه جا نمیشه بی تو گزاره من گنج تو را ربودند از بهر عشرت خود قلب تو را شکسته هر که به نوبت خود سرزمین من خسته خسته از جفایی سرزمین من بی سرود و بی صدایی سرزمین من دردمندِ بی دوایی سرزمین من سرزمین من مثل چشم انتظاری سرزمین من مثل دشت پر غباری سرزمین من مثل قلب داغداری
Molana_drSoroush 8. چمنی که تا قیامت.mp3
9.9M
چمنی که تا قیامت گل او به بار بادا صنمی که بر جمالش دو جهان نثار بادا ز بگاه میر خوبان به شکار می‌خرامد که به تیر غمزه او دل ما شکار بادا به دو چشم من ز چشمش چه پیام‌هاست هر دم که دو چشم از پیامش خوش و پرخمار بادا در زاهدی شکستم به دعا نمود نفرین که برو که روزگارت همه بی‌قرار بادا نه قرار ماند و نی دل به دعای او ز یاری که به خون ماست تشنه که خداش یار بادا تن ما به ماه ماند که ز عشق می‌گدازد دل ما چو چنگ زهره که گسسته تار بادا به گداز ماه منگر به گسستگی زهره تو حلاوت غمش بین که یکش هزار بادا چه عروسیست در جان که جهان ز عکس رویش چو دو دست نوعروسان تر و پرنگار بادا به عذار جسم منگر که بپوسد و بریزد به عذار جان نگر که خوش و خوش عذار بادا تن تیره همچو زاغی و جهان تن زمستان که به رغم این دو ناخوش ابدا بهار بادا که قوام این دو ناخوش به چهار عنصر آمد که قوام بندگانت به جز این چهار بادا
12.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 First Step 🎹 🔰 اولین قدم 🎹 *شاهکار زیمر برای فیلم میان‌ستاره‌ای
لگتا نہیں ہے دل مرا اجڑے دیار میں کس کی بنی ہے عالم ناپائیدار میں *ترجمه: به نظر نمی‌آید دل من تحمل ماندن در این دیار را داشته باشد؛ اصلاً چه کسی تا به حال توانسته به این عالم ناپایدار خو کند؟!
هدایت شده از خلوتکده مستان
ما قُمریانِ سوخته، استاد نغمه‌ ایم بلبل به چند واسطه شاگردِ زاغِ ماست http://eitaa.com/joinchat/2857959535Cb745d2da40
«نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
🔰 حِـکـٰایَتْــــ دِلْ... 🎙 #پرواز_همای 🎹 #بابک_زرین 📖 #حافظ
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا بُوَد که گوشهٔ چشمی به ما کنند دَردَم نهفته بِه ز طبیبانِ مدعی باشد که از خزانهٔ غیبم دوا کنند معشوق چون نقاب ز رخ در نمی‌کشد هر کس حکایتی به تَصَّور چرا کنند؟ چون حُسنِ عاقبت نه به رندی و زاهدیست آن بِه که کارِ خود به عنایت رها کنند بی معرفت مباش که در من یزیدِ عشق اهلِ نظر معامله با آشنا کنند حالی درونِ پرده بسی فتنه می‌رود تا آن زمان که پرده برافتد چه‌ها کنند گر سنگ از این حدیث بنالد عجب مدار صاحبدلان حکایتِ دل خوش ادا کنند مِی خور که صد گناه ز اغیار در حجاب بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند پیراهنی که آید از او بویِ یوسفم ترسم برادران غَیورش قَبا کنند بگذر به کویِ میکده تا زُمرِهٔ حضور اوقاتِ خود ز بهر تو صرفِ دعا کنند پنهان ز حاسدان به خودم خوان که مُنعِمان خیرِ نهان برایِ رضایِ خدا کنند حافظ دوامِ وصل میسر نمی‌شود شاهان کم التفات به حالِ گدا کنند