«نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
. 🔰 بسیار گفتگوی برگریزانی بود 🍃. راجع بهش خواهم گفت طی یک یادداشت تحت عنوان «زمین سوختهی ادبیات
﷽
🔰 زمین سوختهی ادبیات مقاومت
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✍🏻 مـحمّـد بـُــرهـان
#بخش_اول
هیچگاه اجازه نمیدهم که #احساس محرّک من برای نوشتن باشد؛ این #ایدهها هستند که من را به نوشتن وادار میکنند. وقتی فکری مثل خوره به جان ذهنم بیافتد، با نوشتن، مغزم را حجامت میکنم و آن فکر را مِک میزنم و بیرون میریزم. این نوشته امّا فرق دارد.
پایه این نوشته همهاش حسّ است. با اعصاب خُرد دارم مینویسم؛ به همین علّت شاید نوعی از #اغراق یا #افراط در آن باشد و ادبیّاتش، آنچنان که باید و شاید در قالب یک نقد #روشنفکرانه و باکلاس نگُنجد. بگذریم که از نقد #زرد و محافظهکارانه حالم به هم میخورد.
سالهای اوّلیّه طلبگی بود که استادی داشتیم متشخّص و چیزفهم، که صاحب انتشارات کتابستان بود. بِهِمان منطق میگفت. روزی –به عنوان شخصی که از نویسندگی و کتاب سررشته داشت– از کتابی برایمان گفت که جزء رمانهای دفاع مقدّس است و به زبانهای زنده دنیا هم ترجمه شده و نمادی است از ادبیّات جنگ ایران، ولی در انتها به نفع جنگ و جبهه تمام نمیشود. بعدها فهمیدم که منظورش این بوده که این کتاب، ضد جنگ است.
کتاب را خواندم؛ از قضا خیلی هم خوشم آمد! با خود گفتم این استادمان بیخود گفته؛ کتاب، خیلی هم عالی است و قوی. کتابی است که معیارهای یک رمان استاندارد را دارد و از طرفی در فضای جبهه و شهادت و... است. اتّفاقاً یک روز که در کتابفروشیهای مسجد جمکران، با جمعی از دوستان کتابباز دور-دور میکردیم، چندتا کتاب دیگر از همین نویسنده خریدیم که به نوبت بخوانیم.
امروز صبح داشتم برای خودم اُملت میزدم، گفتم بیکار نباشم و به قسمتهای جدید پادکست رادیو مضمون گوش کنم. قبلاً گفتوگو با رضای امیرخانی و منصور ضابطیان را گوش داده بودم و از قالب این گفتگوها خوشم آمده بود. این دفعه هم با نویسنده کتاب مذکور مصاحبه کرده بودند. نویسندۀ «سفر به گرای 270 درجه»، "احمد دهقان". خوشحال شدم و کنجکاو؛ تِرَک را پِلی کردم. از اواسط گفتگو، دنیا روی سرم خراب شد. فهمیدم آقای جوکار (مدیر انتشارات کتابستان و استاد منطقمان) پُر بیراه هم نمیگفته. حس کردم باید دوباره سفر به گرا را بخوانم که شاید گول خورده باشم...
#ادامه_دارد...
┄┄┅••┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄••┅┄┄
#پادکست
#دفاع_مقدس
#احمد_دهقان
#احمد_محمود
#رادیو_مضمون
#ادبیات_مقاومت
﷽
🔰 زمین سوختهی ادبیات مقاومت
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✍🏻 مـحمّـد بـُــرهـان
#بخش_دوّم
#احمد_دهقان جنسش از جنس آدمهایی مثل #احمد_محمود است؛ محمود را آقا اجازه نداده بود برندۀ جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی شود(۱). چندین بار هم –بدون آنکه اسم بیاورد– تلویحاً از این گفته بود که اینجور نویسندگان و در کلّ، اینجور هنرمندان یه چیزیشان کم است و یه چیزیشان میشود. آقا راجع به احمد محمود میگوید:
«سال های 61 و 62 آن آقای .... کتاب "زمین سوخته" را می نویسد، که صددرصد ضد جنگ است و اصلا حماسه ای در این کتاب نیست! کما اینکه وی یک کتاب دیگر دارد که ضد انقلاب است؛ [...] یک رمان مفصل سه جلدی است. من حالا اسمش را نمی گویم، که اگر کسی تا حالا نشنیده، نشنیده باشد. [...] گاهی می شود که در خاستگاه ادبیات جنگ، که محصول طبیعیاش ادبیات مقاومت است، کسانی می آیند از روی غرض ادبیات ضد جنگ را باب می کنند؛ مثل همین کتاب زمین سوخته.»
احمد دهقان ضد جنگ است؛ اصلاً قصد بررسی تفکّرات ضد جنگ و این مزخرفات را ندارم. حوصلهام نمیکشد. قدر مسلّم آن است که جنگِ ما –که در واقع جنگ نیست، دفاع است– با امثال جنگهایی که انسانِ وحشیِ غربی برای استمتاع هرچه بیشتر از منابع طبیعی و به قیمت دِق دادنِ مادر طبیعت به راه انداخته، فرق میکند. غرب وحشی، بعد از مکیدن شیر مادر طبیعت، پستان او را گاز میگیرد. همین جمله از حضرت روح الله، در بیان تفاوت بین این دو جنگ کافیست:
«گاهی که وصیّتنامۀ بعض شهدا را که میبینم [...]، میبینم که ملّت، الهی شده است.»
امثال احمد دهقان با آنکه رزمنده و جانباز دفاع مقدّس هستند، ولی به قدر یک فریم، از نگاتیو چندصد کلیومتریِ جنگ نصیبشان نشده. غرب زدگی در هر شکلِ آن، بلای خانمانسوزیست که انسان را در استخر عسل هم تلخکام نگه میدارد. این آدم انگار هیچ چیز از جنگ حالیاش نیست. مثل ژورنالیستی حرف میزند که انگار چند صباحی توریستی به پشت جبهه رفته و کمپوت گیلاسِ خُنک خورده و برگشته.
تعابیرش همه تُهیست؛ به پندار من، وقتی حرف میزند انگار با نهایت تکلّف و ظاهرسازی سعی در فرهیخته نشان دادن خود دارد. این آدم همهاش، رو کار و ظاهر است.
رادیو مضمون در پنج قسمت با احمد دهقان گفتگو کرده که هنوز فقط دو تایش منتشر شده؛ چند روزِ آینده که باقی اپیزودها بیرون بیاید، ممکن است جنجال رسانهای راه بیفتد! این گفتگوی اعصاب خُردکن کاملاً پتانسیل آن را دارد که حاشیه و دعوا درست کند. البته ممکن هم هست که قشر حزبالله به چَپَش هم نباشد؛ کما اینکه در خیلی از مسائل دیگر نیز همینطور بوده است...
۱. ر.ک: روزنگاشتهای اکبر هاشمی رفسنجانی، ۲۸ اسفند ۱۳۷۷؛ و نامه سرگشاده عطاالله مهاجرانی تحت عنوان "آقای خامنهای! اراذل را بر کشور حاکم کردهاید!"، دویچ وله، ۱۲ ژوئن ۲۰۱۰
#ادامه_دارد...
┄┄┅••┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄••┅┄┄
#پادکست
#دفاع_مقدس
#احمد_دهقان
#احمد_محمود
#رادیو_مضمون
#ادبیات_مقاومت