﷽
🔰این حُبّ از کجا شروع شد؟
▫️برشی از جزوه "حُبّ کَم ممنوع!"
✍🏻حجتالاسلام ایمان عادلی
┄┄┅••┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄••┅┄┄
*سوّم
تا به حال به این فکر کردهاید که چرا امام حسین(ع) را دوست دارید؟ اصلاً این حبّ از کجا آمد؟ از کِی شروع شد؟ چطور شد که گریه کن و سینه زن شدید؟ چه اتفاقی برای شما افتاد که دیگر هنگام محرّم نمیتوانید خانه نشین باشید و مجبورید که به مجلس روضه بیایید؟ ریشهاش کجا بود؟
در انتهای هر سینهزنی باهم میخوانیم: «من غم مهر حسین، با شیر از مادر گرفتم...»؛ پس چرا شما گرفتید و بعضی ها نگرفتند؟ پس چرا دو برادری که از یک مادر شیر خوردهاند، تربیّت یکسان داشتهاند و در بچّگی باهم به هیئت میرفتند، یکیشان گرفته و دیگری نه؟ مسلّماً اتفّاق خاصّی رخ داده است. چیزی در نفس یکی از آندو به وجود آمده که در نفس دیگری وجود ندارد. این محبّت دلیلی دارد، ریشهای دارد.
باید بگردیم و ببینیم که این محبّت از کِی و کجا شروع شده است. دانستن زمان شروع این محبّت، باعث میشود که بیشتر قدر آنرا بدانیم؛ چون میتوانیم سیر رشد و توسعه یافتن محبّت را ببینیم. اگر نتوانیم مسئلهی حُبّ را ریشهیابی کنیم، نمیتوانیم تحلیل درستی از وضعیت موجود داشته باشیم.
دربارۀ اساس و ریشه این حُبّ میتوان احتمالاتی را بیان کرد:
۱. حبّ حضرت به ما، دلیل حبّ ما به حضرت:
آیت الله عابدینی در کتاب ادب عاشقی، این نکتۀ لطیف را بیان میکنند: «وقتی ما به حضرت سلام میدهیم، در واقع جواب سلام حضرت را میدهیم؛ حضرت به ما سلام کرده و ماهم طبق الهامی که بهمان میشود، پاسخ حضرت را میدهیم.»
شاید بتوان گفت محبّت حضرت هم از همین قاعده پیروی میکند؛ امام حسین(ع) مارا دوست میدارد و به همین دلیل است که ماهم محبّ او هستیم. محبّت شدید امام حسین(ع) به شیعیان و پیروان خود، موجب پیدایش گرایش خاصّی در ایشان میشود و محبّت حضرت را به دل آنان میاندازد. البته که این نظر قابل بررسی و تحلیل میباشد...
۲. خدا خواسته است:
ریشهی دیگری هم برا این حُبّ میتوان فرض کرد؛ در روایت داریم هرکس که خداوند برایش خیری بخواهد، حبّ حسین(ع) را در دل او میگذارد.
امّا این روایت هم در حال بیان یکی از لوازم حُبّ امام حسین(ع) است؛ میگوید خداوند کسی را که دوست بدارد، محبّت امام حسین(ع) را به او هدیه میدهد.
ما میخواهیم نگاه دقیقتری به این ریشه بیاندازیم؛ میخواهیم ببینیم که این حبّ از کجا شروع شد؟ چه اتّفاقی باعث ایجاد آن در ما شد؟ درست همانند زمانی که میپرسیم: «از کِی عاشق قرمه سبزی شدی؟ عاشق چلو کباب شدی؟».
۳. حلاوت، باعث ایجاد حبّ:
گاهی هم حبّ بخاطر یک جرقّه شکل میگیرد، بخاطر یک حلاوت اوّلیه؛ حلاوت یعنی شرینی. مثلاً یادتان میآيد اوّلین باری که شیرینی خامهای خوردید، چه حسّی داشتید؟ یا مثلاً اوّلین باری که قرمه سبزی را امتحان کردید؟ بعضی چیزها برای انسان در دفعه اوّل خوشآیند به نظر میرسند و حسّ خوبی به انسان میدهند که همین حس خوب میتواند ریشه محبّت را بسازد؛ مثلاً من خودم به یاد دارم اوّلین بار که به هیئت رفتم، صدای نوحهخوانی ِ حاج غلامعلی کویتیپور را شنیدم و حسّ خوبی گرفتم. از همان لحظات بود که جذب هیئت و این دستگاه شدم؛ به واسطۀ همان حلاوت اوّلیه.
۴. شناخت، عامل ایجاد محبّت:
ممکن است حُبّ امام حسین(ع) از منبع خاصتری سرچشمه گرفته باشد؛ ما از زمانی که پای منبرها نشستیم و در روضه شنیدیم که چه از خودگذشتگی و ایثاری در ماجرای کربلا اتّفاق افتاد و حضرت به اتّفاق همسر و فرزندان خود به خاطر خدا در این مسیر پُر مصیبت قدم گذاشت، از وقتی فهمیدیم که او اینچنین تمام قد در جبهه حقّ علیه باطل به مبارزه پرداخت و در این راه از همه چیز خود گذشت، به او علاقه مند شدیم و محبّت او به دلمان افتاد.
از روزی که او را شناختیم، مهر او را در دل یافتیم و هرچه این شناخت عمیقتر شد، محبّت ما به حضرت هم بیشتر شد...
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
#محرّم
#اباعبدالله
#ریشهی_محبت
#حُبّ_کَم_ممنوع
@NafirNey