eitaa logo
«نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
120 دنبال‌کننده
416 عکس
476 ویدیو
4 فایل
*گاهی می‌نویسم...* ارتباط با ادمین: @MohammadMahdi_BORHAN
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ [...] إِذَا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَنْثُورًا ﴿۱۹﴾ وَ إِذَا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيمًا وَ مُلْكًا كَبِيرًا ﴿۲۰﴾
شنبه تعطیل 🔺"پنج شنبه و شنبه جابجا شد". این جمله احتمالا عده ای را بخنداند، نه حاج آقا، روزهای هفته که جابجا نمی‌شود. منظور " تغییر تعطیلی" است یا "تغییر روز غیر کاری". چه میشود کرد، اینها فرهنگ نمی‌فهمند. از معنای روزها سر در نمی‌آورند. اگر بهشان بگویید هر روز هفته یک روحی دارد، بر و بر نگاهت می‌کنند. اگر بگویی دین، هر روز را با یک محتوا و با شخصیت‌های متفاوتی گره زده، گیج میشوند، اگر بگویی هویت یک جامعه ، سبک زندگی اش، فرهنگش به روزها معنا می‌دهد، رد می‌دهند. مشکل این است. 🔺مشکل این است که این جماعت هیچ وقت نمی‌توانند درک کنند چرا باید به جای کلمه ساده و همه فهم "خاورمیانه" با اصرار رهبری ترکیب سخت "غرب آسیا و شمال آفریقا" را استفاده کنیم. مگر چه فرقی می‌کند. مبدا مکان، غرب باشد، مگر چه میشود؟ مبدا زمان، هم غرب باشد چیزی که نمی‌شود. 🔺با این جماعت بحث اقتصادی هم کنی ، اقتصاد هم نمیفهمند. قیمت فرهنگتان و نمادهایتان چند است؟ طرف به امام گفت فقیرم، امام فرمود نه، پولداری تو. گفت چطور آقا، امام فرمود ولایتت را چند میفروشی؟ فرهنگ چند میارزد؟ حالا شب جمعه، پنج شنبه عمیق و ریشه دار در سبک زندگی ما چند می‌ارزد ؟ نمی‌فهمند. پنج شنبه هم یک روز است مثل شنبه. چه فرقی می‌کند. 🔺یکی از رفقا میگفت پرده کعبه را بوسیدم، یک شرطه وهابی بدخیم، با باتوم مرا زد، گفت چرا میبوسی؟ گفتم تو حاضری آب دهان بیندازی به کعبه؟ گفت نه، گفتم به همان دلیل که تو اهانت نمیکنی به کعبه، من آن را میبوسم. برای عده ای باید اینطور توضیح داد. عمو! داداش! 🔺تو حاضری به جای عاشورا، روز اول فوریه، روز غیر کاری و تعطیل باشد؟ ولو پول بیشتری گیر شرکت‌ها و تجار و اینها بیاید؟ تو حاضری به جای اول ذی الحجه، ولنتاین را روز عشق و ازدواج و این حرفها قرار دهیم؟ ولو پول خوبی هم توش باشد؟ حاضری جمعه و یک شنبه را عوض کنیم؟ نه؟ خوب چرا نه؟ به همان دلیل که آن نه، این هم نه. 🔺بعید می‌دانم جا بیفتد. لااقل به بال بال زدن نشریات غربگرا نگاه کن. تو اگر نمیفهمی چه میکنی، آنها خوب بلدند در این جنگ تمدنی کجا ها باید ایستاد، مساله اقتصاد نیست ، مساله عمیق تر و وسیعتر از این حرفها است. الان که وقت بروز و ظهور هویت ایرانی و خودی تو است، روز ظهور دین است، بعد تو با چرتکه شکسته ات، میخواهی چی رو چند بفروشی؟ 🔺هنوز جای "حکمرانی مجازی" که هاپولی اش کردید و رفت، درد میکند، جای "طرح جامع حساب شده" نریختن برای حجاب و حیا، حتی بعد از آن همه خون به ناحق ریخته شده، و بازگشت به گشت ارشاد، درد می‌کند. شما فرهنگ نمیفهمید یعنی چه. ما بیخود جزع و فزع میکنیم. 🔺راستش را بخواهید مشکل از خود ما است، وقتی پسر فلان مرجع و دفتر فلان حاج آقا، نامه می‌دهند که این کار، تشبه به کفار نیست، تکلیف آن جوانان دلپاک و کم فکر دیگر معلوم است. کسی نیست بگوید اولا این کار ذیل "تشبه به کفار" نمی‌رود بلکه "تبعیت از کفار" است. ثانیا تشبه به کفار، عنوان قصدی فردی نیست که بگویید قصدشان خیر است ان شالله، یک پدیده اجتماعی فرهنگی معنا دار است. بی خیال بابا. سر چی بحث میکنیم؟ 🔺یک وقتی به رفقایم میگفتم کاش این صف شهریه ها در حوزه تعطیل نشود تا نمادی باشد برای اینکه همه، عقب ماندگیهای ما حوزویان را ببینند، الان هم می‌گویم کاش جای پنجشنبه و شنبه عوض شود تا نمادی باشد برای آنکه همه، نادانیهای ما و فرهنگ و هویت نافهمی ما را بفهمند، و غلبه نگاه‌های تکنوکرات و ظاهرگرا بر تصمیم گیریهایمان برای آیندگان، هویدا شود. @ali_mahdiyan
برو با همون کفترای صحن گوهرشاد بغ بغو کن ‌🆔 @GizmizTel 💯
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 🔰استاد : ✏️حل اجتهادی غیر تعبدی 📌طلبه باید جواب برهانی درست در پاسخ به اشکالات بدهد، با سب و لعن اشکال حل نمیشود و نسل جدید را نمی توان جذب کرد 🔹آنچه که امروز از امام می شناسید با آنچه که نمی شناسید لایقاس است لذا اول امام را بفهمید بعد بنویسید... @albayann
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅یک حرکت استثنایی✅ شیخ علی رغم برخی انتقادات وارد به وی در ماه های اخیر در برخورد با مخاطب شهر سنبلاوین کشور مصر سوره ی مبارکه ی مطففین از آیه ی بیست و دوم @doulatesahar🌹
﷽ 🔰نمایش‌گاه ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ○ قرار بود حدود ساعت ۲ بعدازظهر حرکت کنیم به سمت تهران؛ امّا تا ساعت یک و ده دقیقه، تقریبا هیچ چیزی آماده نبود. گذاشتیم ناهار گرم شود و ما هم به جمع کردن وسایل مشغول شدیم: بطری آب، میان‌وعده، لیوان و از همه مهم‌تر، فلاسک چای -که ملّت می‌دانند چقدر برایم مهم است. ○ لِخ‌لِخ کنان داشتم کارها را انجام می‌دادم که تلفنم زنگ خورد؛ یک شماره ناشناس. جواب دادم: _ سلام. بفرمایید. _ سلام آقای کشمیری -بعضی‌ها هنوز هم مرا به نام کشمیری می‌شناسند- حال شما خوبه؟ حیدری هستم. _ کدوم حیدری؟ _ (پوقی زد زیر خنده): کدوم حیدری؟ یه حیدری بیشتر نداریم، همسایه‌تون... ○ آقای "حیدری ابهری" نویسنده است. بیشتر در حوزه کودک و نوجوان فعالیت می‌کند، و گاهی هم بزرگسال. فکر می‌کنم با بچّه‌ها بیشتر حال می‌کند تا بزرگترها. آدمِ خیلی با صفا و خوش‌مشربی است؛ به عنوان یک نویسنده‌ی شناخته شده، زیادی خودمانی است! با بچّه‌ها رفیق می‌شود و برایشان وقت می‌گذارد. حالا هم شانس، درِ خانه‌ما را زده و او، همسایه‌مان است. _ دارم میرم نمایشگاه کتاب؛ می‌خواستم ببینم میاید؟ با خوانواده‌تون. من هم از خدا خواسته، سریع گفتم: نیم ساعت دیگه دمِ پارکینگ هستیم... ○ اینطور شد که خستگی و هزینه‌ی رفتن به میدان هفتاد و دو تن، سپس چانه‌زنی با راننده‌های بد قلق و رسیدن به ترمینال تهران، و از آنجا با مترو به ایستگاه شهید بهشتی رفتن و یک ربع پیاده‌روی تا مصلّی و هزارتا درد و بلای دیگر، به دوشمان نیفتاد. ● هم سفر، سفر خوبی بود، هم همسفران خوبی داشتم و هم بازدید خوبی بود. با یکی دوتا از نویسنده‌ها صحبت کردم و چند کتاب هم خریدم.
حاج‌آقا حیدری ابهری، نویسنده کودک و نوجوان
🔰 مهرداد صدقی و آبنبات‌هایش معروفند. اگر تا حالا آبنبات‌های دارچینی، هل‌دار و نارگیلی را نخوانده‌اید، بخوانید که آبنبات لیمویی از راه رسیده است... 😁🍬🍭
🔰 همینطور یکجا نشسته بود و زل زده بود به غرفه‌ی انتشارات شهید کاظمی. نمی‌دانم؛ منتظر کسی یا چیزی بود، یا چی؟ چند روز پیش هم که آقا به غرفه‌شان سر زده بود، «دیدم که جامم می‌رود»اش را نشان آقا داد و گفت این بهترین کارم است؛ دوست دارم بخوانیدش. آقا هم گفت خوانده‌ام این کتاب را، خیلی وقت پیش... حمید داوود آبادی از آن آدم‌هایی‌ست که خدا شهید نمی‌کند تا بمانند و برای‌مان روایت کنند. 🤲🏻👏🏻👌🏻
🔰 غرفه انتشارات خط مقدّم، از جذّاب‌های نمایشگاه بود. توجّه به بافت هنری و جلوه‌های رسانه‌ای، باعث شده غرفه واقعا توی چشم باشد و دیده شود. تِمِ سبز رنگ و یکدست، طرح‌جلدهای فیزیکی، تخفیف گذاری‌های خلّاقانه و برخورد صمیمی کارکنان از نقاط قوّت غرفه بود... پ.ن: همه هم می‌دانند که این کارها، کار کیست: یک سیّدِ حقیقتا هنرمند و خوش‌ذوق...
به غرفه‌ی به‌خوان هم سر زدم؛ چیز دندان‌گیری نداشت به غیر از اینها -که البته خیلی هم بدرد بخورند. بیشتر برای معرفی خودشان آمده بودند. پ.ن: به‌خوان، یک شبکه اجتماعی‌ست مخصوص خوره‌های کتاب. امکانات مختلفی هم دارد. آدم‌ها از هرجای ایران، کتاب‌هایی را که خوانده‌اند باهم به اشتراک می‌گذارند و گفتگو می‌کنند. نصب کنید و استفاده کنید: http://cafebazaar.ir/app/?id=ir.behkhaan.app&ref=share