#نکات_داستانی
مکان 🏙
ما می دانیم که یکی از مهمترین بخش های شکل گیری هر داستان انتخاب مکان است.
حتی شاید بهتر است بگوییم گاهی بعضی داستانها شاید خط سیر خاصی نداشته باشند اما انتخاب مکان مناسب آنها را داستان کند.
بگذارید برایتان مثال بزنم.
اینکه یک انسانی مریض شود چیز خیلی عجیبی نیست اما اگر همین آدم را در یک کشور غریبه و در اوج تنهایی مریض ببینیم چه؟ آیا داستان رنگ و روی تازه ای ندارد؟
بگذارید مثال دیگری بزنم. اگر همین آدم در یک زندان باشد چه؟ یا در حین کوهنوردی زمینگیر شود یا در هواپیما یا ...
می بینید با تغییر مکان ما چقدر می توانیم ایده های خوب برای نوشتن داشته باشیم.
البته من با ثابت گرفتن سایر عناصر و تغییر یک عنصر می توانم کلی داستان برای گفتن داشته باشم. شما می توانید همین فرمول را در زمان هم پیاده کنید.
اما برای درک بهتر مکان ها فعلا بحث زمان را برای مجال دیگر می گذارم.
در پایه های بالای نویسندگی حتی بحث مکان می تواند عمیق تر از این باشد. یعنی نه تنها یک عنصر برای قصه گویی بلکه خود قصه باشد.
عجله نکنید مثال خواهم زد.
مثلا اگر شما بخواهید اوج تنهایی را در داستان نشان دهید بهترین مکان برایش کجاست؟
باغ؟ خانه؟ کوه..؟
درست حدس زدید. خود انتخاب مکان می تواند در عمیق کردن مفهوم داستان مهم باشد. من باشم انسان تنها را در بازار رها نمی کنم یا او را به یک رستوران شلوغ نمی برم او را در تنهایی خودش عمیق تر می کنم. راهی اش می کنم به یک قایق یا حتی یک جزیره...
خوب نیست؟
پس انتخاب مکان نباید الابختکی باشد. بخاطر همین تکنیک است که کارگردان وقتی می خواهد عمق ترس و وحشت را نشان دهد شخصیت را در جنگل تنها رها می کند و یا برای نشان دادن آدم متفکر او را به کوه می سپارد.
همه عناصر اگر در خدمت داستان باشند به عمیق تر شدن آن خواهد انجامید.
https://eitaa.com/nafys3390
دوست دارم در مورد محتوای کانال و نوع مطالب نظر مخاطب را بدانم و تا جایی که از دستم برمی آید محتوا را در آن سمت و سو تهیه کنم. پس اگر نظری داشتید خوشحال میشوم در اختیارم بگذارید😊
https://harfeto.timefriend.net/17185339100262
لینک ناشناس✨
هدایت شده از نرگس دل آرام (رزم خواه)
995320412495a4b5412f02d971.mp3
30.27M
#پادکست_نیوفولدر
#یاسین_حجازی
#عرفه
@daroniyat
این پادکست را امروز بشنوید. همین امروز که فرصت دوبارهی بندگیست برای جا ماندههای از شب قدر. همین امروز که در عرفات محشری برپا میشود. همین امروز که کاروانی از حجاجِ از احرام خارج شده راهی سرزمین بلا و غم هستند. این پادکست را امروز بشنوید.
بعد وقتی کلمات حسینبنعلی _که همه جانها به فدایش_ را میخوانید و میشنوید، من را و نویسنده را و همه عالم را دعا کنید به خیر. باشد که دعاهامان برسد به عرش و برسد به دست اجابت کننده و برسد به آنجا که باید برسد.
این پادکست را امروز بشنوید و وقت دعا کردنتان دلها را روانه قبهای کنید که آنجا دعا حتما مستجاب است.
دلهای ما همه امروز تحت قبه جمع بشود مگر میشود دعا مستجاب نشود.
همان دعایی که قرنهاست در راه اجابت مانده است.......
توجه🔔🔔
توجه🔈🔉
برنامه فردا که یادتون نرفته
ادرس برنامه عوض شده
لطفا دقت کنید
آدرس باغمشه
کوی فرشته شمالی فرهنگسرای فرشته
لطفا برای حضور در برنامه نام و نام خانوادگی خود را به شماره
+989149078897
پیامک ارسال کنید.
#خانه_داران_کتابخوان
#khanehdaran_ketabkhan
اینجا غرق ذوق بودم. بعد از یک غیبت طولانی رفتم پیش استادم. کتابها را که دستش دادم چشمهایش برق زد. تک تک کلماتش را توی نوار ذهنم بالا پایین
می کردم. الهام جان لحظه ها را شکار کرد. خدا هیچ کس را پیش استادش روسیاه نکند.
دکتر سلمانیان از وزنه های علمی و فرهنگی شهر هستند. خدا عمر پربرکت بهشان دهد.
من زندگی کردن را بعد از عمری خسران از ایشان یاد گرفتم. البته که شاگرد ناخلفی هستم.
#نکات_داستان
⏰ بحث زمان
در مورد مکان قبلا صحبت کردیم.
امروز می رسیم به بحث زمان. موردی که معمولا نادیده گرفته می شود و داستان در بی زمانی رخ می دهد. این باعث می شود ما بخش عمده ای از صحنه و اتمسفر را از دست بدهیم.
اغلب وقتی می گوییم زمان بیاورید به ابتدایی ترین کار بسنده می کنند و شروع اینگونه است.
_من روز سه شنبه صبح ساعت هشت ....
من می گویم شبیه گزارش حوادث روزنامه می ماند.
چرا اینگونه نوشته؟
چون زمان در داستانش هیچ کاره است و نقشی ندارد همان را هم به زور اول ماجرا تپانده است.
اما به این مثال زیر دقت کنید.
نور از پنجره اریب می تابید و تا پشت تخت کشیده شده بود. نامه باد برگهای زرد را به شیشه می زد.
ما اینجا روز را نشان می دهیم احوالی ظهر. هوا آفتابی و باد و برگ زرد نشان از پاییز دارد.
هم زمان را داریم و هم این زمان زنده است و فضا به کار می دهد. کار جان دارد.
پس در کاربرد عنصر زمان آن را به چشم زینت مجلس نمی بینیم زمان خودش داستان ساز است.
حالا اگر زمانه داستان را هم در نظر بگیریم چه می شود ؟
مثلا شما یک داستان عاشقانه را ببری در ایام عید نوروز.
یا
یک داستان طنز را ببری در ایام محرم...
و ....
همه اینها به جذابیت کار کمک می کند و
کلی فرهنگ و آیین به کار اضافه می کند.
در مثال اول عاشق و معشوق در مهمانی عید شرکت می کنند و اتفاقات و دیالوگها دور یک محور واقعی می چرخد و به غنای کار کمک می کند.
یک مورد دیگر استفاده از زمان همسو در جهت داستان است. آنرا به مجال دیگر می سپارم.
https://eitaa.com/nafys3390
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖋 جای تو اینجا خالیه!
🥇با هم نگاهی بندازیم به افتخاراتی که اعضای مدرسهی مبنا تا حالا کسب کردن✌️🏻
🔖 سال دیگه تو هم میتونی جز افتخارات باشی😇
🔻پیوند پيشثبتنام نویسندگی خلاق:
🆔https://formafzar.com/form/psslj
🆔https://formafzar.com/form/psslj
پ.ن: یادتون نره ظرفیت خیلی محدوده!
#نویسندگی_خلاق
#با_نویسندگی_زندگی_کن
| @mabnaschoole |
به این افتخارات باشگاه نویسندگان مبنا باید این دو تا کتاب "خانم شیرین بیگی" که همین دو ماه پیش، توی ایام نمایشگاه کتاب رونمایی شد رو هم اضافه کنیم.
✨ با مبنا همراه شدن، پشیمونی نداره✌️🏻
🔻پیوند پيشثبتنام نویسندگی خلاق:
🆔https://formafzar.com/form/psslj
🆔https://formafzar.com/form/psslj
#نویسندگی_خلاق
#با_نویسندگی_زندگی_کن
| @mabnaschoole |
این دو کتاب را از عزیز نسین خواندم.
او یکی از طنزنویسان مشهور ترکیه است. که جوایز معروفی را از آن خودش کرده است. پخمه یکی از معروفترین کارهای اوست.
برای دوستانی که کار طنز دوست دارند پیشنهاد میکنم.
شاید از لحاظ فرم داستانی با تکنیک های جدید هماهنگ نباشد اما غافلگیری پایانی و نگه داشتن مخاطب تا انتها در اکثر داستانها وجود دارد. او بعنوان یک طنزنویس اجتماعی خوب جاهایی دست می گذارد و با بزرگنمایی و اغراق مرض را تا جایی که می شود به چشم می آورد همان چیزی که همه به آن عادت کرده اند. این کار جز از طنزنویس برنمی آید.
خلاصه عزیز نسین را فراموش نکنید.
۲۹و۳۰از ۱۰۰کتاب امسال🌸
https://eitaa.com/nafys3390