#فضایل_امیرالمومنین
#حدیث_رایت
🔰فتح خيبر به دست امير المؤمنين عليه السّلام و فرار #ابوبكر و #عمر_بن_خطاب در #جنگ_خيبر
♦️در ٢۴رجب سال ۷ هجری قمری در #جنگ_خيبر مَرحب به دست أميرالمؤمنين عليه السّلام كشته شد و قلعه خيبر به دست آن حضرت فتح گرديد.
🔰یکی از صفات بارز خلفای اهل سنت #فرار آن ها از جنگ بوده است و این را به روشنی حتی می توان در کتب #اهل_سنت دید.
📒حاکم نیشابوری عالم بزرگ اهل سنت به سند صحیح روایت کرده است:
📝حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام خطاب به ابولیلی فرمودند: آیا تو در #خیبر با ما نبودى؟ گفت: آری. به خدا سوگند همراه شما بودم. علی علیه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله علیه و آله عدهاى را به فرماندهى ابوبکر به طرف خیبر فرستاد؛ ولى شکست خوردند و گریختند.
👈🏻 حاکم نیشابوری درمورد این روایت مینویسد: این حدیثی صحیح است بنا بر شرایط شیخین (مسلم و بخاری) ولی آن دو نفر ذکر نکرده اند.
👈🏻 ذهبی عالم بزرگ اهل سنت نیز در تعلیقات خود تصریح می کند که روایت صحیح است.
📚المستدرک ج ۳ ص ۳۹
🔖اسکن b2n.ir/34323
📒ابن ابی شیبه در المصنف خود نقل میکند که:
📝حضرت على عليه السلام فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله به طرف خيبر رفت، عمر را با گروهى به طرف اهل خيبر فرستاد تا با آنان بجنگند، مدتى نگذشته بود كه عمر و يارانش گريختند.
پس از بازگشت، عمر يارانش را متهم به ترسيدن مىكرد و آنها عمر را. پيامبر #ناراحت شد و فرمود: مردى را به اين جنگ خواهم فرستاد كه خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسول هم او را دوست دارند. او با خيبريان خواهد جنگيد تا پيروز شود.
حاضران گردنها را دراز كردند تا ببيند چه كسى اين سعادت را به دست مىآورد، رسول خدا صلی الله علیه و آله لحظهاى مكث كرد سپس فرمود: على كجاست؟ گفتند او چشم درد دارد. فرمود او را صدا بزنيد، هنگامى كه محضر پيامبر صلی الله علیه و آله آمدم، آب دهانش را بر چشمم ماليد، پرچم را به دستم داد، به سرعت حركت كردم تا تصميم ديگرى بر تغيير من ايجاد نشود، با دشمن وارد جنگ شدم، مرحَب به ميدان آمد و رجز مىخواند، من نيز به ميدان رفتم و رجز خواندم تا با يكديگر درگير شديم، سر انجام خداوند اين پهلوان نامى يهود را به دست من از بين برد، يارانش متفرق شدند و به طرف قلعه عقب نشينى كردند و درها را بستند، پشت درِ ورودى قلعه آمدم و آن قدر پافشارى كردم تا خداوند آن را گشود.
📚 المصنف ج١٣ ص ٣۶٩
اسکن 👈 yon.ir/3qn38
⁉️ #سوال از اهل سنت
▪️قرآن درباره کسانی که از جنگ فرار میکنند چه میگوید؟
▪️مگر از شرایط خلافت و امامت مسلمین #شجاعت نیست؟ با این روایات چگونه ابوبکر و عمر خلیفه مسلمین شدند؟
🗓 ٢۴ رجب،فتح #خیبر به دست امیرالمؤمنین علیه السلام
- تو هستی بابای حضرت زینب،زنی با شمشیر خود سرِ مرحب💪
بده روزیِ گدای دربارو،میگیرم اذن زیارتو امشب🙏
✅ https://eitaa.com/javadmoghadam128/484
☑️ @naghdeelhad
#فضایل_امیرالمومنین
#حدیث_رایت
🔰فتح خيبر به دست امير المؤمنين عليه السّلام و فرار #ابوبكر و #عمر_بن_خطاب در #جنگ_خيبر
♦️در ٢۴رجب سال ۷ هجری قمری در #جنگ_خيبر مَرحب به دست أميرالمؤمنين عليه السّلام كشته شد و قلعه خيبر به دست آن حضرت فتح گرديد.
🔰یکی از صفات بارز خلفای اهل سنت #فرار آن ها از جنگ بوده است و این را به روشنی حتی می توان در کتب #اهل_سنت دید.
📒حاکم نیشابوری عالم بزرگ اهل سنت به سند صحیح روایت کرده است:
📝حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام خطاب به ابولیلی فرمودند: آیا تو در #خیبر با ما نبودى؟ گفت: آری. به خدا سوگند همراه شما بودم. علی علیه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله علیه و آله عدهاى را به فرماندهى ابوبکر به طرف خیبر فرستاد؛ ولى شکست خوردند و گریختند.
👈🏻 حاکم نیشابوری درمورد این روایت مینویسد: این حدیثی صحیح است بنا بر شرایط شیخین (مسلم و بخاری) ولی آن دو نفر ذکر نکرده اند.
👈🏻 ذهبی عالم بزرگ اهل سنت نیز در تعلیقات خود تصریح می کند که روایت صحیح است.
📚المستدرک ج ۳ ص ۳۹
🔖اسکن b2n.ir/34323
📒ابن ابی شیبه در المصنف خود نقل میکند که:
📝حضرت على عليه السلام فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله به طرف خيبر رفت، عمر را با گروهى به طرف اهل خيبر فرستاد تا با آنان بجنگند، مدتى نگذشته بود كه عمر و يارانش گريختند.
پس از بازگشت، عمر يارانش را متهم به ترسيدن مىكرد و آنها عمر را. پيامبر #ناراحت شد و فرمود: مردى را به اين جنگ خواهم فرستاد كه خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسول هم او را دوست دارند. او با خيبريان خواهد جنگيد تا پيروز شود.
حاضران گردنها را دراز كردند تا ببيند چه كسى اين سعادت را به دست مىآورد، رسول خدا صلی الله علیه و آله لحظهاى مكث كرد سپس فرمود: على كجاست؟ گفتند او چشم درد دارد. فرمود او را صدا بزنيد، هنگامى كه محضر پيامبر صلی الله علیه و آله آمدم، آب دهانش را بر چشمم ماليد، پرچم را به دستم داد، به سرعت حركت كردم تا تصميم ديگرى بر تغيير من ايجاد نشود، با دشمن وارد جنگ شدم، مرحَب به ميدان آمد و رجز مىخواند، من نيز به ميدان رفتم و رجز خواندم تا با يكديگر درگير شديم، سر انجام خداوند اين پهلوان نامى يهود را به دست من از بين برد، يارانش متفرق شدند و به طرف قلعه عقب نشينى كردند و درها را بستند، پشت درِ ورودى قلعه آمدم و آن قدر پافشارى كردم تا خداوند آن را گشود.
📚 المصنف ج١٣ ص ٣۶٩
اسکن 👈 yon.ir/3qn38
⁉️ #سوال از اهل سنت
▪️قرآن درباره کسانی که از جنگ فرار میکنند چه میگوید؟
▪️مگر از شرایط خلافت و امامت مسلمین #شجاعت نیست؟ با این روایات چگونه ابوبکر و عمر خلیفه مسلمین شدند؟
🗓 ٢۴ رجب،فتح #خیبر به دست امیرالمؤمنین علیه السلام
☑️ @naghdeelhad
🚩 پیامبر مظلوم اسلام.. همچنان مظلوم است
هنوز به دنیا نیامده بود که پدرش عبدالله رحلت کرد و #یتیم متولد شد. هنوز 5 ساله نشده بود که مادرش نیز رحلت نمود و او هجران مادر را هم در کودکی چشید. 8 ساله بود که پدربزرگش، آقای #قریش، که همچون چشمانش مراقب او بود، وفات نمود. و تحت سرپرستی عمویش #ابوطالب قرار گرفت. به پیامبری که مبعوث شد، قبیله خودش قریش اولین و بزرگترین دشمنان او شدند. هرگاه برای دعوت فردی به اسلام، تلاش میکرد، و ندا میداد: «بتها را نپرستید، زنا نکنید، دزدی نکنید، فرزندانتان را نکشید، تهمت نزنید، پاکیزه باشید، خود را بشویید، مال یکدیگر را نخورید، ظلم نکنید، به یکدیگر رحم کنید، به فقرا کمک کنید، به یاد خدا باشید و..» اشراف قریش و حتی عمویش ابولهب، با نیش و تمسخر، قلب پاکش را می آزردند. سالها #مسلمانان و پیروان او را آزار دادند و بر سنگهای داغ مکه شکنجه نمودند تا «احد احد» نگویند. سه سال مسلمانان بی پناه را در شعب ابیطالب از آب و نان و همه نیازهای اولیه انسانی تحریم کردند. تا ابوطالب زنده بود کسی جرات تعرض به جانش را نداشت. سال دهم بعثت ابوطالب و همسرباوفای #رسول_الله(ص) رحلت کردند. آزارهای قریش شدت گرفت. هر لحظه جانش در خطر بود. به طائف رفت بلکه از آنجا مامنی برای خود و دیگر مسلمانان بیابد. پیران لجوج طائف، کودکان و اوباش را اجیر کردند و با سنگ و چوب به جان شریف و پاک او افتادند و زخمی و مجروحش ساختند.😔 دست به دعا برداشت که خداوندا! تو شاهد باش.. و مرا در تبلیغ دینت یاری فرما..
چهل تن از چهل تیره قریش، جمع شدند تا شبانه او را بکشند. اما تقدیر خداوند چنین بود که مردانی از #یثرب به او ایمان آوردند. آن دو قبیله اوس و خزرج، که دویست سال بر سر هیچ و پوچ با هم میجنگیدند، خسته و پژمرده از جنگهای دائم، تشنه #صلح بودند. تشنه مردی که برایشان صلح و آرامش بیاورد. کسیکه به جنگهایشان خاتمه دهد و در زیر سایه امنیتش زندگی کنند. خداوند چنین تقدیر کرد که زندگی این مردم را با پیامبر نجات دهد. #انصار با شوق و رغبت با بهترین لباسها و عطرها و دف و دهل به استقبال #پیامبر آمدند. پیامبری که با پاهای زخمی و روح رنجور از شهرش از وطنش مکه رانده شده بود. با سرود «طلع البدر علینا».
و چه روز خوبی بود روز هجرت. چه روز تاریخ سازی. چه تاریخ مبارکی. یوم الله بود روز #هجرت. اول ربیع الاول.
🔺 و چه بد قومی بودند قریشیان. حتی پس از هجرت راحتش نگذاشتند. سال دوم با جنگ #بدر، سال سوم با جنگ #احد و سال پنجم با جنگ #خندق به مصافش آمدند. و #یهودیان. این قوم همیشه فتنه گر. آنها که در کتب خود ظهور پیامبری از نسل ابراهیم در سرزمین حجاز را خوانده بودند و به بوی او به حجاز آمده بودند، وقتی او را یافتند و دکانهای خود را در خطر دیدند، بجز اندکی ایمان نیاوردند. پیامبر(ص) با آنها پیمان صلح و دوستی بسته بود و آن «بدترین قوم» و «اشد العداوه» از پشت به مسلمانان خنجر زدند. یهودیان بنی قینقاع به شعارهای زننده علیه مسلمانان و تعرض به زنان مسلمان برخاستند. یهودیان بنی نضیر قصد جان پیامبر را کردند و یهودیان بنی قریظه و #خیبر با بت پرستان! همدست شدند و جنگ #احزاب را علیه او به راه انداختند. علیه پیامبری که برای صلح و دوستی آمده بود و برای هدایت این کفار و مشرکان، چنان خود را به زحمت مینداخت که خدا فرمود نزدیک است که جانت را بر سر هدایت آنها بدهی. (فَلَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَّفْسَکَ) جنگ پشت جنگ علیه او به راه انداختند و همگی یک به یک به مدد الهی و جانفشانی مسلمانانی چون علی بن ابیطالب (ع) نابود شدند.
اما تقدیر الهی چنین بود که او فاتح به وطن و مولد خود برگردد. با ده هزار لشکر که با نمد پاهایشان را بسته بودند، به دروازه های مکه آمد. چنین آمد تا #مکه بدون اینکه خونی ریخته شود فتح شود و پس از پیروزی، مشرکان و حتی سردسته آنها #ابوسفیان را امان داد. فرمود هر کس در خانه اش بماند و علیه مسلمانان دست به شمشیر نبرد در امان است! این است رفتار پیامبر با بت پرستان جاهل و عنود و کینه توز. که بر سر او خاکستر و شکمبه گوسفند ریخته بودند و همه اموالشان را مصادره کرده بودند. این بود پیامبر صلح و مهربانی و عاطفه.
💚مظلوم به دنیا آمد. مظلوم زندگی کرد. مظلوم پیامبری کرد. و مظلوم رحلت کرد. و همچنان مظلوم است.
چنان مظلوم که پس از بعثتش، وقتی جهان در قرون وسطی و تاریکی به سر میبرد، وقتی امپراتوری #ایران، خواندن و نوشتن را برای توده ها ممنوع کرده بود، و امپراتوری #روم حمام را شیطانی میدانست، و دو امپراتوری 700 سال به جان یکدیگر افتاده بودند، برای جهان، ندای صلح و دانش و پاکی و اخلاق و برابری و ترحم بر فقرا و ضعیفان و عدالت را آورد.
او همچنان #مظلوم است. برای بعضی از کسانی در دنیا که خوب او را نمی شناسند...
#محمد_عبدالهی
☑️ @naghdeelhad