🖋هنر، انتخاب آگاهانه و پیشرفت ملی
📰روزنامه شهرآرا پنجشنبه چهاردهم تیرماه
▪️جامعه پیشرو جامعه ای است که در کنار برخورداری از منابع فرهنگی غنی و حوزه های سیاست گذاری پویا، از سازوکار و نظام کارگزاری و اجرایی قدرتمندی برخوردار باشد.
▫️هماهنگی و تناسب این کارگزاران که متولی اجرایی کشور هستند، با مردم و فرهنگ و ارزش های این مردم از اهمیتی ویژه برخوردار است.
▪️تجربه نشان می دهد هر زمان این تناسب رعایت نشده، به جای به سرانجام رسیدن امور، انحراف و اعوجاج در فعالیت ها به وجود آمده است.
▫️در نظام اسلامی نسبت میان مردم و استقرار کارگزاران نسبتی مستقیم و پراهمیت است. این مردم هستند که با انتخابشان تعیین می کنند که دولتمردان در مسیر رشد و پیشرفت ارزش پایه و فرهنگ محور حرکت می کنند یا نه.
▪️پس آگاهی در انتخاب، نقشی بنیادین دراین زمینه ایفا خواهد کرد. فقط زمانی که مردم به عنوان مجموعه ای متنوع از سلایق، ظرفیت ها، طبقه ها و... با شناخت از حوزه های گوناگون و دریافت از فرایندهای سیاسی و غیرسیاسی زیست بوم خویش، به درستی تصمیم بگیرند که کارگزارانی در ساختار اجرایی کشور عهده دار امور شوند، می توان به پیشرفت کشور امیدوار بود.
▫️در واقع انتخاب آگاهانه مبتنی بر شناخت، کلیدواژه اصلی پیشرفت خواهد بود. انتخاب آگاهانه مردم که باید در کلان رویدادهایی به نام انتخابات رقم بخورد، نیازمند و استوار بر ارتقای سواد سیاسی جامعه است.
▪️این سواد که در زمره سوادهای عمومی استاندارد جامعه قرار می گیرد، مهارت شناخت ویژگی ها و اوضاع سیاسی و تشخیص سره از ناسره را فراهم می آورد.
▫️سوادهای عمومی از نوعی هستند که در زمره آموزش های رسمی و فرایندهای مرسوم قرار نمی گیرند و به دلیل گستره وسیع مخاطب از یک استاد دانشگاه تا یک کارگر کارخانه، نیازمند ابزارها و روش های عمومی دیگری هستند.
▪️مطالعات پژوهشی و تجربه زیستی انسان نشان می دهد که کنش هنرمندان و آفرینش های هنری همواره بزرگ ترین مدرسه پرورشی و آموزشی برای عموم مردم بوده است.
▫️مردم پیوسته و مدام و البته مستقیم و غیرمستقیم در معرض آثار هنری هستند و این امر زمینه و امکان گسترده ای برای تأثیرگذاری و انتقال معنی و پیام را فراهم می آورد. ازجمله هنرهای مهم و برجسته در این حوزه، هنرهای شهری هستند.
▪️شهر بستر مهم زیست انسان معاصر است که با پیوندخوردن به هنر، محیطی بهتر برای زیست فراهم می کند و البته زمینه ساز رشد جامعه خواهد شد.
▫️باتوجه به این موضوع، هنرمند به عنوان عضوی پویا از جامعه خویش، هیچ گاه نمی تواند نسبت به آنچه پیرامونش می گذرد، بی تفاوت باشد.
▪️این هنرمند است که موظف است ارتقای آگاهی ازجمله آگاهی سیاسی را دغدغه آفرینش خویش قرار دهد.
▫️رسالت اجتماعی هنرمند در این حوزه در نخستین گام بازنمایی هویت فرهنگی برای مردم است.
▪️مردم اگر هویتمند باشند، مسیر درست و کسانی را که می توانند جامعه را در این مسیر هدایت کنند، آگاهانه تشخیص خواهند داد.
▪️دومین گام مهم یک هنرمند اقناع ساختن مخاطب در دریافت اهمیت لزوم انتخاب است.
▫️مشارکت مردم عنصر اصلی توسعه اجتماعی و سیاسی است. حضور مردم در انتخابات زمینه ساز پویایی اجتماعی و قدرت یافتن و پشتوانه داشتن کارگزاران انتخاب شده خواهد بود.
▪️ممکن است بعضی گروه های مردم به دلایل مختلفی مانند فشارهای اقتصادی و برخی دل خوری ها از عملکرد بعضی مدیران، به سرنوشت خویش و کشورشان بی تفاوت شده باشند. آگاه شدن مردم و تشویق به حضور از زبان مدیران و نطق های صرفا حکومتی و رسانه های رسمی شاید چندان مؤثر نباشد.
▫️هنر به دلیل زبان عاطفی، غیرمستقیم، جذاب و جهان شمول و جامع خویش بر جان مخاطب می نشیند و معنای درونی مدنظرش را منتقل خواهد کرد.
▪️هنرمند امروز وظیفه دارد این بار سنگین را که بسیاری از مدیران اجرایی از انجام آن شانه خالی کرده اند یا درک و دریافتی از لزوم آن ندارند، بر دوش بگیرد و جامعه خویش را به حضور در انتخابات در گام نخست و انجام انتخاب آگاهانه در گام بعد تشویق کند.
✨نقد فرهنگی: کانال فعالیتها، تحلیلها و یادداشت های فرهنگی #محمدجواد_استادی
https://eitaa.com/naghdefarhangi
🖋بخشی نگری و خودمحوریِ دستگاهی، مانع توسعه هنر عاشورایی
📰روزنامه شهرآرا/ بیست و چهارم تیرماه ماه ۱۴۰۳
◾بی تردید فرهنگ به معنای وسیع و گسترده آن، پیشران و محرک اصلی پیشرفت هر کشور و جامعه ای است.
▫️فرهنگ و ظرفیت های برآمده، در هر نظام اجتماعی ریشه در مختصات و اصول آن جامعه داشته است و بسان نقشه راهی برای حرکت ایشان رو به افق های روشن و تعالی عمل می کند.
بر همین بنیاد است که در سیاست گذاری و برنامه ریزی همه کشورها کوشش می شود به داشته های فرهنگی توجه شود و محور کانونی همه کنش ها با داشته های فرهنگی هماهنگ شود.
▪️آشکار است که ساختار فرهنگی همه کشورها و به تبع آن قدرت فرهنگی شان در یک تراز قرار ندارد.
▫️عناصر متعددی چون دیرینگی، علم و دانش، باورهای اعتقادی، تکثر و تنوع، تجارب زیستی، اصالت دینی و مواردی از این دست زمینه های فرهنگی متفاوتی را برای کشورهای گوناگون فراهم می آورد.
▪️حال هرچقدر فرهنگ حاکم بر کنش ورزی یک نظام اجتماعی از قدرت بیشتری برخوردار باشد، زمینه پیشرفت آن جامعه فراهم تر می شود.ایران به ویژه در سایه آموزه های تعالی بخش الهی که در پیوندی مستحکم با عناصر هویت ملی ما قرار گرفته، ظرفیتی بی مانند ایجاد کرده و سرمایه فرهنگی ویژه و ممتازی را برای حرکت جامعه ایرانی به ارمغان آورده است.
▫️فرهنگ اسلامی ایرانی از مؤلفه ها و کلان رویدادهای معناسازی برخوردار است که به خودی خود زمینه تحول و تحرک جامعه را نه برای یک مقطع، بلکه برای همه تاریخ فراهم می آورد. واقعه عاشورا به عنوان یکی از برجسته ترین رویدادهای بنیادین تاریخ اسلام و به جهت مملوبودن از عناصر معنایی، هویت بخش و انسان ساز، همواره از رویکردی جامعه ساز در تاریخ سرزمین ما برخوردار بوده است.
▪️ترویج مهم ترین آموزه ها و ارزش های والای اسلامی در چارچوب قیام امام حسین(ع) با رویکردی حماسی پدیده ای فرهنگی را به وجود آورده است که همواره زایا و پویا خواهد بود.
▫️واقعه عاشورا و مناسک برآمده پس از آنکه زمینه ساز توسعه داشته های معنایی این واقعه است، در طول تاریخ سرزمینی ما همواره مورد توجه بوده و کوشش های وسیع در جهت ترویج آن با عناصر فراوری فرهنگی به ویژه هنر صورت گرفته است.
▪️نقاشی، نمایش، شعر، خوش نویسی و ازجمله این هنرها در طول تاریخ ایران پیوندی جدی با مضامین عاشورایی داشته اند. مشهد مقدس به عنوان یک پایگاه مهم شیعی و دینی همواره کانون کنش های فرهنگی دین مدارانه بوده است.
▫️ظرفیت های متنوع این شهر ازجمله وجود مضجع شریف حضرت رضا(ع)، تنوع و تکثر درونی، حضور هنرمندان برجسته و نهادهای متعدد فرهنگی و سیاست گذار این انتظار را به وجود می آورد که مشهد پایگاهی مهم برای سامان دادن هنر عاشورایی باشد.
▪️هنرمندان، خودشان ارادت خویش را به امام حسین(ع) به نمایش درمی آورند، اما آنچه بدان نیاز داریم، جریان سازی در این حوزه است که نیازمند سیاست ورزی کلان خواهد بود.
▫️با وجود تجارب ارزشمند در سال های گذشته که می توانست زمینه ساز سیاست گذاری قرار گیرد، اکنون شاهد نوعی بخشی نگری در زمینه سازی بهره بردن از زبان هنر برای روایت عاشورا در مشهد هستیم.
▪️جریان زمانی ایجاد می شود که بخش های متنوع در هماهنگی کامل با یکدیگر سیاستی واحد را پی بگیرند. کنش امروز نهادهای فرهنگی متعدد در مشهد نشان دهنده این است که اساسا سیاست و برنامه واحدی دراین راستا وجود ندارد.
▫️هر بخشی، کنشی محدود را در دایره دریافت بخشی خویش انجام می دهد. آشکار است که این اقدامات نه دیده خواهند شد و نه به تکمیل یکدیگر و جریان سازی کمک می کنند.
▪️شهر مهم ترین بستر نمود هنر عاشورایی است و باید زمینه کنش های هماهنگ همه نهادهای فرهنگی باشد.
▫️اگر اتفاقات و رویدادهای هنری عاشورایی این روزهای مشهد مقدس را مرور کنیم، می بینیم که هر مجموعه ای در فضای اختصاصی و برمبنای سلیقه خویش فعالیت هایی را به انجام رسانده است؛
▪️فعالیت هایی که شاید اگر ضمن یک برنامه کلان و در ارتباط با دیگر کنش های هنری بود و آن گاه در بستر شهر عرضه می شد، زمینه ای برای جریان سازی می شد.
▫️امروز بزرگ ترین مشکل ما نبود سیاست یکپارچه در اجرای کنش های هنری به ویژه در مناسبت های بنیادین و اساسی است.
▪️آنچه از هنر مشهد درباره عاشورا انتظار می رود، این است که در کنار توجه به جنبه های مناسکی، وسیله ای برای تبیین اندیشه دینی نهفته در واقعه عاشورا برای نسل معاصر باشد.
✨نقد فرهنگی: کانال فعالیتها، تحلیلها و یادداشت های فرهنگی #محمدجواد_استادی
https://eitaa.com/naghdefarhangi
🖋 شبیه خوانی و بایستگی بازخوانی تجارب گذشته
📰روزنامه شهرآرا/ یازدهم مرداد ماه ۱۴۰۳
▪️هنر با برخورداری از ویژگی های متنوع و ظرفیت شگرفش، در همه دوره ها به عنوان زبانی رسا، اثربخش و فراگیر مورد توجه جامعه انسانی بوده است. امروز زمانی که از تمدن سخن می گوییم، بیشترین منظور و دریافت ما جلوه گری عناصر و مؤلفه های فرهنگی در چارچوب هنر و هنرآفرینی جوامع است. ازاین رو، همواره هر نظام اجتماعی که بتواند اندیشه و بنیادهای معنایی خویش را در فرایند آفرینش هنری جلوه گر سازد، زمینه بقا و توسعه اش را نیز فراهم خواهد آورد.
▫️یکی از مهم ترین ویژگی های هنر که آن را در همه دوره ها ماندگار و مؤثر ساخته است، تمرکز بر خلاقیت و نوبه نوشدن پیوسته است.
▪️هنرمندان با تکیه بر تجارب، ظرفیت ها و مهارت های آزموده گذشته، متناسب با روزگار معاصر خویش به آفرینش آثار جدید دست می زنند. ازاین رو، داشته های هنری هیچ جامعه ای تا زمانی که در این فرایند قرار دارد، کهنه و دور از کارکرد نخواهد بود.
▫️ایران اسلامی به ویژه خراسان، با برخورداری از پشتوانه عظیم تاریخ فرهنگی و داشته های دینی گران بها، همواره عرصه ای مهم برای بازآفرینی معنا در چارچوب های هنری متنوع بوده است. مروری بر تاریخ هنر سرزمینی خراسان نشان می دهد که هنرمندان همواره باتوجه به سنت گذشته خویش، اما با نگاه به روزگار معاصرشان هنرآفرینی کرده اند.
▪️چنانچه اشاره شد، به دلیل پیوند ناگسستنی آموزه های دینی با بافتار فرهنگی ما به ویژه در مشهد مقدس که از برکت وجود مضجع شریف حضرت رضا(ع) برخوردار است، هنر همواره محملی برای آموزه های برگرفته از مبانی دینی بوده است.
▫️شبیه خوانی به عنوان یکی از فرم های بسیار مهم نمایشی ایران زمین، زمانی که در معرض آموزه های اسلامی قرار گرفت، به بازآفرینی خویش دست زد و زمینه سازی شکل گرفتن شکل های جدیدی از شبیه خوانی را فراهم آورد که ازجمله مهم ترین آن ها تعزیه است.
▪️ تعزیه برپایه تجربه شبیه خوانی ایرانی و با پیوند عمیق معنایی با بنیادهای حماسی واقعه عاشورا به سرعت به یکی از فرم های نمایشی رایج کشور ما بدل شد.
▫️جالب آنجاست که مروری بر تاریخ تحولات تعزیه در ایران اسلامی نشان می دهد بنیادهای اصلی این هنر همواره مطرح بوده و به فراخور گذشت زمان با دگرگونی های فرمی و اجرایی متناسب با وضع هر روزگار هماهنگ شده است. خوب است که مخاطب این نوشتار برای درک دقیق تر اهمیت تعزیه و تحولات آن در اوضاع زمانی متفاوت به آثار و نوشته های پیتر چلوکوفسکی که از تعزیه شناسان معروف جهان است، مراجعه کند.
▪️نکته جالب تر این است که تعزیه به جز فرم سنتی اش منبعی الهام بخش برای هنرمندان نمایش جهان و ایجاد فرم ها یا سبک هایی جدیدتر بوده است و شاید بتوان ادعا کرد که هنرمند غربی نیز از این هنر ایرانی اثر پذیرفته است.
▫️در چنین اوضاعی که تعزیه می تواند و باید در روزگار معاصر حفظ شود و حتی بر فرم های هنری جدید اثر بگذارد، ما نیازمند صیانت از داشته های گذشته خویش در این هنر هستیم.
▪️مشهد مقدس در کنار اینکه یکی از قطب های تعزیه عاشورایی بوده، مبدأ بسیار مهمی برای شکل گرفتن مجالس تعزیه رضوی بوده است. این ویژگی مشهد را ممتاز و منبع و مرجعی متفاوت با دیگر شهرهای کشور می کند.
▫️نقش مشهد در این مأموریت سترگ شناسایی، صیانت و حفظ، بازخوانی، مطالعه و پژوهش در داشته های تعزیه در دامنه جغرافیایی خراسان است.
▪️متأسفانه اکنون حتی نسخه های تعزیه عاشورایی و رضوی به درستی شناسایی نشده اند، چه رسد که نسبت به مرمت، تحلیل و بازآفرینی آن ها اقدامی صورت گرفته باشد.
اکنون نسل اصلی شبیه خوانان ما از دنیا رفته اند، متون خوانش مجالس ایشان در حال نابودی است یا در دسترس نیست و تجربه های اجرایی ایشان به کل نادیده گرفته شده است. در چنین اوضاعی چگونه می توان انتظار داشت هنر دینی و آیینی ما متناسب با روزگار معاصر رشد کند.
▫️اگر مدیران و مسئولان فرهنگی دل در گرو آموزه های دینی دارند، لازم است در نخستین گام، به مأموریت مهم گردآوردن و حفظ داشته هایمان در حوزه تعزیه توجه کنند و بعد مراحل بعدی مورد اشاره را در دستورکار قرار دهند. شاید ایده شکل گرفتن یک موزه مستقل همراه با هسته های پژوهشی مرتبط با همراهی همه نهادهای مربوط بتواند به تحقق این امر کمک کند.
✨نقد فرهنگی: کانال فعالیتها، تحلیلها و یادداشت های فرهنگی #محمدجواد_استادی
https://eitaa.com/naghdefarhangi
🖋 فرهنگ و هنر خراسان و روزهای پیش رو
📰روزنامه شهرآرا/ بیست و نهم مرداد ماه ۱۴۰۳
▪️سرزمین خراسان از دیرباز به عنوان یکی از مهدهای اصلی اندیشه، فرهنگ و هنر موردتوجه بوده است.▫️پیشینه تاریخ فرهنگی خراسان،▫️حضور هنرمندانی قدرتمند از رشته های گوناگون و برخوردار از سلیقه های رنگارنگ،▫️پیوند جدی ادبیات و هنر،▫️ریشه ویژه ادبیات فارسی▫️و وجود مضجع شریف حضرت رضا(ع) در این خطه به عنوان جهت بخش معرفتی کنش های هنری، این منطقه را به یکی از قطب های مهم هنر در ایران اسلامی بدل کرده است.
▫️خراسان نه تنها در بسیاری از هنرها سرآمد و جریان ساز است، بلکه می توان مدعی شد که هیچ رشته و رسته هنری نیست که رنگ وبویی از کنش خراسانیان در آن وجود نداشته باشد.
▪️این ایفای نقش ملی و فراملی خراسان، بدون تردید به وضعیت و چگونگی مدیریت امور فرهنگی و هنری وابسته خواهد بود. ازاین رو، می توان گفت کنش و شیوه اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی خراسان رضوی در قیاس با مجموعه های متناظر خویش در دیگر استان ها، بسیار متفاوت و پیچیده تر است. تجربه به خوبی نشان می دهد که تغییر رویکرد و نگاه کلان در وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی به ویژه در انتخاب مدیرکل به عنوان سکان دار و هماهنگ کننده اصلی امور در استان در دگرگونی های عملکردی رویدادهای هنری بسیار مؤثر واقع می شود.
▫️پرسش اینجاست که پس از معرفی آقای دکتر سیدعباس صالحی به عنوان وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی چه تحولاتی را در حوزه فرهنگ و هنر خراسان رضوی می توان پیش بینی کرد.
▪️آقای دکتر صالحی چهره ای خراسانی است که به دقت و به شکل جزئی با ظرفیت ها و البته مشکلات و آسیب های موجود در حوزه فرهنگ و هنر این منطقه آشناست. ازاین رو، این شناخت به عنوان مهم ترین امر در زمینه مدیریت، مسیر حرکت روبه جلو را بسیار کوتاه تر خواهد کرد.
▫️از دیگر سو، صالحی که برآمده از حوزه های علمیه است، هم زمان در نهاد دانشگاه هم صاحب پایگاه های جدی است. درک درست و خوش نامی او در هر دو حوزه اشاره شده، امکان ایجاد چالش ها را خواهد گرفت. امتداد نگاه صالحی در اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی در این استان که از حوزه علمیه قدرتمند و تأثیرگذار در عرصه های گوناگون برخوردار است، می تواند ثباتی ویژه برای کنش های فرهنگی ایجاد کند. به دیگر سخن، در استانی پیچیده مانند خراسان که نهادهای مؤثر در فرهنگ از یک سو و مؤلفه ها و متغیرهای متکثر و فراوان وجود دارد، وجود چهره ای میان رشته ای و مورداعتماد همه جریان ها یک امر مبارک خواهد بود.
▪️صالحی شخصی است که هماهنگی و تقویت نگره های دین پایه و برآمده از معرفت اسلامی را در کنش های هنری هموار خواهد ساخت.
▫️باتوجه به تجربه چندین ساله او در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سطوح مختلف، می توان پیش بینی کرد او سیاست های کلانی را در کشور به ویژه خراسان پیگیری خواهد کرد که به برخی از آن ها اشاره می شود.
▪️به نظر می رسد مشارکت دادن هنرمندان در امور و برنامه های اجرایی اتفاقی است که با حضور او پررنگ خواهد شد. تجربه پیشین صالحی در سطح ملی و حتی نگاه به اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی خراسان رضوی اثبات کرده که برخورداری از نگاه اندیشه پایه، مسئله محور و حرکت نظام مند یکی از اصول اساسی اوست. کافی است خوانندگان این مطلب نگاهی به کنش های مهمی چون جشنواره فیلم فجر مشهد یا برگزاری نمایشگاه کتاب مشهد در دوره مدیریت او داشته باشند تا تحول در حجم رویدادهای اندیشه محور و دانشی را نسبت به قبل دریابند.
▫️او به عنوان چهره ای اندیشمند به شدت به دنبال تقویت نگاه ها و پیوست های اندیشه ای در حوزه هنر خواهد بود.
▪️نگارنده پیش بینی می کند که صالحی در ادامه نگاهش به حوزه اقتصاد هنر، برای تکمیل ایده گذرهای فرهنگ و هنر اقدام کند و از تجربیات گذشته نهایت بهره را ببرد و تحولاتی جدی را پیگیری کند. به ویژه اینکه خراسان رضوی از استان هایی بود که تجربه گذر فرهنگ و هنر را از سر گذراند و احتمالا یکی از مراکز اصلی در تقویت اقتصاد هنر خواهد بود.
▫️همچنین مشهد به دلیل موقعیت ژئوپلتیکش و اهمیت امر بی بدیل زیارت شهری بین المللی است. ازاین رو، صالحی بدون تردید در اتخاذ راهبردهای عملیاتی و برنامه های جدی در زمینه توسعه دیپلماسی فرهنگی و هنری شتاب به خرج خواهد داد و با همراهی دولت از مشهد به عنوان یکی از قطب های مهم توسعه دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی بهره خواهد برد.
▪️به اعتقاد نگارنده، سیدعباس صالحی بر مدار عقلانیت، توجه جدی به سنت اسلامی، درک عمیق از گفتمان انقلاب اسلامی و تجربه مدیریتی دقیق و آزموده، نگاهی ویژه به خراسان رضوی و فرهنگ و هنر آن خواهد داشت.
✨نقد فرهنگی: کانال فعالیتها، تحلیلها و یادداشت های فرهنگی #محمدجواد_استادی
https://eitaa.com/naghdefarhangi
🔳پیاده روی اربعین را شاید بتوان بزرگ ترین کنش دین پایه و بروز اجتماعی حول یک محور مشخص با حضور ملیت و حتی مذاهب و ادیان گوناگون دانست. این رویداد که مملو از کنش های متکثر و متنوع است، نیازمند مستند شدن و انتقال این ظرفیت به دیگران است.
یکی از رسالت های بزرگ هنرمندان، ثبت و ضبط تجربه های این کلان رویداد در قالب های گوناگون هنری و انتقال آن به دیگران است، از این روی باید گفت هنر، زبان جهانی ساختن اربعین است.
🔳یکی دیگر از کارکردهای مهم هنر در موضوع «اربعین»، روایت سازی است. هنرمندان می توانند با آفرینش آثار هنری، روایت هایی را در حین اجرای مناسک اربعین طرح کنند و به یاری این روایت ها، کنش پیاده روی اربعین را برای افراد، معنادار و جهت بخش سازند.
🔳از دیگر کارکردهای هنر، تثبیت ارزش های برگرفته از مناسک اربعین در زیست معاصر عمومی است. هنرمند با الهام از مبانی و رویدادهای اربعین می تواند فرم های ماندگاری را در جریان زیست روزمره و غیرمناسبتی مردم جاری سازد.
معمار در فرم های معمارانه، هنرمندی دیگر در طراحی زیورآلات، نقاش در نقاشی دیواری، آهنگ ساز و خواننده در چارچوب ساخت آثار موسیقایی و امثال آن می توانند ارزش ها را عمومی سازند.
🔳نقش دیگر هنر در این زمینه، تقویت گفتمانی است. اربعین یک ظرفیت معنایی جهانی است و همان طور که پیاده روی اربعین را یک رسانه قدرتمند شیعی تصور می کنیم، هنر در پیوند با این مجموعه مناسکی مهم، نقشی بنیادین در تبدیل شدن ارزش های نهفته در آن به یک گفتمان جهانی خواهد داشت. امروز بدون تردید گفتمان ها در چارچوب کنش های غیرمستقیم و برخوردار از زبان جهان شمول و همه فهم، قدرت می گیرند.
🔘از این روی هنر مهم ترین ابزار برای تبدیل شدن گفتمان اربعین به یک گفتمان غالب جهانی خواهد بود.
اما همه آنچه اشاره شد، نیازمند تمرکز سیاست گذاران هنری بر این امر و برنامه ریزی مدیران عرصه هنر برای بهره بردن از این ظرفیت هاست. بدون داشتن یک برنامه جامع و کامل، نمی توان از همه قدرت و ظرفیت هنر برای تقویت معنایی مناسک اربعینی بهره برد.
✨نقد فرهنگی: کانال فعالیتها، تحلیلها و یادداشت های فرهنگی #محمدجواد_استادی
https://eitaa.com/naghdefarhangi
🖋 چالش هنر و هوش مصنوعی
📰روزنامه شهرآرا/ هجدهم شهریور ماه ۱۴۰۳
▪️پویایی هنر، امری چنان آشکار است که پرداختن به آن گزاف و بیهوده خواهد بود. عمر دراز هنر که هم پای نوع انسان است، نشان دهنده انعطاف و زایایی پیوسته و همیشگی آن است.
▫️هنر در مدار ویژگیهای ذاتی اش همواره در تعامل با دگرگونیهای گوناگون جوامع انسانی بوده است. جوامع با تحولاتی در عرصههای مختلف مثل اقتصاد، سیاست، ایدئولوژی، فناوری و... روبه رو بوده و دگرگون شده اند. در چنین وضعی، هنر، هوشمندانه و با برخورداری از ظرفیتهای بنیادینش، انعطاف یافته و به بروز و ظهور امر اجتماعی کمک کرده است.
▪️در میان همه تغییرات در جامعه انسانی، شاید بتوان گردش فناوری و رشد و توسعه روزافزون آن را از مشهودترین و مؤثرین عوامل بر دگردیسی جامعهها در نظر گرفت. نسبت میان هنر و فناوری از دو منظر بسیار مهم است.
▫️یک منظر آن است که بدان اشاره شد و مربوط به نقش تغییرات فناورانه بر دگرگونی جامعه انسانی است و خواه ناخواه بر هنر و عملکرد آن اثر میگذارد.
▪️حوزه دوم این ارتباط بر این اصل استوار است که خود هنر همواره از ابزار برای بروز و ظهور خویش بهره میبرد. ازاین رو، تغییر در ابزار و فناوری الزاما بر دگرگونی هنر مؤثر واقع خواهد شد.
▫️این تأثیرات، گاه ممکن است آن چنان قدرتمند باشد که حتی به شکل گیری هنرهایی جدید منجر شود، مانند آنچه درباره پیدایش سینما با آن روبه رو بودیم.
▪️امروز که رشد فناوری، شتابی باورنکردنی و لحظه به لحظه به خود گرفته است، چالش نسبت میان هنر و فناوری جدیتر و البته پیچیدهتر شده است. هنر، خود از فلسفه برخوردار است؛ فلسفهای که جهت و چرایی و چگونگی حرکت آن را مشخص میسازد. اما فناوری نیز فلسفه دارد و فناوریهای نوین نیز فلسفه و حکمتی دارند که نبود درک و دریافت درست از آن به کژتابی و آسیب منجر خواهد شد.
▫️در واقع نسبت میان فلسفه هنر و فلسفه فناوری، امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند مطالعه و بازخوانی است. این نیاز و چالش در کشور ما بسیار جدیتر خواهد بود.
▪️هنر و فناوری هر دو در سرزمین ما مشابه کشورهای دیگر حضور دارند؛ اما بعد سوم مهم دیگری که ما را از دیگران متفاوت میسازد، مسئله مهم بنیادهای معرفتی و دینی است. اساس کنشهای جامعه اسلامی بر مدار معارف دینی است؛ در چنین وضعی برخلاف جوامع مادی انگار، ما نیازمند بازخوانی فلسفه هنر و فلسفه فناوری در تطبیق با معارف دینی هستیم.
▫️یکی از بزرگترین چالشهای فناورانه پیش روی انسان معاصر مسئله هوش مصنوعی است. هوش مصنوعی افق و جهانی جدید را پیش روی انسان قرار داده که بسیاری از پندارهای او را دگرگون ساخته است و از دیگر سو، میدانی وسیع برای توسعه خطرناک و بی برنامه امیال او را زمینه سازی میکند.
▪️البته این به معنای تأیید تاختن و طرد هوش مصنوعی نیست، بلکه اشارهای به قدرت این ظرفیت است. هوش مصنوعی با برداشتن بسیاری از موانع، زمینه را برای بروز یکی از مهمترین بنیادهای هنر یعنی تخیل میگشاید.
▫️هوش مصنوعی هیچ گاه جایگزین تخیل نخواهد شد، اما به عنوان تسریع کنندهای بی مانند برای ظهور و بروز تخیل عمل خواهد کرد. قوه خیال مانند همیشه در نهاد هنرمند عمل میکند، اما هنرمند معاصر مجهز به هوش مصنوعی امکان بروز خلاقیت خویش را به کمک هوش مصنوعی در ترازی که پیش از آن هرگز امکان نداشته است، خواهد یافت.
▪️تصور کنید در فرایند هنری مانند هنر گرافیک، یک گرافیست که همچنان بر بنیاد خلاقیت دست به آفرینش میزند، بتواند با کمک هوش مصنوعی فرایند طراحی خویش را متنوع، سریع و جهان شمولتر کند.
▫️آشکار است که خروجی این هنرمند متفاوت از دیگران خواهد بود و این یعنی هوش مصنوعی نیز ابزاری است که چنانچه به درستی در جای خویش قرار گیرد و در اختیار هنرمند باشد و نه آنکه بر روح و جان هنرمند حاکم شود، تحولی در آفرینش هنری صورت خواهد داد.
▪️البته چنانچه اشاره شد، بازخوانی ارتباط هنر، فناوری و معرفت و حکمت اسلامی زمینه و مقدمه اصلی بهره بردن از هوش مصنوعی خواهد بود. این به جز در سایه امر مهم سیاست گذاری هنری رخ نخواهد داد. پرسش بنیادین امروز این است که سیاست گذاران هنری امروز کشور ما در کدام گام قرار دارند؟
✨نقد فرهنگی: کانال فعالیتها، تحلیلها و یادداشت های فرهنگی #محمدجواد_استادی
https://eitaa.com/naghdefarhangi
🖋 فرهنگ مقاومت و رسالت کنونی هنرمندان
📰روزنامه شهرآرا/ نهم مهر ماه ۱۴۰۳
▪️مقاومت، کلان مفهومی فراگیر است که نباید با آن بخشی، تقلیلی و محدود مواجه شد. این مفهوم بی تردید بر باور و اعتقادی ژرف استوار شده که در مدار اندیشه، بنیان شده و با برخورداری از مؤلفه های گوناگون به جریانی قدرتمند در جهان معاصر بدل شده است؛
▫️جهان معاصری که از سیاهی و تباهی آکنده شده است و رژیم های استکباری و ضدتوحیدی، بزرگ ترین آسیب ها را به آن وارد ساخته اند.
▪️مهم ترین و برجسته ترین کارکرد ملموس و محسوس جریان مقاومت، کنار هم قرار دادن و انسجام بخشی میان امت اسلامی است.
▫️ ملت های حاضر در سراسر نقاط جهان اسلام از یک سو و مسلمانان پراکنده در دیگر نقاط جهان، ظرفیتی کم نظیر برای اعتلای آرمان های اصیل اسلامی، عدالت جویی و حرکت جامعه انسانی به سوی کمال هستند، از این رو لازم است در مسیر ترویج و گسترش عناصر و مؤلفه های مهمی که منجر به شکل گرفتن فرهنگ مقاومت شده است، اقدام کرد.
▪️بایسته این است که زمینه لازم فراهم آید تا مقاومت به عنوان یک فرهنگ شاخص، امکان امتداد اجتماعی و نمود محسوس در زیست جامعه اشاره شده را به دست آورد.
▫️بدون تردید مناسب ترین زبان برای تجلی بخشی و عینیت دادن به عناصر فرهنگ مقاومت، هنر است.
▪️هنرمند مسلمان وظیفه مهم ملموس ساختن ارزش های بنیادین مقاومت را بر مدار زیبایی برای دو طیف مهم مخاطب برعهده دارد؛
گروه اول و اصلی مخاطبان، همان مسلمانان شکل دهنده امت اسلامی هستند که هنر، زمینه اتحاد و هم افزایی شان را فراهم می آورد.
دومین گروه نیز غیرمسلمانان هستند. افرادی که از فطرتی آزاده برخوردار هستند و در این جهان پر از درگیری نیازمند بهره مندی از عناصر معنوی اند.
▫️این هنرمند مسلمان است که باید با دریافت دقیق از فرهنگ مقاومت، شناخت صحیح از مخاطب و تسلط به زبان استاندارد و جهان شمول هنری، مقاومت را به یک ارزش جهانی تبدیل سازد.
▪️آشکار است که یکی از اقدامات مهم در چنین فرایند هنری، معرفی و الگوسازی شخصیت های برجسته جریان مقاومت است.
▫️شهید سیدحسن نصرا...، از شخصیت های برجسته جریان مقاومت، از ویژگی های متنوعی برخوردار است که زمینه ای فوق العاده برای الگوسازی فراهم می آورد.
▪️شهید نصر ا... چهره ای ممتاز بود که کنش خویش را در ذیل فرهنگ درخشان مقاومت آغاز کرد و در طول زمان و در مواجهه با مسائل، دشمنی ها و مشکلات فراوان، به الگویی امیدآفرین و رهبری مدبر، بدل شد.
▫️اکنون شهادت این مجاهد ارزشمند، نباید به نقطه ضعف و ناامیدی جهان اسلام، دلدادگان مقاومت و مظلومان منتظر آزادی تبدیل شود. این روزها، هنرمندان بیش از هر قشر و گروه دیگری، وظیفه دارند زمینه امیدآفرینی در علاقه مندان مقاومت را از یک سو فراهم آورند و از دیگرسوی، زمینه تبیین و آگاهی بخشی درباره شبهاتی که دشمن لحظه به لحظه بر آن دامن می زند را ایجاد کنند.
▪️بازخوانی اهداف مقاومت در مدار زیست ارزشمند، مرور فرازونشیب های زندگی مملو از مبارزه، مؤلفه های اخلاقی، شیوه مدیریت و موضوعاتی از این دست در زندگی ارزشمند شخصیت شهید، سیدحسن نصرا...، جزو موضوعات محتوایی است که باید برآن تمرکز کرد و موجی از آفرینش آثار هنری بر این بنیاد را برنامه ریزی کرد.
▫️مشهد مقدس در پرتو وجود مضجع شریف حضرت رضا(ع)، به عنوان یک قطب مرکزی که همواره از هنرهای مهمی چون هنر رضوی، هنر دینی، هنر حماسی و هنرهایی از این دست برخوردار بوده است، ظرفیتی متفاوت و ویژه برای تبدیل شدن به کانون مهمی در تولید وسیع و اثرگذار آثار هنری در راستای معرفی دستاوردهای شهید بزرگ مقاومت است.
▪️درکنار ابعاد محتوایی و مضمونی، مشهد همواره یکی از قطب های مهم و جدی در حوزه های گوناگون هنری به حساب می آید. آنچه در این روزها به آن نیازمندیم، هماهنگی و هم افزایی نهادهای اصلی متولی هنر در مشهد مقدس است تا درکنار یکدیگر و در مدار تدوین سیاستی مشخص، به ایجاد یک نهضت بزرگ در تولید آثار هنری در راستای تبیین این شهید گران قدر اقدام کنند.
▫️آشکار است که فعالیت های مقطعی، موردی و بخشی، موجب از بین رفتن ظرفیت و محدودیت اثربخشی فعالیت های هنری خواهد شد، پس لازم است که خطر مرکزی و پشتوانه فکری اقدام در این زمینه را متولیان امر و سیاست گذاران مشخص کنند و با هماهنگی کامل نهادهای مجری و متولی، یک کلان اقدام در این زمینه انجام شود.
▪️انتظار آن است که سیاستی محوری، اقدامی هماهنگ و جمعی، ذیل منظومه ای فکری به تبیین شخصیت و آرمان های شهید سیدحسن نصرا... کمک کند.
✨نقد فرهنگی: کانال فعالیتها، تحلیلها و یادداشت های فرهنگی #محمدجواد_استادی
https://eitaa.com/naghdefarhangi
🖋واجب فراموش شده/بررسی وضعیت نسبت هنر و فرهنگ دفاع مقدس
📰روزنامه شهرآرا/ دوازدهم مهر ماه ۱۴۰۳
▪️در اذهان عمومی جهانیان، جنگ امری ناخوشایند، سخت و وحشتناک است. عموما کنش های هنرمندان نسبت به مسئله جنگ نیز تحت تأثیر همین نگاه کلی شکل گرفته است. همچنین می دانیم جنگ به هرحال به عنوان امری تکراری در دوره ها و کشورهای گوناگون شکل گرفته و می توان گفت سرزمین یا مردمی را نخواهیم یافت که تجربه جنگ را از سر نگذرانده باشند، از این روی یکی از ژانرها، موضوعات یا مضامین اصلی در بیشتر هنرها، مفهوم و مسئله جنگ است.
▫️هنرمندان از جهات گوناگون کوشیده اند تا دلایل بروز جنگ ها، آسیب های آن ها، حواشی و مسائل ثانویه پدیدآمده از جنگ و مواردی از این دست را دست مایه خلق آثار خویش قرار دهند. چنانچه اشاره شد بیشتر این آثار رویکردی منفی درباره این حوزه دارند.
▪️سرزمین ما نیز در طول تاریخ خویش با این پدیده روبه رو بوده است، اما گسترده ترین، پیچیده ترین و چندلایه ترین این تجربه ها را باید جنگ تحمیلی در نظر گرفت. جنگی که از سوی حکومت وقت عراق و با تحریک، حمایت و پشتیبانی ده ها قدرت استکباری به ما تحمیل شد موجب شکل گرفتن دفاعی مقدس و مبتنی بر آرمان، عقیده و باور شد.
▫️ابعاد پیچیده این جنگ تحمیلی و پشتوانه های معرفتی آن به مرور زمان زمینه ساخت یافتن فرهنگی به نام فرهنگ دفاع مقدس را فراهم آورد. این فرهنگ با برخورداری از مؤلفه های متنوع و متکثر خود به ظرفیتی عظیم و گسترده به عنوان بستر پیشرفت و توسعه معرفتی جامعه بدل شده است.
▪️آشکار است که ظرفیت های بنیادین فرهنگی در چارچوب و فرایند هنر جلوه گر خواهند شد. به دیگر سخن، هنر ابزار مهم و اصلی در عرصه حکمرانی فرهنگی است. جمهوری اسلامی ایران باید در راستای تحقق حکمرانی فرهنگی خویش از ابزار هنر برای عینی سازی مؤلفه های فرهنگ دفاع مقدس بهره ببرد.
▫️دلیل اهمیت فرهنگ دفاع مقدس و تأکید نگارنده بر آن برخورداری از ظرفیت های متنوع مردمی، بوم زیستی، حماسی، معرفت دینی، ملی و... است. مجموع این عوامل نشر، تدقیق و توسعه فرهنگ دفاع مقدس را تبدیل به موضوعی بنیادین برای هنرمندان می کند.
▪️این الزام در مشهد مقدس اهمیتی دوچندان می یابد. مشهد به عنوان یکی از پایگاه های مهم، به ویژه از نظر نیروی انسانی در فضای دفاع مقدس در حجم بزرگی از کلان رویدادهای جنگ تحمیلی حضور داشته و این حضور، شبکه ای وسیع از منابع و ایده ها را فراهم آورده است. همچنین وجود مضجع شریف حضرت رضا(ع) در مشهد به تسریع و تقویت نمود و جلوه گرشدن ارزش های فرهنگی دفاع مقدس کمکی بسزا خواهد کرد.
▫️این شرایط موجب می شود که انتظار از هنر در مشهد در هر دو عرصه کنش هنرمندان و سیاست گذاری و مدیریت کارگزاران هنری نسبت به دیگر نقاط کشور افزون شود.
▪️جغرافیای فرهنگی خراسان و مشهد مقدس بر مدار آنچه گفته شد و البته کثرت حضور هنرها در ترازی وسیع، بستری ممتاز برای پیوند هنر با عناصر فرهنگی دفاع مقدس است.
▫️همه آنچه بدان اشاره شد باید موردتوجه قرار گرفته و کاربست یابد تا چند هدف مهم محقق شود.
▪️امروز زمانی ظرفیت فرهنگی دفاع مقدس بارور می شود که بتوان فلسفه و چرایی آن را به نسل کنونی ارائه کرد. زبان غیرمستقیم، جذاب، گسترده و عاطفی هنر به طور غیرمستقیم و ژرف، امکان اقناع مخاطب در فهم درست و حقیقی از چرایی شکل گرفتن جنگ تحمیلی را فراهم می آورد و در حقیقت گامی مهم در تبیین مسائل مربوط به آن است.
▫️دومین نکته و مسئله مهم مستندسازی و روایت ابعاد بزرگ و بی مانند موجود در عرصه دفاع مقدس است. دفاع مقدس آکنده از ارزش های سترگ در عرصه های گوناگون ارتباطی و اجتماعی است که امروز می تواند به عنوان الگویی برای کنش ورزی نسل جوان ایفای نقش نماید.
▪️هنر، رسالت مهم روایت و الگوسازی و عینی سازی عناصر و ارزش های دفاع مقدس را برعهده دارد.
▫️متأسفانه، به مرور زمان به جای آنکه این رسالت های مهم روز به روز پررنگ تر و جدی تر شود، آن هم در شرایطی که در جامعه نیاز به این امر بیش از هر زمان دیگر است، شاهد کم رنگ شدن پرداخت هنر به حوزه مهم دفاع مقدس هستیم. انتظار این است که سیاست گذاران و کارگزاران بازگشتی دوباره و جدی به بازخوانی نسبت هنر و دفاع مقدس داشته باشند و این واجب فراموش شده را احیا کنند.
✨نقد فرهنگی: کانال فعالیتها، تحلیلها و یادداشت های فرهنگی #محمدجواد_استادی
https://eitaa.com/naghdefarhangi
✍🏻هنر و مسئولیت اجتماعی
📰روزنامه شهرآرا/ بیست و ششم مهر ماه ۱۴۰۳
▪️دگرگونی و دگردیسی در جهان کنونی چنان شتابی یافته است که با همه طول تاریخ مقایسه شدنی نیست. عوامل متعدد اجتماعی، اقتصادی، تحولات سیاسی، توسعه فناوری و تغییر در مبانی فلسفی و ایدئولوژی های حاکم بر جهان، موجب شده است نگرش انسان به پیرامون خویش متفاوت از گذشتگانش باشد.
▫️این موضوع منجر به شکل گرفتن طیف وسیع و جدیدی از نیازها در انسان معاصر شده است.
▪️نسبت پیوسته و درهم تنیده میان انسان و هنر موجب می شود که هر تغییر در انسان و زیست او، در فرایند و برون داد آفرینش اثر هنری اثر بگذارد.
▫️هنر نمی تواند دربرابر جامعه انسانی و نیازهای آن بی تفاوت باشد.
▪️به دیگر سخن، این امکان که هنر بر مدار همیشگی خویش حرکت کند و به نیازهای انسان، نگرش های زمانی اش و ساختار زیستی او توجهی نکند، مردود و ضد کارکرد و اهداف و آرمان های هنر است.
▫️امروز هنر و مجریان آن و آفرینشگران آثار هنری، بیش از هر زمان دیگر درکنار تعاریف و مأموریت های هنری و فنی خویش، ملزم به توجه حوزه مهم مسئولیت اجتماعی اند.
▪️هنرمندان که از زبانی اقناع کننده در فضای عمومی برخوردار هستند و امکان تأثیرگذاری بر طیف های وسیع و طبقات مختلف جامعه را دارند، بیش از هر قشر دیگری دربرابر آنچه در جامعه انسانی می گذرد، مسئولیت دارند.
▫️واضح است که اگر هر گروه و صنفی در فضای زیست عمومی و زندگی شهری معاصر، تنها به اصول، منافع و روندهای خویش قائل باشد و بخواهد بدون توجه به دیگر اجزا، رسالت های جامعه و منافع عمومی اقدام کند، نه تنها نتیجه ای حاصل نخواهد شد، بلکه احتمال آسیب های پسینی را نیز به دنبال خواهد داشت.
▪️در همین راستاست که بسیاری از هنرمندان کوشیده اند با شناخت دقیق از زیست انسان معاصر و توجه بحران ها یا قوت های معطوف به این زیست، دگرگونی هایی را در ارائه و آفرینش آثار خویش، فراهم آورند.
▫️ساده تر آن است که بگوییم امروز درکنار همه استانداردها و رویکردهای زیبایی شناسانه، هنر به زبانی گویا برای تربیت و آموزش و آگاه سازی جامعه بدل شده است.
▪️بسترهای مصرف هنری در جهان معاصر، نقش یک مدرسه بزرگ را ایفا می کنند که خلأهای کنونی انسان ها را در برابر اهداف کلان خود هنر در نظر گرفته، به آن ها می پردازد.
▫️در چنین حالتی است که هنر، هم کارکرد سنتی خویش را ایفا می کند و هم به طور بخشی و موردی به یک مسئله، نیاز یا بحران مشخص در طیفی از مخاطبان، می پردازد و به حل آن کمک می کند.
▪️مسائل معاصر و کنونی جامعه انسانی همواره از سوی علوم، محل توجه و بررسی قرار می گیرد. زمانی که این مسائل، مسئله هنر و هنرمند نیز می شوند، فضایی برای پیوند دوگانه یا چندگانه میان علوم و هنر فراهم می آید؛
▫️به عنوان نمونه و برای ارائه تصویری روشن از آنچه گفته می شود، باید به هنرهای نمایشی اشاره کنیم.
▪️تئاتر را می توان انسانی ترین هنر درمیان دیگر هنرها دانست.
▫️تصور کنید تئاتر درکنار کارکرد سرگرمی آفرینی و انتقال معنا و نگرش خویش، به دردها یا برخی آسیب های کنونی جامعه مثل بحران های عاطفی، تربیت فرزند، طلاق، مشکلات ناشی از فضای مجازی یا امثال آن بپردازد. در چنین حالتی، امکان اصلاح امور اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی محقق خواهد شد.
▪️چنانچه هنرمندان کنونی با چنین نگرشی در نقش و وظیفه خویش بازنگری کنند، زمینه پیشرفت جامعه، رفع مشکلات و هم افزایی در کلیت جامعه فراهم می آید.
▫️از این رو امروزه شکل گرفتن زیرمجموعه هایی ذیل هنرهای گوناگون که از ترکیب یک رویکرد دانشی یا اصول آن هنر فراهم می آید، راهکاری برای تحقق مسئولیت اجتماعی و زمان مندی هنر است؛
▪️به عنوان نمونه اگر رویکردهای روان شناختی با هنر تئاتر ترکیب شود، شاهد شکل گرفتن نوعی آرامش، حل مسائل وابسته به روان انسان و درمانی اجتماعی خواهیم بود. این رویکرد ترکیبی در بسیاری از هنرها امکان نمود و کارکرد یافتن دارد.
▫️رمان «دنیای صوفی»، نوشته یوستین گردر، هرچند یک رمان است، مدرسه ای است برای آموزش فلسفه.
▪️به اعتقاد نگارنده، شرایط جهان معاصر و شتاب فزاینده تحولات، لزوم توجه هنر و هنرمندان به مسئولیت اجتماعی خویش و پیوند یافتن با علوم روز در راستای حل مسائل جامعه را دوچندان کرده است؛ هرچند همانند همیشه تحقق این امر نیازمند توجه و برنامه ریزی سیاست گذاران فرهنگی و هنری و کارگزاران اجرایی این عرصه است.
✨نقد فرهنگی: کانال فعالیتها، تحلیلها و یادداشت های فرهنگی
#محمدجواد_استادی
https://eitaa.com/naghdefarhangi
افقگشایی روایت مقاومت در جهان روایتها محمدجواد استادی
نگاهی به رمان خار و میخک نوشته شهید یحیی سنوار
در جهان کنونی با همه پیچیدگیها، تعارضها و کشمکشهای فراوانش، تنها زمانی میتوان بر دیگران تأثیر گذارده و نقش هدایتگر مبتنی بر قدرت را ایفا نمود که در جایگاه راهبری و کنترل افکار عمومی قرار گیریم. ساخت انگارههای عمومی در جهان اساسیترین هدف و اصلی است که قدرتها و یا هر ایدئولوژی آن را پیگیری میکنند. امروز «روایت» مهمترین ابزار برای تحقق این امر مهم است. از این رو میتوان گفت جهان کنونی، جهان روایتهاست. امروز روایتی که بر دیگر روایتها غلبه و با تودههای گسترده مردم ارتباط برقرار کند روایت غالب خواهد بود و این روایت افکار و نگرهها را بر اساس اهداف و نگاههای صاحب روایت، شکل میدهد. مروری بر تاریخ استعمار و جریانهای بهرهکش نشان میدهد ایشان همواره از عنصر فرهنگ و ابزار روایت به عنوان بستری زمینهای برای گسترش اهداف و برنامههای خویش بهره بردهاند.
«مقاومت» کلانمفهومی است که امید آزادگان و افقگشای حرکت ایشان در راستای رهایی از بندهاست. به همین خاطر است که همواره مستکبران کوشیدهاند مفهوم مقاومت را تقلیل داده و از آن تصویری معکوس و مبتنی بر خشونت ارائه دهند.
در این میان چنانچه اشاره شد بهترین بستر برای تبیین مفهوم مقاومت و توسعه و گسترش معنایی آن، بهرهمندی از روایت و قالبهای متنوع آن است. در میان همه قالبهای روایت مدرن، رمان و ادبیات داستانی به دلیل ویژگیهای متعدد از جمله برخورداری از زبان حسآمیز، عمومی بودن، در دسترس بودن، جذابیت، قصهبنیاد بودن و مواردی از این دست بهترین ابزار برای انتقال معناست. اکنون که یکی از چهرههای تابناک مقاومت یحیی سنوار به شهادت رسیده، فرصتی برای واکاوی ابعاد پوشیدهتر این شخصیت است. در کنار همه وجوه شخصیتی سنوار از جمله سیاستورزی، رشادت، شجاعت و امثال آن، توجه و دریافت دقیق او از اهمیت روایت قابل توجه است. یحیی سنوار در طول دورانی که در اسارت رژیم جعلی صهیونیستی بود اقدام به نگارش رمان مهمی به نام «خار و میخک» آن هم به زبان عبری کرد. سنوار به خوبی دریافته بود برای انتقال معنای مقاومت و بازتاب ملموس و قابل درک آنچه بر ملت مظلوم فلسطین گذشته و میگذرد باید از زبان داستان بهره برد. سنوار در این رمان به بهانه روایت زندگی جوانی فلسطینی به نام احمد که در مسیر آزادی مبارزه میکند تصویری دقیق از زندگی جامعه فلسطین و نوع مبارزه آنها برای دست یافتن به استقلال ارائه میکند. یکی از مهمترین ویژگیهای این رمان که با استقبال منتقدان ادبی نیز روبهرو شده ارائه تصویر واقعگرایانه از زیست معاصر و روزمره در فلسطین است. شاید بتوان گفت «خار و میخک» حکم یک سند تاریخی البته در زبان ادبی را دارد. میتوان مدعی شد خواننده این رمان از منظر تاریخی و اجتماعی با آنچه در سالیان گذشته بر فلسطینیان گذشته آشنا میشود و از ارجاعات تاریخی دقیق بهرهمند است.
سنوار زبانی ساده و روان را برای روایت داستان خویش انتخاب کرده و این زبان امکان برقراری رابطه با طیف وسیع مخاطبان از فرهنگهای گوناگون را مییابد. از دیگر نقاط قوت این رمان، طرح مسئله مهم فرهنگ فلسطین است. شاید به دلیل شرایط سختی که در همه این سالیان بر فلسطینیان گذشته کمتر به عناصر فرهنگی ایشان توجه شده باشد. خار و میخک با جزئیاتی ارزشمند و جذاب، آداب و رسوم فلسطینیان را بازتاب داده و فرهنگ غنی این سرزمین را به جهانیان معرفی میکند. برخی این رمان را عاملی الهامبخش برای آزادیخواهان و ورود ایشان به عرصه مبارزه و ظلمستیزی میدانند. با مروری بر بررسی نشریات ادبی جهان درباره این رمان ویژگیهای مهمی پدیدار میشود. روایت ملموس و صادقانه، توجه جدی به مسئله نمادپردازی، تقویت ادبیات مقاومت در تراز جهانی، مسئلهشناسی و تصویرسازی از جمله مهمترین این موارد است. اوج نمادپردازی در نام این رمان هویداست، خار نشان سختی و رنج و میخک نماد شادی و امید است. سنوار میخواهد در این رمان تضاد میان رنج و امید در زندگی فلسطینیان را نشان دهد.
سنوار در خار و میخک میگوید در سختترین شرایط نیز میتوان به امید آیندهای پیروز و روشن زندگی کرد. حماس نمونه اعلای این تفکر است که عینیت یافته است. زندگی یحیی سنوار و شهادت حماسی او خود نشان از امکان زندگی آزادیخواهانه و سربلند در عین سختی و محدودیت است. امید است به زودی ترجمه این رمان منتشر و در اختیار همه علاقهمندان قرار گیرد.
✨نقد فرهنگی: کانال فعالیتها، تحلیلها و یادداشت های فرهنگی
#محمدجواد_استادی
https://eitaa.com/naghdefarhangi
✍🏻بازنمایی معارف دینی در سینما
📰روزنامه شهرآرا/ نهم ابان ماه ۱۴۰۳
✨نقد فرهنگی: کانال فعالیتها، تحلیلها و یادداشت های فرهنگی
#محمدجواد_استادی
https://eitaa.com/naghdefarhangi
▪️استادی هدف سینمای دینی را به تعالی رساندن انسان بیان کرد و افزود:
این بخش باید بتواند احساس شما را درگیر کند و در عین حال بر روی فرم و محتوا نیز اثر بگذارد.
هماهنگی مسئله دیگری است که باید در هنر دینی به آن توجه کنیم؛ بزرگ ترین مسئله ما با فیلم سازانی در حوزه دین این است که درکی از مفاهیم دینی ندارند. چون هیچگاه بین هنرمندان اندیشه ورزان حوزه هنر و نهادهای متولی دینی ارتباطی برقرار نبوده است.
خلاقیت نیز عنصر مهم دیگری است که ضمن فهم و دریافت درست مفهوم انتزاعی دینی تبدیل شدن به فرم نیازمند آن است.
یکی از مشکلات بزرگ ما در سینمای دینی مواجه نبودن با موضوعهایی است که عینیت ندارد و به طور مستقیم مشاهده نمی شوند.
وقتی این اتفاق رخ می دهد با مسئله ای به نام تفسیر تاویل و تعبیر رو به رو میشویم این کار را سخت میکند.
یعنی ما با پدیده ای مواجه هستیم که به دلیل نبود عینیت تفسیر پذیر است و باید آن را به فرم تبدیل کنیم.
▫️وی بیان کرد:
مفاهیم دینی پیچیده هستند و ابعاد مختلف دارند که به راحتی نمی توان آنها را منتقل کرد. مخاطب سینما و هنر انسان ها هستند که متناسب با ذهنیت پیشینه دانش و پایگاه هویتی خود برداشتهای متفاوتی دارند.
موفقیت در این حوزه زمانی صورت میگیرد که مخاطب را وادار کنید معنایی را که مدنظر شماست برداشت کند ما می خواهیم در سینمای دینی اعتقاد و باور را به تصویر بکشیم.
یکی دیگر از کارهایی که در این مسیر با آن دچار مشکل هستیم؛ تعادل بین دین و هنر است و اگر به آن توجه نشود ما را دچار آسیب میکند.
▪️وی با اشاره به اهمیت ایده در سینمای دینی گفت:
یکی از ویژگیهای ایده برخورداری از جامعیت و منطق سینمایی است. در غیر این صورت به نتیجه نمی رسد.
ایده باید قابلیت طرح در ظرف سینما را داشته باشد و به یک داستان منطقی تبدیل شود سپس بتوان یک طرح کلی از آن نوشت و به یک فیلم نامه تبدیل کرد
✨نقد فرهنگی: کانال فعالیتها، تحلیلها و یادداشت های فرهنگی
#محمدجواد_استادی
https://eitaa.com/naghdefarhangi