قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۹ بخش اول ⚡️قدرت و عظمت خداوند 🔭خطبه در يك نگاه: اين خطبه از خطبه هاى بسيار
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۹ بخش اول
⚡️قدرت و عظمت خداوند
↩️ و در جاى ديگر مى فرمايد: «يَا أَيُهَّا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفَقَرَاءُ إِلىَ اللهِ وَاللهُ هُوَ الْغَنِىُّ الْحَمِيدُ; اى مردم! شما همگى نيازمند به خداييد; تنها خداوند است که بى نياز و شايسته هرگونه حمد و ستايش است».(3)
و بالأخره به صورت جامع مى فرمايد: «قُلِ اللّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِي الْمُلْکَ مَنْ تَشَاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِيَدِکَ الْخَيْرُ إِنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْء قَدِيرٌ; بگو: بارالها! مالک حکومت ها تويى; به هر کس بخواهى حکومت مى بخشى و از هر کس بخواهى حکومت را مى گيرى; هر کس را بخواهى عزّت مى دهى و هر کس را بخواهى خوار مى کنى; تمام خوبى ها به دست تو است; تو بر هر چيزى توانا هستى!».(4)
در ادامه اين شش وصف، به چهار وصف ديگر اشاره کرده، مى فرمايد: «هر کس سخنى بگويد نطق او را مى شنود، و هر کس سکوت کند اسرار درونش را مى داند، آن کس که زنده است روزيش بر او است، و آن کس که مى ميرد بازگشتش به سوى اوست». (مَنْ تَکَلَّمَ سَمِعَ نُطْقَهُ، وَ مَنْ سَکَتَ عَلِمَ سِرَّهُ، وَ مَنْ عَاشَ فَعَلَيْهِ رِزْقُهُ، وَ مَنْ مَاتَ فَإِلَيْهِ مُنْقَلَبُهُ).
آرى! او از درون و برون ما آگاه است و او در زندگى و مرگ ناظر احوال ما است; روزىِ ما بر اوست و بازگشت ما به سوى او.
اگر راستى همين ده وصفى را که اميرمؤمنان على(عليه السلام) در اين جمله هاى کوتاه بيان کرده است، در عمق جان ما جاى گيرد و همه را باور کنيم، براى اصلاح ما کافى است. بدانيم هر چه داريم از اوست و هر چه مى خواهيم، بايد از او بخواهيم; از اسرار درون ما باخبر است و سرانجام، همه به سوى او و دادگاه عدلش باز مى گرديم.
امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن به ذکر پاره اى از صفات سلبيه خداوند مى پردازد و مى فرمايد: «چشم ها تو را نديده تا از تو خبر دهند; بلکه تو پيش از آنکه وصف کنندگانت وجود پيدا کنند، بوده اى!». (لَمْ تَرَکَ(5) الْعُيُونُ فَتُخْبِرَ عَنْکَ، بَلْ کُنْتَ قَبْلَ الْوَاصِفِينَ مِنْ خَلْقِکَ)."تعبير به «لَمْ تَرَکَ الْعُيُونُ» اشاره به اين است که: تو نه مخلوق بوده اى و نه جسم، تا ديده شوى و بخواهند اوصاف تو را از طريق رؤيت و مشاهده بيان کنند و جمله بعد، در حقيقت به منزله علّت است; زيرا خداوندى که از ازل بوده، هرگز ممکن نيست جسم باشد; زيرا جسم حادث است و مرکز حوادث; بنابراين، قابل مشاهده نيست و اگر اوصافى براى ذات پاک خداوند بيان مى کنيم، به حکم آن است که عقل از طريق استدلالات به آن رسيده، يا پيامبران الهى در کتب آسمانى آن را براى ما آورده اند.
در ادامه سخن، به هشت وصف ديگر از اوصاف جلال - که جنبه سلبى دارد و در واقع بى نيازى مطلق و شکست ناپذيرى خداوند را بازگو مى کند - اشاره کرده، با اين تعبير سخن مى گويد: «آفريدگان را براى رفع وحشت تنهايى نيافريدى و براى سود خود، آن ها را به کارى وانداشتى; هيچ کس از پنجه قدرت تو نمى تواند فرار کند و آن کس را که بگيرى از حيطه قدرتت بيرون نمى رود; معصيت گنه کاران، از عظمت تو نمى کاهد و اطاعت مطيعان، بر حاکميّت تو نمى افزايد. آن کس که از قضا و قَدَر تو به خشم آيد، نمى تواند فرمانت را برگرداند و آن کس که از اوامر تو روى گرداند، از تو بى نياز نمى شود!».
(لَمْ تَخْلُقِ الْخَلْقَ لِوَحْشَة، وَلاَ اسْتَعْمَلْتَهُمْ لِمَنْفَعَة، وَلاَ يَسْبِقُکَ مَنْ طَلَبْتَ، وَلاَ يُفْلِتُکَ(6) مَنْ أَخَذْتَ، وَ لاَ يَنْقُصُ سُلْطَانَکَ مَنْ عَصَاکَ، وَلاَ يَزِيدُ فِي مُلْکِکَ مَنْ أَطَاعَکَ، وَلاَيَرُدُّ أَمْرَکَ مَنْ سَخِطَ قَضَاءَکَ، وَلاَ يَسْتَغْني عَنْکَ مَنْ تَوَلَّى عَنْ أَمْرِکَ)."
✍ پی نوشت:
. سوره فاطر، آيه 15.
4. سوره آل عمران، آيه 26.
5. «لَمْ تَرَ» فعل و «کَ» مفعول آن است و فاعل آن «الْعُيُونُ» مى باشد. يعنى: چشم ها تو را نمى بيند.
6. «يُفلت» از مادّه «افلات» به معناى رهايى يافتن ناگهانى، يا فرار کردن است و حديث معروف «عمر» که در کتب شيعه و اهل سنّت آمده و «ابن منظور» در «لسان العرب» نيز در لغت «فَلْت» آن را نقل مى کند، از همين باب است. مى گويد: «إِنَّ بَيْعَةَ أَبِي بَکْر کَانَتْ فَلْتَةً وَ قَى اللهُ شَرَّهَا; بيعت ابى بکر ناگهانى (و بدون مطالعه) بود، که خداوند شرّ آن را برطرف ساخت. (و جنجال و درگيرى واقع نشد)».
↩️ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
🌾 اخلاق محمدی!
✓ «ـ به نقل از ابو عبد اللّه جدلى ـ :به عايشه گفتم: اخلاق #پیامبر_اکرم صلىالله عليه وآله با خانواده اش چگونه بود؟ گفت: نيكخوترينِ مردمان بود. نه دشنام مىداد و نه بدزبانى مىكرد و نه اهل هياهو به راه انداختن در كوچه و بازار بود و نه بدى را با بدى جبران مىكرد؛ بلكه مىبخشيد و گذشت مىنمود»
⁙ «قُلتُ لِعائِشَةَ : كَيفَ كانَ خُلُقُ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله في أهلِهِ ؟ قالَت :
كانَ أحسَنَ النّاسِ خُلُقا، لَم يَكُن فاحِشا ولا مُتَفَحِّشا، ولا سَخّابا بِالأَسواقِ ولا يَجزي بِالسَّيِّئَةِ مِثلَها، ولكِن يَعفو و يَصفَحُ .»
📚 مسند ابن حنبل: ج١٠ ص٧٥ ح٢٦٠٤٩
@Nahjolbalaghe2
message-1737700486-21.mp3
1.19M
#موعظه
⁉️ راههای شناخت امام چگونه است و اما از کجا باید بدانیم که امام زمان چه کسی است؟
🎙 استاد محمدی شاهرودی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🔈 #براندازی_در_بستر_انتخابات 🎙 استاد امینی خواه 📌 نگاهی متفاوت و تأمّل برانگیز به صحنه انتخابات
001_Jahad_Ba_Nafs_aminikhaah.ir(1).mp3
5.87M
⚔ جهاد با نفس
🔹قسمت اول
🎙استاد امینی خواه
@Nahjolbalaghe2
.
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتًا غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّىٰ تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَىٰ أَهْلِهَا ۚ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ
اى کسانى که ایمان آورده اید!
در خانه هایى غیر از خانه خود وارد نشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن خانه سلام کنید. این براى شما بهتر است. شاید متذکّر شوید.
(نور/27)
*
فَإِن لَّمْ تَجِدُوا فِيهَا أَحَدًا فَلَا تَدْخُلُوهَا حَتَّىٰ يُؤْذَنَ لَكُمْ ۖ وَإِن قِيلَ لَكُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا ۖ هُوَ أَزْكَىٰ لَكُمْ ۚ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ
و اگر کسى را در آن نیافتید، وارد آن نشوید تا به شما اجازه داده شود. و اگر گفته شود: «بازگردید!» بازگردید. این براى شما پاکیزه تر است. و خداوند به آنچه انجام
مى دهید دانا است.
(نور/28)
*
لَّيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَدْخُلُوا بُيُوتًا غَيْرَ مَسْكُونَةٍ فِيهَا مَتَاعٌ لَّكُمْ ۚ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَكْتُمُونَ
(ولى) هیچ گناهى بر شما نیست که وارد خانه هاى غیر مسکونى بشوید که در آن متاعى متعلّق به شما وجود دارد. و خدا آنچه را
آشکار مى کنید و آنچه را پنهان مى دارید، مى داند.
(نور/29)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه نور آیه ۲۶ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ ۲ ـ آیا این یک حکم ت
📝تفسیر سوره مبارکه نور آیات ۲۷ الی ۲۹
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
⛔️ بدون اذن به خانه مردم وارد نشوید
در این آیات، بخشى از آداب معاشرت و دستورهاى اجتماعى اسلام که ارتباط نزدیکى با مسائل مربوط به حفظ عفت عمومى دارد، بیان شده است، و آن طرز ورود به خانه هاى مردم، و چگونگى اجازه ورود گرفتن است.
نخست، مى گوید: اى کسانى که ایمان آورده اید! در خانه هائى که غیر از خانه شما است داخل نشوید، تا این که اجازه بگیرید و بر اهل آن خانه سلام کنید (و به این ترتیب تصمیم ورود خود را قبلاً به اطلاع آنها برسانید و موافقت آنها را جلب نمائید) (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتاً غَیْرَ بُیُوتِکُمْ حَتّى تَسْتَأْنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلى أَهْلِها).
این براى شما بهتر است، شاید متذکر شوید (ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ).
جالب این که: در اینجا جمله تَسْتَأْنِسُوا به کار رفته است نه تَسْتَأْذِنُوا زیرا جمله دوم، فقط اجازه گرفتن را بیان مى کند، در حالى که جمله اول که از ماده انس گرفته شده، اجازه اى توأم با محبت، لطف، آشنائى و صداقت را مى رساند، و نشان مى دهد: حتى اجازه گرفتن باید کاملاً مؤدبانه، دوستانه و خالى از هر گونه خشونت باشد.
بنابراین، هر گاه این جمله را بشکافیم، بسیارى از آداب مربوط به این بحث در آن خلاصه شده است، مفهومش این است: فریاد نکشید، در را محکم نکوبید با عبارات خشک و زننده اجازه نگیرید، و به هنگامى که اجازه داده شد، بدون سلام وارد نشوید، سلامى که نشانه صلح و صفا و پیام آور محبت و دوستى است.
قابل توجه این که: این حکم را که جنبه انسانى و عاطفى آن روشن است با دو جمله ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ و لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ همراه مى کند، که خود دلیلى بر آن است که این گونه احکام، ریشه در اعماق عواطف، عقل و شعور انسانى دارد که اگر انسان کمى در آن بیندیشد، متذکر خواهد شد که خیر و صلاح او در آن است.
* * *
در آیه بعد، با جمله دیگرى این دستور، تکمیل مى شود: اگر در آن خانه کسى را نیافتید وارد آن نشوید تا به شما اجازه داده شود (فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فِیها أَحَداً فَلا تَدْخُلُوها حَتّى یُؤْذَنَ لَکُمْ).
ممکن است منظور از این تعبیر، آن باشد که: گاه در آن خانه کسانى هستند ولى کسى که به شما اذن دهد، و صاحب اختیار و صاحب البیت باشد، حضور ندارد، در این صورت شما حق ورود نخواهید داشت.
و یا این که: اصلاً کسى در خانه نیست، اما ممکن است صاحب خانه در منزل همسایگان و یا نزدیک آن محل باشد، و به هنگامى که صداى در زدن و یا صداى شما را بشنود بیاید و اذن ورود دهد، در این موقع حق ورود دارید، به هر حال آنچه مطرح است این است که: بدون اذن داخل نشوید.
آن گاه اضافه مى کند: و اگر به شما گفته شود: بازگردید، این سخن را پذیرا شوید و بازگردید، که براى شما بهتر و پاکیزه تر است (وَ إِنْ قِیلَ لَکُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْکى لَکُمْ).
اشاره به این که: هرگز جواب رد، شما را ناراحت نکند، چه بسا صاحب خانه در حالتى است که از دیدن شما در آن حالت ناراحت مى شود، و یا وضع او و خانه اش آماده پذیرش مهمان، نیست!.
و از آنجا که به هنگام شنیدن جواب منفى، گاهى حس کنجکاوى بعضى تحریک مى شود، و به این فکر این مى افتند از درز در، یا از طریق گوش فرا دادن و استراق سمع، مطالبى از اسرار درون خانه را کشف کنند، در ذیل همین آیه مى فرماید: خدا به آنچه انجام مى دهید آگاه است (وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ).
* * *
و از آنجا که هر حکم، استثنائى دارد که رفع ضرورت ها و مشکلات از طریق آن استثناء به صورت معقول انجام مى شود، در آخرین آیه مورد بحث، مى فرماید: گناهى بر شما نیست که وارد خانه هاى غیر مسکونى بشوید که در آنجا متاعى متعلق به شما وجود دارد (لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَدْخُلُوا بُیُوتاً غَیْرَ مَسْکُونَة فِیها مَتاعٌ لَکُمْ).
و در پایان اضافه مى نماید: و خدا آنچه را آشکار مى کنید و پنهان مى دارید مى داند (وَ اللّهُ یَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما تَکْتُمُونَ).
شاید اشاره به این است که گاه، بعضى از افراد از این استثناء سوء استفاده کرده و به بهانه این حکم، وارد خانه هاى غیر مسکونى مى شوند، تا کشف اسرارى کنند، و یا در خانه هاى مسکونى به این بهانه که نمى دانستیم مسکونى است، وارد شوند، اما خدا از همه این امور آگاه است و سوء استفاده کنندگان را به خوبى مى شناسد.
* * *
↩️ ادامه داد...
@Nahjolbalaghe2
🎙 تفسیر صوتی آیات ۲۷ الی ۳۰ سوره مبارکه نور
📝 مفسّر : حجتالاسلاموالمسلمین قرائتی