فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#موعظه
💚 امام زمان عجل الله را بخاطر خودش بخواهیم
🎙استاد عالی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: ششصد و پنجاه و شش 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ 3- " ﺍﺑﻦ ﻋﺴﺎﻛﺮ "
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: ششصد و پنجاه و هفت
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ 6- ﻃﺒﺮﺍﻧﻲ ﺩﺭ " ﺍﻟﺎﻭﺳﻂ " ﺍﺯ " ﺍﺑﻲ ﻫﺮﻳﺮﻩ ﺭ ﺩﺭ ﺣﺪﻳﺜﻲ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺧﺪﺍ (ﺹ) ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻱ ﻋﻠﻲ ﮔﻮﺋﻲ ﻣﻦ ﺑﻴﻨﻤﺖ ﻛﻪ ﺑﺮ (ﻛﻨﺎﺭ) ﺣﻮﺽ ﻣﻦ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ ﺍﻱ ﻭ ﻣﺮﺩﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﻲﺭﺍﻧﻲ ﻭ ﺁﻧﺠﺎ ﺻﺮﺍﺣﻲ ﻫﺎﺋﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﻮﻥ ﺳﺘﺎﺭﮔﺎﻥ ﺁﺳﻤﺎﻥ (ﻣﻲ - ﺩﺭﺧﺸﺪ) ﻭ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﻭ ﺣﺴﻦ ﻭ ﺣﺴﻴﻦ ﻭ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻭ ﻋﻘﻴﻞ ﻭ ﺟﻌﻔﺮ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻧﻪ ﺑﺮ ﺳﺮﻳﺮﻱ ﺭﻭ ﺑﺮﻭﻱ ﻫﻢ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﻳﻢ. ﺗﻮ ﺑﺎ ﻣﻨﻲ ﻭ ﺷﻴﻌﻪ ﺍﺕ ﺑﻬﺸﺘﻲ ﺍﺳﺖ. (ﻣﺠﻤﻊ ﺍﻟﺰﻭﺍﺋﺪ 9 ﺻﻔﺤﻪ 173) 7- ﺍﺯ ﺟﺎﺑﺮ ﺑﻦ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ (ﺹ) ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻱ ﻋﻠﻲ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺁﻧﻜﻪ ﺟﺎﻧﻢ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺍﻭﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺭﺳﺘﺎﺧﻴﺰ ﻣﺪﺍﻓﻊ ﺣﻮﺽ ﻣﻨﻲ ﻭ ﺑﺎ ﻋﺼﺎﻱ ﺧﻮﺩ [ ﺻﻔﺤﻪ 209] ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﻲﺭﺍﻧﻲ، ﺁﻥ ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﺷﺘﺮ ﺑﻴﮕﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﻣﻲﺭﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﮔﻮﺋﻲ ﻣﻘﺎﻡ ﺗﺮﺍ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﺣﻮﺽ ﻣﻲﺑﻴﻨﻢ (ﻣﻨﺎﻗﺐ ﺧﻄﻴﺐ ﺹ65) 8- " ﺣﺎﻛﻢ " ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 138 - ﺝ 3 " ﺍﻟﻤﺴﺘﺪﺭﻙ " ﺑﺎﺳﻨﺎﺩ
ﻣﺼﺤﺢ ﺧﻮﺩ ﺍﺯ " ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻃﻠﺤﻪ " ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﻣﺎ ﺣﺞ ﻣﻲﮔﺰﺍﺭﺩﻳﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺍﺯ ﻛﻨﺎﺭ ﺣﺴﻦ ﺑﻦ ﻋﻠﻲ ﮔﺬﺷﺘﻴﻢ ﻭ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺑﻦ ﺟﺪﻳﺢ - ﺟﺪﻳﺢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﺼﻐﻴﺮ ﺑﺨﻮﺍﻧﻴﺪ - ﻫﻢ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺑﻮﺩ. ﺑﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﺣﺴﻦ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺑﻦ ﺟﺪﻳﺢ ﻛﻪ ﻋﻠﻲ (ﻉ) ﺭﺍ ﻟﻌﻦ ﻣﻲﻛﻦ!! ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﻴﺎﻭﺭﻳﺪﺵ. ﭼﻮﻥ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪﺵ، ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺗﻮ ﻋﻠﻲ ﺭﺍ ﻧﺎﺳﺰﺍ ﻣﻲﮔﻮﺋﻲ؟ ﮔﻔﺖ ﻧﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﺨﺪﺍ ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻣﻠﺎﻗﺎﺕ ﻛﻨﻲ، - ﻭ ﻧﻤﻲ ﭘﻨﺪﺍﺭﻡ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﺳﺘﺎﺧﻴﺰ ﺑﻪ ﺩﻳﺪﺍﺭﺵ ﺑﺮﺳﻲ - ﻣﻲﺑﻴﻨﻴﺶ ﻛﻪ ﺑﺮ ﻛﻨﺎﺭ ﺣﻮﺽ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﺭﺍﻳﺎﺕ ﻣﻨﺎﻓﻘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻋﺼﺎﻱ ﻋﻮﺳﺠﻴﺶ ﻛﻪ ﺑﺪﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ، ﻣﻲﺭﺍﻧﺪ ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﺭﺍ ﺁﻥ ﺻﺎﺩﻕ ﻣﺼﺪﻭﻕ (ﻣﺤﻤﺪ ﺹ) ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻦ ﺑﺎﺯ ﮔﻮ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﺩﺭﻭﻍ ﭘﺮﺩﺍﺯ ﺯﻳﺎﻧﻜﺎﺭ ﺍﺳﺖ. ﻃﺒﺮﺍﻧﻲ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺍﻭﺳﺖ ﻛﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﺣﺴﻦ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﻲﻳﺎﺑﻲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻭ ﻣﺼﻤﻢ، ﻧﺎﺳﭙﺎﺳﺎﻥ ﻭ ﺩﻭﺭﻭﻳﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺣﻮﺽ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ (ﺹ) ﻣﻲﺭﺍﻧﺪ (ﺍﻳﻦ) ﮔﻔﺘﺎﺭ ﺻﺎﺩﻕ ﻣﺼﺪﻕ ﻣﺤﻤﺪ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﺍﻳﻦ ﺷﻌﺮ ﻋﺒﺪﻱ: ﻭ ﺍﻟﻴﻚ ﺍﻟﺠﻮﺍﺯ ﺗﺪﺧﻞ ﻣﻦ ﺷﺌﺖ ﺟﻨﺎﻧﺎ ﻭ ﻣﻦ ﺗﺸﺎﺀ ﺟﺤﻴﻤﺎ ﺍﺷﺎﺭﺕ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ
ﻣﺎ ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﺁﻭﺭﻱ ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺑﺴﻨﺪﻩ ﻣﻲﻛﻨﻴﻢ: 1- " ﺣﺎﻓﻆ ﺍﺑﻦ ﺳﻤﺎﻥ " ﺩﺭ " ﺍﻟﻤﻮﺍﻓﻘﻪ " ﺍﺯ ﻗﻮﻝ ﻗﻴﺲ ﺑﻦ ﺣﺎﺯﻡ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﺍﺑﻮ ﺑﻜﺮ ﺻﺪﻳﻖ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ ﺭﺍ ﺩﻳﺪ ﻭ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﺍﻭ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺯﺩ ﻋﻠﻲ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﭼﺮﺍ ﺧﻨﺪﻳﺪﻱ؟ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ (ﺹ) ﺷﻨﻴﺪﻡ ﻛﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ ﻫﻴﭻ ﻛﺴﻲ ﺍﺯ ﺻﺮﺍﻁ ﻧﻤﻲ ﮔﺬﺭﺩ ﻣﮕﺮ ﺁﻧﻜﻪ ﻋﻠﻲ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﻋﺒﻮﺭ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺩﺭ " ﺍﻟﺮﻳﺎﺽ ﺍﻟﻨﻀﺮﻩ " 2 ﺹ 177 ﻭ 244 ﻭ ﺩﺭ " ﺍﻟﺼﻮﺍﻋﻖ " ﺹ 75 ﻭ " ﺍﺳﻌﺎﻑ ﺍﻟﺮﺍﻏﺒﻴﻦ " ﺻﻔﺤﻪ 161، ﻳﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🔈 #تعالیِ_تکلیف_مداری 🎙 استاد امینی خواه * از جانب ربّتان برای شما بصائری آمده؛ بصائر چیست؟! [04:
55058176_824025827.mp3
22.15M
🎙 استاد امینی خواه
🔊#از_وهم_تا_وحی
🔰 جلسه اول _بخش اول
* مانایی حق و میرایی باطل در فرهنگ قرآنی [12:59]
* ادراک ما از موقعیت بالا و پایین؛ نسبیتی ذهنیست یا حقیقتی عینی؟ [16:15]
* مرز ماده و معنا از کثرت بدن است تا وحدت جان [19:20]
* عالم حق محض است بی هیچ کم و کاست اما باطل نتیجه مقایسه است در کثرات [25:58]
* نقص، زاییده نگاههای نادرست و نسبتهای ساختگی ماست. چنانکه سنگ در سنگ بودن حق است و در معبود بودن باطل [32:03]
* تساوی زن و مرد؛ در نسبتشان با خداست نه در کارکردهایشان [35:19]
* فساد و خرابی جامعه؛ نتیجهی مخدوش شدن نسبت حق و باطل است و انسداد مسیر حق [39:09]
* اسلام؛ اولین مکتب حامی مالکیت زن. ریحانهی خدا قهرمان نیست، اما مالک است [43:11]
* مرجعیت علمی حضرت زهرا سلاماللهعلیها؛ الگویی بدون تداخل نقشها [44:42]
* از قیام اقتصادی تا فساد اجتماعی؛ محصول درهم ریختگی نقشها و تفسیرنادرست نسبتهاست [49:21]
*همه چیز در عالم ظرف ظهور خداوند است، اما حجاب در ادراک ماست [51:16]
⏰مدت زمان : ۵٣:٣۶
#فاطمه_زهرا_سلاماللهعلیها
#فرهنگ_قرآنی
#حق_باطل
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
جمعى از مفسران، براى دومین آیه مورد بحث، شأن نزولى نقل کرده اند که: پیوند آن را با آیات گذشته روشن م
📝تفسیر سوره مبارکه نور آیات ۲۱ الی ۲۵
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
↩️ و بار دیگر به مسأله قذف و متهم ساختن زنان پاکدامن با ایمان، به اتهام ناموسى بازگشته، و به طور مؤکد و قاطع مى گوید: کسانى که زنان پاکدامن و بى خبر از هر گونه آلودگى و مؤمن را، به نسبت هاى ناروا متهم مى سازند در دنیا و آخرت از رحمت الهى دورند و عذاب عظیمى در انتظار آنها است (إِنَّ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُؤْمِناتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیا وَ الآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ).
در واقع، سه صفت براى این زنان ذکر شده، که هر کدام دلیلى است بر اهمیت ظلمى که بر آنها از طریق تهمت، وارد مى گردد:
مُحَصَّنات: زنان پاکدامن ، غافِلات: دور از هر گونه آلودگى و مُؤْمِنات: زنان با ایمان و به این ترتیب، نشان مى دهد: تا چه حدّ نسبت ناروا دادن به این افراد، ظالمانه، ناجوانمردانه و درخور عذاب عظیم است.(۴)
تعبیر به غافِلات تعبیر جالبى است که نهایت پاکى آنها را از هر گونه انحراف و بى عفتى مشخص مى کند، یعنى آنها نسبت به آلودگى هاى جنسى آن قدر بى اعتنا هستند که گوئى اصلاً از آن خبر ندارند; زیرا موضع انسان در برابر گناه، گاه به صورتى در مى آید که: اصلاً تصور گناه از فکر و مغز او بیرون مى رود، گوئى اصلاً چنین عملى در خارج وجود ندارد، و این مرحله عالى تقوا است.
این احتمال، نیز وجود دارد که: منظور از غافِلات ، زنانى باشد که از نسبت هاى ناروائى که به آنها داده شده، بى اطلاعند، و به همین دلیل، از خود دفاع نمى کنند، و در نتیجه آیه مورد بحث، مطلب تازه اى در مورد این گونه اتهامات مطرح مى کند; چرا که در آیات گذشته، سخن از تهمت زنندگانى بود که شناخته مى شدند و مورد مجازات قرار مى گرفتند، اما در اینجا سخن از شایعه سازانى است که خود را از مجازات و حدّ شرعى پنهان داشته اند، قرآن مى گوید: اینها تصور نکنند: با این عمل، مى توانند خود را براى همیشه از کیفر الهى دور دارند، خدا آنها را در این دنیا از رحمت خویش دور مى کند و در آخرت عذابى عظیم دارند.
گر چه آیه فوق، بعد از داستان افک قرار گرفته، و به نظر مى رسد: نزول آن بى ارتباط با این ماجرا نبوده، ولى مانند تمام آیاتى که در موارد خاصى نازل مى شود، و مفهوم آن کلى است اختصاص به مورد معینى ندارد.
عجب این که: بعضى از مفسران مانند فخر رازى در تفسیر کبیر و بعضى دیگر اصرار دارند: مفهوم این آیه را محدود به تهمت زدن به زنان پیامبر(صلى الله علیه وآله) بدانند، و این گناه را در سر حدّ کفر قرار دهند، و کلمه لعن را که در آیه وارد شده دلیل بر آن بشمرند.
در حالى که تهمت زدن هر چند گناه بسیار بزرگى است، و اگر در مورد همسران پیامبر(صلى الله علیه وآله) باشد، گناه بزرگ تر و عظیم ترى محسوب مى شود، ولى به تنهائى موجب کفر نیست، و لذا پیامبر(صلى الله علیه وآله) در داستان افک با این گونه افراد معامله مرتد ننمود، بلکه در آیات بعد از آن که شرح آن را خواندیم، توصیه به عدم خشونت بیش از حدّ در مورد آنان فرمود، که با کفر سازگار نیست.
و اما لعن دورى از رحمت خدا است که در مورد کافر و مرتکبین گناهان کبیره، صادق است، لذا در همین آیاتى که درباره حدّ قذف گذشت (در احکام مربوط به لعان) دو بار کلمه لعن در مورد دروغگویان به کار رفته است.
در روایات اسلامى نیز کراراً کلمه لعن درباره بعضى از مرتکبین گناهان کبیره به کار رفته است، حدیث: لَعَنَ اللّهُ فِى الخَمْرِ عَشْرُ طَوائِفَ...: خدا ده گروه را در مورد شراب لعنت کرده... معروف است.
* * *
✍ پی نوشت:
۴ ـ المیزان ، جلد ۱۵، صفحه ۱۲۲، ذیل آیات مورد بحث.
۵ ـ یس، آیه ۶۵.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۴۲۹ 🔶 بخاطر ترک انفاق 🔸 بزرگترين حسرت: ↩️ "همين مضمون با تعبير گوياى ديگرى در
📝 شرح و تفسیر حکمت ۴۳۰
🔺 زیانکار ترین مردم
🔸 زيانكارترين انسانها:
امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه كسى را كه از همه بيشتر در معامله زندگى دنيا گرفتار خسران مى شود و سعى و تلاش او به جايى نمى رسد معرفى كرده، مى فرمايد: «زيانكارترين مردم در دادوستد و نااميدترين آن ها در تلاش و سعى، كسى است كه بدن خود را براى رسيدن به آرزوهاى درازش فرسوده كرده ولى مقدرات، او را براى رسيدن به خواسته هايش يارى ننموده است; با حسرت از دنيا بيرون رفته و با گناهانش در سراى آخرت گام نهاده است»; (إِنَّ أَخْسَرَ النَّاسِ صَفْقَةً وَ أَخْيَبَهُمْ سَعْياً رَجُلٌ أَخْلَقَ بَدَنَهُ فِي طَلَبِ مَالِهِ[1]، وَ لَمْ تُسَاعِدْهُ الْمَقَادِيرُ عَلَى إِرَادَتِهِ، فَخَرَجَ مِنَ الدُّنْيَا بِحَسْرَتِهِ، وَ قَدِمَ عَلَى الاْخِرَةِ بِتَبِعَتِهِ).
«صفقة» در اصل به معناى زدن دست به دست به هنگام معامله است (خريدار و فروشنده به عنوان انجام معامله دستشان را به دست يكديگر مى زنند) و تصفيق به معناى كف زدن نيز آمده است و سپس اين واژه به معناى معامله و دادوستد استعمال مى شود.
«اخلق» از ماده «خلوق» به معناى كهنگى است.
«تبعة» به معناى پيامدهاى نامطلوب است.
حاصل كلام امام(عليه السلام) اين است كه گروهى از انسان ها را به معامله گرانى تشبيه مى كند كه در اين دنيا تمام نيروهاى خود را براى رسيدن به آمال و آرزوها به كار مى گيرند و در عين حال، مقدرات به آن ها اجازه رسيدن به مقصود را نمى دهد و هنگامى كه از دنيا خارج مى شوند چيزى نيندوخته اند در حالى كه تمام نيروهاى خود را از دست داده اند و با دست خالى و كوشش هاى بيهوده وارد عرصه محشر مى شوند; كفه حسنات آن ها بسيار سبك و كفه سيئاتشان سنگين است. چراكه براى رسيدن به آمال و آرزوها علاوه بر هدر دادن نيروهاى خدادادى، سيئاتى در نامه اعمال خود ثبت كرده و بار سنگينى بر دوش خود نهاده اند.
اگر تنها نيروهاى خود را از دست داده بودند و گناهى مرتكب نمى شدند حسرت آن ها كمتر بود اما شديدترين حسرت ها به فرموده امام(عليه السلام) حسرت گروهى است كه زبان حالشان اين است:
سرمايه ز كف رفت و تجارت ننموديم *** جز حسرت و اندوه متاعى نخريديم
قرآن مجيد نيز به اين حقيقت اشارات گويايى دارد ازجمله در آيه 167 سوره بقره مى خوانيم: «(كَذَلِكَ يُرِيهِمُ اللهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَات عَلَيْهِمْ وَمَا هُمْ بِخَارِجِينَ مِنَ النَّارِ); خداوند اين گونه است كه اعمال آن ها را به صورت مايه حسرت به آنان نشان مى دهد; و هرگز از آتش (دوزخ) خارج نخواهند شد!».
در سوره والعصر نيز تصريح شده كه همه انسان ها در خسران و زيان اند جز گروهى كه برنامه مشتمل بر چهار ماده دارند: ايمان، عمل صالح، دعوت به سوى حق و دعوت به استقامت (در برابر عوامل گناه، مشكلات اطاعت و مصائب): (وَالْعَصْرِ * إِنَّ الاِْنسَانَ لَفِى خُسْر * إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ).
در غررالحكم نيز همين معنا به صورت فشرده ترى از امام اميرمؤمنان(عليه السلام) نقل شده است: «أخْسَرُ النّاسِ مَن رَضِى بالدُّنْيا عِوَضاً عن الآخِرَةِ; زيان كارترين مردم كسى است كه دنيا را به جاى آخرت بپذيرد. (و براى رسيدن به آن هيچ قيد و شرطى قائل نباشد)».[2]
✍پی نوشت:
[1]. در بسيارى از نسخ به جاى «ماله»، «آماله» آمده است كه تعبير صحيح ترى به نظر مى رسد زيرا دنياپرستان تمام تلاش خود را تنها براى رسيدن به مال نمى كنند بلكه براى رسيدن به مقام يا بهره مند شدن از عيشونوش و شهوترانى نيز تلاش فراوان دارند.
[2]. غررالحكم، ح 2472.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
☀️ امام علی (ع) :
❓ آیا می پنداری که جسم کوچکی هستی، در حالیکه در درون تو جهان بزرگی نهفته است.
🔷 اَتَزَعُمَ أنَکَ جِرمٌ صَغیر و فیکَ أنطَوَی العالم الأکبَر .
📚 تفسیر القرآن الکریم ج 4 . ص 390 و 391. روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه مرحوم مجلسی (ره) . ج۲، ص 81
@Nahjolbalaghe2