eitaa logo
نهج البلاغه
383 دنبال‌کننده
183 عکس
216 ویدیو
27 فایل
گام دوم انقلاب...سبک درست نگرش به زندگی انسان در بیان امام امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهما السلام. ارتباط با ما @mohsenehabibi ابراهیم لشنی زند
مشاهده در ایتا
دانلود
پای درس نهج‌البلاغه، نامه ۳۱ قسمت نود و چهارم موضوع: جهل انسان به حقیقت معاد «...فَإِنْ أَشْکَلَ عَلَیْکَ شَیْءٌ مِنْ ذَلِکَ فَاحْمِلْهُ عَلَی جَهَالَتِکَ...» ... بنابراین اگر چیزی از آن گفتار من بر تو مشکل شد پس آن را بر نادانی خودت حمل کن... توضیح کوتاه: این عبارت را هم می‌شود به عبارت قبل برگردانیم و هم به معنای قبل می توانیم آن را برگردانیم، یعنی الف. اگر چیزی از گفتار قبل من بر تو مشکل شد پس آن را به عهده ی نادانی خودت بگذار، ب. اگر حقیقت ادراک معاد بر تو مشکل است پسان را به عهده ی نادانی خودت حمل کن. حضرت کلمه ی «حمل» را استخدام می‌کند به دلیل اینکه انسان دارای «حب نفس» است و خودش را دوست دارد. انسان سخت است که بر نادانی خودش اعتراف کند بنابراین حضرت، متناسب با سختی اقرار به نادانی از کلمه ی حمل استفاده می‌کنند که نوعی از فشار و سختی در ضمن آن نهفته است. حمل نوعی عمل است که انسان در ضمن آن مشقت و سختی احساس می‌کند و برای او سخت است که اعتراف کند که نفهمیده است. ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━
پای درس نهج‌البلاغه، نامه ۳۱ قسمت نود و پنجم موضوع: جهل انسان به بسیاری از مسائل «...فَإِنَّکَ أَوَّلُ مَا خُلِقْتَ بِهِ جَاهِلاً ثُمَّ عُلِّمْتَ، وَ مَا أَکْثَرَ مَا تَجْهَلُ مِنَ الْأَمْرِ، و یَتَحَیَّرُ فِیهِ رَأْیُکَ، وَ یَضِلُّ فِیهِ بَصَرُکَ ثُمَّ تُبْصِرُهُ بَعْدَ ذَلِکَ...» ...پس بی تردید تو، اول مرحله ای که به واسطه ی آن آفریده شدی، (آفریده شدی) در حالی که نادان بودی سپس دانا شدی و چه بسیار چیزهایی که تو نسبت به آن نادان هستی و در آن اندیشه ی تو سرگردان است و چشم تو در آن گمراه است سپس بعد از آن (نادانی و سرگردانی و گمراهی)، آن را می‌بینی... توضیح کوتاه: این جملات در مقام تعلیل و بیان علت برای کلام قبل است. حضرت می فرماید: اگر گفتار من در این وصیت بر تو مشکل شد آن را حمل بر نادانی خودت کن به دلیل اینکه اول، خلقت خداوند را نگاه کن از شکم مادرانتان خارج شدید در حالی که هیچی نمی‌فهمیدید «وَ اللَّهُ أَخْرَجَکُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَیْئًا»؛ و خداوند شما را از شکم مادرهایتان خارج فرمود در حالی که هیچ چیزی نمی‌فهمیدید (سوره نحل، آیه ۷۸) حتی اگر خودتان را در ایام کودکی خیس می‌کردید . مادر شما را تمییز می‌کرد احساس ناراحتی و خجالت نمی‌کردید و به یاد بیاور آن همه جهالت و نادانی که در کودکی داشتید. اولین مرحله ی آفرینش تو اینگونه بود که تو نسبت به آن جاهل بودی، بعد آرام آرام یاد گرفتی و آن فطرت اولیه آرام آرام ظهور و بروز پیدا کرد. برخی از موضوعات را با فطرت فهمیدی و برخی دیگر را به سبب استاد آموختی. به همه چیز در اطراف خودت نگاه کن بلکه به خودت نگاه کن ببین همه چیز برای تو ناشناخته است به چشم و به گوش و دیگر اعضای خود نگاه کن چه بسیار به آن‌ها جاهل هستی (نهج‌البلاغه، حکمت ۸) و چه بسیار اندیشه ی تو نسبت به اشیاء سرگردان و متحیر است. چقدر چشم تو در بسیاری از چیزها گمراه است و با چشمت در هر چه با دقت نگاه می‌کنی نمی‌فهمی بعد از آن آرام آرام چشمت بینا می‌شود و برخی از امور را یاد می‌گیری. ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━
پای درس نهج‌البلاغه، نامه ۳۱ قسمت نود و ششم موضوع: تنها پناه «...فَاعْتَصِمْ بِالَّذِی خَلَقَکَ وَ رَزَقَکَ وَ سَوَّاکَ، وَ لْیَکُنْ لَهُ تَعَبُّدُکَ، وَ إِلَیْهِ رَغْبَتُکَ، وَ مِنْهُ شَفَقَتُکَ...» ...چنگ بزن (و پناه ببر) به کسی که تو را آفرید و تو را روزی داد و اندام تو را در جای خودش قرار داد و باید خدا پرستی تو برای او باشد و اشتیاق تو به سوی او باشد و ترس تو از او باشد... توضیح کوتاه: خداوند کسی است که تو را آفرید و به تو دست و پا و چشم و گوش و ... عطا فرمود و هر عضوی از اعضاء را که به تو داد در جای خودش قرار داد و همچنین به تو روزی عطا کرد پس در چنین صورتی باید پرستش تو تنها برای او باشد و اشتیاق تو به سمت او باشد و ترس تو از او باشد و نه کسی دیگر. ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━
توضیح بیشتر: تمام نظام آفرینش در منطق قرآن و روایات به عنوان کلمات الله خوانده شده‌اند. هر موجودی کلمه‌ای از کلمات خدا است و هر موجودی به اندازه ی توان و ظرفیت خودش متکلم عن الله است و از جانب خدای متعال در حال سخنگویی است. البته سخن گفتن و کلام در روایات به معنای الفاظ نیست. خداوند فرمود: «أَفَلَا یَنظُرُونَ إِلَی الْإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ»؛ آیا به شتر نمی نگرند که چگونه آفریده شده است؟! (سوره غاشیه، آیه ۱۷) و بعد فرمود: «وَ إِلَی السَّمَاءِ کَیْفَ رُفِعَتْ»؛ پس آیا به آسمان نمی‌نگرند که چگونه بالا برده شده است!؟ و بعد هم فرمود: «وَ إِلَی الْجِبَالِ کَیْفَ نُصِبَتْ»؛ و آیا به کوه‌ها نگرند که چگونه صب شده‌اند!؟ و باز فرمود: «وَ إِلَی الْأَرْضِ کَیْفَ سُطِحَتْ»؛ و آیا به زمین نمی‌نگرند که چگونه هموار گشته است!؟ هر موجودی به اندازه ظرفیت خودش از خداوند خبر می‌دهد (و انباء عن الله دارد) بنابراین فرمود: شما به شتر و به کوه و به زمین و آسمان نگاه کنید خدا را خواهید یافت. در منطق وحی به این، «کلام» می‌گویند. کلام یعنی پرده برداشتن از حقایق. هر موجودی به اندازه ظرفیت خودش می‌تواند از حقیقت خدای متعال و از حقیقت بوبیت خداوند و رازقیت خداوند پرده برداری کند، لکن هیچ موجودی تشریعاً و تکویناً به اندازه ی ظرفیت نبی اکرم صلی الله علیه و آله توان آشکار کردن و ظاهر کردن و انباء عن الله را نداشته و نخواهد داشت. پس پیامبر عظیم الشأن صلی الله علیه و آله اسم اعظم هستند و اسم اعظم یعنی بزرگترین نشانه ی خدا و آیة الله العظمی. به دلیل اتحاد نوری این آیة الله العظمی اطلاق به امام علی علیه السلام شده است و به دلیل علقه ی بین علماء و اهل بیت علیهم السلام به علماء هم اطلاق می‌شود لکن این اطلاق، اطلاق مجازی است. امام صادق علیه‌السلام وقتی خواستند امام علی علیه السلام را زیارت کنند عباراتی فرمودند که در بین آن عبارات شریف آمده است که «السَّلَامُ عَلَیْكَ یَا آیَةَ اللَّهِ الْعُظْمَی» (بحارالانوار، ج ۹۷، ص ۳۹۴). این عبارت اصالتش برای پیامبر عظیم الشأن صلی الله علیه و آله است و بالوراثه و بالالحاق برای اهل بیت علیهم السلام است. بقیه هم به دلیل همان علقه‌ای که موجود است «الْفُقَهَاءُ أُمَنَاءُ الرُّسُلِ» (بحارالانوار، ج ۲، ص ۳۶). به درختان نگاه کنید به اندازه ی توان خداوند را نشان داده‌اند و شما خداوند را خواهید یافت. به این سیر، سیر آفاقی می‌گویند که در قرآن هم به آن اشاره شده است یعنی به افق ها و به طبیعت و به نظام آفرینش نگاه کنید. شما در هر موجودی به عنوان اینکه این موجود، کلمه ی خدا است با شما سخن می‌گوید و خداوند را به اندازه ظرفیت خودش به شما نشان می‌دهد. در اینجا که حضرت امیرالمومنین علیه السلام می‌فرماید: هیچ موجودی به اندازه نبی اکرم صلی الله علیه و آله انباء عن الله نداشت یعنی تشریعاً و تکویناً موجودی آفریده نشده است که بتواند مثل پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خداوند را ظاهر کند. در اینجا منظور جسم پیامبر عظیم الشأن نیست. جسم پیامبر هم مثل جسم ما به ظاهر یک موجودی با یک وزن خاص و با یک قد خاص (طول و عرض خاص) است گرچه طبق روایات جسم اهل بیت علیهم السلام با جسم ما کاملاً متفاوت است و لکن در ظاهر وقتی شما مواجه می‌شوید پیامبر را به ظاهر مثل خودتان می‌بینید «إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ» (سوره کهف، آیه ۱۱۰) بنابراین در روایت است که ارواح مؤمنین از جسم پیامبر صلی الله علیه و آله آفریده شده‌اند. پس این جسم، جسم خاصی است. تمام اسماء و صفات خداوند وقتی می‌خواهند ظاهر بشوند این پیامبر عظیم‌الشأن صلی الله علیه و آله است که آن را در دنیا ظاهر می‌کند که امام خمینی رحمة الله علیه کتابی در این رابطه با این مطلب نوشته‌اند به نام مصباح الولایه. ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━
نکته: «انباء عن الله» مطلق آورده شده است و حضرت نفرمودند: «انباء عن دین الله». امام، معصوم است وکلام را نباید طوری استخدام کند که بعد به آن اشکال شود و یا ناقص فهمیده شود. اگر می‌فرمود: «عَن دین الله» شرعی می‌شد و اگر می‌فرمود: «عن احکام الله» تشریعی و تشریعیات می‌شد. یعنی هم در نظام تکوین (آفرینش) موجودی بزرگتر از پیامبر صلی الله علیه و آله نیست و هیچ موجودی به اندازه ی پیامبر خداوند را نشان نمی‌دهد و هم در عالم تشریع وقتی دقت می‌کنید می‌بینید کتاب ایشان کامل‌ترین کتاب است و احکام و دستورات ایشان کامل‌ترین احکام و کامل‌ترین دستورات است و این دستورات کامل، ظهور شخصیت کامل پیامبر عظیم‌الشأن صلی الله علیه و آله است. این انباء دو جهت پیدا می‌کند: ۱. انباء عن الله، ۲. انباء عن دین الله. در دو جهت هیچکس مانند پیامبر عظیم‌الشأن نبوده است. شما وقتی به روایات مراجعه می‌کنید مثلاً می‌بینید حضرت آدم علیه السلام ۲۵ حرف از حروف اسماءالله را داشته است یعنی جناب حضرت آدم علیه السلام می‌تواند از ۲۵ جنبه و جهت خداوند را به شما نشان دهد، بعد ادامه می‌دهد که پیامبر عظیم‌الشأن و خاندان ایشان علیهم السلام از ۷۲ حرف ۷۱ حرف را می‌دانند یعنی از ۷۱ جهت می‌توانند شما را به خدای متعال متصل کنند و خداوند را برای شما آشکار کنند مثل رزاقیت و خالقیت و ... که این مطلب خودش نیاز به بحث مفصل دارد که اسماء الله چه هستند و حروف نیستند و حقایق نورانی هستند و پیامبر عظیم الشأن متکفل تحقق اسماء الله در عالم تکوین است همانطوری که متکفل این امر است که دین خدا را به نحو اکمل در عالم ظاهر کند. ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━
پای درس نهج‌البلاغه، نامه ۳۱ قسمت نود و هشتم موضوع: پیش‌رو و پیشقدم «...فَارْضَ بِهِ رَائِداً، وَ إِلَی النَّجَاةِ قَائِداً...» ...پس به پیامبر راضی باش (که تو را) هدایت کنند و (راضی باش که تو را) به سوی نجات بکشاند... توضیح کوتاه: حالا که نبی اکرم صلی الله علیه و آله کامل‌ترین است پس تو به دنبال همان کسی برو که به نحو اکمل از خدای متعال خبر می‌دهد. در قدیم وقتی کاروانی می‌خواست منزلی پیدا کند به خاطر اینکه به درستی به مقصد برسند یک نفری را پیشاپیش می‌فرستادند تا سرکشی کند و از آب و گیاه خبر بدهد و به کسی که او را می‌فرستند برای دیده‌بانی و مشخص کردن منطقه سرسبز «رائد» می‌گویند، به بیان دیگر: آن‌که قبل از کاروان یا گروهی برای یافتن جا می‌رود تا کاروان در آنجا منزل کند «رائد» نامیده می‌شود. آن کسی که از آینده ی با سعادت خبر داده است همانا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می‌باشد. رائد کسی است که رفته، دیده و برگشته نه اینکه خبر از غیب بدهد. نبی اکرم صلی الله علیه و آله رفت و دید و خبر داد که این مسیر نهایتش جهنم است و این مسیر آخرش بهشت است و خودم آن را دیده‌ام. حضرت کلمه ی رائد را با دقت و لطافت تمام استخدام فرموده است. اما کلمه ی قائد از قید گرفته شده است. کسی که به سر شتران طنابی می‌بندد و آن‌ها را به جبر می‌کشاند و می‌برد قائد نامیده می‌شود. حضرت امیرالمؤمنین سلام الله علیه می‌فرماید: اگر می‌خواهی به نجات و به سعادت برسی به ریسمانی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به گردنت می‌اندازد راضی باش. در واقع همه ی دستورات و احکام شریعت ریسمان هستند که شما را به سمت نجات و سعادت می‌کشانند. ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━
پای درس نهج‌البلاغه ، نامه ۳۱ قسمت صدم موضوع: نهایت دقت حضرت ...وَ إِنَّکَ لَنْ تَبْلُغَ فِی النَّظَرِ لِنَفْسِکَ وَ إِنِ اجْتَهَدْتَ مَبْلَغَ نَظَرِی لَکَ... ...و بی تردید تو اگرچه تلاش بسیار کنی هرگز در دقت نظر برای خودت نمی‌رسی به آن جایی که دقت من برای تو رسیده است... توضیح کوتاه: حضرت می‌فرماید: هرچه تلاش کنید ای امت! نمی‌توانید به اندازه ی توان و دقت من، تلاش و خیرخواهی کنید. معنایش همان آیه ی قرآن است که خداوند متعال فرمود: حالا که قبول ندارید قرآن وحی است بروید مثل آن را بیاورید «وَ إِن کُنتُمْ فِی رَیْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَی عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَدَاءَکُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ»؛ و اگر درباره آنچه بر بنده خود نازل کرده ایم تردید دارید پس یک سوره همانند آن بیاورید. و گواهان خود را از غیر خدا فرا خوانید اگر راست می گویید! (سوره بقره، آیه ۲۳) «فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِّثْلِهِ مُفْتَرَیَاتٍ»؛ اگر راست می گویید، شما هم ده سوره ساختگی همانند این قرآن بیاورید (سوره هود، آیه ۱۳). همان گونه که قرآن تهدید می‌کند و می‌فرماید: اگر می‌توانید امکاناتتان را به کار گیرید مثل قرآن بیاورید، حضرت می‌فرماید: تمام تلاشتان را هم بکنید به آن جایی که دقت و نظر من ‌رسد، نمی‌رسید، یعنی چنین وصیتی را در جای دیگری پیدا نمی‌کنید و امکان ندارد که پیدا کنید. آن چنان که نامه ی ۵۳ را بسیار مخفی‌کاری کردند که آشکار نشود تا بعد خود سازمان ملل اعلام کرد که کامل‌ترین سند در چشم انداز موضوعات مدیریتی است. ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━
توجه: این خطاب، خطاب پدر و فرزند است، یعنی خطاب پدر امت به امت. درست نیست که بگوییم: این عبارت، خطاب به امام حسن مجتبی علیه السلام است، چون اگر بگوییم: حضرت امام حسن علیه السلام را مخاطب قرار داده است مقام ایشان را تنقیص کرده‌ایم. عبارت حضرت نشان می‌دهد که مخاطب معصوم نیست مانند عبارت قبل که حضرت فرمود: «وَ مَا أَکْثَرَ مَا تَجْهَلُ مِنَ الْأَمْرِ»؛ به تو چقدر نسبت به موضوعات جاهل هستی! آیا می‌شود این عبارات را به امام حسن مجتبی علیه السلام نسبت داد در حالی که امام معصوم در منطق شیعه عِلمُ الله است!؟ بنابراین آن روایت که نبی اکرم صلی الله علیه و آله فرمود را نباید فراموش کرد که «أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ» (بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۹۵) یک پدر فرزندانش را که تمام امت اسلامی هستند نصیحت می‌کند. ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━
پای درس نهج‌البلاغه، نامه ۳۱ قسمت صد و یکم موضوع: نیاز به امام، ضرورت وجود امام، مفسر حقیقی، توحید «...وَ اعْلَمْ یَا بُنَیَّ أَنَّهُ لَوْ کَانَ لِرَبِّکَ شَرِیکٌ لَأَتَتْکَ رُسُلُهُ...» ...و بدان ای پسرکم! بی تردید اگر برای پروردگارت شریکی بود هر آینه فرستادگانش را برای تو می‌فرستاد... توضیح کوتاه: این عبارت، بیان دیگر آیه ی شریفه ی «لَوْ کَانَ فِیهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا» است (سوره انبیاء، آیه ۲۲). کار امام همین است که باطن قرآن و حقیقت قرآن و تفسیر قرآن را مثل جاهای دیگر که مجمل بیان شده است بیان کند. گاهی در کوچک‌ترین مسائل هم قرآن همین کار را کرده است یعنی مسائلی آورده که مجمل هستند و این امام است که تنها می‌تواند معنای حقیقی آن را بیان کند مثل آیه ی «وَ الْمُطَلَّقَاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ»؛ زنان مطلّقه، باید تا سه مرتبه انتظار بکشند بعد ازدواج کنند (سوره بقره، آیه ۲۲۸) که در کلمه ی «قُرُوء» که جمع «قُرء» اختلاف کردند که آیا به معنای طهارت است یا به معنای عادت ماهیانه است در حالی که زمان سه تا طهارت از زمان سه عادت ماهیانه بیشتر است. در اینجا قرآن از کلمه ای استفاده می‌کنند که بفرمایند در کوچک‌ترین و پایین‌ترین مسائل هم به امام نیاز دارید و باید بروید امام به شما بگوید که «قُرء» به معنای طهارت است. بنابراین در کوچک‌ترین مسائل هم به امام نیازمندیم چه رسد مسائل عمیق توحیدی. ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━
توضیح بیشتر: ما در فهم مسائل دینی نیازمند به امام هستیم به خصوص کتاب خدا. امام حسین علیه السلام در روز عرفه در دعایی که در این روز دارند بعد از تلاوت آیه ی شریفه ی «لَوْ کَانَ فِیهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا» است (سوره انبیاء، آیه ۲۲) می فرماید: «تَفَطَّرَتا» یعنی اگر در آسمان و زمین معبود و مقصودی دیگر می‌بود تفطّر هم اتفاق می‌افتاد. کار امام تفسیر قرآن است. در مورد آیه ی شریفه ی «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا» (سوره مائده، آیه ۳) روایت شده که حضرت جبرئیل علیه السلام خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: «یَا مُحَمَّدُ إِنَّ اللَّهَ یُقْرِئُكَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ لَكَ قُلْ لِأُمَّتِكَ الْیَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِینَكُمْ بِوَلَایَةِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ...»؛ ای محمد! به تو سلام می‌فرستد و به تو می‌فرماید: به امتت بگو: امروز برای شما دینتان را به واسطه ی ولایت علی ابن ابی طالب کامل کردم... (بحارالانوار، ج ۳۷، ص ۱۳۸)، یعنی دین با امامت کامل می‌شود. بدون امامت قرآن همان چیزی می‌شود که داعش از آن استفاده می‌کنند و آدم می‌کشند. خداوند در معرفی قرآن می‌فرماید: «یُضِلُّ بِهِ کَثِیرًا وَیَهْدِی بِهِ کَثِیرًا»؛ عده ی زیادی به واسطه ی آن گمراه می‌شوند و عده ی زیادی هم به واسطه ی آن هدایت می‌شوند (سوره بقره، آیه ۲۶). قرآن مایه گمراهی انسان‌های بسیار زیادی است. قرآن اگر تنها باشد و امامت در کنار آن نباشد عامل گمراهی افراد بسیار زیادی می‌شود. ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━
نکته: این کلمه ی «لَوْ» در عبارت شریف حضرت کارش این است که نمی‌خواهد کسی را در کنار خدای تبارک و تعالی اثبات کند بلکه می‌خواهد نفی کند و کارش برای نفی شریک در کنار خدا است که به آن برهان «تمانع» می‌گویند. ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━
پای درس نهج‌البلاغه، نامه ۳۱ قسمت صد و دوم موضوع: توحید «...وَ لَرَأَیْتَ آثَارَ مُلْکِهِ و سُلْطَانِهِ، وَ لَعَرَفْتَ أَفْعَالَهُ وَ صِفَاتِهِ...» ...و (اگر برای پروردگارت شریکی بود) هر آینه آثار ملک و سلطنتش را می‌دیدی و کردار و صفاتش را می‌شناختی... توضیح کوتاه: ای فرزندم! فرض کن خدایی غیر از خدای تو بوده باشد آیا آن خدا نباید پیامبران خودش را بفرستد و تا تو آن را بشناسی!؟ بر فرض که خدایی وجود دارد آیا نباید خودش را به ما نشان بدهد!؟ آیا نباید او هم مثل خداوند تبارک و تعالی پیامبران خودش را می‌فرستاد و با خودش کتابی می‌آورد و آثار ملک و سلطنتش را می‌دیدی و کردار و صفاتش را می‌شناختی!؟ ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━