eitaa logo
نهج البلاغه خوانی و شرح حکمتها
686 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
41 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم در این کانال بر آن هستیم که روزانه(در حد 10 دقیقه) باهم مقداری نهج البلاغه را بخوانیم و حکمتهای آن توسط استاد مهدوی ارفع بوسیله خود نهج البلاغه شرح داده می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
ویژگیهای سیاسی کارگزاران 1⃣ 🔴 حیله گری و دروغ؛ دور از مرام سیاستمدار مسلمان ‏💠 امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند: معاویه از من سیاستمدار تر نیست؛ اما معاویه حیله گر و جنایتکار است، اگر نیرنگ ناپسند نبود من از زیرک ترین افراد بودم، ولی هر نیرنگی گناه و هر گناهی نوعی کفر و انکار است. 📚 ، خطبه ۲۰۰
شرح حکمت ۱۸۵ بخش چهارم.m4a
2.62M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 4⃣ ⭕️ ویژگیهاى اعتقادى امام على(علیه السّلام) 🎙حجت الاسلام
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 ویژگیهاى اعتقادى امام (علیه السّلام )(4) 🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: هرگز دروغ نگفتم و به من دروغ نگفتند و هرگز گمراه نشدم و كسى به وسيله من گمراه نشده است. 🔻بنابراین مولا علی(علیه السلام) در خطبه ۱۶ نهج البلاغه که اولین سخنرانی ایشان بعد از بیعت مردم با ایشان است می فرمایند: «وَ اللَّهِ مَا كَتَمْتُ وَشْمَةً وَ لَا كَذَبْتُ كِذْبَةً»؛ به خدا سوگند! من هيچ گاه دروغی نگفته ام. 🔻 یا در خطبه ۳۷ بند ۲ اینگونه می فرمایند: آيا خیال می كنيد من بر رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم )دروغی بسته ام؟ به خدا قسم من قطعاً اولین کسی هستم که او را تصديق کردم، پس هرگز اوّلین کسی نخواهم بود که او را تکذیب کنم. 🔻یا در خطبه ۷۱ خطاب به مردم نامرد عراق آن روزگار می فرمایند : به من خبر رسیده است که شما می گوييد علی دروغ می گويد، خدا شما را بکشد، پس من بر چه کسی دروغ گفته ام؟ آيا بر خدا دروغ بسته ام؟ در حالیکه من اولین کسی هستم که به خدا ايمان آوردم. يا بر پيامبر دروغ بسته ام؟ در حالیکه من اوّل کسی هستم که او را تصديق کردم. 🔻این فضائل حضرت علی(علیه السلام) است در ماجرای نسبتش با پیامبر و اینکه جز صدق و راستی هیچ فرمایشی از زبان او خارج نشد و نه تنها کسی را گمراه نکرد، بلکه خود او هم توسط پیامبر هدایت شد. 🔻در خطبه ۱۷۶ نهج البلاغه خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) از زبان پیامبر اینگونه نقل می فرمایند؛ پیامبر فرمود: « لَا يَسْتَقِيمُ إِيمَانُ عَبْدٍ حَتَّى يَسْتَقِيمَ قَلْبُهُ وَ لَا يَسْتَقِيمُ قَلْبُهُ حَتَّى يَسْتَقِيمَ لِسَانُهُ» ؛ ایمان عبدی برپا نمی شود مگر اینکه قلبش بر صراط مستقیم باشد و قلب کسی هم بر صراط مستقیم قرار نمی گیرد مگر آنکه زبانش باید مستقیم باشد، پاک از کذب و انحراف باشد. 🔻خوب پیامبری که خودش اینگونه می فرماید، نعوذبالله می شود دروغ گفته باشد؟ یعنی از ایمان تهی باشد؟ و امیرالمؤمنین را هم با همین قاعده باید شناسایی کرد. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
1.28M
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 🔆🔆🔆 🔆🔆🔆 🚨 رئیسی یا جلیلی ⁉️ با حوصله گوش دهید: ✅ شاخصه های برتری دکتر جلیلی ✅ شاخصه های برتری آیت الله رئیسی ♻️ با اینکه معتقدیم این دو بزرگوار رقابت ندارند و در نهایت یک نفر در عرصه باقی خواهد ماند .. اما اگر به احتمال ضعیف هر دو بزرگوار در عرصه ماندند ما چیست ؟ الان برای تبلیغ کنیم ؟ 🚩 ضرورت تجمیع آرای جبهه انقلاب جهت پیروزی در انتخابات در دوره اول با رأی بالا 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
🌹ختم در ۱۹۲ روز 🌹تقدیم به روح پاک و مطهر شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس 🔷 سهم روز صد و شصت و سوم: خطبه ۹۱ بخش ۹ تا ۱۵ 🌹لطفا با ورود به کانال، سهم روزانه را مطالعه بفرمایید.👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2175598681Cd8cfe3574c
ختم روزانه نهج البلاغه(7).mp3
4.45M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۹۱ قسمت ۹ تا ۱۵ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۹۱ قسمت ۹ تا ۱۵ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 ،خطبه اشباح 9⃣چگونگی آفرينش زمين ♦️زمين را به موج های پرخروش، و درياهای موّاج فرو پوشاند، موج هايی که بالای آن ها به هم می خورد و در تلاطمی سخت، هر يک ديگری را واپس می زد، چونان شترانِ نرِ مست، فريادکنان و کف بر لب، به هر سوی روان بودند. پس، قسمت های سرکش آب از سنگينی زمين فرو نشست و هيجانِ آنها بر اثر تماس با سينه زمين آرام گرفت، زيرا، زمين با پشت بر آن می غلطيد و آن همه سر و صدای امواج ساکن و آرام شده، چون اسب افسار شده رام گرديد. خشکی های زمين را در دل امواج، گسترد، و آب را از کبر و غرور و سرکشی و خروش بازداشت، و از شدّت حرکتش کاسته شد، و بعد از آن همه حرکت های تند ساکت شد، و پس از آن همه خروش و سرکشیِ متکبّرانه، به جای خويش ايستاد. پس هنگامی که هيجان آب در اطراف زمين فرو نشست، و کوه های سخت و مرتفع را بر دوش خود حمل کرد، چشمه های آب از فراز کوه ها بيرون آورد و آب ها را در شکاف بيابان ها و زمين های هموار روان کرد، و حرکتِ زمين را با صخره های عظيم و قلّه کوه های بلند نظم داد، و زمين به جهت نفوذ کوه ها در سطح آن، و فرو رفتن ريشه کوه ها در شکاف های آن و سوار شدن بر پشت دشت ها و صحراها، از لرزش و اضطراب باز ايستاد. 0⃣1⃣ نقش پديده های جوی در زمين ♦️و بين زمين و جو فاصله افکند و وَزِش بادها را برای ساکنان آن آماده ساخت. تمام نيازمندی ها و وسايل زندگی را برای اهل زمين استخراج و مهيّا فرمود، آنگاه هيچ بلندی از بلندی های زمين را که آب چشمه ها و نهرها به آن راه ندارد وا نگذاشت، بلکه ابرهايی را آفريد تا قسمت های مرده آن احيا شود، و گياهان رنگارنگ برويند. قطعات بزرگ و پراکنده ابرها را به هم پيوست تا سخت به حرکت درآمدند، و با به هم خوردن ابرها، برق ها درخشيدن گرفت، و از درخشندگی ابرهای سفيدِ کوه پيکر و متراکم، چيزی کاسته نشد. ابرها را پی در پی فرستاد تا زمين را احاطه کردند، و بادها شيرِ باران را از ابرها دوشيدند، و به شدّت به زمين فرو ريختند، ابرها پايين آمده، سينه بر زمين ساييدند، و آنچه بر پشت داشتند فرو ريختند که در بخش های بی گياه زمين انواع گياهان روييدن گرفت، و در دامن کوه ها، سبزه ها پديد آمد. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۹۱ قسمت ۹ تا ۱۵ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 خطبه اشباح 1⃣1⃣ زيبايی های زمين ♦️پس، زمين به وسيله باغ های زيبا، همگان را به سرور و شادی دعوت کرده، با لباس نازک گلبرگ ها که بر خود پوشيد، هر بيننده ای را به شگفتی واداشت. و با زينت و زيوری که از گلوبند گل های گوناگون، فخرکنان خود را آراست، هر بيننده ای را به وجد آورد، که فرآورده های نباتی را، توشه و غذای انسان، و روزی حيوانات قرار داد. در گوشه و کنارِ آن، درّه های عميق آفريد، و راه ها و نشانه ها برای آنان که بخواهند از جادّه های وسيع آن عبور کنند، تعيين کرد. 2⃣1⃣ داستان زندگی آغازين آدم عليه السّلام و اعزام پيامبران عليهم السّلام ♦️هنگامی که خدا زمين را آماده زندگی انسان ساخت و فرمان خود را صادر فرمود، آدم(علیه السلام) را از ميان مخلوقاتش برگزيد و او را نخستين و برترين مخلوق خود در زمين قرار داد. ابتدا آدم را در بهشت جای داده و خوراکی های گوارا به او بخشيد و از آنچه که او را منع کرد پرهيز داد و آگاهش ساخت که اقدام بر آن، نافرمانی بوده و مقام و ارزش او را به خطر خواهد افکند. امّا آدم(علیه السلام) به آنچه نهی شد، اقدام کرد و علم خداوند درباره او تحقّق يافت، تا آن که پس از توبه، او را از بهشت به سوی زمين فرستاد، تا با نسل خود زمين را آباد کند، و بدين وسيله حجّت را بر بندگان تمام کرد. و پس از وفات آدم(علیه السلام)، زمين را از حجّت خالی نگذاشت و ميان فرزندان آدم(علیه السلام) و خود، پيوند شناسايی برقرار فرمود، و قرن به قرن، حجّت ها و دليل ها را بر زبان پيامبران برگزيده آسمانی: و حاملان رسالت خويش جاری ساخت، تا اينکه سلسله انبياء با پيامبر اسلام، حضرت محمد(صلی الله علیه و آله)به اتمام رسيد و بيان احکام و انذار و بشارت الهی به سر منزل نهايی راه يافت. 3⃣1⃣ آفرينش امكانات زندگی ♦️روزیِ انسان ها را اندازه گيری و مقدّر فرمود، گاهی کم و زمانی زياد، و به تنگی و وسعت به گونه ای عادلانه تقسيم کرد تا هر کس را که بخواهد با تنگی روزی يا وسعت آن بيازمايد، و با شکر و صبر، غنی و فقير را مورد آزمايش قرار دهد. پس روزیِ گسترده را با فقر و بيچارگی درآميخت، و تندرستی را با حوادث دردناک پيوند داد. دوران شادی و سُرور را با غصّه و اندوه نزديک ساخت، اَجل و سرآمد زندگی را مشخّص کرد، آن را گاهی طولانی و زمانی کوتاه قرار داد، مقدّم يا مؤخّر داشت، و برای مرگ، اَسباب و وسائلی فراهم ساخت، و با مرگ، رشته های زندگی را در هم پيچيد و پيوندهای خويشاوندی را از هم گسست تا آزمايش گردند. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۹۱ قسمت ۹ تا ۱۵ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 ، خطبه اشباح 4⃣1⃣ تعريف علم خداوند ♦️خداوند از اسرار پنهانی مردم و از نجوای آنان که آهسته سخن می گويند و از آنچه که در فکرها بواسطه گُمان خطور می کند، و تصميم هايی که به يقين می پيوندد، و از نگاه های رمزیِ چشم، که از لابلای پِلک ها خارج می گردد، آگاه است. خدا از آنچه در مخفی گاه های دل ها قرار دارد، و از اموری که پشت پرده غيب پنهان است، و آنچه را که پرده های گوش مخفيانه می شنود، و از اندرون لانه های تابستانی مورچگان، و خانه های زمستانی حشرات، از آهنگ اندوهبار زنان غم ديده و صدای آهسته قدم ها، آگاهی دارد. خدای سبحان از جايگاه پرورش ميوه در درون پرده های شکوفه ها، و از مخفی گاه غارهای حيوانات وحشی در دل کوه ها، و اعماق درّه ها، از نهانگاه پشه ها بين ساقه ها و پوست درختان، از محل پيوستگی برگ ها به شاخسارها، و از جايگاه نطفه ها در پشت پدران، آگاه است. خدا از آنچه پرده ابر را به وجود می آورد و به هم می پيوندد، و از قطرات بارانی که از ابرهای متراکم می بارند، و از آنچه که گردبادها از روی زمين برمی دارند، و باران ها با سيلاب آن را فرو می نشانند و نابود می کنند، از ريشه گياهان زمين که ميان انبوه شن و ماسه پنهان شده است، از لانه پرندگانی که در قلّه بلند کوه ها جای گرفته، و از نغمه های مرغان در آشيانه های تاريک، از لؤلؤهايی که در دل صدف ها پنهان است، و امواج درياهايی که آنها را در دامن خويش پروراندند، آگاهی دارد. خدا از آنچه که تاريکی شب آن را فرا گرفته، و يا نور خورشيد بر آن تافته، و آنچه تاريکی ها و امواج نور، پياپی آن را در بر می گيرد، از اثر هر قدمی، از احساس هر حرکتی، و آهنگ هر سخنی، و جنبش هر لبی، و مکان هر موجود زنده ای، و وزن هر ذرّه ای، و ناله هر صاحب اندوهی، اطّلاع دارد. خدا هر آنچه از ميوه شاخسار درختان و برگ هايی که روی زمين ريخته و از قرارگاه نطفه و بسته شدن خون و جنين که به شکل پاره ای گوشت است، و پرورش دهنده انسان و نطفه، آگاهی دارد، و برای اين همه آگاهی، هيچ گونه زحمت و دشواری برای او وجود ندارد و برای نگهداری اين همه از مخلوقات رنگارنگ که پديد آورده، دچار نگرانی نمی شود و در تدبير امور مخلوقات، سُستی و ملالی در او راه نمی يابد، بلکه علم پروردگار در آنها نفوذ يافته و همه آنها را شماره کرده است، و عدالتش همه را در برگرفته و با کوتاهی کردن مخلوقات در ستايش او، باز فضل و کرمش تداوم يافته است. 5⃣1⃣ نيايش امير المؤمنين (عليه السّلام) ♦️خدايا! تويی سزاوار ستايش های نيکو، و بسيار و بی شمار تو را ستودن، اگر تو را آرزو کنند پس بهترين آرزويی، و اگر به تو اميد بندند، بهترين اميدی. خدايا! درهای نعمت بر من گشودی که زبان به مدح غير تو نگشايم، و بر اين نعمت ها غير از تو را ستايش نکنم، و زبان را در مدح نوميدکنندگان، و آنان که مورد اعتماد نيستند باز نکنم. خداوندا! هر ثناگويی از سوی ستايش شده پاداشی دارد، به تو اميد بستم که مرا به سوی ذخائر رحمت و گنج های آمرزش آشنا کنی. خدايا! اين بنده توست که تو را يگانه می خواند، و توحيد و يگانگی تو را سزاست، و جز تو کسی را سزاوار اين ستايش ها نمی داند. خدايا! مرا به درگاه تو نيازی است که جز فضل تو جبران نکند، و آن نيازمندی را جز عطا و بخشش تو به توانگری مبدّل نگرداند، پس در اين مقام رضای خود را به ما عطا فرما، و دستِ نيازِ ما را از دامنِ غيرِ خود کوتاه گردان، که تو بر هر چيزی توانايی. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرالمومنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و چهل‌ و‌ نهم 🔸شما درد من شده‌اید [ یکی از سپاهیان برخاست و سؤال کرد: ما را از حٓکمیت نهی کردی، سپس پذیرفتی. ما نفهمیدیم کدام یک از این دو کار درست بود. دستم را بر دست دیگرم زدم و گفتم: ] 🔻این است سزای کسی که بیعت با امام خود را ترک گوید و پیمان بشکند. به خدا سوگند، هنگامی که شما را به جنگ فراخواندم، خوشایندتان نبود؛ ولی خداوند خیر شما را در آن قرار داده بود. اگر استقامت ورزیده بودید، شما را راهنمایی می‌کردم و اگر به راه کج می‌رفتید، شما را به راه راست برمی‌گرداندم؛ اگر سر برمی‌تافتید، دوباره شما را برای مبارزه آماده می‌کردم. این روشی درست و نظری استوار بود. 🔻اما دریغ! با کدام نیرو و با اطمینان به چه کسی؟! شگفتا! می‌خواهم درد خود را توسط شما درمان کنم، حال آنکه شما خود، درد من شده‌اید! همانند کسی هستم که خار در پایش رفته‌ است و می‌خواهد با خار دیگری آن‌ را بیرون‌ کشد و می‌داند که خار در تن او بیشتر می‌شکند و بر جای می‌ماند. 🔻بارخدایا، پزشکانِ این درد بی‌درمان از معالجه خسته و درمانده شده‌اند و آنان که می‌خواهند با طناب از چاه ژرف آب بکشند، ملول و ناتوان گشته‌اند. 🔻کجایند آن مردمی که وقتی به اسلام دعوت شدند، پذیرفتند و قرآن را تلاوت کردند و آن‌ را نیکو‌ دریافتند؛ وقتی به‌سوی جهاد بسیج شدند، با شوق تمام به حرکت درآمدند و چونان شتری که مشتاقانه به‌سوی فرزندش می‌رود، شمشیرها را از غلاف بیرون کشیدند و فوج‌فوج و صف‌به‌صف اطراف زمین را احاطه کردند. برخی شهید شدند و برخی نجات یافتند. نه زنده‌ماندن زندگان را به یکدیگر مژده دادند و نه‌ مرگ شهیدان را تسلیت گفتند. از بس از خوف خدا گریسته بودند، دیدگانشان سفیدی گرفته‌ بود. شکم‌هایشان از روزه‌داری فراوان لاغر شده و به پشت چسبیده‌بود. لبهایشان از فراوانی دعا خشکیده‌ شده و رنگ‌های صورتشان از شب‌زنده‌داری زرد شده و بر چهره‌هایشان، غبار خشوع و فروتنی نشسته بود. آنان برادران من بودند که رفتند و بر ماست که تشنهٔ دیدارشان باشیم و از اندوه فراقشان انگشت‌ِحسرت به دندان بگزیم. 🔻همانا شیطان راه‌های خود را برای شما آسان جلوه می‌دهد، تا گره‌های محکم دین شما را یکی پس‌ از‌ دیگری بگسلد و به جای وحدت و هماهنگی، بر تفرقه و پراکندگی شما بیفزاید و فتنه و فساد برانگیزاند. از وسوسه‌ها و فریب‌کاری شیطان روی‌گردانید و نصیحت آن کس‌را که خیرخواه شماست، گوش کنید و به جان و دل بپذیرید. ❇️ توصیه های امام به داوران حٓکمیت 🔸اگر مطابق کتاب خدا داوری نکنید، حکم شما ارزشی ندارد [ پس از نوشته‌شدن معاهدهٔ حٓکمیت و تعیین نمایندگان، به آن دو تذکر دادم: ] 🔻انتخاب شما برای این است که مطابق کتاب خدا حکم کنید و همه کتاب خدا در تایید من است؛ پس اگر مطابق کتاب خدا داوری نکنید، حکم شما ارزشی ندارد و حق داوری ‌ندارید. 🔸طبق دستور قرآن داوری کن! [ به ابوموسی اشعری که به نمایندگی از طرف ما برای حٓکمیت می‌رفت، گفتم: ] 🔻ای ابوموسی، همان‌گونه که دستور قرآن است، داوری کن؛ هرچند مخالف میل من باشد. با کتاب خدا داوری کن و پا فراتر از آن مگذار. 🔸هیچ‌کس به اندازهٖ من به وحدت امت محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نمی‌اندیشد [ نامه‌ای نیز به ابوموسی اشعری نوشتم و تذکراتی به وی‌ دادم: ] 🔻همانا بسیاری از مردم تغییر کرده‌اند، از سعادت و رستگاری بی‌بهره مانده‌اند، به‌دنیا گرایش پیدا‌ کرده و از روی هوای نفس سخن گفته‌اند. من در کار این مردم شگفت‌زده ام. مردمی خودپسند گرد هم آمده‌اند! من‌ اکنون به درمان زخمی روی آورده‌ام که بیم آن دارم به صورت لخته خون درآید و درمان‌ناپذیر شود. 🔻بدان که در امت‌ اسلام، هیچ‌کس همانند من به وحدت امت محمد صلی الله علیه و آله و الفت و مهربانی آنان با یکدیگر، علاقه‌مند و حریص نیست. من در این کار به دنبال پاداش نیکو و سرانجام شایسته‌ام. 🔻من به پیمانی که بسته‌ام و تعهدی که پذیرفته‌ام، وفا‌خواهم کرد؛ هرچند تو دگرگون شده‌ باشی و همانند روزی که از من جدا شدی نباشی. همانا بدبخت کسی‌است که از عقل و تجربه‌ای که نصیب او شده‌است، محروم بماند. 🔻من نمی‌توانم سخن کسی را که باطل و نادرست می‌گوید، تحمل‌ کنم یا کاری را که خدا اصلاح کرده است، تباه‌ سازم. پس آنچه نمی‌دانی، رهاکن؛ زیرا مردم بد کردار با سخنان نادرست تو به‌سوی تو خواهند شتافت. والسلام. 📚منابع: ۱. نهج‌البلاغه، خطبهٔ۱۲۱، ص۱۷۷ ۲. الإحتجاج، ج۱، ص۱۸۵ ۳. مروج‌الذهب، ج۲، ص۴۳۵ ۴. أنساب‌الأشراف، ج۲، ص۳۳۳ ۵. تاریخ‌ دمشق، ج۳، ص۲۲۲، رقم۱۲۲۵ ۶. المناقب، ج۲، ص۲۶۱ ۷. الطرائف، ج۲، ص۵۱۱ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
🔵 روش یارى کردن مردم 💠 از کفّاره گناهان بزرگ، به فریاد مردم رسیدن و آرام کردن مصیبت دیدگان است. 📒 ، حکمت۲۴
⚜ ویژگیهای سیاسی کارگزاران 2⃣ ✅ کیاست و هوشمندی در تدبیر امور، ویژگی سیاستمدار علوی 🔴 حیله و نیرنگ در تدبیر امور،ویژگی ‏سیاستمدار اُموی 💠 امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: معاویه از من سیاست مدارتر نیست؛ اما معاویه حیله گر و جنایتکار است، اگر نیرنگ ناپسند نبود، من از زیرک ترین افراد بودم، ولی هر نیرنگی گناه و هر گناهی نوعی کفر و انکار است. 📚 ، خطبه ۲۰۰
شرح حکمت ۱۸۶.mp3
2.53M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ آینده سخت ستمکاران 🎙حجت الاسلام
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 آینده سخت ستمکاران 🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: آغاز كننده ستم، در قيامت انگشت به دندان مى گزد. 🔻 امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در حکمت ۱۸۶ می فرمایند:" آغاز کننده ستم در قیامت انگشت به دندان می گزد." 🔻در واقع انگشت به دندان گزیدن کنایه از حسرت و پشیمانی بسیار بسیار عمیق همراه با درد و عذاب است. 🔻مولا علی (علیه السلام) در نهج البلاغه شریف، روزی را که خداوند بر کرسی عدالت بنشیند و حق مظلوم را از ظالم بگیرد بسیار سخت تر و تلخ تر از روزی می‌دانند که ظالم بر مظلوم ظلم می کرد. 🔻 لذا از طرفی در حکمت ۲۴۱ می‌فرمایند :« یَوْمُ آلْمَظْلُومِ عَلَى الظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ یَوْمِ الظَّالِمِ عَلَى آلْمَظْلُومِ» ؛ روزگاری که مظلوم علیه ظالم قیام کند و انتقامش گرفته بشود شدیدتر است از روزی که ظالم بر او ظلم کرده است. چرا؟ دلیلش را در حکمت ۳۴۱ فرمودند. فرمودند:« يَوْمُ الْعَدْلِ عَلَى الظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ يَوْمِ الْجَوْرِ عَلَى الْمَظْلُومِ» ؛ روزگاری که خداوند بر اساس عدالتش علیه ظالم حکم می کند شدیدتر است از روزی که ظالم جور و ستم بر مظلوم کرده. به دلیل آن که خداوند در مقام انتقام مظلوم از ظالم می‌نشیند. 🔻در نامه ۵۳ نهج البلاغه خطاب به مالک اشتر رحمة الله علیه می نویسند: «وَ هُوَ لِلظَّالِمِينَ بِالْمِرْصَادِ» ؛ خداوند متعال در کمین ظلم کنندگان است. برای چه؟ در خطبه ۱۵۸ جواب می دهند: " در آن روز برای مردم نه عذرخواهی در آسمان و نه یاوری در زمین باقی خواهد ماند." امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در خطبه ۱۵۸ که فتنه معاویه بعد از شهادت خودشان را پیش‌بینی می فرمایند، در نهایت می‌فرمایند:" به زودی خداوند از ستمگران بنی امیه انتقام می گیرد ، خوردنی را درمقابل خوردنی و نوشیدنی را درمقابل نوشیدنی ، خوردنی تلخ تر از گیاه الغم و نوشیدنی تلخ و جانگداز تر از شیره درخت صبر؛ یعنی خداوند انتقام خواهد گرفت. 🔻 در نامه ۵۳ هم خطاب به مالک اشتر نوشتند: « وَ مَنْ ظَلَمَ عِبَادَ اللهِ کَانَ اللهُ خَصْمَهُ دُونَ عِبَادِهِ» ؛ هرکس به بندگان خدا ظلم کند خداوند دشمن او میشود، غیر از آنکه بندگان خدا دشمن آن ظالم می شوند خداوند هم دشمن آن ظالم می شود. 🔻با این توضیحات و این فرمایشات مولا علی (علیه السلام) معلوم می شود که چرا در حکمت ۱۸۶ می فرماید کسی که آغاز به ظلم می کند فردای قیامت انگشت به دندان می گزد. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹ختم در ۱۹۲ روز 🌹تقدیم به روح پاک و مطهر شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس 🔷 سهم روز صد و شصت و چهارم: خطبه ۹۰ تا ۸۸ 🌹لطفا با ورود به کانال، سهم روزانه را مطالعه بفرمایید.👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2175598681Cd8cfe3574c
ختم روزانه نهج البلاغه(8).mp3
3.14M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۹۰ تا ۸۸ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۹۰ تا ۸۸ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : در بيان صفات خداوندی 1⃣ خداشناسی ♦️سپاس خداوندی را که بی آن که ديده شود شناخته شده و بی آنکه انديشه ای به کار گيرد آفريننده است. خدايی که هميشه بوده و تا ابد خواهد بود، آنجا که نه از آسمانِ دارای برج های زيبا خبری بود و نه از پرده هایِ فروافتاده اثری به چشم می خورد، نه شبی تاريک و نه دريايی آرام، نه کوهی با راههای گشوده، نه درّه ای پر پيچ و خم، نه زمين گسترده و نه آفريده های پراکنده وجود داشت. خدا پديدآورنده پديده ها و وارث همگان است. خدای آنان و روزیِ دهنده ايشان است، آفتاب و ماه به رضايت او می گردند که هر تازه ای را کهنه و هر دوری را نزديک می گردانند. خدا روزی مخلوقات را تقسيم کرد و کردار و رفتارشان را برشمرد، از نَفَس ها که می زنند و نگاه های دزديده که دارند و رازهايی که در سينه ها پنهان کردند. و جايگاه پديده ها را در شکم مادران و پشت پدران تا روز تولّد و سرآمد زندگی و مرگ همه را می داند. اوست خدايی که با همه وسعتی که رحمتش دارد، کيفرش بر دشمنان سخت است و با سخت گيری که دارد، رحمتش همه دوستان را فراگرفته است، هر کس که با او به مبارزه برخيزد، (خداوند) بر او غلبه می کند و هر کس دشمنی ورزد هلاکش می سازد. هر کس با او کينه و دشمنی ورزد تيره روزش کند و بر دشمنانش پيروز است، هر کس به او توکل نمايد او را کفايت کند و هر کس از او بخواهد، می پردازد و هر کس برای خدا به محتاجان قرض دهد، وامش را بپردازد و هر که او را سپاس گويد پاداش نيکو دهد. 2⃣ اندرزهای حكيمانه ♦️بندگان خدا! خود را بسنجيد قبل از آنکه مورد سنجش قرار گيريد، پيش از آنکه حسابتان را برسند، حساب خود را برسيد و پيش از آنکه راه گلو گرفته شود نفس راحت بکشيد و پيش از آنکه با زور شما را به اطاعت وادارند فرمانبردار باشيد. بدانيد همانا آن کس که خود را ياری نکند و پند دهنده و هشدار دهنده خويش نباشد، ديگری هشدار دهنده و پند دهنده او نخواهد بود. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۹۰ تا ۸۸ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 (اين خطبه طبق نقل برخی از شارحان در شهر كوفه ايراد شد) 1⃣ وصف روزگاران بعثت پيامبر (صل الله علیه و آله وسلم) ♦️خدا پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) را هنگامی مبعوث فرمود که از زمان بعثت پيامبران پيشين مدّت ها گذشته و ملّت ها در خواب عميقی فرو خفته بودند. فتنه و فساد جهان را فرا گرفته و اعمال زشت رواج يافته بود. آتش جنگ همه جا زبانه می کشيد و دنيا بی نور و پر از مکر و فريب گشته بود. برگهای درخت زندگی به زردی گراييده و از ميوه آن خبری نبود. آب حيات فروخشکيده و نشانه های هدايت کهنه و ويران شده بود. پرچم های هلاکت و گمراهی آشکار و دنيا با قيافه زشتی به مردم می نگريست و با چهره ای عبوس و غم آلود با اهل دنيا روبرو می گشت. ميوه درخت دنيا در جاهليّت فتنه و خوراکش مردار بود، در درونش وحشت و اضطراب و بر بيرون شمشيرهای ستم حکومت داشت. 2⃣ عبرت آموزی از روزگار جاهليّت ♦️ای بندگان خدا! عبرت گيريد و همواره به ياد زندگانی پدران و برادران خود در جاهليّت باشيد که از اين جهان رفتند و در گرو اعمال خود بوده، برابر آن محاسبه می گردند. به جان خودم سوگند! پيمانی برای زندگی و مرگ و نجات از مجازات الهی بين شما و آنها بسته نشده است و هنوز روزگار زيادی نگذشته و از آن روزگارانی که در پشت پدران خود بوديد زياد دور نيست. به خدا سوگند، پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله)چيزی به آنها گوشزد نکرد، جز آنکه من همان را به شما می گويم، شنوايی امروز شما از شنوايی آنها کمتر نيست، همان چشم ها و قلب هايی که به پدرانتان دادند به شما نيز بخشيدند. به خدا سوگند، شما پس از آنها مطلبی را نديده ايد که آنها نمی شناختند و شما به چيزی اختصاص داده نشديد که آنها محروم باشند. راستی حوادثی به شما روی آورده مانند شتری که مهار کردنش مشکل است و ميانبندش سُست و سواری بر آن دشوار است. مبادا آنچه که مردم دنيا را فريفت شما را بفريبد، که دنيا [دامی است مانند] سايه ای گسترده و کوتاه [که] تا سرانجامی روشن و معيّن [يعنی مرگ] آدميان را رها نمی کند. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۹۰ تا ۸۸ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : (به نقل برخی از شارحان، اين خطبه در سال ۳۶ هجری پس از قتل عثمان در مدينه ايراد شد) 🔹عوامل هلاكت انسانها ♦️پس از ستايش پروردگار؛ خدا هرگز جبّاران دنيا را در هم نشکسته مگر پس از آنکه مهلت های لازم و نعمت های فراوان بخشيد و هرگز استخوانِ شکسته ملّتی را بازسازی نفرمود مگر پس از آزمايش ها و تحمّل مشکلات. مردم! در سختی هايی که با آن روبرو هستيد و مشکلاتی که پشت سر گذارديد، درس های عبرت فراوان وجود دارد. نه هر صاحب قلبی خردمند است و نه هر دارنده گوشی شنواست و نه هر دارنده چشمی بيناست. در شگفتم، چرا در شگفت نباشم؟! از خطای گروه های پراکنده با دلايل مختلف که هر يک در مذهب خود دارند، نه گام بر جای گام پيامبر(صلی الله علیه و آله)می نهند و نه از رفتار جانشين او پيروی می کنند. نه به غيب ايمان می آورند و نه خود را از عيب بر کنار می دارند. به شُبُهات عمل می کنند و در گرداب شهوات غوطه ورند، نيکی در نظرشان همان است که می پندارند و زشتی ها همان است که آنها منکرند. در حلِّ مشکلات به خود پناه می برند و در مبهمات تنها به رأی خود تکيه می کنند، گويا هر کدام امام و راهبر خويش می باشند که به دستگيره های مطمئن و اسباب محکمی که خود باور دارند چنگ می زنند. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و پنجاهم ❇️ خوارج؛ مولود حٓکمیت 🔸آیا بعد از رضایت‌دادن وعهدبستن و پیمان‌نوشتن برگردم؟ [ پس از اینکه شاهدان، معاهدهٔ حٓکمیت را امضا کرده و بر دو لشکر عرضه کردند، گروهی از سپاهیان من که بعدها به‌ خوارج مشهور شدند، پشیمان شدند و شعار «لا حکم‌ الا لله» سر دادند. آن‌ها معتقد بودند که حکم خدا دربارهٔ معاویه و اصحابش روشن است: یا باید کشته شده یا باید تسلیم ما شوند، و اگر حکمیت را پذیرفتیم، مرتکب خطا و گناه شده‌ایم. آن‌ها می‌گفتند: ما از گناهی که مرتکب شده‌ایم، توبه کردیم. از من نیز می‌خواستند که معاهدهٔ حکمیت را باطل اعلام کنم و‌ به دلیل پذیرش حٓکمیت توبه کنم که در غیر این‌صورت از من هم برائت می‌جویند! به‌آنان گفتم: ] 🔻وای بر شما! آیا بعد از رضایت‌دادن و عهدبستن و پیمان‌نوشتن، آن‌را بشکنم؟! مگر خداوند نمی‌فرماید: { وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدْتُمْ وَلَا تَنْقُضُوا الْأَيْمَانَ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلًا ۚ إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ} (و هنگامی که با خدا عهد بستید، به عهد خود وفا کنید و سوگندها را بعد از محکم‌ساختن نشکنید، در حالی که خدا را کفیل و ضامن بر سوگند خود قرار‌داده‌اید. به‌یقین، خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه‌ است.) [ اما آنان بر موضع نادرست خویش اصرار ورزیدند و مرا به شرک متهم کردند و از من تبری جستند! ] 🔸حٓکمیت گناه نبود؛ بلکه ناتوانی در‌ فهم و ضعف‌ در‌ عمل‌ بود [ دوتن از بزرگان خوارج به‌نام‌های زرعة‌بن‌برج‌طائی و حرقوص‌بن‌زهیر‌سعدی به نزد من آمدند و گفتند: لا حکم الا لله. من نیز تأییدکردم که لا حکم‌ الا‌ لله. حرقوص‌ گفت: از خٓطای خود توبه و حٓکمیت را نقض‌ کن و برای جنگ با دشمن، با ما همراهی‌کن تا به‌ ملاقات خدا بشتابیم. به‌ آن‌ها گفتم: ] 🔻من همین را می‌خواستم و شما به مخالفت با من برخاستید و معصیت کردید. اکنون بین ما و آنان قراردادی نوشته‌ شده‌ است و شروطی را تعیین و پیمان‌هایی را با یکدیگر امضا کرده‌ایم. و سپس همان «آیه ۹۱ سوره نحل» را‌ قرائت‌ کردم. [ حرقوص‌ ادعا‌ کرد: این گناهی‌است که باید از آن توبه کنی! به‌او پاسخ‌دادم: ] 🔻پذیرش حٓکمیت گناه‌ نبود؛ بلکه ناتوانی در فکر و فهم‌ و ضعف‌ در رفتار و عمل‌‌ شما بود و شما‌ خود می‌دانید که من در آن اوضاع به‌ شما تذکر دادم و شما را از پذیرفتن حٓکمیت برحذر داشتم. [ زرعة ادامهٔ سخن‌ را در دست‌ گرفت و گفت: اعلام می‌کنم‌ ای علی، به‌ خدا سوگند، اگر حکم‌ داوران را در‌حٓکمیت انکار نکنی، با تو خواهم‌ جنگید و با این‌ کار به دنبال کسب‌ رضای الهی خواهم‌بود! به‌ او گفتم: ] 🔻وای بر تو! چقدر بدبخت و تیره‌بخت شده‌ای! گویا تو را می‌بینم که کشته‌ شده‌ای و باد بر جنازه‌ات می‌وزد! [ او گفت: دوست دارم که چنین‌ باشد! به‌وی گفتم: ] 🔻اگر در مسیر حق کشته‌ شوی، این‌ چنین‌ مرگی فضیلت‌ است و ارزش ازدست‌دادن دنیا را دارد؛ اما اکنون شیطان شما را گمراه ساخته‌ است. از خداوند بزرگ بترسید و تقوای الهی پیشه‌ کنید. حتماً خیری نصیب شما نخواهد شد از دنیایی که برای‌ آن می‌جنگید! 🔻در ادامه سخن با خوارج و شنیدن نظرات آنها، از وفاداری رسول خدا صلی الله علیه و آله در مورد تعهداتشان حتی به مشرکان، و عدم نقض عهد خود با دشمن، برای آنها توضیح دادم. 🔸دروغ است‌که‌ من‌ گفته‌ام «حٓکمیت گمراهی است»! [ پس از بازگشت به کوفه، جمعی از خوارج شایع کردند که‌ امیرالمؤمنین توبه کرده‌ است و حٓکمیت‌ را کفر و گمراهی می‌داند و همگی منتظر رفع خستگی اسبان و تهیهٔ تدارکات‌ هستیم و پس از آن به‌سوی شام حرکت می‌کنیم! با شنیدن این شایعات، با صراحت گفتم: ] 🔻دروغ می‌گوید کسی که ادعا می‌کند من از قضیهٔ حٓکمیت منصرف شده‌ام و گفته‌ام «حٓکمیت گمراهی‌است». 📚 منابع: ۱. قرآن‌کریم، سورهٔ‌نحل، آیهٔ‌۹۱ ۲.وقعة‌صفین، ص۵۱۷ ۳. شرح‌نهج‌البلاغه، ج۲، ص۲۳۸ ۴. تاریخ‌طبری، ج۴، ص۵۲ ۵. تذکرة‌الخواص، ص۱۰۰ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
🔵 همیاری در بر پاداشتن حق 🔹 از حقوق واجبِ خداوند بر بندگانش اين است كه با تمام توانشان خيرخواه يكديگر باشند و براى بر پا داشتن حقّ در ميان خويش هميارى كنند. 📒 ، خطبه ۲۱۶
ویژگی‌های سیاسی کارگزاران 3⃣ 💎 سیاست، مرد میدان می خواهد نه سیاستمدار نیرنگ باز 💠 امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: معاویه از من سیاست مدارتر نیست؛ اما معاویه حیله گر و جنایتکار است، اگر نیرنگ ناپسند نبود، من از زیرک ترین افراد بودم ولی هر نیرنگی گناه و هر گناهی نوعی کفر و انکار است. 📚 ، خطبه ۲۰۰
شرح حکمت ۱۹۰ بخش اول.m4a
2.86M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ معیار امامت 🎙حجت الاسلام
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 معیار امامت 🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: شگفتا آيا معيار خلافت، صحابى پيامبر بودن است؛ امّا صحابى بودن و خويشاوندى ملاك نيست؟ 🔻امیرالمؤمنین(علیه السلام) در حکمت ۱۹۰ نهج البلاغه درباره یکی از مبانی و مبادی غلط و دروغی که برای غصب خلافت در جامعه ترویج شد فرمایش بسیار منطقی و استدلالی دارند. 🔻در جامعه برای توجیه جایگزین کردن دیگران بجای امیرالمؤمنین بعد از پیغمبر به هر حرف سستی اما با طمطراق و چرب و نرم شده تمسک می شد. یکی از آن حرف ها این بود که ؛ خوب کسی که حاکم شده بعد از پیامبر عزیز از صحابه بزرگ پیامبر بوده این یار غار پیامبر بوده و خلفای سه گانه همه از اصحاب بزرگ پیامبر بودند. 🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) با همان مدل بسیار منطقی و هوشمندانه بر پایه همین مبنایی که خود آنها ادعا می کند (اگرچه غلط هست) حرفشان را رد می کند، اصطلاحاً به این حرکت و هنر صنعت جدل گفته می‌شود. یعنی امیرالمؤمنین (علیه السلام) که قبول ندارد هر کسی صحابه پیامبر است فقط به خاطر این که مدتی در رکاب پیامبر بوده می تواند جانشین پیامبر باشد و مشروعیت دارد، این را اصلاً قبول ندارند بلکه مبنای مورد قبول امیرالمؤمنین که مبنای حق است این است که امامت مثل رسالت از طرف خداوند نصب می شود. امیرالمؤمنین را که پیامبر نصب نفرمودند، خدا در روز غدیر نصب کرد و به پیامبرش دستور داد آن را که من نصب کردم تو برو تبلیغ کن. 🔻با اینکه امیرالمؤمنین این مبنا را دارند اما با آن هنر دقیقی که دارند در بحث و مناظره و جدل روی آن کار می‌شود می‌گویند اصلاً فرض کنیم مبنای شما درست؛ مگر نمی گویید طرف چون صحابه پیامبر بوده خوب شایسته بوده خلیفه پیامبر شود، خیلی خوب پس من یک چیز بالاتر می گویم اگر کسی علاوه بر اینکه صحابه پیامبر بوده از خانواده پیغمبر بوده این اولویت ندارد؟ 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع