🔸رهبرا #فقط تو پاسخگو باش!😔
🔺رهبرا!
ما به دزدها رای می دهیم و دزدها را وارد چرخه ی قدرت میکنیم، اما تو باید پاسخگوی دزدی آنها باشی؛
ما به دزدها رای می دهیم که ۵ سال تمام، سیاسی کاری کنند و اقتصاد کشور را فلج کنند و دستگاه های اجرایی کشور را خالی از افراد انقلابی کنند و هر چه خائن و مفت خور را در مناصب اجرایی بنشانند، اما تو پاسخگو باش!
🔹یک زمانی مردم صلح را بر معصوم تحمیل کردند و در پایان گفتند، ما اشتباه کردیم، تو چرا پذیرفتی؟
حالا هم ما مردم به این دزدها رای دادیم که هزاران میلیارد وام بی بهره بگیرند و برای فریب ما مردم آن را معوقه بانکی بنامند، اما تو باید پاسخگو باشی؛
علنا و رسما و به وضوح به ما دروغ گفتند، به کشور خیانت کردند و ما به آنها اعتماد کردیم، اما پاسخگو تویی؛
به ما گفتی به لیست انگلیسی رای ندهیم و ما رای دادیم، آمدند فساد کردند سیاسی کاری کردند از فساد حمایت کردند، اما تو باید پاسخگو باشی؛
بالاتر از همه اینکه انقلاب کردیم که بی دین ها و کفار در چرخه ی مدیریتی نباشند، اما در زیر بیرق انقلاب اسلامی، هر چه گرگ در لباس میش و آخوندنما را به اسم اسلام بر سر کار آوردیم که تا میتوانند به دین و دنیای مردم ضربه بزنند و در آخر قطعا تو باید پاسخگو باشی؛
🔸آن همه در مذاکرات هشدار دادی و هشدار دادی، اما باز ما به آن یکی ها رای دادیم که در آن ایام، طرح تکمیلی تخلف دولت، یعنی مجوز برجام را خائنانه ظرف ۲۰ دقیقه تصویب کردند و آن دیگری که احمقانه پلاکارد حمایت از برجام به دست گرفت، بی آنکه آن را حتی یک بار خوانده باشد یا از مفاد آن اطلاع داشته باشد، و آن لاشعورها و لاشرف های دیگری که بدون اطلاع از مفاد برجام و اف ای تی اف و آی پی سی، در محافل حقوقی و دانشجویی می نشستند و آنها را تقدیس مینمودند و افکار عمومی را فریب می دادند و در آخر باز تو باید پاسخگو باشی؛
رهبرا! تو پاسخگو باش؛
به ما تذکر می دهی که درست انتخاب کنیم؛ اما باز ما دزد و مفسد انتخاب میکنیم و باز تو باید پاسخ دزدی هایشان را بدهی؛
تو پاسخگو باش؛
امام حسن ع با اینکه معصوم بود، صلح را به او تحمیل کردند و بعد از اینکه افتضاحشان به بار آمد و معاویه، برجام زمانش را نقض کرد، مردم خود را کنار کشیدند و به امام حسن ع حمله کردند که تو مومنان را ذلیل کردی و صلح را پذیرفتی؛
آن معصوم بود باید پاسخ نادانی مردم را می داد؛ تو که معصوم نیستی، پس پاسخگو باش؛
بالاتر از آن؛
آن که شیطان بود به خدا اعتراض کرد که تو میخواهی مرا گمراه کنی؛
نعوذ بالله، آنکه خدا بود در برابر شیطان باید پاسخگو می بود؛
تو که بنده ی خدایی؛
پس پاسخگو باش؛
پاسخگوی فساد همه ی مفسدینی که تو ما را از انتخاب آنها نهی کردی و ما همانها را انتخاب کردیم باش؛
❗️الا لعنة الله علی القوم المنافقین❗️
@nahnoll_hosseineun
اَللّهُمَّ! اِنّى اَعْتَذِرُ اِلَيْكَ مِنْ مَظْلومٍ ظُلِمَ بِحَضْرَتى فَلَمْ اَنْصُرْهُ ...
خدايا! از پيشگاه تو عذر مى خواهم از اين كه در حضور من به مظلومى ظلم شده باشد و او را يارى نكرده باشم.
امام سجاد علیه السلام
#صحیفه_سجادیه
دعای / ۳۸
🍃| @nahnoll_hosseineun
حاج آقاپناهیان:
به هر چیزی علاقه داری
از بالا بهش نگاه کن
( به خودت بگو تهاش که چی ؟)
نسبت به اون سرد میشی
از بالا نگاه کن
اسیر علاقه نشو ...
#عزت_نفس
@nahnoll_hosseineun
🌸 از دست دادن دوستان، غربت است...☘
#حضرتعلیعلیهالسلام🌸
[نهج البلاغه /حکمت ۶۵🌱]
☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘
@nahnoll_hosseineun
☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘
✨ #حرفحساب
آغاز شهوت، سرخوشى است و پايان آن، نابودى.
#امامعلیعلیهالسلام💚
[ غررالحکم، حدیث ۳۱۳۳🌱 ]
✍
@nahnoll_hosseineun
☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘
🔰بهترین زوج عالم، در کلام علمای اهل سنت
✍مخالفان اهل بیت(علیهمالسلام) تلاشهای زیادی کردهاند، تا به نحوی فضائل ایشان مخفی بماند و به فراموشی سپرده شود، ولی این فضائل به قدری زیاد است، که با تمام این تلاشها، جوامع روایی شیعه و اهل سنت پر است از فضائل ایشان. به عنوان نمونه ابن جوزی -عالم سرشناس اهل سنت- میگوید: «چه کسی همانند علی و فاطمه است!؟ چه مقدار بر امواج متلاطم بلا صبر کردند و فقر و شدت گرسنگی را برگزیدند.»
#اعتقادی
#نَحنُعُشاقُالحُسَین
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
@nahnoll_hosseineun
#حـرف_حسابــ📿
هے نگو من گناهکارم
منو قبول نمیکنه...
روم نمیشه باخدا حرف بزنـم...
به قولِ اسـتاد دولابے
مالِ بد بیخِ ریشِ صاحب شه...!
تـو مخلوقِ خدایے...🍃
•❥• @nahnoll_hosseineun
دانشجوی دانشگاه اهواز بود
هوا خیلی گرم بود
میرفت مینشست توی راهرو
پشت درِ اتاقِ اساتیدی که کولر داشتند و اونجا درس میخوند.
میگفت :
اگه قراره درس بخونیم در هر شرایطی باید بخونیم. اونقدر هم باید بخونیم که هیچ کس نتونه بگه بچه مسلمونا بی سوادن!
🌷شهید دکتر محمدعلی رهنمون🌷
#زندگی_به_سبک_شهدا
#یادشهدا_باصلوات
🌸 @nahnoll_hosseineun
دنیادنیاےتیپزدنه
فقطمهماینکهکے
براےکےتیپمیزنه؟!
#حاج_حسینیکتا✨💌
🍃[• @nahnoll_hosseineun
°°|••نَـحـنُ الْـحُـسَـیـنـیـون°°|••
🌌🌠🌌🌠🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫 #رمان😍 #دلداده_او😇 #قسمت_اول شیشه پنجره را پایین می آورم و دستم را تا آرنج درخلاف جه
🌌🌠🌌🌠🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫
#رمان😍
#دلداده_او😇
#قسمت_دوم☺️
پووووووف😪باز مادر دلنگرانم بود😑😏بی حالتر جواب میدهم:
-الو سلام مامان
+سلام دخترم چطوری؟
-خوبم
+خداروشکر،چخبرا؟امروز چه کردی؟
-هیچی
+عه هیچی نکردی پس چرا اینقدر صدات خستست؟
-😑با بچه ها رفته بودیم کوه.
+به به دختر ورزشکارم،خوشگذشت؟
-بدنبود
+شام خوردی؟
-نه از وقتی اومدم خوابیدم.
+خب الان دیگ پاشو یچیز بخور یکمم فیلم ببین حالت خوب شه
-😶چشم
+بی بلا،خب من برم صدام کردن
-خدافظ
😪بالاخره از بیستسوالی مادر هم رد شدم.
از عید نوروز تا الان که اول تابستان است،هنوز یک شب هم در خانه نبوده،هرشب هم زنگ میزند و جویای حال دخترش میشود😏
نمیخواستم که همش برای من باشد🙁اما دوستداشم کمی بیشتر مادرم بود...فقط کمی...
ولی افسوس که قبلا دوستداشتم و حالا با روحیه ای که داشتم،بودن یا نبودن خودم هم برایم اهمیتی نداشت.😏
بلند میشوم و لباس هایم را عوض میکنم.کمی آبمیوه و بیسکوییت از یخچال برمیدارم و میخورم تا ضعفم رفع شود،همین هم شد شامم.
طبق روال همیشه پای تلویزیون مینشینم... فیلم های تکراری با یک موضوع تکراری😓
دیگر از همه چیز خسته شدهام،از همه ی برنامهها و جشنها و میهمانیها بدم میآمد😕دیگر جذابیتی برایم نداشتند،هیچکدامشان.انگار دلم منتظر رخ دادن یک اتفاق بود تا زندگیام را از یک نواختی نجات دهد...
کلا بعد از آن ماجرایی که حدود یکسالو چند ماه پیش برایم پیش آمد،هیچوقت آن لعیای قبلی نشدم.همه چیزها و دنیای کوچک اطرافم برایم بیرنگتر و تنگتر شده بود...
دوباره در ذهنم مرورش میکنم.دوسال نیم پیش من تقریبا به ۱۵ سال میرسیدم...
آن زمان مثل بیشتر دخترهای هم سنوسال خودم پراز انرژی و نشاط بودم و درس هایم را با قدرت میخواندم و خودم را در چند سال آینده یک جراح موفق و همچنین مشهور تصور میکردم.
در مدرسه هم با کیانا دوستی معمولی داشتیم ولی پیش هم صمیمیتر بودیم.
روزگار خوبی بود تا اینکه سال آخر دوره اول...
نویسنده:#ز_سین_میم😇
🌈ادامه دارد...😉🙃
🚫کپی با ذکر نام نویسنده مجاز است😊
@nahnoll_hosseineun