eitaa logo
نجف آباد نیوز
5.2هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
1.9هزار ویدیو
34 فایل
پایگاه خبری نجف آباد نیوز ارتباط با ما: @njf_sakha
مشاهده در ایتا
دانلود
نجف آباد نیوز
⭕️ تحصن و اعتصاب غذای دانشجویان و روحانیون در کلیسای «سن ماری» پاریس در مهر ماه 1356- شهید #محمد_منت
⭕️ تحصن انقلابی ها در یک کلیسا روز اول مهر56 عراق در ادامۀ تشدید فشارها به حضرت‌امام، محل سکونت ایشان در نجف را محاصره و محدودیت‌های زیادی برای ترددها و ارتباطات ایجاد کرد. در اعتراض به این‌کار، انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی در اروپا، یک برنامۀ و اعتصاب غذا در واتیکان ایتالیا اجرا کردند و هم‌زمان گروهی از روحانیون مبارز نیز با محوریت شهید محمد منتظری در کلیسای سن مری پاریس، اقدامی مشابه انجام دادند. این و در ادامه برای برجسته‌تر کردن اقدام‌شان و نمایش وحدت حوزه و دانشگاه، قرار گذاشتند برنامۀ را به صورت مشترک در کلیسا ادامه دهند. تحصن و اعتصاب غذای مشترک روز نهم مهر56 شروع شد و ظاهراً تعامل خوب و سازنده‌ای بین روحانیون و دانشجویان شکل گرفته بود و مهم‌ترین خواستۀ مشترک دو طرف، کاهش فشار بر روی حضرت‌امام در عراق بود ولی وقتی کار به تشریح جزئیات خواسته‌ها و تنظیم بیانیه رسید، اختلاف‌ها شروع شد. طیف محمد منتظری، لیستی حدوداً دوازده نفره از زندانیان ارائه کرد و خواستار آزادی‌شان شد که در بین آن‌ها اسامی چهره‌هایی مانند مرحوم منتظری و مرحوم طالقانی دیده می‌شد. تصاویر این زندانیان هم در گوشه و کنار کلیسا نصب شد تا از طریق دوربین رسانه‌های مختلف که توجه زیادی به این موضوع کرده بودند، منعکس شود. دانشجویان با تنها اسمی که از این لیست مشکل داشتند، نام سید‌ بود. آن‌ها حتی به شکلی موضوع را با بیت حضرت‌امام در میان گذاشتند و متوجه شدند، نظر امام نیز همین است و صلاح نیست نام و تصویر سید‌مهدی در این برنامه مطرح شود. به احتمال زیاد به همین دلیل بود که مرحوم‌امام، بیانیۀ خاصی در مورد این اقدام صادر نکرده و نمایندۀ رسمی به کلیسا نفرستادند. در نهایت، حضرت‌امام روز دوازدهم مهرماه از عراق خارج شدند و مدتی بعد در روستای نوفل‌لوشاتوی پاریس اقامت کردند و اعتصاب غذای کلیسا نیز تمام شد. نکته جالب این تحصن که در دیگر اقدامات مشابه آن مقطع نیز دیده می شود، نحوه پوشاندن چهره ها بود. حالتی که معترضین حتی در زمان نماز نیز آن را حفظ می کردند. 🆔 @najafabadnews_ir 🆔 http://najafabadnews.ir
هدایت شده از انتشارات مهر زهرا
⭕️ اخاذی تروریستی در نجف آباد بهار55 که باند سید‌ چند نفر از روحانیون سرشناس اصفهان مثل سید‌ابوالحسن شمس‌آبادی و قنبرعلی صفر‌زاده را به دلیل اختلافات عقیدتی و شخصی به قتل رساندند، جو خاصی ایجاد شده بود و دستگاه‌های امنیتی، چشم‌ترسیده شده بودند. در همین اوضاع و احوال، شخصی امام جماعت یکی از مساجد نجف‌آباد را تلفنی تهدید کرده بود که «اگه فلان مبلغ را در فلان تاریخ داخل دیوار پشت ورزشگاه نگذاری، می‌کشمت!» شیخ موضوع را به اطلاع داد و بلافاصله تیم‌های ضد‌ترور اصفهان آمادۀ دستگیری عامل این تهدید شدند. در همان روزی که متهم تعیین کرده بود، رییس شهربانی نجف‌آباد خبرم کرد که «بیا که سوژه خوبی برات دارم، فقط نباید خیلی نزدیک بشی!» محل تبادل، پشت ورزشگاه دانش رو‌به‌روی فرمانداری و نزدیک حمام دهقان بود. در دیوارِ مجموعۀ ورزشی سوراخی به قطر ده‌سانتیمتر در ارتفاع یک‌متری قرار داشت که پول باید داخل آن گذاشته می‌شد. به من اجازۀ نزدیک‌شدن به محل مورد نظر را ندادند ولی طبق گفته‌های رییس شهربانی، تیم‌های امنیتی در چند لایه محل را محاصره کرده و حتی قرار بود هلی‌کوپتر هم اعزام کنند که البته من چیزی ندیدم. احتمال درگیری داده می‌شد و محدودۀ تبادل به صورت کامل قُرق شده بود. همه منتظر تروریست خطرناکی بودند که برای بردن پول‌ به صحنه بیاید ولی در بهت و حیرت نیروهای شهربانی، پیرمردی دوچرخه‌سوار به محل نزدیک شده و با آرامش سراغ محل مورد نظر می‌رود. هنوز دستش داخل سوراخ بوده که چندین افسر مسلح محاصره‌اش می‌کنند. می‌گفتند بندۀ خدا نزدیک بوده قالب تهی کند. وقتی دستگیرش می‌کنند، اعتراف می‌کند که «از اقوام نزدیک شیخ‌ هستم. آبدارچی و مسئول گلخانۀ شهرداری‌ام. پولی برای جور کردن جهیزیۀ دخترم نداشتم و پیش خودم گفتم اوضاع خوبیه تا حاج‌آقا را مختصر تیغی بزنم!» از نظر من، بخش زیادی از باند سیدمهدی هاشمی، در نجف‌آباد برنامه‌ریزی و اجرا شد. ماشینی که با آن مرحوم شمس‌آبادی را ربودند، یک نجف‌آبادی که قبل و بعد از انقلاب چهره‌ای سرشناس محسوب می‌شد، هدایت ‌می‌کرد. خانۀ پدرزن یکی از شهدای شاخص نجف‌آباد، تبدیل شده بود به پاتوق هواداران باند سید‌مهدی. روزی که مرحوم منتظری در یک سخنرانی پسرش محمد را به دلیل کارهای بعد از انقلابش، درگیر بیماری‌های روحی و روانی اعلام کرد، رفتم تا از همین شخص فایل صوتی سخنرانی را بگیرم و اتفاقاً مهدی هاشمی را همان‌جا دیدم. 📌 بخشی از کتاب ناگفته ها، خاطرات محمد رضا پزشکی خبرنگار روزنامه اطلاعات در دهه های 40 و 50 نجف آباد 🆔 @mehrezahra 🆔www.mehrezahra.ir