eitaa logo
ناجِہ❀
79 دنبال‌کننده
403 عکس
64 ویدیو
0 فایل
"بسمـ رب ناجہ" ناجه؛آرزویی درآمیخته با حسرت:)آرزویی برآمده از دل وحسرتی،یارِآرزو.. واین چنین گفت: دوستت خواهم داشت تازماني که قلبم ازتپیدن بایستد! -گفتیم و بگفتیم و در آخر: صدبار نوشته‌ام تورامیخواهم یکباربگو توهم مرامیخواهی؟! https://daigo.ir/pm/Och0iN
مشاهده در ایتا
دانلود
-
ناجِہ❀
-
پای کار بودن و در میدان بودن من چیست؟ سهم من در دفاع از امامم چیست؟ -اشک اورا جاری نکن.. عصبانی هستی؟ به خاطر امامت ناسزا نگو.. نگاهت در پی نامحرمی میخواهد برود؟ افسارش را بکِش و نگهش دار.. ذره ذره به امامت عشق بورز و بگو به خاطر شما نکردم.. نرفتم.. نگفتم.. ندیدم.. نشنیدم.. وانگهی از این قطره ها، در دریای محبّت امامت غرق میشوی..:) ..
هدایت شده از نجوایِ‌یک‌طلبه؛
ای که ره بستی میانِ کوچه ها بر فاطمه ؛ گردنت را می‌شِکست آنجا ، اگر عباس بود  .‌ .
ناجِہ❀
ای دوست، تورا چه شده که جواب سلام دوست را نمی‌دهی؟:).. 💔 -اشک؟.. -همین چند خط باعث شد این کتابو بخر
فرض کن پیش تو لیلای تو را آزردند بعدازآن سربه بیابان نگذاری سخت است..
ناجِہ❀
تولدتون مبارک شهید خادم الحسین🌱 -شهید امیر سیاوشی-
استاد دفاعی میگفت: همه چیز با شهادت شروع میشه.. اونی که شهید میشه دیگه سرتاپاش میشه واست الگو.. - طبق رسم مکالمه هایم.. گرفتار خاکم.. درگیر با حبّ و بغض های زمینی..همچنان غرق ابهام..و ترس از خودی که گاه سستی میکند و مرا ز مقصد دور.. تویی که چشیدی شهد شهادت را.. مبارکت.. هوای دل هوایی شده‌ی ماراهم داشته باش.. علمدار¹:) ¹: به قول نورجان تو هیئتا پرچم به دست، ایشون بوده..
مادر ماه آسمان دل ما.. مادر علمدار خوش ادب کرب و بلا.. مادری شما مهر فاطمی دارد و شجاعت حیدری.. مارا نیز با شیوه‌ی تربیتت، ادب بیاموز.. ادب در رکاب امام زمان بودن.. ادبی که لب ماه بنی هاشم را دم آخر خشک و ترک خورده باقی گذاشت.. ما (من) محتاج ادبی هستم که شما آموزگارش هستی.. بانو جانم.. ام البنین سلام الله علیها..
عمل لازم است.. عملی محکم و قوی.. وحالا باخود میگویم در برابر ذات لفظ"عمل" حرفی برای گفتن دارم؟.. یادست‌هایم پر از خالی‌ست و باید ساکت شوم..
-چقدر می‌ارزیم؟..
-
ناجِہ❀
..:)
اندیشه شان این بود که ما نیز همچون خودشان بزدل هایی حقیریم.. نه.. ما نترسیدیم.. ریشه‌ی حیاتمان محکم تر شد.. آری.. ما شاید اشک ریختیم، روضه خواندیم، لباس عزا به تن کردیم، درس هایمان را با بغض خواندیم.. بغضی نه فقط درگلو.. بلکه بغضی که مشتی است بر دهان دشمن.. همه‌ی اینهارا و افزون تر تجربه کردیم.. اما.. یک جمله ی آقایمان سید علی¹ کافی است برای آرامش قلب و حرکتی بسی محکم و استوار تر از قبل.. منِ دانش آموز در تحصیلم.. معلم در تدریسش.. مادر در تربیتش و.. آنها نمیدانند که ملت ما ملت سید الشهداست.. و شهادت..؟ نمیدانند که مردمانمان خو کرده اند به غسل شهادت..؟ و شاید همچنان هم نمیدانند که ذکر قنوت این ملت بعد از فرج، شهادت است.. اما تو بدان.. در این میان وحدت من و توست که به نشانه رفته.. در حد خود کوتاهی نکنیم.. ¹بدانند این فاجعه آفرینی پاسخ سختی در پی خواهد داشت؛ باذن الله..
وجود هر آدمی سه تاعرصه داره: عرصه‌ی ذهن عرصه‌ی قلب عرصه‌ی رفتار -امشب فکر کن با خودت که واکنش هرکدوم از این عرصه های تو در برابر مسئله‌ی دیروز چی بوده؟ چی هست؟ چی باید باشه.. -مسئول تربیتی عزیز مدرسه
هدایت شده از ناجِہ❀
شب جمعه ستو یه صلوات هدیه کنیم به شهدا، پیش ابی عبدالله یادمون میکنن:) اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌱...
هدایت شده از ناجِہ❀
Dua Kumayl [128].mp3
28.55M
و قلبی بحبک متیما و دلم را از عشق و محبتت بی تاب گردان..:) -نیم ساعت بیشتر وقت نمیگیره:) التماس دعا♡
قطار منتظر هیچ کس نمی‌ماند..:)
4_5971933604526162040.mp3
5.64M
رجب را از لسان سیّدمان به دل بسپاریم..
ریحانه‌ی کاپشن صورتی گوشوار قلبی من.. از اون بالا برای نابودی دشمن و پیروزی عموها دعا کن.. قربون خنده هات:)
دیدم جایی گفته بودند دستنوشته ی شهیده فائزه پشت عکس ..:)
سؤال ها به سان کودکانی بیش فعال درون سرم دویدن دارند.. وظیفه ام.. قرارگاهم.. مبدأم.. مقصدم.. آمدنم.. رفتنم.. همه پرسش هایی است که دلم میگوید پاسخ به هرکدامشان سیصد و شصت و پنج روزهای زیادی را میطلبد.. شاید همه شان ختم میشوند به هدف خلقت.. مهم ترین پرسش انسان.. البته شاید.. شاید هم از مسیر کمال میگذرند و مقصدم را آخر مسیر درمیابم.. چه میگویم؟.. کلمات را دست به سینه ساکت و آرام نشانده ام اینجا که بگویم: کمی فکر کنیم.. به عشق ابدی.. به کمال.. به مبدأ و مقصد، آمدن و رفتن و نحوه اش..، موقعیت کنونی و موقعیت دلخواه(فطرت خواه.. خداخواه..) کتاب عربی از زبان پیمبرمان مکرر گفت ساعتی عبادت بهتر از هفتاد سال عبادت است اما فقط برگه امتحان سیاه کردیم، برای نمره اش ذوق کردیم یا بالعکس. و فراموش کردیم آنچه را که برایش نیمی از روز را با استاد و تخته و گچ و ماژیک هدر میدهیم یا شاید هم بهره میبریم..بماند.. این هم سؤال است و مسبب تفکر.. پس بگذریم..:) از لحاظ "اکنون"
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود.. این ها کلماتی نیستند که وزن گرفته و شعر نامیده شده باشند.. رسم الخط دقیق تاریخ است حرف به حرف این عبارت.. اگر عمه‌ی سادات با نغمه‌ی حیدر ع و با حیای زهرا س آن خطبه‌ را در شام نمیخواند معلوم نبود که پیام عاشورا چگونه بر وجود ما نازل شود.. و این است معنای اطاعت و حمایت امام زمان با هر مصیبتی که در دلت می آورد..