eitaa logo
ويژه نامه امام باقر عليه السلام
12 دنبال‌کننده
6 عکس
0 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️رويدادهاى مهم 1. حضور امام محمد باقر (ع) در واقعه كربلا، در سن چهار سالگى، به همراه پدرش، امام زين العابدين (ع) در محرم سال 61 هجرى. 2. شهادت امام زين العابدين (ع)، پدر ارجمند امام محمد باقر (ع)، در سال 95 هجرى. 3. مباحثات و احتجاجات امام محمد باقر (ع) با بزرگان مذاهب و اديان، درباره اثبات حقانيت اهل بيت (ع). 4. ضرب سكه اسلامى، براى پول رايج خلافت اسلامى، و اسقاط سكه رومى توسط عبدالملك بن مروان، در سال 76 هجرى، با مشورت و يارى امام محمد باقر(ع).(1) 5. احضار امام محمد باقر (ع) و فرزندش، امام جعفر صادق (ع) به شام از سوى هشام بن عبدالملك. 6. تأسيس پايه‏هاى اصلى حوزه علوم اهل بيت (ع) در مدينه، و تربيت شاگردان مبرز توسط امام محمد باقر(ع). 7. مسموميت و شهادت امام محمد باقر (ع)، درسال 114 هجرى، به دست ابراهيم بن وليد بن عبدالملك، والى مدينه، به دستور خليفه وقت، هشام بن عبدالملك. 8. به خاك سپارى بدن مطهر امام محمد باقر (ع) در قبرستان بقيع، در مدينه، در كنار قبر پدرش، امام زين العابدين (ع) و عمويش، امام حسن مجتبى (ع)، توسط امام‏جعفر صادق (ع) و ساير بازماندگان. برگرفته شده از كتاب خاندان عصمت عليهم السلام - تاليف سيد تقى واردى https://eitaa.com/najskfoc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرتوى از سيره و سيماى امام محمد باقر عليه السلام حضرت امام محمد باقر(ع) اول ما رجب, يا سوم صفر سال 57 هجرى قمرى در مدينه متـولد گرديد.پدر بزرگوارش حضرت على بـن الحسين و زين العابديـن (ع) , و مادر مكـرمه اش , فاطمه معروف به ((ام عبـدالله)) دختـر امام حسـن مجتبـى مـى باشـد, از ايـن رو, آن حضـرت از نـاحيه پـدر ومـادر به بنـى هـاشـم منسوب است. شهادت امام باقر(ع) در روز دوشنبه 7 ذيحجه سال 114 هجرى قمرى در 57 سالگى, به دستـور هشام بـن عبدالملك خليفه اموى, به وسله خوراندن سـم, اتفاق افتاد و مزار شـريفـش در مـدنيه در قبـرستـان بقيع مـى بـاشـد. آن حضرت يكى از اطفال اسير فاجعه كربلا مى باشد كه درآن وقت سه سال و شش ماه و ده روز از سـن مباركش گذشته بود. حضرت باقر(ع) به علـم ودانش وفضيلت و تقوا معروف بـود و پيـوسته مـرجع حل مشكلات علمى مسلمانان به شمار مى رفت. وجود امام محمد باقر (ع) مقدمه اى بود براى اقدام به وظايف دگرگونسازى امت. زيرا مردم, او را نشانه هاى فرزند كسانـى مـى شناختند كه جان خـود را فدا كردند تا موج انحراف ـ كه نزديك بـود نشانه هاى اسلام را از ميان ببـردـ متـوقف گردد. آنان از ايـن رو قربانـى شـدند تا مسلمانان بـدانند كه حكامـى كه به نام اسلام حكـومت مـى كنند, از تطبيق اسلام با واقعيت آن به انـدازه اى دورانـد كه مفاهيـم كتاب خدا و سنت رسـول اكرم (ص) در يك طرف قرار دارد و آن حاكمان منحرف در طرف ديگر. امام باقر (ع) بـر آن شـد تا انحـراف حاكمان و دورى آنان از حقايق اسلام را به مـردم بفهمانـد وبـراى مسلمانان آشكار سـازد كه چنان امـورى تحقق يافته است. هشـام بــن عبدالملك خليفه نابكارى امـوى وقتـى به امام (ع) اشارت مى كند و مى پرسد كه ايـن شخص كيست؟ به او مـى گـويند او كسـى است كه مردم كـوفه شيفته و مفتون اويند. اين شخص امام عراق است. در مـوسـم حج از عراق و خـراسـان و ديگـر شهرها, هزاران مسلمان از او فتوا مى خـواستند و از هر باب از معارف اسلام از او مى پرسيدند. ايـن امر اندازه نفوذ وسيع او را در قلوب تـوده هاى مردم نشان مى داد. از سـوى فقيهان بزرگ كه وابسته به حوزه هاى فكرى و علمى بـودند, مسائل دشوار در محضر او مطرح مى شد و گفتگوهاى بسيار با امام به عمل مىآمد, از او پاسخ مى خـواستند تا امام را در تنگنا قرار دهند و در مقابل مردم او را به خاموشى وادارند, ولى آن حضرت با پاسخهاى قانـع كننده ومستـدل و محكـم خـود آنان را به اعجـاب وامــى داشت . حـــوزه علمـى او بـراى صـدها دانشمنـد و محـدث كه تـربيت كــرده بـود پـايگـاهـى مهم به شمـار مـىآمــد. جابر جعفى گويد: ((ابوجعفر هفتاد هزار حديث براى مـن روايت كرد. )) ومحمد بـن مسلـم گويد : ((هر مسئله كه در نظرم دشـوار مى نمود از ابوجعفر(ع) مى پرسيدم تا جايى كه سى هزار حديث از او سـوال كردم.)) امام باقر(ع) شيعيان خـود را چنيـن وصف مى كند: ((همانا شيعه ما , شيعه علـى, بادست ودل گشاده واز سر گشاده دستى و بى ريايى از ما طرفدارى مى كنند و براى زنده نگاهداشتـن ديـن, متحد و پشتيبان ما هستند. اگر خشمگيـن گردند. ستـم نمى كنند واگر خرسند باشند از اندازه نمـى گذرند. براى آن كس كه همسايه آنان باشد بركت دارند و با هركـس كه با آنان مخالف باشد طريق مسالمت پيـش مى گيرند. و شيعه ما اطاعت خدا مى كند.))(1) امام باقر (ع) و خلفاى جـور امام باقر(ع) با پنج خليفه از خـلفاى بنى امـيه معـاصر بـود كه عبارتند از: 1ـ وليد بن عبدالملك 2ـ سليمان بن عبدالملك 3ـ عمر بن عبدالعزيز 4ـ يزيد بن عبدالملك 5ـ هشام بن عبدالملك . و همه آنان جز عمربـن عبـدالعزيز در ستمگرى و استبـداد و خودكامگـى دست كمـى از نياكان خـود نداشتنـد و پيـوسته بـراى امام باقر(ع) مشكلاتى فراهم مى نمودند. ولى در عيـن حال, او از طريق تعليم و تربيت , جنبشـى علمى به وجـود آورد و مقدمات تـاسيـس يك مركز علمى اسلامـى را در دوران امامت خـود پى ريزى كرد كه در زمان فرزند بزرگوارش امام جعفر صادق(ع) به نتيجه كامل رسيـد. روش كار پيشيـوايان ما به ويژه امام سجاد و امـام بـاقـر(ع) كــه در اوضـاع فشـار و خفقان به سر مى بردند به شيوه مخفـى و زيرزمينى بـود, شيـوه اى كه مـوجب مـى شد كسـى از كارهاى آنان مطلع نشـود. هميـن كارهاى پنهانـى , گاهى كه آشكار مى شد, خلفارا سخت عصبانى مـى نمـود در نتيجه, وسايل تبعيد وزندانـى آنهافراهـم مـى شــد. سرانجـام, امـام بـاقر (ع) كه پيــوسته مــورد خشــم و غـصـب خـلـيفه وقت , هشام بـن عبـدالملك بـود, به وسيله ايادى او مسمـوم شـد و در سال 114 هجرى به شهادت رسيد. جنازه آن بزرگوار , كنار قبر پـدر بزرگـوارش در قبرستان بقيع, به خاك سپرده شد. (2)
✅فضل و دانش امام باقر(ع) امام محمد باقر (ع) در دوران امامت خود , به نشر و پخش معارف دين به ويژه فقه و احكام اسلامى پرداخت و ضمن حل مشكلات علمى به تعليم و تربيت شاگردانى فاضل و آگاه مانند: محمد بن مسلم, زراره بن اعين, ابونصير , هشام بن سالم و جابربن يزيد و حمران بن اعين و بريد بن معاويه عجلى, همت گماشت. آن حضرت در فضل و فضيلت زهد و تقوا , اخلاف و معاشرت سرآمد بزرگان بنى هاشم در عصر خود بود. آوازه علوم و دانش او چنان اطـراف و اكناف پيچيده بود كه ملقب به ; يعنى شكافنده دانش هاگرديد. يكى از علماى بزرگ سنى به نام ابن حجر هيتمى درباره او مى نويسد: ((محمد باقر به اندازه اى گنج هاى پنهان معارف و دانش ها را آشكار ساخته, حقايق احكام و حكمت ها و لطايف دانش ها را بيان نموده كه جز بر عناصر بى بصيرت يا بد سيرت پوشيده نيست و از همين جاست كه وى را و و بر افروزنده پرچم دانش خوانده اند.)) عبدالله بن عطا يكى از شخصيت هاى علمى زمان امام مى گويد: ((من هرگز دانشمندان اسلام را در هيچ محفل و مجمعى به اندازه محفل محمدبن على(ع) از نظر علمى حقير و كوچك نديدم.)) ❇️ویژگی امام باقر(ع) حضرت در سخنان خود, اغلب به آيات قران كريم استناد مى نموده و از كلام خدا شاهد مى آورده و فرمـوده است: (( هر مطلبى را گفتـم, از من بپرسيد كه در كجاى قرآن است تا آيه مربوط به آن موضوع را معرفى كنم.))(3) https://eitaa.com/najskfoc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️ادامه مطلب ✅توطعه دشمن برای تحقیر امام (ع) ❇️امام و مسابقه تير اندازى هشام بن عبدالملك تصميم گرفت امام باقر را به مسابقه تيراندازى فرا خواند تا به واسطه شكست او در مسابقه , امام را در نظر مردم حقير و كوچك جلوه دهد به همين جهت پيش از ورود امام (ع) به قصر خلافت, عده اى از درباريان را واداشت نشانه اى نصب كرده مشغول تيراندازى گردند. امام باقر وارد مجلس شد و اندكى نشست, ناگهان هشام رو به امام كرد و گفت : آيا مايليد در مسابقه تيراندازى شكرت نماييد؟ حضرت فرمود: من ديگر پير شده ام ووقت تيراندازىام گذشته است, مرا معذور دار. هشام كه خيال مى كرد فرصت خوبى به دست آورده و امام باقر را با شكست مـواجه ساخته است, اصرار و پافشارى كرد و وى را سوگند داد و همزمان به يكى از بزرگان بنى اميه اشاره كرد كه تير و كمال خود را به آنحضرت بدهد. امام(ع) دست بـرد و كمال را گرفت و تيرى در چله كمال نهاد و نشانه گيرى كرد و تير را درست به قلب هدف زد آن گاه تير دوم را به كمال گذاشت و رها كرد و اين بار تير در چوبه تير قبلى نشست و آن را شكافت تير سوم نيز به تير دوم اصابت كرد و به همين ترتيب نه تير پرتاب نمود كه هر كدام به چوبه تير قبلى خورد!. اين عمل شگفت انگيز, حاضران را به شدت تحت تاثير قرار داده, اعجاب و تحسين همه را برانگيخت. هشام كه حساب هايش غلط از آب درآمده و نقشه اش نقش بر آب شده بود, سخت تحت تاثير قرار گرفت و بى اختيار گفت: آفرين بر تو اى اباجعفر! تو سرآمد تيراندازان عرب وعجم هستى, چگونه مى گفتى پير شده ام؟ آن گاه سر به زير افكند و لحظه اى به فكر فرو رفت. سپس امام باقر و فرزند برومندش امام صادق(ع) را در جايگاه مخصوص كنار خود جاى داد و فوق العاده تجليل و احترام كرد و رو به امام كرد و گفت: قريـش از پرتو وجود تو شايسته سرورى بر عرب و عجم است. اين تير اندازى را چه كسى به تو ياد داده است و در چه مدتى آن را فرا گرفته اى ؟ حضرت فرمود: مى دانى كه اهل مدينه به اين كار عادت دارند, من نيز در ايام جوانى مدتى به اين كار سرگرم بـودم ولى بعد آن را رها كردم, امروز چـون تو اصـرار كردى ناگزير پذيرفتـم. هشام گفت: آيا جعفـر نيز مانند تو در تيراندازى مهارت دارد؟ امام فرمود: ما خاندان, اكمال ديـ و اتمام نعمت را كه در آيه ((اليوم اكملت لكم دينكم)) آمده از يكديگر به ارث مى بريم و هرگز زمين از چنين افرادى خالى نمى ماند.(4) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پى نوشت ها: 1 ـ پيشوايان ما, ص 170 2 ـ زندگانى امامان , ص 57. 3 ـ سيره پيشوايان , ص 307ـ 308. 4ـ پيشين ,ص 340. برگرفته شده از كتاب سيره وسخن پيشوايان - تاليف محمدعلى كوشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.✅ويژگی های امام باقر عليه السلام, 2 ـ مالك , پيشواى فرقه مالك , گفته است: ((مدتى نزد جعفر بن محمد رفت و آمد مى كردم, او را همواره در يكى از سه حالت مى ديدم: يا نماز مى خواند يا روزه بود و يا قرآن تلاوت مى كرد, و هرگز او را نديدم كه بدون وضـو حديث نقل كند.))(5) 3ـ ابن حجر هيتمى گفته است: ((به قدرى علوم از او نقل شده كه زبانزد مردم گشته و آوازه آن, همه جا پخش شده است و بزرگترين پيشوايان (فقه و حديث) مانند: يحيى بن سعيد, ابن جريح , مالك , سفيان ثورى, سفيان بن عيينه, ابوحنيفه , شعبه و ايوب سبجستانى از او نقل روايت كرده ايد.))(6) 4 ـ ابوبحر جاحظ گويد: ((جعفر بن محمد كسى است كه علم و دانش او جهان را پركرده است و گفته مى شود كه ابوحنيفه و سفيان ثورى از شاگردان اوست, و شاگردى اين دو تن در اثبات عظمت علمى او كافى است.))(7) 5 ـ ابن خلكان مورخ مشهور نوشته است: ((او يكى از امامان دوازده گانه در مذهب اماميه و از بزرگان خاندان پيامبر است كه به علت راستى و درستى گفتار, وى را صادق مى خواندند. فضل و بزرگوارى او مشهورتر از آن است كه نياز به توضيح داشته باشد.ابو موسى جابر بن حيان طرطـوسى شاگرد او بود. جابر كتابى شامل هزار ورق تاليف كرد كه تعليمات جعفر صادق را در برداشت و حاوى پانصد رساله بود.))(8) 6ـ شيخ مفيد مى نويسد: ((به قدرى علوم از او نقل شده كه زبانزد مردم گشته و آوازه آن, همه جا پخش شده است و از هيچ يك از افراد خاندان او, به اندازه او علوم و دانش نقل نشده است.))(9) https://eitaa.com/najskfoc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️ادامه مطلب ❇️توفيق فرهنگى در پرتو آشفتگى سياسى زمان امام صادق(ع) زمان تزلزل حكومت بنى اميه و فزونى قدرت بنى عباس بود و اين دو گروه مدتى در حال كشمكش, مبارزه بايكديگر بودند. از زمان هشام بن عبدالملك , تبليغات و مبارزات سياسى عباسيان آغاز گرديد و در سال 129 وارد مرحله مبارزه مسلحانه وعمليات نظامى گرديـد, سرانجام در سال 132 به پيروزى رسيد. بنى اميه در اين مدت, گرفتار مشكلات سياسى فروان بودند, لذا فرصت فشار و اختناق نسبت به شيعيان را نداشتند. عباسيان نيز چون از دستيابى به قدرت در پوشش شعار طرفدارى از خاندان پيامبر و گرفتن انتقام خون آنان عمل مى كردند, فشارى از طرف آنان مطـرح نبود, از اين رو, اين دوران, دوران آرامش و آزادى نسبى امام صادق(ع) و شيعيان بود و آن حضرت از اين فرصت استفاده كرده و تلاش فرهنگى وسيعى را آغار كرد. او آن قدر فقه و دانش اهل بيت را گسترش داد و زمينه ترويج احكام و بسط كلام شيعى را فراهـم ساخت كه مذهب شيعه به نام او به عنوان شهرت يافت. امام صادق (ع) با تمام جريان هاى فكرى و عقيدتى آن روز برخورد كرده و موضوع اسلام و تشيع را در برابر آنها روشن ساخته و برترى بينش اسلام شيعى را ثابت كرده است. امام صادق(ع) هر يك از شاگردان خود را در رشته اى كه با او سازگار بود, تشويق و مى نمود و در نتيجه, هر كدام از آنها در يك يا دو رشته او علوم مانند: , , و , پيدا مى كردند. ـبنـسالم مى گويد: روزى با گروهى از ياران امام صادق (ع) در محضر آن حضرت نشسته بوديم. مردى شامى اجازه ورود خواست و پس از كسب اجازه , وارد مجلس شد. امام فرمود: بنشين. آن گاه پرسيد: چه مى خواهى؟ مرد شامى گفت: شنيده ام شما به تمام سوالات و مشكلات مردم پاسخ مى گوييد آمده ام با شما بحث و مناظره كنم ! امام فرمود: در چه موضوعى ؟ شامى گفت: درباره كيفيت . امام رو به كرده فرمود: حمران! جواب اين شخص با توست. مرد شامى گفت: من مى خواهم با شما بحث كنم, نه با حمران, امام فرمود: اگر حمران را محكوم كردى , مرا محكوم كرده اى. مرد شامى ناگزير با حمران وارد بحث شد, هر چه شامى پرسيد, پاسخ قاطع و مستدلى از حمران شيند, به طـورى كه سرانجام از ادامه بحث فرو ماند و سخت ناراحت و خسته شد. امام فرمود:حمران را چگونه ديدى؟ مرد شامى گفت: راستى حمران خيلى است, هر چه پرسيدم به نحو شايسته اى پاسخ داد, آن گاه مرد شامى گفت: مى خواهم درباره لغت و با شما بحث كنم. امام رو به ابان بن تغلب كرد , فرمود: با او مناره كن. ابان نيز راه هر گونه گريز را به روى او بست و وى را محكوم ساخت. مرد شامى گفت: مى خواهم درباره با شما كنم.! امام به زراره فرمـود: با او مناظره كن. زراره هم با او به بحث پرداخت و به سرعت او را به بن بست كشاند. شامى گفت: مى خواهم درباره با شما مناظره كنم. https://eitaa.com/najskfoc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا