eitaa logo
نمکدون شعبه ایتا
190 دنبال‌کننده
100 عکس
19 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
شماره ۱ بسم الله الرحمن الرحیم هر متنی که محتوایش با شوخی بیان میشود ، خارج از چهار حالت نیست: طنز: شوخیها حتما نقدی به دنبال دارد. درون مایه‌ای دارد و مخاطب را به فکر وا میدارد. دارک کمدی یا طنز تلخ چنان درون مایه‌ای تلخی دارد و دردی را که بیان میکند که حتی شاید شوخی‌ها خنده از مخاطب نگیرد اما جان عزیزتان اگر شوخی‌هایتان در متن درنیامد نگویید دراک کمدی نوشتیم. فکاهه: شوخیها فقط محض خندیدن است و هیچ درون مایه‌ای و نقدی ندارد. مخاطب هم فقط بعد خواندن یا شنیدن آن تنها شنگول میشود. هجو: نقد افراد همراه شوخی است. نقد سازنده. بیشتر شوخی‌های سیاسی از این دست است. در واقع چیزی به اسم طنز سیاسی نداریم و در بهترین حالت هجو است. هزل: تخریب و ریشخند کردن و تمسخر دیگران است. نازل ترین نوع مطلبی که با شوخی همراه است همین هزل است. @namakdooon
نمکدون شعبه ایتا
#پست_آموزشی شماره ۱ بسم الله الرحمن الرحیم هر متنی که محتوایش با شوخی بیان میشود ، خارج از چهار حال
شماره۲ بسم الله الرحمن الرحیم سه نظریه درباره خنده وجود دارد: ۱_نظریه تفوق: افلاطون و ارسطو و چند نفر دیگر میگن که ما به دلیل تفوق بر دیگران می‌خندیم، به دلیل شکوه ناگهانی حاصل از درک ناگهانی برتری خویش، در قیاس با پستی و فرودستی دیگران یا پستی و فرودستی پیشین خودمان. خنده آن شوری است که هیچ نامی ندارد. ۲_ نظریه آرامش: این نظریه در قرن نوزدهم توسط یک بابایی به نام هربرت اسپنسر مطرح شده و این بنده خدا اعتقاد داشته خنده آزاد شدن انرژی عصبی پس رانده شده‌است. فروید هم گفته: اوهوم...انرژی آزاد یا تخلیه شده در خنده به این دلیل لذت بخش است که از میزان انرژی که در مواقع معمول برای مهار یا سرکوب فعالیت روانی به کار می‌رود، می‌کاهد. ۳_ نظریه ناهماهنگی: چند نفر از جمله کانت و شوپنهاور و چندتای دیگشون گفتن خنده در تحلیل نخست، درک ناهماهنگی است. خنده حاصل تجربه ناهماهنگی‌ای محسوس میان دانسته‌ها یا توقعات ما از یک سو و اتفاقات رخ داده در لطیفه، خوشمزگی، لودگی یا مزاح از دیگر سو است. (که بنده این نظریه را بیشتر قبول دارم و شوخی سازی یک طنزنویس حاصل باور او درباره علت خنده است.) رایجترین نوع لطیفه این است که ما بر خلاف انتظارمان، جمله‌ای غافلگیر کننده بشنویم. آنچه باعث خنده می‌شود این است که آنچه انتظارش را داشته‌ایم نقش بر آب شده است. شوخ در لغت یعنی چرک. شما یادتان نمی‌آید قدیم‌ها در حمام فردی بود که اسمش دلاک بود وظیفه داشت با کیسه حمام، چرک و آلودگی را به همراه یک لایه پوست از روی بدن افراد بِکند، بگذارد کف دستشان. شوخی در اصطلاح عیب و آلودگی را به رو طرف آوردن می‌گویند. شوخی‌ها دو دسته هستند: ۱_شوخی‌های لفظی و کلامی ۲_شوخی‌های غیرلفظی و عملی ۱_شوخی‌های کلامی و لفظی: بیشتر جنبه بازی با کلمات دارند و لازمه آن تسلط طنزنویس بر کلمات و معانی ظریف و دقیق آن است. ۱_ دستکاری بامزه اسامی: اسامی به شرط اینکه کاملا مشهور و شناخته شده باشند. اگر اسامی اشخاص باشد در هجو و هزل کار برد دارد. اما اگر غیر این باشد کاربرد آن اخلاقی‌تر است. مثل: پرایدو...فیس‌بوق ... سالها پیش مطلبی نوشتم به اسم «شاخستاگرام» با نقطه کانونی شاخ‌های اینستاگرام. مطلبی هم نوشتم در نقد آپارتمان نشینی با تم غارنشینی ، اسم متن، «سلسله غاپارتمانیان» بود. دستکاری بامزه کلمات باید به حدی باشد که معنی را برساند و مخاطب متوجه شوخی بشود. @namakdooon
نمکدون شعبه ایتا
#پست_آموزشی شماره۲ بسم الله الرحمن الرحیم سه نظریه درباره خنده وجود دارد: ۱_نظریه تفوق: افلاطون و
بسم الله الرحمن الرحیم ۳ ۲_نظیره(burlesque) در طنز به معنی تقلید طنزآمیز از هر نوع قالب نوشتاری است. از آگهی ترحیم گرفته تا نسخه پزشک و قبوض آب و برق و حتی دستور آشپزی. از ظرفیت‌های که متن دارد، می‌شود برای ساختن شوخی استفاده کرد. جان کلام اینکه نظیره یعنی تقلیدی که هماهنگی و تناسب میان موضوع و سبک نیست. همین عدم تناسب است که موقعیت شوخی ایجاد می‌کند. نظیره دو نوع دارد: نظیره نازل: موضوع مهمی را در قالب کم اهمیت مطرح می‌کنیم. مثلاً؛ راه‌کارهای ایجاد تفاهم بین زوجین در قالب دستور تهیه آبدوغ‌خیار یا پودینگ شکلاتی. نظیره برتر: موضوع پیش‌پا افتاده‌ای را در قالب فاخر بیان کنیم. مثلاً؛ رعایت تجملات اضافی جشن عروسی در قالب عهدنامه بین دو دولت متخاصم. البته باید توجه داشت علاوه بر اینکه حتما باید از ظرفیت‌های متن استفاده کرد، گوشه چشمی به دیگر تکنیک‌های شوخی هم داشت و نباید انتظار داشت صرف استفاده از یک قالب شوخی متن تأمین شود. ۳_نقیضه یا(parody) نوع دیگری از تقلید طنزآمیز است و تفاوت آن با نظیره در تناسب موضوع با سبک متن است. بخشی از کتابم با نام عزرائیلیات که در پیچ و خم انتشار است: نقیضه به زبان امروزی‌ها می‌شود همان اسکی رفتن از کار دیگران. یا درون‌مایه‌ای است و محتوای حرف دیگران را با طیب خاطر برمی‌داریم و در برابر اعتراض صاحب اثر، حق‌به‌جانب می‌گوییم هم‌افزایی علمی داشته‌ایم. یا صوری است به این معنی که حرف خودمان با سبک و سیاق اثر دیگران تحویل می‌دهیم. مثل این کاری که گاهی می‌بینیم، بسته‌بندی یک محصول نامرغوب، مانند محصولی است که برند و شناخته شده است و کلاغ را جای سُهره داده‌اند دستمان. نقیضه لفظی تقلید طنز آمیز حرف دیگران با قالب نوشتاری خودشان؛ اما به اسم شریف خودمان می‌دهیم، می‌رود. این‌ها همه، چیزهایی است که در کلاس‌های طنز پیشرفته به هنرجو می‌آموزند تا شهریه‌ای که گرفته‌اند، حلال شود و اٍلا که نقیضه دو جور است: نقیضه قِلفتی که در اینجا طنزپرداز تنها از قالب کار کپی می‌کند و هرچه دلش می‌خواهد می‌گوید. یا نقیضه تضمین که استفاده از شعر ضرب‌المثل و امثال این‌ها است، با تغییر بعضی کلمات در راستای ساختن شوخی همسو با نقطه کانونی و پیام متن. باید توجه داشت بهتر است ریتم و آهنگ شعر یا ضرب‌المثل را حفظ کرد و البته عموم مردم با آن آشنا باشند تا تکنیک آشنایی‌زدایی کامل در بیاید و خوش بنشیند. در طنز می‌توان نقیضه همه نوع متنی را استفاده کرد و هیچ محدودیتی نداریم. از لیست خرید خانم خانه تا دستور آشپزی و یا قبوض و حتی نسخه پزشکان، البته باید خوانا باشد. در رسته لباس‌ها نقیضه شلوارک میزبان است که برای یک شب به میهمان ناخوانده عاریه داده می‌شود. هرچقدر هم تن‌خورش خوب باشد، متعلق به دیگری است. @namakdooon
نمکدون شعبه ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم #پست_آموزشی ۳ ۲_نظیره(burlesque) در طنز به معنی تقلید طنزآمیز از هر نوع قالب
بسم الله الرحمن الرحیم شماره ۴ نکاتی درباره پست هفته قبل ۱_ اینکه تفاوت نظیره و نقیضه را بدانید چندان مهم نیست. بامزه و پر شوخی بنویسید. صرف تقلید متن خنده نمی‌گیرد. و البته مخاطب هم نمی‌گوید: اَه! نقیضه نوشت که! من فقط بلدم به نظیره بخندم. مخاطب انتظار شوخی دارد نه آشنایی شما با اسامی تکنیک‌ها! ۲_استفاده از نقیضه تضمین به شوخی‌های متن کمک می‌کند. بعضی‌ها نقیضه تضمین را کاریکلماتور می‌نامند با نهایت احترام ... و حتی ....به دلیل این اشتباه فاحششان. هر کسی از را می‌رسد سر کچل کاریکلماتور را می‌تراشد. درست است که کاریکلماتور نوعی کوتاه نوشت است؛ اما هر کوتاه نوشتی کاریکلماتور نیست. کاریکلماتور حتماً باید کشف داشته باشد. ربط دو کلمه بی‌ربط و یا ایهام و دو پهلو بودن. حتماً کشف خنده‌داری داشته باشد. هایکو و مینی‌مال هم کوتاه نوشت هستند که هایکو شعر کوتاه است، فقط برای بیان احساسات و توصیف ادیبانه به کار می‌رود. مینی‌مال که حتماً باید «داستان» و «ماجرایی» را در کوتاه‌ترین جملات بیان کند. نقیضه تضمین مثل: سحر از سفره نجاتش باید نام یکی از متنهای بنده به مناسبت پرخوری در سحر های رمضان. تا مرد فحش نداده باشد عیب و هنرش نهفته باشد مصرع اول عنوان متنی درباره آداب فحاشی است و از آنجا که نقیضه تضمین مخصوصا اگر به صورت شعر یا ضرب‌المثل باشد ضربه آخرِ درستی برای انتهای متن است در انتهای متن به کار بردمش. سفر نزد ایرانیان است و بس عنوان یک متن برای آداب سفر نیش عقرب نه از ره کین است ریست فکتوری ش این است ضربه آخر یک متن اما کاریکلماتور مثل: «دلم در سینه سوخت، کیک در سینی فر» «اهل پاچه خواری نیستم، فقط دل و جگر» «جگرم را سوزاند، دل‌خور شدم» «بعضی‌ها ساعتهای با ارزشی دارند بعضیها ساعتهای با ارزش» «چوپان دروغگو گوسفندان را در چمن مصنوعی چراند» ۳_بهترین کاریکلماتورها برای مرحوم پرویز شاپور است. برای آشنایی بیشتر به آثار ایشان مراجعه کنید. ۴_اگرچه کاریکلماتور‌ها جملاتی مستقل هستند اما در متون بلند هم می‌توان از آنها استفاده کرد. ۵_مِن بعد اگر دیدید کسی هر کوتاه نوشتی را کاریکلماتور نامید از طرف بنده به او بگویید: ای سه نقطه! و حتی ای چهار نقطه! و بگذارید خودش با طیب خاطر هر فحشی را که می‌پسندد، جایگزین کند. ما به دموکراسی احترام می‌گذاریم. @namakdooon
نمکدون شعبه ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم #پست_آموزشی شماره ۴ نکاتی درباره پست هفته قبل ۱_ اینکه تفاوت نظیره و نقیضه
بسم الله الرحمن الرحیم شماره ۵ ۴_قالب تفسیر شعر متن «نکات نهفته در یک افسانه» بر اساس قالب تفسیر شعر نوشته شده. در این قالب اولین نکته مهم آشنایی عموم مخاطبین با شعری است که انتخاب می‌شود. آشنایی و انس مخاطب با شعر موجب آن است که تکنیک‌های آشنازدایی درست اجرا شود. آشنازدایی یعنی زاویه دید جدید. آشنازدایی در تفسیر شعر هم یعنی اینکه برداشتی از ابیات داشته باشیم که در عین جدید و بدیع بودن حتماً ارتباط با شعر داشته باشد. هر چقدر تفسیر جدید با محتوای جدی شعر زاویه داشته باشد میزان غافلگیری طنز بیشتر می‌شود. ۵_تکنیک استفاده از الفاظ رکیک و مفاهیم غیر اخلاقی و ناپسند حقیقتاً اگر خشتک و محتوایات، فعل و انفعالاتش را از بعضی دوستان دست به قلم خودطنزپرداز بگیریم؛ تکنیک خاصی در شوخی‌نویسی برایشان باقی نمی‌ماند. این تکنیک در طنز کاربرد ندارد و در گونه هجو، هزل و فکاهه استفاده می‌شود. غافلگیری از آن جهت صورت می‌گیرد که استفاده از این الفاظ در ادبیات ما رایج نیست و صورت اخلاقی ندارد. این ادبیات را که بنده آن را سبکی ایرج میرزایی می‌نامم؛ سطح بسیار نازل و خالی از هنر است. ۶_مهمل گویی بیشتر در فکاهه پردازی و خندان مخاطب کاربرد دارد. در این تکنیک از کلمات هم‌قافیه و هم‌وزن استفاده می‌شود. مثال یکی می‌خواست بره تونس، نتونس... و خوشمزگی‌هایی از این قبیل که به شوخی شوهر خاله‌ای معروف است. . ۷_تنافر یا ناسازه گویی استفاده دو کلمه متضاد درکنار هم مثل اسم یا دو صفت یا دو قید متضاد با یک فعل و... ایجاد تنافر معنایی می‌‌کند. مثال: مرد های‌های می‌خندید به نحو وحشتناکی آرام بود. این همه برای خودنمکپندارهای جمع است. ۸_استفاده از بعضی کلمات یا عبارتهای انگلیسی در یک اصطلاح یا جمله فارسی مثال: پدر محترقه به جای پدر سوخته محل داگ هم بهم نذاشت ۹_تکنیک جناس: جناس کلماتی رو می‌گویند که از نظر شکل یکسان ولی از نظر معنی تفاوت دارند. مثال: شیر جنگل، شیر خوردنی و شیر آب آیفون در و گوشی آیفون https://eitaa.com/joinchat/1246494986C0b4ebac263
نمکدون شعبه ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم #پست_آموزشی شماره ۵ ۴_قالب تفسیر شعر متن «نکات نهفته در یک افسانه» بر اساس قا
بسم الله الرحمن الرحیم شماره ۶ اولین نکته درباره تکنیک به کار رفته در متن «امید و دیگر هیچ» را بگویم: تکنیک تفسیر طنزآمیز شعر بود. دوستان گفتند قبول نیست، چون اسم تکنیک، نوع آن را مختص به شعر می‌کند. اولاً، ضرب المثل‌ها اغلب شعر هستند. دوماً، بنده تا به حال هیچ متنی که تفسیر ضرب‌المثل کند، ندیده بودم و این اولین بار بود که آن را می‌دیدم آن هم در متن خودم. چون موضوعی که باید درباره آن می‌نوشتم عملاً شوخی بردار نبود و اینجور مواقع لازم است، نویسنده مطالب جدی را در لفافه شوخی عرضه کند. تنها چاره‌ای که به ذهنم رسید نگاه نو به ضرب‌المثل‌ها و ربط دادن آنها با استفاده از ظاهر کلمات و موضوعات به کار رفته در آنها به موضوع امید بود. تکنیک واژه آرایی و واج آرایی که با آرایه واژه آرایی و واج آرایی در شعر اندکی متفاوت است. ۱۰_واج آرایی: بعضی حروف هستند که آوای طنزآمیزی دارند مثل: «پ، ژ، چ، گ، خ، ق، غ، ز، ج» یکی از دوستان به بنده ایراد گرفتند که چرا از کلمات بیگانه استفاده می‌کنم؟ بسمه تعالی چون دوستدارم! و اینکه معاذالله اگر از این حروف در آن کلمات باشد و من نادیده، بگذرم! و من الله توفیق سوال: آیا همه ما موقع طنزنویسی باید این نکته را رعایت کنیم و از کلمات بیگانه گچ پژ دار استفاده کنیم؟ نع! این سلیقه‌ای است. گر تو نمی‌پسندی تغییر ده فضا را و در فضای شاهنامه و ابوالفضل بیهقی بنویسید. طنز یعنی خلاقیت؛ نه تکنیک. تکنیک‌ها آنجایی که دیگر پای خلاقیت می‌لنگد به کار می‌آید. ۱۱_واژه آرایی: بعضی کلمات هم هستند که بار طنز دارند و در توصیفات طنزآمیز کاربرد دارند مثل کدو حلوایی، بادمجان، آفتابه (مسی یا پلاستیکی‌اش فرقی ندارد) و امثالهم. بعضی از اینها به سبب شکل ظاهری یا کاربردی که دارند قابلیت ایجاد شوخی دارند. آشنایی با کلمات برای نویسنده طنز از نان شب هم واجب‌تر است. برای نویسنده طنز؛ مطالعه در رشته‌های مختلف و یادگیری کلمات مختص آنها ضروری است. البته کلماتی که برای عموم مخاطبین آشنا و قابل فهم باشد. https://eitaa.com/joinchat/1246494986C0b4ebac263