نمکتاب
📚 امام من: #امام_من #اهل_بیت #جوان #مهدویت #نرجس_شکوریان #عهدمانا بشتابید🏃🏃🏃 قیمت با تخفیف ویژه: ۵۰
#عکسنوشته
#امام_من
#سفارش از طریق👇
@sefaresh_namaktab
🌹🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌹
📌هر آنچه که برای برنامه ی مهدویتان نیاز دارید...
💽کلیپ
🎧مداحی
📃متن سخنرانی و...👇👇👇
@mehrabane_man
هدایت شده از نمکتاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ کتاب امام من : آرامشی از جنس نور
لابلای شلوغیهای روزمرگی، گاهی دلت یک چیز متفاوت میخواهد.
چیزی که حال و هوای دیگری داشته باشد.
حال و هوایی از جنس آرامش.
آرامشی از جنس تلاطم
#امام_من
#نرجس_شکوریان_فرد
#نمکتاب
#عهد_مانا
#کتاب_بخوانیم
#کتاب_خوب_بخوانیم
#کلیپ_کتاب_خوانی
#کلیپ_معرفی_کتاب
هدایت شده از دو قدم مانده به صبح
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_میانی
🎦 واکنش مردم به یک سوال متفاوت:👆👆👆
آخرین باری که به یاد امام زمان افتادید کی بود؟!
همین قدر #غریب ... 😭😭😭😭
بر هم زنید یاران این جمع بیصفا را
مجلس صفا ندارد بی یار مجلس آرا
@mehrabane_man
⭕️ پوستر جدید فیلم سینمایی "منطقه پرواز ممنوع" رونمایی شد
💢 در آستانه اکران عمومی فیلم سینمایی #منطقه_پرواز_ممنوع به کارگردانی امیر داسارگر و تهیه کنندگی حامد بامروت نژاد، #پوستر جدید این فیلم سینمایی رونمایی شد.
▫️این فیلم سینمایی، روایتگر داستان سه نوجوان است که در حین آماده شدن برای مسابقه ساخت پهپاد، با پیدا شدن یک یوزپلنگ در حوالی محل زندگیشان، وارد مسائل و درگیریهای مختلف و مهیجی میشوند.
⭕️ فیلمی برای قهرمان پروری
▫️مهمترین مزیت این فیلم قصه و قهرمان داشتن در سینمای امروز ماست که متاسفانه دچار مشکل بوده و با کمبود یا نبود قهرمان مواجه هستیم.
پیشنهادمون این هست که با نوجوان خود با خیال آسوده به سینما بروید.
نمکتاب
نقد کتاب رنج مقدس #نقد_کتاب #رنج_مقدس #نرجس_شکوریان_فرد رنج مقدس یک رمان نیست یک زندگی است که بر ریل
#ارسالی_مخاطبین👇👇👇👇
اینقدر رمان برایم جذاب و اثرگذار بود که گاهی جمله ها را بارها بارها میخواندم، یادداشت میکردم و... تا در ذهنم هک شوند. این رمان دیدگاه مرا نسبت به خیلی موضوعات مخصوصا ازدواج تغییر داد و متوجه شدم که این موضوعی سطحی نیس و عمقی دارد به ژرفای هستی یک انسان
💠namaktab.ir
🔶naghdbook.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
📚ماجراهای پسر سرکار عبدی:
#ماجراهای_پسر_سرکار_عبدی
نویسنده: مصطفی خرامان
انتشارات قدیانی
#نوجوان
#نوجوان_رمان
🤯معرفی: با خواندن این کتاب هوشت را امتحان کن ببین کجای داستان می توانی معمای🔍 پلیس را حل کنی…
😎خلاصه: مجموعه ای است از چندین داستان پیرامون پرونده های پلیسی آقای عبدی که خودش از حل آنها عاجز است و همه را با کمک پسرش عبدالله و همسرش فاطمه خانم حل می کند.
پیام کتاب:
🤔دقت و ریز بینی و تلاش برای حل معماها و حتی مسائل زندگی
✂بریده کتاب:
از اداره ی آگاهی بدش می آمد😣، چون مجبور بود فقط آنجا بنشیند و فکر کند. آن قدر فکر کند تا به نتیجه ای برسد: اینکه دزدی چطور صورت گرفته؟ قاتل چطور وارد خانه شده؟ در را چطور شکسته اند؟…
با فکر کردن به عوامل وقوع جرم کله ی سرکار عبدی مثل قطار سوت می کشید و از توی سرش صدای تلق تلق ریل قطار را می شنید. از عصبانیت مثل لبو سرخ شده بود و خون خودش را می خورد که یکدفعه… صفحه۷
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
نمکتاب
⭕️ پوستر جدید فیلم سینمایی "منطقه پرواز ممنوع" رونمایی شد 💢 در آستانه اکران عمومی فیلم سینمایی #من
#ارسالی_مخاطبین
ما دیشب رفتیم دیدیمش
عالی بود👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اشک نشانه عشق است.
وقتت را هدر نده که هدر می روی.
امام همدل و همراه پر مهر است و پدری خیرخواه و با عاطفه
.
#تمنای_وصال
#کلیپ_معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخونیم
📚 مردی با آرزو های دور برد:
#مردی_با_آرزوهای_دوربرد
#فائضه_غفار_حدادی
#جوان
#شهدای_هسته_ای
انتشارات لوح نگار
#ستاره_درخشان
✌معرفی:
هدفش موفقیت خودش و تشکیلاتش نبود. حتی هدفش سربلندی سپاه و نیروهای ایران و خاورمیانه قدرتمند هم نبود. صاف و پوست کنده می خواست اسلام « ابرقدرت » شود.
📖خلاصه:
این کتابی است بسیار زیبا از زندگی و کارهای حاج حسن #تهرانی_مقدم معروف به #پدر_موشکی_ایران.🚀
👌همت و اراده، استقلال، خودکفا بودن، تولید داخلی، اطاعت از ولایت فقیه، بی ریا بودن، اخلاص در کار، عزت اسلامی و پشتکار زیاد و نا امید نشدن و بسیار صفات عالی دیگر از ویژگی های پدر موشکی ایران است.
💫 با خواندن این کتاب با تمام وجود درک می کنم #کار_نشد_ندارد.
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
نقد کتاب
بگذار مادر بخوابد
#نقد_کتاب
#بگذار_مادر_بخوابد
نوشته ی #مهری_رحمانی
❌❌❌❌
زندگی سراسر غم و غصه و درد و ناکامی یک خانواده بدون اینکه علت این همه بدبختی و
راههای برون رفت از این باتلاق مشکلات بیان شود!
اصلاً نویسنده نوشته است که نوشته باشد. حال بد روحی بعد از خواندن این کتاب را نمیشود به این راحتی تبدیل به حال خوب کرد.
اگر کتاب مینویسند تا خواننده درک بهتری از دنیا پیدا کند، که نکتهای بیاموزد، که چند راهحل برای رفع مشکلاتش پیدا کند، که چند روزی سختیها و ناراحتیهایش را فراموش کند، که برود دنبال یک…
با خواندن این مدل کتابها هیچکدام از این حالها برایتان اتفاق نمیافتد.
داستان در مورد پدری بیفکر، مادری که فقط دارد تلاش میکند تا بچهها را سروسامان دهد و بدبختی و بدبختی و در آخر هم بچههایی که انها هم با بیتدبیری انواع و اقسام بدبختیها را یدک میکشند و دیگر هیچ!
خیلی شبیه رمانهای خارجی بود مثل عقاید یک دلقک و دختری در قطار و من پیش از تو و دختری که رهایش کردی و… فقط نمایش سختیهای همراه با بدبختی…
👇👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆👆👆
بریده کتاب:
البته او وقتی می دید من از این اتهام خیلی ناراحت می شوم، گتاه را به تقصیر صاحب خانه می انداخت که آب را به روی ما بسته بوده که حوض نیمه خالی و پر از لجن شده و بچه را خفه کرده اما ته دلم از او رنجیده بودم. من که همیشه از او تایید شنیده بودم انتظار این اتهام بزرگ را از طرف او نداشتم.
ادبیات این کتابها خوب هم باشد باز هم به خاطر محتوایش انسان را دچار فشار روحی می کند.
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
📚 فواره گنجشکها
نام کتاب: #فواره_گنجشک_ها "
#جوان
#اهل_بیت
#امام_صادق_علیه السلام
زندگی داستانی امام جعفر صادق علیه السلام
🖋نویسنده: محمود پور وهاب
📑انتشارات: کتاب جمکران
📓تعداد صفحات: ۱۳۲
🍃برگی از کتاب:
.
آقا!فرزندتان به دنیا آمد. مادرم گفت پسر است، قرص خورشید است.
می خواهم زود برگردم. دلم برای دیدنش تنگ است.
دخترک به همان شتاب برگشت. خورشید انگار خود را پایین کشیده بود. دل زمین گرم تر می تپید.دخترک لحظه ای ایستاد. نفس تازه کرد. مشتش را باز کرد. در کف دست عرق کرده اش، سکه ای کوچک ، چون قرص خورشید می درخشید؛ سکه ای که امام باقر (ع) همراه با شیرین ترین لبخندها مژدگانی داده بود. و دخترک باز دوید...
آن روز هفدهم ربیع الاول سال ۸۳ هجری قمری بود؛ روزی مبارک، هم زمان با سالروز میلاد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم.
نامش را جعفر گذاشتند؛ جعفر صادق علیه السلام
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
نمکتاب
نقد کتاب وقتی دلی #نقد_کتاب #وقتی_دلی 🌱چشاندن شیرینی #اسلام به خواننده و نمایش زشتی و تاریکی جهالت
#ارسالی_مخاطبین
با سلام و تشکر از کتابهای خوب شما
این کتابو که خوندم خیلی لذت بردم.😊
قلم نویسنده خیلی جذاب بود و من دلم میخواد این بار که میرم #حج حتما به احترام جناب #مصعب و جعفر اونجا فاتحه ای بخونم کما اینکه بعد از اتمام کتاب خوندم. و ازشون بخوام سفارشمو به #پیامبر بکنن.
در این کتاب اخلاق زیبای پیامبر و یارانشون برام دلنشین بود و فکر می کردم الان اگه ما که ادعای #مسلمانی داریم چقدر میتونستیم افراد رو جذب کنیم.🌹
چقدر کم به صوت قران و صدای دلنشین بها میدیم و چقدر اینها موثره خلوص مصعب و ادب و اخلاقش و صبوریش و بی توجهیش به مال دنیا چقدر در مسلمان کردن افراد موثر بوده.👌
من نمیدونستم که ایشون شهر یثرب رو برای ورود پیامبر آماده کرده بودن. خداوند مقام ایشون رو بالاتر و به نویسنده و شما که کتاب رو معرفی کردید اجر بده.
🌸@namaktab_ir
📚 من ادواردو نیستم:
#من_ادواردو_نیستم
#جوان
#تازه_های_کتاب
#داستان
💫حتماً در تاریخ خواندهاید مشرکان مکه رفتن پیش پیامبر. به پیامبر گفتند ای محمد ما هرچه بخواهی به تو میدهیم هر چقدر پول و ثروت و مال و منال بخواهی به تو میدهیم هر پست و مقامی هم بخواهی به تو میدهیم. اصلاً تو را میگذاریم رئیسمان. تو را میگذاریم سرورمان.
✴ فقط یک شرط دارد آنهم اینکه دست از آیینت برداری.
پیامبر اخمهایش را توی هم کرد. همانجا آب پاکی را ریخت روی دست مشرکان. بهشان گفت: به خدا قسم اگر خورشید☀ را در دست راست من و ماه🌙 را در دست چپ من بگذارید که دینم و رسالتش را رها کنم هرگز این کار را نخواهم کرد! میبینید چه پیامبری داری؟ میبینی چه ولی و پیشوایی داری؟
با خودت میگویی ببین چه جور دل از دنیا کنده که دنیا توی نگاهش شده هیچ شده.شده پوچ.
✋یک لحظه بایست. یک لحظه توقف کن! من کسی را میشناسم که یه قطره از اقیانوس بیپایان رسول الله در کام او ریخته شد و همچون پیامبر به دنیا و همه مافیهایش پشت پا زد.
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
👆👆👆👆👆👆👆
شهید ادواردو آنیلی را میگویم. کسی که پدرش صاحب کارخانجات عظیم ماشین سازی🚗 فیات بود و یکی از ثروتمندترین💸 انسانهای دنیا. میدانی داستانش چیست؟ در چند خط.
قرار بود ثروتی که تو توی خوابت هم نمیبینی😇، یکجا به او برسد ثروتی معادل سه برابر درآمد نفتی ایران.💰
⁉میدانی یعنی چه یعنی؟!یعنی سه برابر پول کشور نفتخیز مان ریخته شود توی جیب یک نفر! فقط و فقط توی جیب یک نفر!
اما... اما این شرط دارد. شرطش هم دست برداشتن ادواردو از ایمانش و اعتقادش بود. اما او از پیامبرش الگو گرفته بود و همچون رسولالله به مشرکان زمانهاش گفت: اگر صد برابر این ثروت را هم در دست من بگذارید در از اسلامم و پیامبرم برنمیدارم.
او میدانست این کارها به سرنوشت تمام میشود و آخرش او را میکشند، اما بارها به دوستانش گفته بود: من خود را برای #شهادت آماده کردهام و میدانم روزی من را خواهند کشت!
خلاصه کنم این کتاب خاطرات کوتاه از مردی است که دین و ایمانش را به دین به دنیا و مظاهرش نفروخت مردی که ثابت کرد می شود در دره #گناه بود اما زنجیر های شیطان را پاره کرد و تا اعلی علیین بهشت پرواز کرد.
مردی که بزرگترین آرزویش این بود که تا وقتی زنده است #امام_زمانش ظهور کند و از یارانش شود.🌸🍀🌸🍀
🌹 @namaktab_ir
#خاطرات_کتابخوانی
💬خاطره :دردسرهای کتابخوانی من و دخترام
من دو تا بچه دارم. یکیشون نوزاده و دخترم کلاس هشتمه!
و از اونجایی که خانوما هیچ وقت سنشون نمیره بالا، منم هنوز سنم همون حدودای 👧دخترمه!
بعد از آشنایی با یه موسسه که کتابهای بسیار خوب و متفاوتی داشت📚، منم مثل اون حسابی درگیر کتاب خوندن شدم و از فرصت های طلایی خواب نی نی استفاده میکردم که کتاب بخونم. ولی چون دخترم وقت آزادش بیشتر از من بود، مدام دور من می چرخید که مامان بده من بخونم، مامان بسه چقدر میخونی؟ مامان مامان مامان…
دیدم اینطوری فایده نداره چون اگه همینطور پیش میرفت ما، مو تو سر همدیگه نمیزاشتیم!!!
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
بالاخره قرار شد دوتا دوتا کتاب بگیریم و بخونیم. البته گاهی سر بعضی کتابها معلوم میشد من یه کم سنم بیشتره، مثل کتاب زایو که واسه دخترم خیلی جالب بود و هی می خندید😄😄 و می خوند ولی واسه من تا اون حد خنده دار نبود…😕😌
یه سری که توی مدرسه دخترم که نمایشگاه گذاشته بودن کتاب بفروشن، کلی تلاش کرده بود دو تا از همکلاسی هاش رو کتابخون کنه ولی نتونسته بود، میگفت فایده نداره مامان، اینا کتاب دوست ندارن. تا اینکه تونسته بود قانعشون کنه زایو رو بخونن. بعدها، اون دو تا دختر هم معتاد به کتاب خوندن شدند…
ر-از اصفهان
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #تماشایی | مطالعه پای تلویزیون
📺 حتی پای تلویزیون هم میشود مطالعه کرد...
🤔 اما چه جوری؟؟!
😇 اگر خوب بگردیم از این دست فرصتها اطرافمان زیاد است
📚 #من_و_کتاب
📚 زنی در جزیره گمنام:
#زنی_در_جزیره_گمنام
#رمان
#جوان_و_نوجوان
درباره کتاب:
بیتاب و ذوقزده گفت✨ : پیکر زنی درجزیرهای پیدا شده ...❗❗❗❗
خب !
پیکر او هنوز سالم است !
درحالیکه جا خورده بود ، مکث کرد و گفت : جسد مربوط به هزاران سال پیش است. سال ها پیش از میلاد مسیح !😳
این رمان شگفت انگیز و عجیب را دنبال کنید...
📃خلاصه کتاب:
گروه باستانشناسی مدیترانه توانست پیکر زنی را داخل تابوت چوبی سالم و تازه از زیر خاک بیرون بشکد بدنی سالم بعد از هزاران سال این جسد مربوط به سالها قبل از میلاد مسیح است.
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir