eitaa logo
نمکتاب
16.2هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
814 ویدیو
188 فایل
💢نمکتاب: نهضت ملی کتابخوانی💢 『ارتــــباط بــــا نمکتاب🎖』 💌- @p_namaktab 『سفارش کتاب نمکتاب』 🛒 @ketab98_99 『قیمت + موجودی کتب』 『📫- @sefaresh_namaktab 『مشاوره کتاب نمکتاب』 📞 @alonamaktab 『سایت جامع نمکتاب』 🌐- https://namaktab.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
(🌱´✿✍) 3⃣ قسمت_سوم 😢📗روز اول زندگی مان یک روز بیشتر با هم نبودیم. نزدیک ظهر رفت تهران یک هفته بعد برگشت؛ یک روز ماند دوباره دو سه هفته رفت. این رفتن و آمدن هایش چند ماهی طول کشید. گاهی یک ماه هم بیشتر طول می کشید تا بیاید ولی ماندنش هیچ وقت به دو روز نمی رسید. ☺️📗وقتی می آمد، اول می رفت دیدن مادرش بعد می آمد پیش من. نمی دانستم کارش چیست. اما می دانستم سنگین است. به هر حال کم مرخصی آمدن عباس برای من به شکل یک معضل اساسی در آمده بود دوست داشتم برای بیشتر دیدنش هر طور شده این مشکل اساسی را حل کنم. ⁉️📗درست یادم نیست چند وقت از ازدواجمان گذشته بود که برای اولین بار بحث رفتن به همراه او و زندگی کردن در شهرهای مرزی را در خانه مطرح کردم. اما دقیقا خاطرم هست که پدر به شدت با این موضوع مخالفت کرد. ولی من با همه وجودم دوست داشتم بیشتر با عباس باشم. بنابراین هرازگاهی موضوع رفتنم را در خانه مطرح می‌کردم. بالاخره با کلی کلنجار و اصرار های من پدر راضی شد. 🏡📗....چند روز مانده بود به شروع عملیات والفجر مقدماتی. در فرصت کوتاهی که او آمد کاشان وسایلمان را جمع و جور کردیم و راهی شدیم. نیمه های شب رسیدیم شوش. یک راست رفتیم شهرک هایی که خانواده های سپاهی در آن ساکن بودند. خانه ها تک تک و جدا از هم بودند. عباس مرا برد جلوی یکی از همان خانه ها که چندان هم سالم نبود. خانه لامپ هم نداشت و پر بود از خاک و خورده سنگ. در مجموع دو اتاق داشت با یک حال یک و نیم متری و آشپزخانه به همان اندازه. حمام و دستشویی هم بیرون از ساختمان بود. 🥰📗همه ی اعتقادات دینی و همه ی عشق و علاقه ای که به او داشتم کمکم کرد که خیلی زود با آن شرایط کنار بیایم ◀️ ادامه دارد.... ⌈🌿° @namaktab_ir ○°.⌋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(🌱´✿✍) 4⃣ قسمت_چهارم ✂️📗چه زمانی که کاشان بودم و چه زمانی که رفتم منطقه، کمتر یادم می‌آید با سر و روی خاکی آمده باشد خانه اصلاح می‌کرد حمام می‌رفت و می‌آمد خانه. 🤗 📗به رفاه من هم خیلی اهمیت میداد همیشه وضع زندگی ما از بقیه پاسدارها بهتر بود. بودند کسانی که فرش هم به زور داشتند ولی من حتی چیزهایی مثل چرخ گوشت و اتو هم داشتم. ❌📗همین قدر که به فکر رفاه من بود، مواظب بود چیزی از بیت المال قاطی زندگیمان نشود. داوود تازه به دنیا آمده بود. یک روز حالش خراب شد. باید زود میبردیمش دکتر ماشین سپاه دستش بود ولی از آن استفاده شخصی نمی‌کرد کلی طول کشید تا با یک ماشین دیگر رساندیمش دکتر. از او یاد گرفته بودم حتی از تلفن استفاده شخصی نکنم. اگر هم به ضرورت استفاده میکردم دقیقه هایش را می نوشتم خودش پولش را حساب می کرد و می داد به سپاه. 😍📗همیشه وقتی یکی مان از راه میرسید چه من و چه او؛ دیگری پیش پایش بلند می‌شد. گاهی من تا آشپزخانه می رفتم و برمی گشتم وقتی داخل اتاق می شدم او تمام قد می ایستاد. یک بار از راه که آمدم دیدم سر زانو بلند شد نتوانست کامل بلند شود. چون به این احترام گذاشتنش مقید بود، حدس زدم که باید مشکلی برایش پیش آمده باشد. 🧐📗پرسیدم: چیزی شده ؟؟؟؟ گفت: چیزی نیست، خوبم الحمدللّه. انگار از طرز نگاهم فهمید که جوابش برایم قانع‌کننده نبود. گفتم: به نظرم پاهات یه چیزیش شده. گفت: نه بابا پام هیچیش نیست. خیلی باهاش کلنجار رفتم. بالاخره کتمان کردن را گذاشت کنار و گفت: حقیقتا چند روزیه که من نتونستم پوتین هامو از پام در بیارم حالا این انگشتای پام توی پوتین پوسیده. 😧📗خواستم بلند بشم که دیدم خیلی درد داره جوراب هایش را آهسته از پایش در آوردم. کم مانده بود چشم‌هایم از حدقه بزند بیرون انگشت های پایش مثل گوشتی شده بود که توی تابه سرخ کرده باشند. چند بار آنها را با آب گرم شستم، بعد هم با حوله تمیز خشک کردم. نه یک بار چهره اش را از شدت درد در هم کشید و نه حتی یک آخ گفت. می دانستم چه دردی میکشد ولی به روی خودش نمی آورد. ⌈🌿° @namaktab_ir ○°.⌋
🗣 📚 ❓🤔چرا در بسیاری از خانواده ها، وجود اختلاف های کوچک و بزرگ، منجر به اتفاقاتی مثل طلاق میشه؟ ...اغلب در این خانواده ها یا زن با هوای نفسانی اش سالار و حاکم است، یا مرد. 📖 مجموعه ی "هاجر در انتظار" با مدد گرفتن از روایت هایی بسیار جذاب و خواندنی "بهشت خانواده" هایی را پیشِ روی مخاطب قرار می‌دهد تا ارائه دهنده راه سومی باشد به تمام همسرانی که میخواهند در زندگی شان آرامش و پیوندی ابدی داشته باشند و از آثار شوم آفات و شرور دنیا در امان باشند؛ این راه سوم "خداسالاری" است. "هاجر در انتظار" روایتی است از همین خداسالاری، در زندگی خانوادگی شهید عباس کریمی🌹 💴 قیمت کتاب: ۳۰ هزار تومان تا فردا شب کتاب رو سفارش بدی ارسالش رایگان می‌شه برات😎 اینجا سفارش بده: @ketab98_99 🔹اگر بریده‌ها رو خوندی نظرتو اینجا بهمون بگو😊👇 @p_namaktab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
khaknarm4.mp3
3.73M
●━━━━━━─────── ⇆ ◁ ㅤ❚❚ㅤ▷   ㅤ↻ 🎧کتاب صوتی 📓خاک های نرم و نمناک 📎قسمت چهارم نظر درباره کتاب‌صوتی یادتون نره😌👇 @p_namaktab (شهید برونسی) ⌈🌿° @namaktab_ir ○°.⌋
نمکتاب
🤔این چیه یعنی؟ ذوق هنری ادمین‌تون رو فرا گرفته چرا؟
این رو خیلی‌هاتون می‌دونید چیه اما ادمین واسه‌تون یه ایده داره😍 تا استقبال نکنید نمیگم😒😌😁
نمکتاب
این رو خیلی‌هاتون می‌دونید چیه اما ادمین واسه‌تون یه ایده داره😍 تا استقبال نکنید نمیگم😒😌😁
اون تعدادی که می‌خواستم نیومدید😔 ولی من دل‌رحمم دیگه، چاره چیه؟ میگم بهتون...😍
یه جایی می‌خوندم، یکی از تیترهای داخل پلنر(دفتر برنامه‌ریزی)، کارهای ۱۰ یا ۱۵دقیقه‌ای انجام دادنه😃 یاد چی افتادید؟
نمکتاب
‌✨دور دهم طرح بزرگ ده‌دقیقه‌ای‌ها✨ اگر تازه به جمع ده‌دقیقه‌ای‌ها پیوستی و سوال داری اینجا رو حتما
بعله‌.... طرح ده‌ دقیقه‌ای‌ها می‌تونید بدین روش برای خودتون تاریخ بزنید و هر روز که گذشت تیک بزنید و یا هر مدل خلاقانه‌ای که بلدید رو به کار ببرید😋☺️ اعداد هم که اختراع خوارزمی خودمونه😌🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا