با این کتاب (من میترا نیستم) هم که آشناییت دارین😍
اگه نه، اینجا کلیک کنید و درباره کتاب بخونید
°
آسیبدیدگی: دو صفحه از کتاب مهر وقف در گردش خورده
و یکم جلد کتاب بلند شده
قیمت پشت جلد: ۸۹ هزار تومان
قیمت باتخفیف: ۷۸ هزار تومان
سفارش از طریق:
@ketab98_99
#من_میترا_نیستم
⌈🌿° @namaktab_ir ○°.⌋
کتاب دخترم ناهید
رو این پیام کلیک کن تا داستان کتاب دستت بیاد😎
°
آسیبدیدگی: بهجز مواردی که در تصویر مشاهده میشه موردی نداره😁
قیمت پشت جلد: ۲۵ هزار تومان
قیمت باتخفیف: ۲۰ هزار تومان
سفارش از طریق:
@ketab98_99
#دخترم_ناهید
⌈🌿° @namaktab_ir ○°.⌋
کتاب آن بیست و سه نفر
°
آسیبدیدگی: یکم برگههاش باز شدن که تو تصویر کامل پیداست:)
قیمت پشت جلد: ۱۲۰ هزار تومان
قیمت با تخفیف: ۱۰۰ هزار تومان
سفارش از طریق:
@ketab98_99
#آن_بیست_و_سه_نفر
⌈🌿° @namaktab_ir ○°.⌋
وقتی کوه گم شد.pdf
601.7K
📖|نام کتاب: وقتی کوه گم شد
🕰| زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه
°
🔍درباره کتابی هم که الان یه بخشیش رو خوندی خواستی بیشتر بدونی رو همین پیام کلیک کن
💴 قیمت کتاب: ۱۲۰ هزار تومان
تا فردا شب کتاب رو سفارش بدی ارسالش رایگان میشه برات😎
اینجا سفارش بده:
@ketab98_99
🔹کتاب رو قبلا خوندی یا وصفی ازش شنیدی؟
اینجا بگو برامون👇
@p_namaktab
#ده_دقیقهای_ها
#وقتی_کوه_گم_شد
┃سایٺ┃تلگرام┃ایتا┃بله
khaknarm5.mp3
3.72M
●━━━━━━─────── ⇆
◁ ㅤ❚❚ㅤ▷ ㅤ↻
🎧کتاب صوتی
📓خاک نرم و نمناک
📎قسمت پنجم(قسمت آخر)
نظر درباره کتابصوتی یادتون نره😌👇
@p_namaktab
#خاک_نرم_و_نمناک(شهید برونسی)
#کتاب_صوتی
⌈🌿° @namaktab_ir ○°.⌋
یکی از ناراحتیهای همیشگی ادمینهای نمکتاب همینه که یهوقتایی یه کتابی رو میخواین و نداریم و تموم شده🥲🥲
مثلا دیروز دو نفر همزمان یه کتابی رو میخواستن و موجودی کتاب یکی بود😭💔
خلاصه که اگه قصد خرید کتابی رو دارین سریع اقدام کنید😁
اطلاع از موجودی و قیمت کتـب:
📪- @sefaresh_namaktab
سفارش از طریق:
📚|@ketab98_99
#سفارش_کتاب
⌈🌿° @namaktab_ir ○°.⌋
ادواردو.pdf
335.2K
📖|نام کتاب: ادواردو
🕰| زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه
°
🔍درباره کتابی هم که الان یه بخشیش رو خوندی خواستی بیشتر بدونی رو همین پیام کلیک کن
💴 قیمت کتاب: ۱۵۰ هزار تومان
تا فردا شب کتاب رو سفارش بدی ارسالش رایگان میشه برات😎
اینجا سفارش بده:
@ketab98_99
🔹کتاب رو قبلا خوندی یا وصفی ازش شنیدی؟
اینجا بگو برامون👇
@p_namaktab
#ده_دقیقهای_ها
#ادواردو
┃سایٺ┃تلگرام┃ایتا┃بله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖥 «حتی دفترهایشان!»
📖 مجموعه داستانک #باافتخار_ایرانی
💬 دفترش را تند تند ورق زد. نبود که نبود. دلش هری ریخت. انگار تمام چیزهایی که دیشب نوشته بود، غیب شده بودند.
موضوع انشا این بود:
«افتخارات ایران را بنویسید».
از پدربزرگ شنیده بود، خارجیها دوست ندارند ما افتخاراتمان را بدانیم.
نگاهی به مارک دفترش انداخت و زیر لب زمزمه کرد: «یعنی حتی دفترهایشان هم...؟!»
#داستانک
نمکتاب
🖥 «حتی دفترهایشان!» 📖 مجموعه داستانک #باافتخار_ایرانی 💬 دفترش را تند تند ورق زد. نبود که نبود. دلش
میدونید این ویژگی چیه؟
دفترهای نمکتابی🤩
که حتی فلسفه هر تصویر پشت جلد نوشته شده😌
دفترهای خوشگلمون رو از کانال زیر میتونید تهیه کنید🤩👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/4222156990Cab95243082
گوشیهای آرمی.pdf
641.1K
📖|نام کتاب: گوشیهای آرمی
🕰| زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه
°
💴 قیمت کتاب: ۵۰ هزار تومان
تا فردا شب کتاب رو سفارش بدی ارسالش رایگان میشه برات😎
اینجا سفارش بده:
@ketab98_99
🔹کتاب رو قبلا خوندی یا وصفی ازش شنیدی؟
اینجا بگو برامون👇
@p_namaktab
#ده_دقیقهای_ها
#گوشی_های_آرمی
┃سایٺ┃تلگرام┃ایتا┃بله
دوست داری امروز به نیت از کدوم شهید صدقه بدی؟😍
اسم شهید رو لمس کن 🤩👇🏻
🌺 •°|شهید حاج قاسم سلیمانی
🌸 •°|شهید احمد محمد مشلب
🌼 •°|شهید ابراهیم هادی
🌺 •°|شهید محسن حججی
🌸 •°|شهید محمد هادی ذوالفقاری
🌼 •°|شهید بابک نوری هریسی
🌺 •°|شهید حسین همدانی
🌸 •°|شهید محمد رضا بیضایی
🌼 •°|شهید مصطفی صدرزاده
🌺 •°|شهید مصطفی احمدی روشن
🌸 •°|شهید مصطفی چمران
🌼 •°|شهید محمد حسین محمدخانی
🌺 •°|شهید حمید سیاهکالی
~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~
شماره کـ💳ـارت:
۶۱۰۴۳۳۷۳۳۸۱۴۹۹۰۷ارسال فیش واریزی✨👇 💌- @p_namaktab #محرم #نذری_کتاب #صدقه_کتاب 🌹 نشر حداکثری این پیام صدقه جاریهست😉 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2615869456C65e7ea9c67
بریده کتاب هاجر در انتظار خیلی مورد استقبالتون قرار گرفت🤩
۰
امروز هم به جای پی دی اف ده دقیقه ای ها قرار چند تا بریده از کتاب فرشته ای در برهوت رو با هم بخونیم😊
۰
اگر کتاب رو قبلا خوندی نظرتو اینجا بهمون بگو😊👇
@p_namaktab
💴 قیمت کتاب: ۴۰ هزار تومان
تا فردا شب کتاب رو سفارش بدی ارسالش رایگان میشه برات😎
اینجا سفارش بده:
@ketab98_99
📖|نام کتاب: فرشته ای در برهوت
📝| نویسنده: مجید پورولی کلشتری
📇| انتشارات: عهدمانا
این کتاب داستان دختری👩 بنام حکیمه خاتون، اهل سیستان و بلوچستان است که سنی مذهب است☺️ و عاشق پسری از شیعیان می شود. در جلسه ی خواستگاری، مشاجره ای بین آنها در می گیرد😱 و...
#فرشته_ای_در_برهوت📖
📒فرشته ای در برهوت
1⃣ قسمت اول
☺️📕حکیمه خاتون از خجالت سرش پایین بود.
_ تو اولین دختری هستی که خواستگارِ شیعه دارد.
_ شیعه ها هم مثل ما مسلمانند. توی همین روستاهای سیستان، من چند تا رفیق شیعه دارم. سال هاست با هم سلام و احوال پرسی داریم.
نه جنگی هست و نه خشونتی. نه دعوایی داریم و نه رقابتی .
او نمازِ خودش را می خواند و من هم نمازِ خودم را.
توی کتاب هایِ آنها چیزهایی نوشته و آنها شیعه شده اند، توی کتاب های ما چیز دیگری نوشته و ما سنی شده ایم.
😓📕حکیمه خاتون خجالت کشید سرش را بالا بیاورد.
عبدالحمید عموی بزرگش بود.
عموی مهربانی که برایش پدری کرده بود و حق زیادی به گردنش داشت.
وقتی پدرش_ابراهیم_توی تصادف جاده زابل مُرد، عمو عبدالحمید شد سایه بالا سرشان.
با خودش فکر کردچه دلیلی دارد پسری شیعه بخواهد بیاید خواستگاری دختری سنی؟
آن هم جایی مثل بی راه که روستایی دور افتاده و کم امکاناتی است .
👴📕عبد الحمید سری تکان داد و گفت :
_ تا به حال زیر نظرش داشتی ببینی شیخین را لعن و نفرین می کند یا نه؟
_ اهل توهین نیست. مخالفت هم که بخواهد بکند، مودبانه و با استدلال است.
🤔📕از لحن حکیمه خاتون فهمیده بود که از جوانِ شیعه خوشش آمده.
می دانست دختر خام و عجولی نیست. از این دختر هایی که می روند دانشگاه و چهار تا جوان که می بینند تمام دست و دل شان می لرزد و خودشان را گم می کنند.
حکیمه خاتون قبلا خواستگارهای بسیاری داشت که همه شان را رد کرده بود اما حالا...
_ من تا خودش را نبینم و از حقیقت عقایدش با خبر نشوم نمی توانم حرفی بزنم.
نمی خواهم تو را بدهم به یک آدم کم عقلِ بی سواد.
حالا چه شیعه باشد و چه سنی!
◀️ ادامه دارد...
#فرشته_ای_در_برهوت
⌈🌿° @namaktab_ir ○°.⌋
📒فرشته ای در برهوت
2⃣ قسمت دوم
🧐📕_ باید بفهمی چی توی سرش می گذرد.
_ پرسیده ام.
_ یعنی درباره صحابه و ام المومنین عایشه پرسیده ای؟خب جوابش چه بود؟
-گفت هر کس را که رسول خدا دوست داشته باشد و او را تایید کرده باشد،
من هم دوستش دارم و تاییدش می کنم.
گفت ملاکش برای حب و بغض، قرآن و رسول خداست.
از دور نقطه کوچکی در جاده پیش می آمد.
ضربان قلب حکیمه خاتون تندتر شد
و سرش را چرخاند طرفِ جاده.
💓📕... عبدالحمید حواسش به جاده بود.
_ برگردی ؟به این زودی؟
رسول لبخندی زد و گفت:
فردا جشن داریم و هنوز خیلی از کارها مانده.
عبدالحمید نیم نگاهی انداخت و گفت:
_ چه جشنی؟
_ جشن غدیر.
_ غدیر که دیروز بود.
_ ما برای غدیر سه روز جشنمی گیریم، به سنت رسول خدا.
_ کدام سنت؟
_ حکیمه خانم به من گفته اند که شما دبیر تاریخ هستید. تاریخ را خوب می شناسید و میدانید که غدیر سه روز طول کشید تا همه بتوانند با امیر المومنین بیعت کنند.
🌟📕_ حالا چرا می گویی امیر المومنین؟ بگو امام علی.
_ به ما امر شده بگوییم امیر المومنین، ما هم اطاعت می کنیم. تازه این لقب را خود خدا به امام علی داده.
عبدالحمید با تعجب گفت:
اما من چنین امری از خداوند به گوشم نخورده.
_ احتمالا از چشم شما پنهان مانده وگرنه در کتاب های شما هم آمده.
‼️📕_ به من بگو چرا میان آن همه دختر شیعه، آمده ای سراغ حکیمه خاتون؟!
رسول نمی دانست چه باید بگوید.
راز بزرگ تری در میان است که جرئت گفتنش را ندارد ...
◀️ ادامه دارد...
#فرشته_ای_در_برهوت
⌈🌿° @namaktab_ir ○°.⌋