یادداشتی بر #نمایشنامه
#پدر_مهربان
نویسنده:#محمود_پوروهاب
این نمایشنامه برای شخص من یک نوستالژی است...چرا که حدود ۱۲ سال پیش این داستان رو بصورت نمایشنامه نوشته و با نام #مرد_بارانی ، اجرا کردم..این داستان برگرفته از یکی از داستان های کتاب #داستان_راستان ، نوشته ی استاد شهید #مرتضی_مطهری است که با نام مرد ناشناس نوشته شده است...
نمایشنامه ی پدر مهربان کاملا وفادار به داستان اصلی بوده و بدون هیچ کم و کاستی داستان را از دیدگاه #استاد_مطهری روایت میکند،و هیچ خلاقیتی در پیشبرد درام مشاهده نمی شود..نمایشنامه ضرباهنگ خوبی دارد،کلمات استفاده شده در دیالوگ ها زیبا و دلنشین وبا یک روایت خطی است.اما ایراد بزرگی که به نمایشنامه میتوان گرفت ، این است که از خط اول نمایشنامه، خواننده و به الطبع تماشاگر متوجه حضور حضرت علی میشود( اشکالی که بنده هم بعد از اجرا به اون رسیدم).با توجه به محدودیت هایی که در ترسیم سیما و شمایل امامان داریم از ورود مرد ناشناس میفهیمم که ایشان چه کسی هستند. به همین دلیل ا جذابیت دنبال کردن داستان در همان ابتدا کم رنگ میشود...پیشنهاد میکنم که با نمایشنامه با ساختاری غیر خطی و ب شیوه ی متفاوتی روایت شود ، بطوری که میتوان مرد دومی را به نمایشنامه وارد کرد که یتیم نوازی و کردار حضرت علی را از زبان و بدن ایشان دیده و در انتهای نمایش پی به وجود نازنین حضرت علی ببریم...نمایش علی رغم هایلایتی که بر رویش خورده ارتباطی با واقعه ی غدیر خم ندارد ولی میتوان با چند دیالوگ ساده ارتباطی بین این واقعه و زندگی زن برقرار کرد. به نظر بنده نیازی نیست که حتما به تمام زوایای داستان پایبند بود ،میتوان قسمتی از تخیل و یا نگاه خود را به نمایش تزریق کرد،
نمایشنامه نویس کمی تعجیل در به پایان رسیدن داستان دارد و مثل چند کاری که اخیرا مطالعه کردم ،دوستان مینویسند تا فقط به خط آخر نمایش( داستان برسند)،و در انتها که به مقصود رسیده اند نمایشنامه را رها میکنند.وقتی خط آخر را میخواندم توقع داشتم که حداقل یک صفحه ی دیگر هم باقی مانده باشد ولی گویی ماموریت نگارنده به پایان رسیده است. قسمتی از دیالوگها شعاری و گل درشت است و هیچ دیدگاهی از نویسنده در مورد برهه ی زمانی که به درستی معرفی نمیشود مشاهده نمیگردد.هیچ اشکالی ندارد که تفسیر خودمان را در مورد بعضی وقایع داشته باشیم.
#مصطفی_صالحی
📌 #کانال_نمایشنامه
@namayeshnameh