#کمپین_مشاوره
👤 #مصطفی_صالحی
🌿 #ادمین_کانال
✏️ #نمایشنامه_نویس
🎭 #بازیگر
📌 کسب رتبه ی دوم کشوری داستان نویسی " بنمار"...۱۳۷۶
📌 بازی در نمایش "روز گار طولانی تنهایی" ، نوشته شهرام کرمی...۱۳۸۶
📌 بازی در نمایش" بدرود نگار"، نوشته عظیم اسدی....۱۳۸۷
📌 بازی در نمایش" بشنو از دل"، نوشته علیرضا حنیفی....۱۳۸۷
📌 راهیابی به مرحله ی نهایی جشنواره تئاتر دانشجویان دانشگاه های آزاد اسلامی با نمایش "بشنو از دل"، "اراک"، ۱۳۸۸
📌 نویسندگی و کارگردانی نمایش "رحیل"...۱۳۸۸
📌 نویسندگی و کارگردانی نمایش" مشق عشق"(اجرا در آستارا، رشت، اردبیل)۱۳۸۹
📌 نویسندگی و کارگردانی نمایش "شاید یک لحظه بیشتر" ...۱۳۹۰
📌 بازی در نمایش" رقص کاغذ پاره ها"، نوشته محمد یعقوبی...۱۳۹۱
📌 بازی در نمایش "آپارتمان ساکت"، نوشته ی امیر سلامت زاده...۱۳۹۲
📌 بازی در نمایش "زخم بر تن خورشید"، نوشته محمدباقر ارومی...۱۳۹۲
📌 بازی در نمایش "مغاک" ، نوشته مریم عظیمی کهن...۱۳۹۳
📌 کارگردانی نمایش" سه باور"، نوشته حمید کرمی...۱۳۹۴
📌 کارگردانی نمایش"گلهای شمعدانی"،نوشته محمد یعقوبی...۱۳۹۶
📌 کسب رتبه ی سوم جشنواره نمایشنامه نویسی "رودو "با نمایشنامه "رستگاری در ساعت بیست و پنج"....۱۳۹۷
📌 بازی در نمایش "پاپا"، نوشته منصور سفیدگر...۱۳۹۸
جهت مشاوره به
شماره ۰۹۱۱۹۸۴۳۲۴۳
یا آیدی
✅ ıd:@moselz
پیام دهید.
#ایتا
#واتساپ
#تلگرام
📖 کانال نمایشنامه
@namayeshnameh
#یاداشت
یاداشتی بر
📚 #نمایشنامه ی
#برکه_مجهول
#نویسنده:
#زینب_السادات_فاطمی
یک نمایشنامه ی کوتاه برای معرفی واقعه ی غدیر، به زبانی ساده برای دانش آموزان....اما نکته ای که تو چند تا از نمایشنامه های کوتاه دیدم، این بود که اکثرا به #داستان_کوتاه شبیهن تا #نمایشنامه....باید حتما وجه تمایزی بین این دو قائل بشیم....برکه ی مجهول سعی دارد که از منظر دیگری غدیر خم را روایت کند...اولا باید ببینیم که این متن چقدر قابلیت اجرا داره....و به نظرم پرداختن به چند موضوع در چند صفحه برای دانش آموزان بار آموزشی که نمایشنامه میخواد ادا کنه رو کم میکنه...متن به شدت توصیفیه...و اگر توصیفات از متن حذف بشه چیزی جز چند جمله در متن باقی نمیمونه...و این که هدف نگارنده در پایان بین معرفی برکه و #غدیر_خم گم میشه...که این نکته از اسم #متن هم مشخصه...همچین واقعه ای یکم #ظرافت بیشتری برای #شخصیت_پردازی و #ساختار میطلبه
👮♀ #مصطفی_صالحی
📖 کانال_نمایشنامه
@namayeshnameh
یادداشتی بر #نمایشنامه
#پدر_مهربان
نویسنده:#محمود_پوروهاب
این نمایشنامه برای شخص من یک نوستالژی است...چرا که حدود ۱۲ سال پیش این داستان رو بصورت نمایشنامه نوشته و با نام #مرد_بارانی ، اجرا کردم..این داستان برگرفته از یکی از داستان های کتاب #داستان_راستان ، نوشته ی استاد شهید #مرتضی_مطهری است که با نام مرد ناشناس نوشته شده است...
نمایشنامه ی پدر مهربان کاملا وفادار به داستان اصلی بوده و بدون هیچ کم و کاستی داستان را از دیدگاه #استاد_مطهری روایت میکند،و هیچ خلاقیتی در پیشبرد درام مشاهده نمی شود..نمایشنامه ضرباهنگ خوبی دارد،کلمات استفاده شده در دیالوگ ها زیبا و دلنشین وبا یک روایت خطی است.اما ایراد بزرگی که به نمایشنامه میتوان گرفت ، این است که از خط اول نمایشنامه، خواننده و به الطبع تماشاگر متوجه حضور حضرت علی میشود( اشکالی که بنده هم بعد از اجرا به اون رسیدم).با توجه به محدودیت هایی که در ترسیم سیما و شمایل امامان داریم از ورود مرد ناشناس میفهیمم که ایشان چه کسی هستند. به همین دلیل ا جذابیت دنبال کردن داستان در همان ابتدا کم رنگ میشود...پیشنهاد میکنم که با نمایشنامه با ساختاری غیر خطی و ب شیوه ی متفاوتی روایت شود ، بطوری که میتوان مرد دومی را به نمایشنامه وارد کرد که یتیم نوازی و کردار حضرت علی را از زبان و بدن ایشان دیده و در انتهای نمایش پی به وجود نازنین حضرت علی ببریم...نمایش علی رغم هایلایتی که بر رویش خورده ارتباطی با واقعه ی غدیر خم ندارد ولی میتوان با چند دیالوگ ساده ارتباطی بین این واقعه و زندگی زن برقرار کرد. به نظر بنده نیازی نیست که حتما به تمام زوایای داستان پایبند بود ،میتوان قسمتی از تخیل و یا نگاه خود را به نمایش تزریق کرد،
نمایشنامه نویس کمی تعجیل در به پایان رسیدن داستان دارد و مثل چند کاری که اخیرا مطالعه کردم ،دوستان مینویسند تا فقط به خط آخر نمایش( داستان برسند)،و در انتها که به مقصود رسیده اند نمایشنامه را رها میکنند.وقتی خط آخر را میخواندم توقع داشتم که حداقل یک صفحه ی دیگر هم باقی مانده باشد ولی گویی ماموریت نگارنده به پایان رسیده است. قسمتی از دیالوگها شعاری و گل درشت است و هیچ دیدگاهی از نویسنده در مورد برهه ی زمانی که به درستی معرفی نمیشود مشاهده نمیگردد.هیچ اشکالی ندارد که تفسیر خودمان را در مورد بعضی وقایع داشته باشیم.
#مصطفی_صالحی
📌 #کانال_نمایشنامه
@namayeshnameh