📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_صد_وپنجاهویکم
🔻 #گمشده_طالوت
.... 🔸غلام گفت
👤 : این جا سرزمین #صوف و #زادگاه_اسموئیل (ارمیا) است✅
☝🏻تا آنجایی که من میدانم🤔 او #پیامبر_خداست و توسط فرشتگان به او #وحی نازل میشود.
نزد او برویم🚶🏻♂ و از او #کمکبخواهیم، شاید در پرتو وحی او #راهنمایی_شویم.😊
🔹 #طالوت از این فکر #خشنود_شد😍 و از آن #استقبال کرد.
👥آنها بطرف #منزل_ارمیا حرکت کردند و در راه خود به #دخترانی🧕🏻 برخورد کردند که برای بردن آب 💧از منزل خارج شده بودند، و از دختران خواستند که منزل ارمیا را نشانشان دهند.
👈🏻در همین موقع که آنها مشغول صحبت🗣 بودند،
🌸 #طلعت_ارمیا ظاهر و #عطر_نبوت وی در محل منتشر شد،
✨سیمای نورانی او حکایت از #پیغمبریکریم و #رسولیامین میکرد😊
👀چشمان #طالوت و #ارمیا متوجه یکدیگر شدند و در نگاه اول به هم #علاقهمند ❤️شدند و ارتباط قلبی بین آنها برقرار شد ☑️
☝️🏻و ارمیا یقین 😌پیدا کرد که این مرد، همان طالوتی است که👇🏻
🌿 خداوند خبرش را به او #وحی کرده بود. تا او را به #پادشاهی رسانده و #زمام_امور_مملکت را به او بسپارد✅
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #پادشاهی_طالوت
🌷پادشاهی دادشان طالوت نام
🍃حق پرست و مؤمن و با احترام
🌷رفته زیر پرچم و فرمان او
🍃 رو به سوی جنگ با خیل عدو
🌷لیک ز آنها گفته جمعی کای رسول
🍃ما نداریم این حکومت را قبول
⏳پس از مدتی گفتگو
✨ #طالوت_گفت؛
«✋🏻ای پیامبر خدا! آیا میتوانی #نشانی_از_چهارپایان من بدهی که آنها را پیدا کنم؟🤔»
🌿 #ارمیا_پاسخ_داد؛
«آنها راهی #محل_استراحت خویش هستند.✔️
تو #نگران آنها #نباش❌.
☝️🏻من #مسئولیتیبزرگتر برای تو دارم.»
✨ #طالوت_گفت؛
«چه مسئولیتی، با #کمال_میل انجام می دهم!😊»
🌿 #ارمیا_گفت؛
☝️🏻خداوند تو را برای #سلطنت_بنیاسرائیل برگزیده است✅
تا
⏪ آنها را #مجتمع و
⏪ #امورشان را بدست گیری و
⏪ آنها را از شرّ دشمنانشان #نجاتدهی
☝️🏻 و به زودی خدا به اراده خود #پیروزی را برای شما حتمی میگرداند و دشمنان شما را سرنگون میسازد.☑️
✨ #طالوت_گفت؛
مرا چه به #سلطنت و #ریاست؟!😲
من چه کار با #زمامداری و #پادشاهی دارم؟🤷🏻♂️
✋🏻 من از فرزندان بنیامین،
ضعیفترین پسران یعقوب و فقیرترین ایشان هستم،
با این وضع #چگونه ممکن است که من به سلطنت برسم و زمام قدرت را در دست گیرم؟!😳
ادامه دارد....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_صد_وهشتاد_وچهارم
🔻 #هدایای_بلقیس
🔹بلقیس #هدایای_بسیاری🎁 به همراه #بزرگان_قوم خود به سوی سلیمان روانه کرد،
☝️🏻چون #نمایندگان👥 حرکت کردند، #هدهد پیش سلیمان شتافت و #خبر📢 را به او رساند.
🔸سلیمان خود را برای دیدار با آنها آماده ساخت✔️ تا زمینه #نفوذ در آنها را فراهم سازد👌🏻 و به همین جهت به #جنیان دستور داد☝️🏻 آنچنان #قصری_عظیم 🏛و #تختی_باشکوه ترتیب دهند که قلبها را لرزانده💗 و چشمها را خیره سازد 😲و دلها را به #طپش_اندازد.
⬅️آن هنگام که #نمایندگان_بلقیس به بارگاه سلیمان وارد شدند #مبهوت و #حیرت_زده😯 شدند.
🔹سلیمان آنان را با روی باز😊 پذیرفت و از آنها #استقبال نمود و مقدمشان را گرامی داشت
↩️ و سپس از مقصود ایشان سؤال کرد و گفت؛
🍃چه خبری دارید و در مورد پیشنهاد من #چه_تصمیمی گرفته اید؟🤔
👥نمایندگان بلقیس #هدایای_نفیس🎁 خود را تسلیم سلیمان کردند و انتظار داشتند که موردپسند و پذیرش او واقع شود.
🔸سلیمان از قبول آنها #خودداری_کرد✋🏻 و به دیده بی نیازی بر آنها نگریست و به نمایندگان گفت؛
🍃هدایا را #بازگردانید،
☝🏻زیرا خدا به من #رزق_فراوان و #زندگی_سعادتمندی عنایت کرده✅ و اسباب #رسالت و #سلطنت را به نحوی برای من فراهم کرده است، که به هیچکس ارزانی نداشته است.❌
چگونه ممکن است که من با مال دنیا 💰فریفته شوم و زر و زیور💎 دنیا مرا از #دعوت_حق بازدارد.🤨
🔸شما مردمی هستید که غیر از #زندگی_ظاهری_دنیا چیز دیگری نمیبینید.😑
☝️🏻 اکنون به همراه این هدایا نزد ملکه خود #بازگردید و بگوئید که به زودی من #با_لشگری_بزرگ 👥👥به سوی شما خواهم آمد که شما توان مقاومت دربرابر آن را نداشته باشید ❌
☝️🏻 و آنگاه #قوم_سبأ را در ذلت و خواری از شهر و دیار خود بیرون میرانم.
👥 #نمایندگان_بلقیس، آنچه را که دیده 👀یا شنیده👂🏻 بودند، به اطلاع او رساندند.✅
↩️سپس #ملکه_سبأ_گفت؛
👸🏻: ما ناگزیریم #گوش_به_فرمان او دهیم و از وی اطاعت نماییم و برای پاسخ و #قبول_دعوت او نزد او بشتابیم.✔️
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #تخت_بلقیس_نزد_سلیمان_آمد
🔹چون سلیمان #خبر_آمدن_بلقیس و درباریان او را شنید، به اطرافیان خود که از بزرگان #جن و #انس و همگی در اختیار او بودند گفت؛
🍃کدامیک می توانید قبل از اینکه #بلقیس و #اطرافیانش👥 پیش من بیایند تخت او را نزد من آورید؟⁉️
🔸 #یکی_از_جنیان_گفت؛
«✋🏻من آن را برای تو می آورم✔️
پیش از آنکه از جای خود برخیزی. به درستی که من بر این کار سخت #توانا💪🏻 و امینم.»
🔹یکی دیگر از جنیان که اسمی از #اسماع_اعظم_الهی(73 اسم اعظم) را میدانست و #آصف_بن_برخیا نام داشت و #وزیر_سلیمان بود گفت؛
✋🏻«من آن تخت را برای تو می آورم پیش از آنکه چشم برهم زنی.»
⬅️پس خداوند را با #نام_اعظم خواند ✅و پیش از آنکه سلیمان چشم برهم بزند، #تخت_بلقیس را از زیر تخت سلیمان بیرون آورد.✔️
ادامه دارد.....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ https://eitaa.com/joinchat/2028601538C14264c1e4a
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐