📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_صد_ونود_وپنجم
🔻 #آزمایش_ایوب_علیه_السلام
🌸 #پروردگار_بزرگ_فرمود؛
✨ایوب بنده مؤمن است و عبادت و ایمان او خالصانه و از روی #خلوص_نیت است.
🤲🏻 و عبادت او تنها به جهت ادای حق و ذکر 📿او بخاطر درک استحقاق من است.✅
☝🏻ولی برای اینکه خلوص ایمان و درجه #صبر و #یقین او برای تو آشکار گردد، 💰مال و ثروت او را در اختیار تو میگذارم.
💪🏻نیروهای خود را جمع کن و آنطور که میخواهی مال و ثروت ایوب را #دگرگون_ساز، سپس ببین به کجا منتهی شده و چه نتیجه ای می گیری.
😈شیطان به فساد خود روی آورد و #پیروان و #دوستان👥 خود را جمع کرد و به آنها ابلاغ کرد که ☝️🏻خدا در #ثروت_ایوب به ما اجازه داده، پس هر یک به سهم خود برای نابودی مال و ثروت و مکنت او بکوشید تا ایوب را از ثروتش جدا سازید.☑️
🔸یاران و همراهان شیطان به کار خود مشغول شدند تا تمامی #مال و #چهارپایان🐎 و #باغ و #کتشزارهای🌳 او را نابود کردند و او را تنها و تهیدست رها ساختند😖
↩️سپس ابلیس😈 #بصورت_پیرمردی_حکیم👴🏻 ظاهر شد و به ایوب گفت؛
🔥 آتش، تمام #ثروت تو را خاکستر کرده، زراعت و دامهایت بر فنا و مال و ثروتت بر باد رفته است.😟
👥مردم در برابر این گرفتاری که برای ایوب پیش آمده بود، سرگردان و مبهوت 😲بودند.
👈🏻یکی از آنها با سرزنش #گفت؛
👤: ایوب در عبادت مغرور😏 و در زکات و نماز #ریاکار بوده است.
👤 #دیگری_گفت؛ اگر خدا می توانست سبب دفع شر و جلب خیر و سعادت شود، ایوب برای اینکار شایسته بود.
👤 و #فرد_سومی_گفت؛ خدا برای ایوب چنین روا داشت تا #دشمنان او را خوشحال😄 و #دوستانش را ناراحت😔 کند.
😈 #ابلیس فکر میکرد که این خبر وحشتناک و فاجعه بزرگ، #ایمان_ایوب را متزلزل وقلبش را تیره 🖤میکند.
☝️🏻 #ولی ایوب در مقابل این همه حوادث #محکم و #استوار💪🏻 ایستاد و چون از تقوی و علمی📚 سرشار برخوردار بود0 این حوادث در او #تأثیری_بدی_نمیگذاشت❌.
🍃ایوب در برابر خبر ابلیس گفت؛
✨✋🏻همه اموال من، #ودیعه ای بود که خدا آن را از من بازگرفت🔄.
ما از نعمتهای بیکران خدا مدتها بهرهمند بودیم،✅
🤲🏻 #ستایش حق خداوندی که سالها امانتش را در اختیار من گذاشت😊 و امروز اقتضای حکمش 📜بود که آن را باز ستاند،
🌻🤲🏻 #سپاس خداوندی را که آن زمان که لطف کرد و اکنون که باز گرفت.
🌸🤲🏻 #حمد و #ثنا خدای را در خشنودی😃و غضب 😡او، و ستایش خدای را در نفع و ضرر او.
❤️خداوند مالک همه چیز و صاحب قدرت است،✅
☝️🏻به هرکس که بخواهد #نیرو_میدهد و از هرکس که بخواهد آن را #میگیرد.
↩️به هرکس که اراده کند #عزت و به هرکس که بخواهد #ذلت میدهد.
⬅️سپس ایوب برای #سجده در برابر عظمت پروردگار بر زمین افتاد و ابلیس زیانکار را متحیر😲 و متعجّب رها کرد، تا بنگرد و #خلوص_ایمان او را ببیند!😊
ادامه دارد.....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_صد_ونود_وهشتم
🔻 #ایوب_همسر_خود_را_طرد_میکند
🔹چون شیطان سخن #همسر_ایوب🧕🏻 را شنید فرصت را غنیمت شمرد و به گمراهی او امیدوار گشت.😈
⏪ سپس اوصاف
▪️جوانی
▪️شادابی😄
▪️سلامت
▪️و صحت ایوب را بیان داشت،☑️
👈🏻 نعمت سرشار او را یادآور شد
👈🏻و به ذکر مصیبت های او پرداخت😔
☝️🏻و آتش🔥 غمهای نهفته را در همسر ایوب شعله ور کرد
و او را #ناراحت و #مأیوس😢 ساخت.
🔸در این جا بود که آن زن فریاد کشید و بی تاب شد. 😫
😈شیطان که دید تدبیرش کارگر افتاد، بزغاله ای را پیش او آورد و به او گفت،
✋🏻 اگر ایوب این #بزغاله را به دست خود ذبح 🔪کند و #نام_خدا را به هنگام ذبح آن نبرد❌ از تمام بیماریها و رنج ها #بهبودی_خواهد_یافت.
🧕🏻 همسر ایوب پیش شوهر خود رفت و چنین کرد و گفت؛
☝️🏻تا کی خداوند تو را در عذاب نگه میدارد؟🤨
💰 ثروتت کجا رفته؟!😟
👥 فرزندان، دوستان و یارانت کجایند؟😣
✨جوانی عزت و جلال تو کجا رفت؟!
🍃 #ایوب_گفت؛ براستی که #شیطان تو را فریب داده است.🤦🏻♂️
☝️🏻 آیا بر #عزت از دست رفته من گریه میکنی و برای #فرزندان جان سپرده مینالی؟⁉️
🧕🏻 #گفت؛ چرا از خدا نمیخواهی که اندوه تو را برطرف سازد و بلای تو را برگرداند؟!🤔
🍃 #ایوب_از_همسر_خود_پرسید؛ چند سال در نعمت و شوکت زندگی کردهای؟!
🧕🏻 #گفت؛ هشتاد سال.
🍃سپس #گفت؛ چند سال است که در سختی و محنت بسر می بری؟!
🧕🏻 #گفت؛ هفت سال.
🍃 #ایوب_گفت؛ من شرم میکنم😓 که از خدای خود بخواهم بلای مرا دور سازد،
☝️🏻زیرا هنوز مدت عذاب و بلا با دوران سلامت و خوشی من برابر نشده است.❌
🤔فکر میکنم که #ایمانت ضعیف گشته و دلت ❤️از تحمل امتحانات الهی به تنگ آمده است☹️.
☝️🏻اگر از بستر بیماری برخاستم و نیروی پیشین خود را بدست آوردم، با #صد_تازیانه تو را کیفر میدهم✔️.
☝️🏻 از امروز بر من حرام🚫 است که از دست تو آب و غذا بگیرم و تو را به کاری وادارم. هم اینک از من #دور_شو😒 تا خواست و مشیت خدا به انجام برسد.
ادامه دارد....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖
📝 #پارت_دویستم
🔻 #عمر_ایوب_علیه_السلام
🔹درباره #عمر_ایوب اقوال گوناگونی ذکر شده است از جمله؛↘️
▪️ 93 سال،
▪️ 200 سال و
▪️ 226 سال هم ذکر شده است.
↩️و درباره مدفن او نیز اختلاف است.
🔸در فرهنگ قصص قرآن 📖 بلاغی نوشته شده است که قدر مُسلّم آن حضرت در #سرزمین_عوض می زیسته و در⛰ قلّه کوه #حجاف در حدود یمن به فاصله 80 مایل از عدن دفن ⚰شده است
🔸و در اعلام قرآن خزائلی است که؛
در #بیضای_فارس، کنار دهی بنام خیرآباد، دره کوچکی است که عوام،
⚰قبر ایوب را در آنجا میدانند و در ایام متبرکه برای زیارت به آنجا میروند.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🔻 #حضرت_یونس_علیه_السلام
💫 #یونس_فرزند_متی_بود،
👨🏻پدرش متی فردی #ستایشگر بود و هم دوره سلیمان و داوود بود ✔️
↩️و گویند #همنشین_داوود در بهشت، «متی» #پدر_یونس میباشد.✔️
☝️🏻او مردی زحمت کش بود که با🖐🏻 دستان خود #هیزم می شکست و آن را به #شهر میبرد و میفروخت
☝️🏻 و با💵 پول آن گندمی🌾 تهیه میکرد.
🔹 گویند با هر لقمهای که میخورد، حمد و ثنای🤲🏻 پروردگار خویش را بجای می آورد و #همواره_میگفت؛ 👇🏻
🍃فکر نمیکنم خدا این همه نعمت به کسی بخشیده باشد.
🤲🏻 شکر تو را که #اندامی_سالم به من دادی و #قدرتم_بخشیدی💪🏻 تا درختانی🌳 را که خود به وجود آورنده آن نبودم، بشکنم و هیزمی تهیه کنم.✔️
🤲🏻 شکر تو را که خریدارانی به سویم فرستادی و
🤲🏻شکر تو را که از سود فروش آن گندمی🌾 تهیه میکنم،
🤲🏻شکر تو را که اشتهای خوردن نان🍞 را در من بوجود آوردی.😍✔️
🔸گویند متی همیشه با خوردن هر لقمه این همه شکر خدا را بجای می آورد.🤲🏻
💫 داوود در مورد متی به سلیمان گفت؛
🍃 من بنده ای تا به این اندازه ستایشگر ندیدم.
♥️خداوند به متی یونس👶🏻 را عطا فرمود.✔️
☝️🏻 فرزندی که به💫 پیامبری مبعوث شد و در #شهر_نینوا در سرزمین موصل مردم زمان خویش را به یکتاپرستی دعوت کرده و آنان را از عبادت خدایان دروغی نهی میکرد.✋🏻
💫یونس چهارهزار و هفتصد و بیست و هشت سال بعد از هبوط حضرت آدم به دنیا آمد. 🤱🏻
ادامه دارد......
_☀️ 🌤 ⛅️ ☁️
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ https://eitaa.com/joinchat/2028601538C14264c1e4a
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖
📝 #پارت_دویستم
🔻 #عمر_ایوب_علیه_السلام
🔹درباره #عمر_ایوب اقوال گوناگونی ذکر شده است از جمله؛↘️
▪️ 93 سال،
▪️ 200 سال و
▪️ 226 سال هم ذکر شده است.
↩️و درباره مدفن او نیز اختلاف است.
🔸در فرهنگ قصص قرآن 📖 بلاغی نوشته شده است که قدر مُسلّم آن حضرت در #سرزمین_عوض می زیسته و در⛰ قلّه کوه #حجاف در حدود یمن به فاصله 80 مایل از عدن دفن ⚰شده است
🔸و در اعلام قرآن خزائلی است که؛
در #بیضای_فارس، کنار دهی بنام خیرآباد، دره کوچکی است که عوام،
⚰قبر ایوب را در آنجا میدانند و در ایام متبرکه برای زیارت به آنجا میروند.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🔻 #حضرت_یونس_علیه_السلام
💫 #یونس_فرزند_متی_بود،
👨🏻پدرش متی فردی #ستایشگر بود و هم دوره سلیمان و داوود بود ✔️
↩️و گویند #همنشین_داوود در بهشت، «متی» #پدر_یونس میباشد.✔️
☝️🏻او مردی زحمت کش بود که با🖐🏻 دستان خود #هیزم می شکست و آن را به #شهر میبرد و میفروخت
☝️🏻 و با💵 پول آن گندمی🌾 تهیه میکرد.
🔹 گویند با هر لقمهای که میخورد، حمد و ثنای🤲🏻 پروردگار خویش را بجای می آورد و #همواره_میگفت؛ 👇🏻
🍃فکر نمیکنم خدا این همه نعمت به کسی بخشیده باشد.
🤲🏻 شکر تو را که #اندامی_سالم به من دادی و #قدرتم_بخشیدی💪🏻 تا درختانی🌳 را که خود به وجود آورنده آن نبودم، بشکنم و هیزمی تهیه کنم.✔️
🤲🏻 شکر تو را که خریدارانی به سویم فرستادی و
🤲🏻شکر تو را که از سود فروش آن گندمی🌾 تهیه میکنم،
🤲🏻شکر تو را که اشتهای خوردن نان🍞 را در من بوجود آوردی.😍✔️
🔸گویند متی همیشه با خوردن هر لقمه این همه شکر خدا را بجای می آورد.🤲🏻
💫 داوود در مورد متی به سلیمان گفت؛
🍃 من بنده ای تا به این اندازه ستایشگر ندیدم.
♥️خداوند به متی یونس👶🏻 را عطا فرمود.✔️
☝️🏻 فرزندی که به💫 پیامبری مبعوث شد و در #شهر_نینوا در سرزمین موصل مردم زمان خویش را به یکتاپرستی دعوت کرده و آنان را از عبادت خدایان دروغی نهی میکرد.✋🏻
💫یونس چهارهزار و هفتصد و بیست و هشت سال بعد از هبوط حضرت آدم به دنیا آمد. 🤱🏻
ادامه دارد......
_☀️ 🌤 ⛅️ ☁️
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ #طوفان_الاقصی
نشرمعارفشهدادرپیامرسانایتا🇮🇷👇
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••🆔
https://eitaa.com/joinchat/2028601538C14264c1e4a
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_وچهارم
🔻 #یونس_در_شکم_ماهی
⬅️«پس یونس با سرنشینان کشتی قرعه انداخت و خود از #بازندگان شد.»
🔹یونس چون دید #سه_بار قرعه به نامش درآمد، دریافت🤔 که در این پیشامد #رازی_نهفته است و خدا در این حادثه تدبیر و حکمتی دارد✅.
☝️🏻سپس به اشتباه خود پی برد و دریافت که
🔸 قبل از اینکه #اجازه هجرت و ترک شهر و مردمش 👥را داشته باشد و #پیشاز_صدور_امر_الهی، قوم و دیار خود را ترک کرده است.
👈🏻به همین جهت خود را در میان دریا🌊 انداخت و جان خویش را تسلیم🙌🏻 امواج خروشان دریا کرد و در اعماق دریا و در آغوش متلاطم امواج دریا فرو رفت.
✨«و او را به دریا افکندند و #عنبر_ماهی🐳 (نهنگی) او را بلعید،
☝️🏻در حالی که مردمان هم ملامتش میکردند و اگر او از زمره #تسبیح_کنندگان📿 بود،
قطعا تا روزی که برانگیخته میشوند، در شکم آن ماهی میماند.»
🔸چون یونس را به دریا افکندند، #نهنگی او را بلعید.
🐳 نهنگ در #دریای_سرخ به طرف #نیل
👈🏻و سپس به #دریای_طبرستان
👈🏻 و بعد به #دجله رفت
👈🏻و از آنجا به #اعماق_زمین🌍 تا جایی
🔹که #قارون در آن به زنجیر⛓ کشیده بود، رفت.
🌸خداوند #فرشته ای را مأموریت داده بود، که هر روز به اندازه یک قامت قارون را پایین ببرد.
🔸هنگامی که او صدایی🔉 را از میان #شکم_نهنگ شنید،
🍃پرسید چه کسی هستی؟⁉️
☝️🏻 و بعد متوجه شد
✨ او #یونس_بن_متی است،
🔹قارون از یونس در موردی #موسی و #هارون و #آل_عمران پرسید ⁉️
☝️🏻و هنگامی که متوجه شد همگی به #دیار_باقی شتافتند، بر فقدان آنها افسوس😔 خورد و خدا را به خاطر نعمت هایش سپاس 🤲🏻گفت.
ادامه دارد...
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_وپنجم
🔻 #نجات_یونس_از_شکم_ماهی
🐳 نهنگ، زندانی بود که یونس را درون خود به این سو و آن سوی دنیا 🌏چرخاند و یونس در دل تاریکی شکم نهنگ ندا در داد؛
✨«معبودی جز تو نیست، منزهی تو، راستی که #من_از_ستمکاران_بودم.»✨
🌸خداوند #دعای_یونس🤲🏻 را در دل ماهی شنید و او را #اجابت_کرد و او را به ساحل🏝 دریایی انداخت، در حالی که #نحیف و #پژمرده شده بود؛
🍃«باز یونس را از بطن ماهی به صحرای خشکی افکندیم در حالیکه #بیمار و #ناتوان بود و در آن صحرا بر او #درخت_کدو🌳 رویاندیم.»
🌻ماهی افکندش از آن دریا کنار
🌿 روی خشکی لیک با جسمی نزار
🌻جسم او چون جوجه ای بی بال و پر
🌿آفتاب از بهر او بودی ضرر
🌻یک درختی از کدو آنجا برست
🌿 زیر سایه اش حضرت یونس نشست
✋🏻آری خداوند چون او را به خشکی آورد بر بالای سرش #درخت_کدویی رویاند تا از اشعه تند آفتاب☀️ در امان باشد.
🌸 #خداوند_از_یونس_پرسید؛
✨تو چگونه به ناله و تضرع😩 #یک_صد_هزار_نفر از قومت توجه نکردی و حال خودت طاقت #یک_ساعت سختی را نداری؟⁉️
🔹 یونس از پروردگار عذر خواست و به درگاه او #توبه_کرد.
👥 گویند یونس به مدت #سه_روز در شکم نهنگ زندانی بود و☝️🏻 آن تنها زمانی بود که خداوند یونس را تنها برای یک چشم به هم زدن به حال خود واگذار کرد.
🌻پس نجاتش داد حی لایموت
🌿هم از آن دریا و هم از بطن حوت
🔸در آن هنگام که یونس قومش را #نفرین کرده بود، خداوند به او وحی فرستاد
🌺من پروردگار حکیم و عادل هستم و با بندگان خود #مدارا می کنم.✋🏻
شاید آنها توبه🙏🏻 کنند و هیچ وقت به خاطر گناه بزرگان، کودکی را عذاب نمیکنم.❌
✨من تو را به سوی آنها فرستادم تا #طبیب_آنها باشی، ☝️🏻اما تو با #ناشکیبایی دل آنها را شکستی💔 و از من #عذاب آنها را خواستار شدی.
✅ آری یونس، تنها قومی که عذاب از آن رفع شد 👥قوم تو بود و تقدیر📜 آنها چیز دیگری جز عذاب ثبت شده است.
🍃یونس! هیچ شهری نبود که اهل آن #ایمان بیاورند و ایمانش به حال آن سود بخشد☝️🏻 مگر قوم تو یونس که وقتی در آخرین لحظه ایمان آوردند #عذاب_رسوایی ☄را در زندگی دنیا از آنان #برطرف_کردیم.»🍃
🔹 #مدت_غیبت_یونس از☝️🏻 زمانی که قومش را ترک گفت تا #ایمان_مجدد آنها و بازگشت مجدد یونس #چهار_هفته طول کشید.
🔸هنگامی که یونس بطرف قومش بازگشت #پنج_شنبه بود.
🍃«و باز او را بر #قومی_بالغ بر صدهزار یا افزون برسالت فرستادیم.»🍃
🌸خدای تعالی به او وحی کرد به شهر خود بازگرد🔄 و به جمع بستگان و #طایفه_خود بپیوند، ☝️🏻زیرا آنها ایمان آورده اند، بتها را کنار گذاشته و اکنون در جستجوی🔍 تو و #منتظر بازگشت تو هستند.
🔹یونس به شهر خود بازگشت و با تعجب😲 دید، آنهایی که به هنگام #هجرت_او به پرستش بت ها مشغول بودند،☝️🏻 اکنون زبانشان به #ذکر_خدا📿 باز شده است و خدای یکتا را سپاس و ستایش 🤲🏻میکنند
🌻الهی شد قصه یونس تمام
🌿تا قیامت باد بر ذالنون سلام
ادامه دارد....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ https://eitaa.com/joinchat/2028601538C14264c1e4a
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_وششم
🔻 #حضرت_زکریا_علیه_السلام
🌻با توکل بر تو ای خلاق جان
🌿 ای کریم رازق روزی رسان
🌻ای بدیع آسمانها و زمین
🌿 ای به کلّ ماخَلَق نور مُبین
🌻از تو استمداد خواهم همچنان
🌿 تا کنم از زکریا داستان
🔹نام زکریا در #چهار_سوره از قرآن کریم📖 ذکر شده☝️🏻که به ترتیب عبارتند از؛ ↘️
🌺سوره های
✨ #آل_عمران،
✨ #انعام،
✨ #مریم
✨و #انبیاء.
🔸 پنج هزار و پانصد سال از هبوط حضرت آدم می گذشت که زکریا به دنیا آمد.
👈🏻از نظر تواریخ📜 و اقوال مفسران گفته اند؛
🍃زکریا #یکی_از_پیامبران_بنیاسرائیل و☝️🏻 از فرزندان هارون بود،
🔹 #نام_پدر آن حضرت را برخیا ضبط کرده اند و #نام_همسرش🧕🏻 را ایشاع دانسته
✍🏻و گفته اند؛
🧕🏻 #ایشاع خاله حضرت مریم مادر عیسی علیه السلام بود✔️
👥 و برخی هم ایشاع را خواهر مریم دانسته اند.
☝️🏻ولی #قول_اول مشهورتر است.
🔸در سوره #انعام تنها به ذکر نام آن حضرت در ضمن سایر پیغمبران اکتفا شده✔️
☝🏻 ولی در آن #سه_سوره دیگر شمه ای از احوالات او نیز ذکر شده است.✔️
🔹 در سوره #آل_عمران داستان کفالت 📕آن حضرت از مریم دختر عمران، مادر عیسی علیه السلام و دعائی🤲🏻 که برای #فرزند_دار_شدن کرد و مژده فرشتگان به ولادت #یحیی آمده است😍
🌸 زکریا با #هفت_واسطه به حضرت موسی میرسید.
ادامه دارد....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_وهفتم
🔻 #زکریا_در_آرزوی_فرزند
🔹 #سالهای_عمر_زکریا بالا رفته، و سفیدی موهای سرش👴🏻 بر سیاهی آن غلبه کرده، استخوانهایش سست و قامتش خمیده شده بود.
💪🏻 #توان_حرکت او فقط بقدری بود که به سوی معبد 🕌« #هیکل» برود و به امور این عبادتگاه رسیدگی کند و پند و اندرز خود را به مردم 👥ابلاغ نماید،
⬅️ سپس به انجام #فرائض_مذهبی و عبادت🤲🏻 بپردازد و با پایان روز، شب تاریک🌌 را در صحبت با همسرش🧕🏻 و #ذکر_خداوند📿 به صبح برساند.
🔸زکریا روزی یک ساعت🕰 نیز به مغازه خود می رفت، تا با #سود_اندکی 💴که کسب می کرد امور زندگی خود را می گذراند و به یاری #درماندگان و #مستمندان می پرداخت
☝️🏻 ولی در هر حال از یاد و ذکر پروردگار خویش غافل نمی شد.❌
🔹زکریا #نود_سال از عمرش می گذشت☝️🏻 اما هنوز #اولادی نصیبش نگشته بود ❌و فرزندی🧒🏻 از او حاصل نشده تا موجب #پیوستگی_نسل و #امیدواری او باشد.
👈🏻لذا او همواره با غم و اندوه😔 خستگی و نومیدی به منزل🏠 وارد می شد و پیوسته در این فکر بود که چون طومار📜 زندگی او درهم پیچیده شود و #مرگ گریبانش را بگیرد.
☝️🏻کیست که #وارث_حکمت و #حافظ_امانت وی باشد،🤔
🔸زیرا #غلامان و #عموزادگان زکریا خود از #اشرار😈 بودند و باید کسی آنان را کنترل و هدایت می کرد.
☝️🏻اگر این مردم 👥بحال خود بمانند، >دین را زیر پا می گذارند، #فساد😈 را ترویج و قوانین کتاب آسمانی📖 را تغییر می دهند.
👈🏻این خاطرات دردناک روح زکریا را می آزرد و #اندوهی_شدید😔 بر جان و دل او می افکند، ولی زکریا مردی #صابر و #بردبار 😌بود.
🔹 او تنها در دل شب🌌 آه ناله ای جانسوز😩 سرمی داد و بدینوسیله خود را از #عقده_های_دل❤️ سبک می ساخت و باید چنین باشد زیرا که به ،#اراده و #تقدیر_الهی معتقد و به قضای او خشنود 😃بود.
ادامه دارد....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ #طوفان_الاقصی
نشرمعارفشهدادرپیامرسانایتا🇮🇷👇
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••🆔
https://eitaa.com/joinchat/2028601538C14264c1e4a
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_وهشتم
🔻 #تولد_مریم_علیهاالسلام
🔹هنگامی که #همسر_عمران 🧕🏻باردار شد گفت؛
✨«پروردگارا آنچه در شکم خود دارم #نذر_تو کردم☝️🏻 تا آزاد شده از مشاغل دنیا 🌍و پرستشگر🤲🏻 تو باشد.
🍃پس از من بپذیر که تو خود شنوایی.
🔸 پس چون فرزندش را بزاد #گفت؛
✨ پروردگارا من دختر زادهام، خدا به آنچه او زاییده داناتر🧐 بود.
👦🏻پسر چون دختر👧🏻 نیست، ❌من نامش را #مریم میگذارم و او و فرزندانش را از #شیطان رانده شده، به تو پناه میدهم.
⬅️پس پروردگارش وی را با حسن قبول کرد😊 و او را #نیکو بار آورد و #زکریا را سرپرست وی قرار داد✅
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #میوه_های_بهشتی
🧕🏻همسر زکریا #خاله_مریم_بنت_عمران بود.
☝️🏻 او از فرزندان ماتان که در آن زمان مهتری بنی اسرائیل را در اختیار داشت بود و #مریم را در خانه زکریا تربیت کرد و از او سرپرستی نمود.☑️
🔹یکروز زکریا طبق برنامه📋 معمول به #معبد رفت تا به نماز 🤲🏻و انجام فرائض بپردازد.
⬅️سپس به قصد احوال پرسی وارد #محراب_عبادت_مریم شد و او را غرق دریای تفکر🤔 و عبادت خدا🤲🏻 یافت،
🔸زکریا ناگهان در مقابل مریم #ظرفی_پر_از_میوههای_تازه دید که موجب تعجب و حیرت😲او شد
☝️🏻زیرا میوه های آن تابستانی بود، حال آنکه در آن موقع زمستان بوده و بعلاوه زکریا در شگفت بود که چگونه و #توسط_چه_کسی👤 این میوه ها نزد مریم آورده شده است.
🔹از روزی که #قاریان_تورات 📔در معبد درباره #کفالت_مریم به قرعه پرداختند و قرعه به نام #زکریا آمد☝️🏻 و او مریم را تحت سرپرستی خود درآورد،
⬅️ تا امروز مریم در غرفه و محراب خود بوده و با اطرافیان👥 ارتباطی نداشته❌ و از اجتماع جدا شده بود.
☝🏻حتی از روزی که #مادر_مریم برای وفای به نذر خود، او را به معبد آورد تا به خدای خویش تقرب جوید، تا به آن روز نتوانسته بود یک مرتبه به ملاقات فرزندش نائل آید،
☝️🏻پس این #رزق_عجیب از کجا بدست مریم رسیده است؟🤔
☝️🏻و این موضوع غریب چگونه اتفاق افتاده است؟!🤔
🔹و در سوره #آل_عمران داستان📕 کفالت آن حضرت از مریم دختر عمران چنین آمده است؛
🌿«... و زکریا کفالت مریم را به عهده گرفت و هرگاه زکریا به محراب نزد مریم می رفت نزد او #رزق_و_روزی می یافت😲،
🍃 #به_او_میگفت؛ ای مریم این روزی تو از کجا آمده؟⁉️
🧕🏻✨ #میگفت؛ ☝️🏻از پیش خداست که خداوند هرکه را خواهد بی حساب روزی میدهد.😊»
✨ #مریم_رو_به_زکریا_گفت؛
✋🏻ای زکریا! چرا وحشت زده و متعجبی؟⁉️علت تعجب تو چیست؟🤔
🌸خدا به هرکس که بخواهد بی حساب و بدون واسطه روزی می دهد.😊
🌻میوه های تازه بودی نزد او
🌿میوه خوشمزه و خوش رنگ و بو
🌻در زمستان میوه از پاییز بود
🌿 فصل تابستان زمستان نیز بود
ادامه دارد.........
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_ونهم
🔻 #خدا_به_زکریا_فرزند_عطا_میکند
🔹برخورد با مریم، زکریا را دگرگون کرد و او را در فکری عمیق🤔 فرو برد.
☝️🏻این #دوشیزه_بزرگوار 😊در روح زکریای پیر آشوبی بپا کرد.
🔸 این #دختر_آسمانی 😇و خداجوی و مقرب درگاه خدا، با یادآوری این مطلب ☝️🏻که قدرت خدا #وابسطه به اسباب و اوضاع نیست❌،
✨امید و تمایل به اولاد را در دل❤️ زکریا شعله ور ساخت و #آرزوی_فرزند را در او تشدید کرد.
👈🏻بدون تردید زکریا در این سن و سال پیری👴🏻 از #قوای_جسمی کافی برخوردار نبود ❌و در شرایط عادی و طبیعی انتظار اولاد از او نمی رفت و همسر او نیز #پیرزنی_نازا بود،
☝️🏻ولی خدایی که #مریم را به کرامت خود امتیاز داده و برای بذل نعمت خویش او را برگزیده و #میوه_های_بهشتی 🍎در غیر موسم خود همه روز برایش مهیا ساخته بود، قادر است💪🏻 به زکریا فرزندی بدهد گرچه او پیر بود و همسرش نازا.
⬅️پس باید #خدا را بخواند🤲🏻 زیرا آن کس که دست نیاز و تضرع به سوی او دراز کند، مأیوس😔 برنمی گردد.❌
🌿«آنجا بود که زکریا پروردگارش را خواند و گفت؛ 🤲🏻پروردگارا! از جانب خود #فرزندی_پاک و پسندیده 😊به من عطا کن که تو شنونده دعایی.
⏪پس در حالی که وی ایستاده و در محراب خود دعا 🤲🏻می کرد، فرشتگان او را ندا دادند که
🌸خداوند تو را به #ولادت_یحیی که ☝️🏻تصدیق کننده حقانیت کلمه اللّه عیسی است و بزرگوار و خویشتندار😌 و پرهیزنده از زنان 🧕🏻و پیامبری از شایستگان است مژده میدهد.»
🗓 #اول_محرم همان روزی است که زکریا از خداوند ذریه ای پاک و نیکو😇 درخواست نمود و پروردگارش دعای🤲🏻 او را مستجاب کرد.
🔹 #زکریا_رو_به_پروردگارش_گفت؛ چگونه من صاحب فرزندی می شوم،🤔 در جایی که پیر شدم، موی سرم سفید شده و استخوانم سست شده و #همسرم_نازاست.😔
🦋 #فرشته_گفت؛ کار پروردگار چنین است. خدا هرچه بخواهد می کند.😊
🍃 #گفت؛ پروردگارا! برای من نشانه ای قرار ده.
✨ #فرمود؛ نشانهات این است که #سه_روز با مردم جز به ☝️🏻 اشاره #سخن_نگویی و پروردگارت را بسیار یاد کن🤲🏻 و #شبانگاه و #بامدادان او را تسبیح 📿بگویی.»
✨«پس از #محراب خود بر قوم خویش درآمد و ایشان را آگاه گردانید که روزو شب به نیایش🤲🏻 بپردازد.»✨
🌸خداوند در #روزگار_پیری زکریا، فرزند پاکیزه ای به او بخشید و در همان دوران کودکی #علم_سرشار📚 و #وحی و #نبوت را به او عنایت کرد.
⬅️پس یحیی به دنیا آمد #ششماه_بعد
🔹«از کودکی #نبوت را به او دادیم و نیز از جانب خود مهربانی😊 و پاکی به او دادیم و #تقوا_پیشه بود و با پدر و مادر خود نیکرفتار بود و زورگویی نافرمان نبود❌.»
ادامه دارد....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_ودهم
🔻 #شهادت_زکریا_علیه_السلام
🔹حضرت زکریا بیشتر اوقات خود را به عبادت 🤲🏻حق تعالی و موعظه و اندرز بندگان خدا می گذرانید
☝️🏻تا وقتی که به دستور #پادشاه_جبار آن زمان فرزندش یحیی را به #قتل ⚔رساندند،
🔸زکریا از ترس😱 وی از شهر خارج شد و در یکی از باغ های🌳 اطراف #شهر_بیت_المقدس پنهان گردید،
#مأمورین_شاه به تعقیب او وارد باغ شدند.
🌳 #درختی در آنجا بود و زکریا در میان آن درخت رفته و پنهان گردید،
💂🏻♂ #مأمورین به #راهنمایی_شیطان😈 که به صورت انسانی👤 درآمده بود به کنار آن درخت آمده و با اره آن درخت را دو نیم کرده و #زکریای_پیغمبر نیز در وسط درخت به دو نیم شد.😖
↩️و سپس خداوند بزرگ برای #انتقام_خون_یحیی_و_زکریا⚔ خبیثترین مردم😈 را بر سر آنها مسلط کرد و #جمع_بیشماری از آنها را به انتقام ریختن خون پاک آن دو پیغمبر بزرگوار به دیار نابودی فرستاد.
🔸جنازه آن بزرگوار در #بیت_المقدس دفن شد و قبر آن حضرت در آنجا است.
😈ابلیس در آن روزها در خانههای بنیاسرائیل رفت و آمد میکرد و در مورد #زکریا_و_مریم تهمت هایی روا میداشت.😟
☝️🏻و پیوسته شایعاتی در مورد آنها رواج میداد تا آنکه مردم👥 را #علیه_زکریا تحریک کرد و آنان پیامبر خدا را به #شهادت⚔ رساندند.
🌸خداوند به فرشتگانش دستور داد که زکریا را غسل داده و #سه_روز بر آن نماز 🤲🏻بخوانند و آنگاه دفن کنند.
👈🏻هرگاه زکریا به آسمان نگاه 👀 میکرد و نامهای مبارک
🌷محمّد صلی الله علیه و آله ،
🌷علی علیه السلام ،
🌷فاطمه علیهاالسلام
🌷و حسن علیه السلام
☝️🏻را میدید، تمام #رنج_و_غمش😔 از بین می رفت.😊
✨ اما با دیدن نام
🌹 #حسین_بن_علی_علیه_السلام
بغض گلویش😢 را می فشرد و پیوسته ناله 😩سر می داد و با دیدن نام حسین بن علی علیه السلام سه روز در مسجد🕌 #اعتکاف میکرد.
ادامه دارد....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ https://eitaa.com/joinchat/1782382904C4d9cd94bb9
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_یازدهم
🔻 #حضرت_یحیی_علیه_السلام
🌺با عنایت از خداوند جهان
🍃حال از یحیی سرایم داستان
🔹یحیی بعد از پنج هزار و پانصد و هشتاد و پنج سال از هبوط حضرت آدم،
در روز چهارشنبه در حالی که #شش_ماهه بود #به_دنیا_آمد و
👈🏻 #پدر او زکریا و
👈🏻 #مادرش ایشاع 🧕🏻نام داشتند.
📖 داستان ولادت حضرت یحیی و شمهای از حالات آن بزرگوار در ضمن داستان پدرش حضرت زکریا ذکر شده است.✔️
✍🏻ابن عباس گفته است؛
🔸 یحیی #در_سن_3سالگی به دریافت منصب #نبوت نائل شد.☑️
↩️و در روایات اهل بیت درباره #حکمت و #فرزانگی😊 یحیی آمده،
☝️🏻که همسالان یحیی به او گفتند
👥 بیا تا به بازی برویم!
🍃 #یحیی_به_آنها_گفت؛
ما برای بازی آفریده نشدهایم❌
☝🏻 بلکه برای #کوشش و #جدیت در کار بزرگی آفریده شدهایم.✔️
🌸 #خداوند_میفرماید؛
✨ما به یحیی گفتیم؛
🌿«... ای یحیی این کتاب📔 یعنی #تورات را محکم بگیر.
و #حکمت و #فرزانگی را در طفولیت👦🏻 به او دادیم،
و #مهر و عطوفتی😊 از جانب خود و #پاکیزگی به او دادیم و او #پرهیزگار بود و نسبت به پدر و مادرش سرکش و نافرمان نبود❌..».
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #یحیی_و_ارشاد_مردم
🔹یحیی بن زکریا #هفت_سال بیشتر نداشت که در میان مردم به #ایراد_خطبه می پرداخت.
📔 #کتاب_خدا را آموخت.
👥بنیاسرائیل را از رنجهای😰 رفته بر صالحان و گناهان و نافرمانیهایی که صورت گرفته #آگاه_میساخت.
👥مردم را به ظهور عیسی بن مریم پس از #بیست_و_چند_سال بشارت میداد
ادامه دارد....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ https://eitaa.com/joinchat/1782382904C4d9cd94bb9
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_ودوازدهم
🔻 #یحیی_و_ارشاد_مردم
🔹هنگامی که رهبانان و مسافران #بیت_المقدس را در لباس ها و شب کلاه های بلند و پشمینه می دید👀 و هنگامی که می دید چگونه از سینه خود #زنجیرها ⛓را عبور داده و به ستون های مسجد بسته اند.
⬅️از مادرش 🧕🏻خواست تا برای او نیز جامه ای مثل آنان تهیه کند ☝️🏻تا به #بیت_المقدس برود و همراه عابدان به #ریاضت و #تضرع بپردازد.
🔸 زکریا با خواسته او #مخالفت_کرد.
👈🏻زیرا که او هنوز #خردسال👦🏻 بود.
🔹 اما یحیی از پدرش پرسید؛
☝️🏻آیا کوچکتر از من از این دنیا چشم فرو نبسته اند؟🤨
✨زکریا #آگاهی و #شوق 😍فرزندش را دید، از همسرش خواست تا برای او لباسی تهیه کند.☑️
⏳مدتی از رفتن یحیی به بیت المقدس می گذشت.☝️🏻 تا آنکه از شدت #عبادت🤲🏻 و #شب_زنده_داری به استخوان پاره ای تبدیل شد.
✨یحیی چنان #عاشق و #شیفته😍 عبادت شده بود که از شدت عبادت #جسمش_ضعیف و اندامش🤕 نحیف گشته بود، پوست صورتش به استخوان چسبیده و عضلاتش تحلیل رفته بود.😓
⬅️در آن لحظه یحیی از وضع خود به خداوند زاری 😩نمود.
🌸 خداوند خطاب به او فرمود؛
✋🏻 به عزتم سوگند اگر می دانستی که #آتش_جهنم 🔥چه سوزشی دارد به جای #لباس_پشمی، لباسی از آهن به تن می کردی.
☝️🏻 بعد از این گفته پروردگار، یحیی آن قدر گریست😭 تا گونه هایش #زخم گردید.
🔹وقتی خبر این اتفاق به گوش زکریا رسید، سراسیمه 😟نزد پسرش حاضر شد و گفت؛
🌿 ای فرزندم چرا با خود چنین می کنی😕، من از خدا خواستم تا تو را #روشنی_چشم_من قرار دهد.
🍃یحیی گفت؛☝️🏻 آیا شما بارها به من نگفتید که میان #بهشت🏞 و #جهنم 🔥گذرگاهی است که فقط گریه کنندگان😭 از ترس خدا، قادر به عبور از آن خواهند بود؟
🔸یحیی با برخورداری از #توانایی_علمی📚، مسائل تورات را مورد بررسی و دقت🧐 قرار می داد و مشکلات آن را حل می نمود و☝️🏻 بر اصول و فروع آن مسلط شد.✅
🔹او برای مردم #مشهور شده بود که در اجرای #حق، شجاع💪🏻 و در مخالفت با باطل #سرسخت است و در راه خدا از سرزنش😏 نکوهش کنندگان #باکی_ندارد و از قدرت خودسران ستمگر ترسی به خود راه نمی دهد.❌
ادامه دارد...
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ #طوفان_الاقصی
نشرمعارفشهدادرپیامرسانایتا🇮🇷👇
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••🆔
https://eitaa.com/joinchat/2028601538C14264c1e4a
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_وسیزدهم
🔻 #یحیی_و_پند_شیطان
🔹هرگاه زکریا مشغول موعظه ای بود و یحیی را در میان جمعیت 👥میدید دیگر حرفی از #جهنم🔥 و #بهشت نمیبرد✋🏻
☝️🏻 زیرا که #یحیی را دارای #روحیه_ای_لطیف مییافت.
🔸روزی با دقت در میان جمعیت نگریست 👀و هنگامی که #یحیی را ندید در مورد جهنم شروع به صحبت کرد.
👈🏻 از #خشم_خداوند😡 و آتش چاهی🕳 در جهنم میگفت، در این لحظه یحیی که خود را مخفی کرده بود از میان جمعیت👥 برخواست و فریاد زد؛
😫 وای بر هر #غفلت_کننده از دوزخ،🔥
آنگاه حیران از میان جمع بیرون رفت.
↩️ هنگامی که زکریا به منزل🏡 آمد #از_یحیی_خبری_نبود، مادر🧕🏻 یحیی به دنبالش رفت.
فرزندش را در کنار آبی نشسته دید که با خداوند مناجات🤲🏻 میکرد، یحیی همراه مادرش به خانه بازگشت. ✔️
☀️صبح زود به #خواب_سنگینی😴 رفته بود و چیزی نمانده بود که نمازش قضا شود.
☝️🏻 اما #فرشتهای_درخواب_بهاو_گفت؛
✨ای یحیی آیا همنشینی بهتر از ما میخواهی، پس برخیز و #نمازت_را_به_پا_دار.😇
🔹 یحیی برخاست و نمازش را خواند و از خداوند به خاطر لغزشش #بخشش_طلبید.
↩️آنگاه از مادرش #لباسی_پشمی خواست تا بار دیگر برای عبادت 🤲🏻به #بیت_المقدس برود.
😈ابلیس بارها سعی کرد تا یحیی را #غافل_کند و اکثر اوقات بر سر راهش می نشست و آزار و ستم فراوانی در حق یحیی انجام می داد، تمام #مکر و #حیلهای را که داشت به کار میبست اما یحیی را نمیتوانست گمراه کند.❌
🔸روزی #یحیی_از_ابلیس_پرسید؛
🍃آیا تا به حال بر من چیره شدهای؟🤔
😈 #ابلیس_گفت؛ خیر.☝️🏻 اما در تو خصلتی است که میتوانم باعث #غفلت تو شوم ✔️و آن صفت #پرخوری🍞 است که نمیتوانی #شب_زندهداری کنی و نماز بپا داری.😏
🌿یحیی از همان لحظه با خداوند عهد کرد که دیگر با #شکم_سیر نخوابد❌.
♦️بیشترین آزاری که ابلیس بر پیامبران روا داشت ☝️🏻در حق #یحیی بود.
🔹 #سختترین_روزها برای مردم #سه_وقت است؛ 👇🏻
▪️ #اول، روزی که از مادرش #زاده میشود و برای اولینبار دنیای اطرافش را میبیند👀
▪️و #دوم، روزی که از دنیا🌍 میرود و برای بار اول #جهان_دیگر را می بیند.
▪️ #سوم، روزی که از قبر برانگیخته میشود و با احکام و قوانین 📜مواجه میگردد
🌸 و خداوند یحیی را در تمام این سه مرحله #ایمن و #سلامت بخشید😊 و ترس او را از بین برد.☑️
ادامه دارد...
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_وچهاردهم
🔻 #ازدواج_نامشروع_هیرودیس
☀️روزی به یحیی خبر رسید که «هیرودیس» #حاکم_فلسطین🤴🏻 با داشتن چندین همسر،♥️عشق«هیرودیا» #دختر_برادر خود را در سر میپروراند.
☝️🏻زیرا او دختری #بسیار_زیبا با چشمان دلربا و اندامی موزون و جذاب بود😍✅
👈🏻 و #عمویش تصمیم گرفته بود این دوشیزه زیبا را به #ازدواج خود درآورد و با وی همبستر گردد.😐
🧕🏻 #مادر_دختر و بستگان او با خواسته هیرودیس موافق✔️ بودند و او را در این کار حمایت می کردند.😐
🌿 #یحیی_اعلام_کرد☝️🏻
این ازدواج #نامشروع و #باطل است و آئین تورات اینکار را تأیید نمیکند❌،
☝️🏻این پیوند با روح #تورات سازش ندارد و من اینکار را نمی پذیرم.✋🏻
🌿یحیی سپس به مخالفت❌ با #تمایلات_نفسانی هیرودیس پرداخت.
♦️ #مخالفت_یحیی در شهر منتشر شد، و در تمام محافل و مجالس👥 ورد زبانها گشت
☝️🏻و به گوش #هیرودیا هم رسید
🔹و او از آنچه در بین مردم شهرت یافته بود آگاه و سخت #غضب_آلود😡 شد
ولی #عداوت و #دشمنی خود را پنهان داشت.
⬅️بتدریج خشم او به #کینه ای روز افزون تبدیل گشت و ترسید😰 سخن یحیی آرزوی شیرین او را نابود کند
☝️🏻 و چه بسا #عموی_او را از ازدواج با وی باز دارد.
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #شهادت_یحیی_علیه_السلام
🔹به همین منظور هیرودیس تصمیم گرفت از #زیبایی و #حسن_جمال 😊خود استفاده کند☝️🏻 تا شاید بتواند بدینوسیله به هدف خود برسد و آرزوی خویش را جامه عمل بپوشاند.✅
⏸ سپس خود را با فاخرترین لباسها و گران ترین جواهرات💎 #زینت_داد و با چهره ای خندان 😃و اندامی آراسته نزد عموی خود رفت تا با تسخیر #عقل🧠 و #دل،❤️ او را به دام جمال رعنای خود گرفتار سازد.
☝️🏻سرانجام با طنازی و دلبری چنان در این راه مؤفق شد که عمویش از او پرسید؛
👤چه آرزویی در سر داری؟🤔 بگو که من در بند اشاره و #اسیر_فرمان⛓ تو هستم.
👩🏻هیرودیا گفت؛ اگر شاه مایل و خرسند😌 باشد، ✋🏻من جز #سَرِ_یحیی_بن_زکریا چیز دیگری نمی خواهم.❌
☝️🏻این مرد کسی است که نسبت به من و شما #بدگویی کرده😤 و ما را نقل محافل و ورد زبانها کرده است. اگر شاه با خواهش من مؤافق✔️ باشد، من را شاد😄 و آسوده خاطر و #کینه ام را برطرف می سازد.
🔸هیرودیس #اسیر_هوای_نفس و شیفته حسن جمال و زیبایی هیرودیا شد🤦🏻♂ و پس از مدت کوتاهی دستور📜 داد #سر_یحیی را از بدنش جدا سازند 🗡و آنگاه سَرِ پیامبر را داخل تشتی گذاشت😔 و در مقابل چشم👀 دختر برادر خود قرار داد و #کینه او برطرف و شعله 🔥 #خشم وی خاموش گشت،☝️🏻 ولی با این عمل #عذاب_الهی را بر خود و بنی اسرائیل نازل کرد.
🔸هنگامی که سرِ یحیی از بدنش جدا گشت از #شاهرگ آن حضرت آنقدر #خون به هوا پاشید که☝️🏻 هرچه خاک بر آن می ریختند اثری نداشت ❌و آن خون تا زمان #بخت_نصر و حمله ⚔او به بنی اسرائیل و کشتن #هفتادهزار_نفر، جاری بود😟.
☝️🏻چون یحیی بن زکریا به شهادت رسید آسمان بر او #چهل_شبانه_روز گریست😭 و خورشید☀️ به مدت #چهل_روز در هاله ای از سرخی خون، طلوع و غروب کرد.
🌿او را #یحیی نامیدند، چون خداوند قلب ♥️او را به وسیله #نبوّت، شاداب😄 یا (سیراب) فرمود.
🌼یحیی #اولین کسی بود که در سن #سه_سالگی به #عیسی_بن_مریم قبل از تولدش ایمان آورد.😊
✨«و درود بر یحیی که، روزی که زاده شد و روزی که می میرد و روزی که زنده برانگیخته می شود.»✨
ادامه دارد...
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ https://eitaa.com/joinchat/2028601538C14264c1e4a
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_وپانزدهم
🔻 #حضرت_مریم_علیهاالسلام
🌺حضرت مریم،
☝️🏻 آن بانوی بزرگوار نام پدرش « #عمران» و نام مادرش🧕🏻 #حنّه» بوده است،
🧕🏻مادر مریم زنی نازا بود و فرزندی نیاورده بود😕 و سالها در حسرت طفلی برای خود میسوخت و آنقدر اشک😭 میریخت تا با خیال خوش فرزند👧🏻 به خواب برود. 😴
🍃او #نذر کرده بود که اگر ☝️🏻روزی دارای طفلی شد، او را نوکری عبادتگاه🤲🏻 #بیتالمقدس بگمارد تا خدمتگذار آنجا شود.
👈🏻و همین که فرزندی داشته باشد تا قلبش❤️ آرام بگیرد قانع بود.
🔹او هر زمانی که میدید پرنده ای🕊 به جوجه خود غذا میدهد و یا زنی طفلش را درآغوش گرفته، عاطفه مادریش شدت می یافت و نهایت میل خود به فرزند را احساس میکرد.😩
🔸تصور اینکه فرزندی ندارد❌تا موجب تسکین دردهای او باشد، خواب راحت را از چشم او ربوده بود.😔
☝️🏻او راضی بود #عزیزترین چیز و #گرانبهاترین💎 ثروتش را بدهد تا شاهد نگاه دوست داشتنی😍 و لبخند شیرین😄 فرزند باشد و او را در آغوش گرم خود بفشارد و رنج و محنت خود را فراموش کند.😌✔️
🧕🏻 #مادرمریم_باخود_پیمان_بست که فرزند خود را به هیچ کاری وادار نکند❌ و از او هیچ انتظاری نداشته باشد،
☝️🏻 بلکه او را برای خدمت به #خانه_خدا فارغ از هر قید و بند آزاد بگذارد.
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #وفات_عمران
🔹روزی خداوند به عمران #وحی فرستاد،
✨ من به تو #فرزندی میبخشم.
☝️🏻 او مژده را به همسرش🧕🏻 #حنّه ابلاغ کرد و مدر کرد تا فرزندش را #نذر_بیت_المقدس کند.
🌸پروردگار دعای🤲🏻 مادر را به اجابت رسانید.✔️ و خواهش او را بر آورد و روزی مادر احساس کرد که #جنین در رحم او به حرکت در آمده است.😍
☝️🏻این حادثه طراوتی به مادر بخشید و دنیا در نظرش روشن✨ شد،😍
چین و چروک جبین او را برطرف✔️ و لبخند خنشودی 😄بر لبانش نشاند.✔️
☝️🏻او با چهرهای گشاده😃 و آغوشی باز به #استقبال_زندگی رفت و با دلگرمی ❤️به آینده خوش بین شد.😌
⏪از آن پس، او روزها در کنار شوهرش مینشست و آنچه در جان و دل خویش احساس میکرد با شوهر در میان میگذاشت😊 و #آینده_کودک و آنچه را برای او آرزو داشت برای او بیان مینمود.✔️
🔸 #عمران نیز با خوشحالی و مسرّت😃 به سخنان همسرش گوش میداد. این #زنومرد_غرق_در_شادیوسرور_شدند و آن طفل با آنکه هنوز در رحم مادر بود رنج و ناراحتیهای زندگی را از آنان برطرف ساخت.👌🏻
⬅️در آن هنگام که مادر مریم در قعر دریای #افکار🤔 و #آرزوهایش شناور بود😌
🍂 برگ تازه ای از زندگی او رقم خورد و روزگار بار دیگر چهره ناراحت را بر او نمایان ساخت و #غم و #اندوه را در دل او جایگزین کرد. 😔
▪️آری او #در_انتظار_فرزند و آرامشروان 😌بود که #مرگ_شوهرش_فرارسید و اشک فراق😭 را همچون باران بهاری از دیدگانش سرازیر ساخت.
☝️🏻بار دیگر مادر مریم #تنها_شد و هرچه قدر زمان وضع حمل او نزدیک میشد، #تلخی_غم و #شهد_آرزو در وجود او درهم میآمیخت و هر زمان احساس میکرد که دردهای درونی او افزایش یافته، #امید_به_خدا قوت قلب♥️ او را احیاء میکرد و آرزوی دیدن 👀سیمای فرزندی، پرتویی در دلش میافکند و ناراحتی و اندوه او را تسکین میداد و #موجب_تسلیتخاطرش_میشد.😊
ادامه دارد....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_وشانزدهم
🔻 #مریم_خادم_بیت_المقدس
🧕🏻مادر مریم طبق #نذری☝️🏻 که کرده بود او را به #بیت_المقدس فرستاد، و چون فهمید🤔 مریم در خدمت به بیت المقدس پذیرفته✔️ شده است،
☝️🏻بار دیگر غمهایش زدوده شد 😊
🔹و دانست که خدا او را مشمول #لطف و #کرم خاص خود قرار داده است 😍و او را بر این نعمت برگزیده است.
👈🏻لذا #مریم را در پارچه ای پیچید و به سوی بیت المقدس روان شد و او را به #روحانیون حرم 🕌سپرد و
🧕🏻گفت؛☝️🏻 این دختر نزد شما باشد، زیرا من نذر کردم که #خدمت_گذار_خانه_خدا باشد.
⬅️آنگاه که مریم تحویل روحانیون بیت المقدس شد، #خادمین و #متولیان اطراف او جمع 👥شدند و در پرستاری و تکفل او به نزاع پرداختند و هر یک می خواستند☝️🏻 #امور_دختر را زیر نظر داشته باشند و #تربیت او را به عهده بگیرند،
👈🏻زیرا #مریم دختر پیشوای آنها بود و #پدرش در زمان حیات در بین خادمین بیت المقدس، #مقامی_والا و #ارجمند 😌داشت، از این رو همگی می خواستند که این افتخار نصیب آنها گردد.
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #زکریا_و_کفالت_مریم
🔸در میان #خادمین_بیت_المقدس زکریا نسبت به مریم مهربان تر 😊بود و #رغبت_بیشتری به نگهداری او داشت.
✨او می گفت؛✋🏻 من #شوهر_خاله او هستم، این دختر را به من بدهید و مرا مخصوص توجه به او قرار دهید،☑️
☝️🏻زیرا من از جهت #ارتباط_خویشاوندی به او نزدیکتر و بیشتر مورد اعتمادم.
👥مشاجره بالا گرفت و هر یک برای مقصود خود دلیلی📜 بیان می کرد، و با #اصرار می خواستند #سرپرستی_مریم را خود به عهده بگیرند✅
❌ هیچکدام حاضر نشدند که این #افتخار نصیب شخص دیگری شود و #کفایت_مریم را به او بسپارند،😒
زیرا هر کدام امیدوار بودند که بدینوسیله به پروردگار خود #تقرب جویند🤲🏻.
⬅️بالاخره همگی 👥تصمیم به #قرعه_کشی گرفتند و در کنار نهری جمع شدند و #قلمهای ✍🏻خود را در آب انداختند، تا قلم هر کس بالا آمد #کفالت_مریم از آن او باشد.
☝️🏻پس از لحظاتی⏳ قلمها زیر آب رفت و تنها #قلم_زکریا🖋 بود که روی آب 🌊آمد، لذا تسلیم رأی او شدند و مریم را به او سپردند.
🔸 از آن پس مریم تحت سرپرستی و کفالت #زکریا درآمد و زکریا تربیت او را به عهده گرفت.✅
🌿زکریا تصمیم گرفت به #شکرانه🤲🏻 این کار وسایل آسایش و رفاه مریم را به بهترین وجه فراهم سازد.
♥️ عشق و علاقه زکریا به مریم، او را وا داشت تا مریم را دور از #دسترس_مردم نگهدارد.
☝️🏻لذا اطاق بلندی در #بیت_المقدس بنا کرد که راهی به آن جز بوسیله نردبان نبود.❌
🍃زکریا شخصاً به بررسی و کفالت امور مریم پرداخت✔️. او مرتب به #مسکن🏠 و #محراب عبادت 🤲🏻مریم سر می زد تا از حال وی آگاه گردد و #مایحتاج_زندگی او را فراهم سازد.
☝️🏻هرگاه که زکریا به نزد مریم می رفت، او را در حال #عبادت🤲🏻 می دید و همیشه غذایی🍲 آماده که در برابرش ظاهر می گشت،
🌿گفت؛ ای مریم این از کجا آمده است؟🤔
✨ او پاسخ گفت:
☝️🏻این از جانب #خداست که خدا به هرکس بخواهد بی شماری روزی می دهد.😊
🌸مریم نیز از مردم کناره گرفت و در مکانی #سکنا گزید و پوششی برای خود برگزید☝️🏻 تا از دید مردم دور باشد و در برابر آنان پرده ای بر خود گرفت☑️.
ادامه دارد.....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ https://eitaa.com/joinchat/2028601538C14264c1e4a
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_وهفدهم
🔻 #فضائل_حضرت_مریم_علیهاالسلام
🍃با بررسی آیات 42 الی 44 سوره مبارکه
✨ #آل_عمران به این نتیجه می رسیم که #فرشتگان با حضرت مریم علیهاالسلام سخن می گفتند ☝️🏻و او را از جانب خدا به مقام #پاکی و #برگزیدگی در میان زنان جهانیان🧕🏻 وعده داده و نیز به ولادت
🌿 #کلمة_اللّه (حضرت عیسی علیه السلام ) مژده می دادند😍.
🌸خداوند متعال در سوره #انبیاء پس از ذکر نام تعدادی از انبیاء بزرگ،
👈🏻در آیه 91، #حضرت_عیسی_علیه_السلام و مادرش 🧕🏻 #حضرت_مریم_علیهاالسلام را یاد نموده و آنها را آیه ای از آیات الهی معرفی می نماید.✅
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #ملاقات_مریم_با_جبرئیل
🌻با توکل بر کریم بی نیاز
🌿 از مسیح اللّه سازم قصه ساز
🌻مادرش مریم که دامن پاک بود
🌿 دامنش را از پلیدی، حق زدود
✨ #حضرت_مریم زیر نظر🧐 زکریا دوران کودکی را پشت سر گذاشت و گاهگاهی جهت #رفع_نیازمندیهای_خود به خانه 🏠زکریا و نزد خاله اش ایشاع می رفت.
🔹یک روز طبق عادت معمول، #مریم_علیهاالسلام به نماز و عبادت 🤲🏻خدا مشغول بود که ناگهان روحش #مضطرب😰 گشت و در خود #ترس و #نگرانی بی سابقه ای احساس کرد، ☝️🏻در این حال #فرشته ای از آسمان به صورت مردی تمام عریان در پیش روی مریم ظاهر شد تا مریم با او #مأنوس و #همدم😊 شود.
♦️ این اتفاق #پنج_هزار_و_پانصد_و_هشتاد_و_پنج سال پس از هبوط حضرت آدم رخ داد.☑️
✨مریم با دیدنش از او #گریخت😨 و به خدا پناه برد، ☝️🏻چون گمان کرد که او مردی #گنهکار و #متجاوز است😈 و مریم که زنی #پرهیزکار و #مؤمنی_عفیف و #پاکدامن بود😇 و چنین ارتباطی را خلاف عفت و تقوی می دانست.
👈🏻در حالکیه #ترس😰، روح مریم را آزار می داد، مرد ناشناس مریم را #آرامش و #اطمینان خاطر داد و از نگرانی او کم کرد.
✨ #مریم گفت؛ ☝️🏻اگر پرهیزگاری، من از تو به #خدای_رحمان پناه می برم.
🍃 جبرئیل گفت؛ من فقط فرستاده پروردگار توأم برای اینکه به تو #پسری_پاکیزه_بخشم.
☝️🏻که نامش #مسیح است،
✨ #عیسی_بن_مریم_علیهاالسلام در حالی که او در دنیا🌏 و آخرت #آبرومند و از مقربان درگاه خدا است😊.
👈🏻 و در گهواره به #اعجاز و در میانسالی به #وحی با مردم 👥سخن می گوید و از شایستگان است.
🔹در آن حال ابری از غم و اندوه😔 بر سر مریم سایه افکند و موجی از تأثر او را فرا گرفت☝️🏻 ولی زود بر اعصاب خود مسلط شد و نیروی تحلیل رفته خود را متمرکز کرد
✨و به فرشته گفت؛
چگونه مرا پسری باشد با آنکه دست #بشری به من نرسیده و بدکار نبوده ام؟🤨
🍃 فرشته گفت؛✋🏻 فرمان چنین است، پروردگار تو گفته که آن بر من آسان است و تا او را #نشانه_ای برای مردم و #رحمتی😊 از جانب خویش قرار دهم و این دستوری قطعی بود.
✨فرشته پس از ابلاغ این پیام،📜 ناپدید شد، اما مریم نشسته و آنچه را که شنیده بود، #حیران و #متحیر😥 مانده و فکر می کرد که مردم👥 در این مورد چه خواهند کرد و چه خواهند گفت؛
🔸 که چگونه #دختر_باکره ای باردار شده و صاحب فرزند گشته است، 🤔او هیچگاه شوهر به خود ندیده است.❌
☝️🏻این افکار مریم را به #وحشت😰 انداخت و آن وحشت او را به #گوشه_گیری و #انزوا کشاند
ادامه دارد....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ https://eitaa.com/joinchat/2028601538C14264c1e4a
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_وهجدهم
🔻 #نگرانی_مریم_و_سفر_به_دور_دست
🔹چندین ماه گذشت و مریم در این مدت پیوسته با #شکنجه_های_روحی😓 شدیدی دست به گریبان بود.
☝️🏻او بیشتر اوقات در #تنهایی و حُزن و اندوه 😔به سر می برد.
زندگی شیرین و خواب😴 و خوراک گوارا از او سلب شده و بسیاری از وقتها #فکرش پریشان و #روحش پراکنده بود😣
🔸 به هیچ چیزی توجه نمی کرد و به هیچ سخنی گوش نمی داد❌.
⏪پس مریم به آن پسر ( #عیسی_علیه_السلام ) باردار شد و به جائی دور🛣 خلوت گزید.
✅آری، مریم ناگزیر به شهر « #ناصره» زادگاه خود رفت و همراه با فرزندی که در رحم و غم و اندوهی 😔که در سینه داشت در آنجا اقامت گزید و در یک منزل🏠 تابستانی بسیار ساده ساکن شد تا از #چشم و #زبان_مردم 👥در امان و از نظر آنها مخفی باشد.
☝️🏻به این دلیل او از رفت و آمد با قوم خویش دوری می کرد و خود را به #بیماری و #کسالت🤕 می زد که می ترسید😰 #اسرار_نهانی او آشکار شود و بر سرِ زبانها بیافتد و مردم از او به زشتی یاد کنند 😒و در موردش #سخن_گزاف بگویند.
🔹هرچه قدر #دوران_بارداری او پیش می رفت، #اندوه😔 او فزونی می یافت و #نگرانی او بیشتر می شد و به زودی آنچه را که سعی می کرد #مخفی نگاه دارد ظاهر می گشت.😕
☝️🏻به راستی که می توان یقین داشت که او در ذهن خود می گذراند 🤔و چه می گفت؛
✨بار خدایا خودت #رحم_کن! این چه سرنوشتی📜 است که مقدرات، برای من در نظر گرفته شده است؟🙁
✋🏻من از #سلاله_پیامبران و از خانواده ای هستم که ریشه در آن بر #تقوی 🤲🏻و شاخه های آن سَر بَر آسمان حکمت برآورده است✅
🧔🏻 #پدرم مردی سالم و صالح و 🧕🏻 #مادرم زنی پاکدامن بوده، چگونه ممکن است، زبانها #آبروی_مرا مورد شک قرار دهند؟😔
🔸راستی که مریم مرتکب #گناهی نشده❌، و دامن او از #معصیت آلوده نشده است.
🦋مریم از #تصوراتی که در ذهن مردم دور می زد پیراسته و پاک و از آنچه در خاطراتشان می گذرد مبرا است.😰
☝️🏻و آیا مریم در چنین شرایطی جز تسلیم در برابر #قضای_خداوند چاره ای دارد🤔
☝️🏻و آیا جز #انتظار_مقدرات راه دیگری به نظر او می رسد؟🤔
ادامه دارد....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ https://eitaa.com/joinchat/2028601538C14264c1e4a
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
هدایت شده از کانال شهید ابراهیم هادی👈
آنتی شایعه ( رفع شبهه)👌
📘📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_وهفدهم
🔻 #فضائل_حضرت_مریم_علیهاالسلام
🍃با بررسی آیات 42 الی 44 سوره مبارکه
✨ #آل_عمران به این نتیجه می رسیم که #فرشتگان با حضرت مریم علیهاالسلام سخن می گفتند ☝️🏻و او را از جانب خدا به مقام #پاکی و #برگزیدگی در میان زنان جهانیان🧕🏻 وعده داده و نیز به ولادت
🌿 #کلمة_اللّه (حضرت عیسی علیه السلام ) مژده می دادند😍.
🌸خداوند متعال در سوره #انبیاء پس از ذکر نام تعدادی از انبیاء بزرگ،
👈🏻در آیه 91، #حضرت_عیسی_علیه_السلام و مادرش 🧕🏻 #حضرت_مریم_علیهاالسلام را یاد نموده و آنها را آیه ای از آیات الهی معرفی می نماید.✅
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #ملاقات_مریم_با_جبرئیل
🌻با توکل بر کریم بی نیاز
🌿 از مسیح اللّه سازم قصه ساز
🌻مادرش مریم که دامن پاک بود
🌿 دامنش را از پلیدی، حق زدود
✨ #حضرت_مریم زیر نظر🧐 زکریا دوران کودکی را پشت سر گذاشت و گاهگاهی جهت #رفع_نیازمندیهای_خود به خانه 🏠زکریا و نزد خاله اش ایشاع می رفت.
🔹یک روز طبق عادت معمول، #مریم_علیهاالسلام به نماز و عبادت 🤲🏻خدا مشغول بود که ناگهان روحش #مضطرب😰 گشت و در خود #ترس و #نگرانی بی سابقه ای احساس کرد، ☝️🏻در این حال #فرشته ای از آسمان به صورت مردی تمام عریان در پیش روی مریم ظاهر شد تا مریم با او #مأنوس و #همدم😊 شود.
♦️ این اتفاق #پنج_هزار_و_پانصد_و_هشتاد_و_پنج سال پس از هبوط حضرت آدم رخ داد.☑️
✨مریم با دیدنش از او #گریخت😨 و به خدا پناه برد، ☝️🏻چون گمان کرد که او مردی #گنهکار و #متجاوز است😈 و مریم که زنی #پرهیزکار و #مؤمنی_عفیف و #پاکدامن بود😇 و چنین ارتباطی را خلاف عفت و تقوی می دانست.
👈🏻در حالکیه #ترس😰، روح مریم را آزار می داد، مرد ناشناس مریم را #آرامش و #اطمینان خاطر داد و از نگرانی او کم کرد.
✨ #مریم گفت؛ ☝️🏻اگر پرهیزگاری، من از تو به #خدای_رحمان پناه می برم.
🍃 جبرئیل گفت؛ من فقط فرستاده پروردگار توأم برای اینکه به تو #پسری_پاکیزه_بخشم.
☝️🏻که نامش #مسیح است،
✨ #عیسی_بن_مریم_علیهاالسلام در حالی که او در دنیا🌏 و آخرت #آبرومند و از مقربان درگاه خدا است😊.
👈🏻 و در گهواره به #اعجاز و در میانسالی به #وحی با مردم 👥سخن می گوید و از شایستگان است.
🔹در آن حال ابری از غم و اندوه😔 بر سر مریم سایه افکند و موجی از تأثر او را فرا گرفت☝️🏻 ولی زود بر اعصاب خود مسلط شد و نیروی تحلیل رفته خود را متمرکز کرد
✨و به فرشته گفت؛
چگونه مرا پسری باشد با آنکه دست #بشری به من نرسیده و بدکار نبوده ام؟🤨
🍃 فرشته گفت؛✋🏻 فرمان چنین است، پروردگار تو گفته که آن بر من آسان است و تا او را #نشانه_ای برای مردم و #رحمتی😊 از جانب خویش قرار دهم و این دستوری قطعی بود.
✨فرشته پس از ابلاغ این پیام،📜 ناپدید شد، اما مریم نشسته و آنچه را که شنیده بود، #حیران و #متحیر😥 مانده و فکر می کرد که مردم👥 در این مورد چه خواهند کرد و چه خواهند گفت؛
🔸 که چگونه #دختر_باکره ای باردار شده و صاحب فرزند گشته است، 🤔او هیچگاه شوهر به خود ندیده است.❌
☝️🏻این افکار مریم را به #وحشت😰 انداخت و آن وحشت او را به #گوشه_گیری و #انزوا کشاند
ادامه دارد....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ نشرمعارفشهدادرپیامرسانایتا🇮🇷👇
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••🆔
https://eitaa.com/joinchat/2028601538C14264c1e4a
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_ونوزدهم
🔻 #ولادت_عیسی_علیه_السلام
☝️🏻بی تردید #پرهیزگاری_مریم، تا حدی ناراحتی های 😔او را کم می کرد، و او را #امیدوار می ساخت که خاطر پریشانش آسوده😌 گردد
🔹او همواره امید به #آینده یعنی زمان بعد از زایمان فکر می کرد🤔 که نوزاد خود می تواند دلیلی بر #بیگناهی او باشد
☝️🏻چرا که فرشته خدا به او خبر📜 داده بود که فرزندی از تو به دنیا می آید که در #گهوراه سخن می گوید.😟
☝️🏻و آیا این #برهان، دلیلی بر بی گناهی او نبود؟🤨
🔸 قطعا چنین بود، زیرا چنین کودکی خود بهترین #گواه بر پاکی مریم بود.✅
🔸بالاخره زمان وضع حمل فرا رسید✔️ و مریم درد زایمان را احساس کرد😣.
✨ مریم بی درنگ از شهر خارج شد و سر به #بیابان 🏜گذاشت تا دور از مردم👥 فرزند خود را به دنیا آورد.
☝️🏻تا اینکه درد زایمان او را به سوی تنه #درخت_خرمایی🌴 کشانید.
🦋گفت؛ ای کاش من از این پیش #مرده_بودم و از صفحه عالم به کلّی نامم فراموش شده بود😔.
🔹در آن بیابان مریم #تنها و #بی_پناه و بدون یار و مددکاری که در هنگام وضع حمل به او کمک کند و باعث تسکین دردش شود.😢
⏪پس، از زیر پای او فرشته ای ( #عیسی_بن_مریم)، مریم را ندا داد که؛
🌺 غم مدار🙂، پروردگارت از زیر قدم تو #چشمه_آبی جاری کرد.
✋🏻ای مریم شاخ درخت خرما 🌴را حرکت بده تا از آن برای تو #رطب_تازه فرو ریزد.
☝️🏻و تناول کن و از این چشمه آب بنوش و چشم خود را به #عیسی روشن دار.😊
☝️🏻در نهایت مریم #درد_طاقت_فرسا و مشقت بار😖 وضع حمل را چشید و فرزند خود را در محیطی باز و در زیر آسمان صاف به دنیا آورد.😊
✨و به این ترتیب #عیسی_علیه_السلام به قدرت الهی از مادری #نمونه و #پاک چشم به جهان گشود. ☝️🏻وقتی کودک به دنیا آمد، مریم به #بیت_المقدس بازگشت.
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #سرزنش_مریم_علیهاالسلام
☝️🏻بی شک سبز شدن 🌱 #نخل_خکشیده، دلیلی محکم✊🏻 بر بی گناهی مریم و #پاکدامنی او بود و این #آیت_روشن می توانست راه تهمت دروغگویان و عیب جویان را سد کند🚧.
🔹ولی این معجزه تنها برای آن دسته 👥کارساز است که در آن مکان و در کنار نخل با مریم روبرو👀 می شدند،☝️🏻 اما چنین نبود و در آن زمان مریم تنها بود و کسی آن صحنه را #مشاهده_نکرد.❌
😈ابلیس که باخبر گشت #کودکی به دنیا🌍 آمده است به جستجوی🧐 #مسیح پرداخت☝️🏻 وقتی او را با مریم در وسط #بیابانی یافت دور تا دورش را #انبوه_فرشتگان گرفته بودند و اجازه ورود به شیطان را ندادند❌.
😈 شیطان پرسید؛ عیسی کیست؟
✨ #عنایت_پروردگار بار دیگر شامل حال مریم شد و ندایی تازه از سوی #کودکش به او رسید که:
🌺گفتند؛ او مثل #آدم_علیه_السلام است بدون پدر به دنیا آمده است.☑️
☝️🏻اگر کسی از #جنس_بشر را که دیدی به او بگو که من برای خدا نذر #روزه_سکوت 🤫کرده ام و با هیچکس امروز هرگز سخن نخواهم گفت.
🦋مریم با شنیدن این ندا با #آسودگی_خاطر 😌تمرکز از دست رفته خود را باز یافت و قوای💪🏻 باقیمانه خود را به کار گرفت و در حالیکه #کودک_خود را در آغوش گرفته بود به طرف قریه و قبیله👥 خود به راه افتاد.
🔹با ورود مریم به شهر، خبر📢 او منتشر شد و چون مردم، او را با #نوزادش دیدند،👀 زبان به #سرزنش او گشودند و هرکس تهمتی زد و ناسزایی گفت😒.
👥آنها در #ملامت و #سرکوب او شدت عمل به خرج دادند. برخی #شرافت_خاندانش را بخاطرش می آوردند و بزرگواری اصل و نسب او را تذکر می دادند.🤨
ادامه دارد....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ https://eitaa.com/joinchat/2028601538C14264c1e4a
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_وبیست_ویکم
🔻 #بی_اعتنایی_مریم_در_برابر_تیره_دلان
🔹 #بیان_حکیمانه کودک مردم را مبهوت ساخت😳 و این #معجزه_بزرگ زبان قوم را از تهمت بست😐
📜 و داستان مریم را در ناصره شایع و در خانه های شهر 🏠منتشر کرد.
☝️🏻 این موضوع، #بحث_روز مردم شد و به همین جهت #مقام این کودک را ارج✨ نهادند و سوء ظن آنها نسبت به مریم به برائت او تبدیل گشت ☑️و دریافتند که این طفل همانند دیگر اطفال ناصره نیست بلکه وی #مقامی_بزرگ و #عظیم دارد.😇
🔹با وجود تمام این شواهد و برائت مردم با مریم، هنوز عده ای بودند که حاضر به قبول این واقعیت نشدند😒 و آن را #خرافه و #خیالات می دانستند😏 و یا آن را #داستانی_ساختگی📖 برای سرپوش گذاشتن بر خطای مردم و تلاش او برای حفظ آبروی وی می پنداشتند 🤔
☝️🏻تا به این وسیله #سوءظن ها برطرف گردد و سخن پراکنی مردم متوقف✋🏻 شود.
🔸آن عده #تیره_دل گروهی اندک بیش نبودند✖️ که #جهل و #نادانی آنها مانع نفوذ حقایق و #نور_حق ✨در قلب تیره شان🖤 بود،
👈🏻و #ظلمت
👈🏻و #سیاهی
👈🏻 #شک🤨
👈🏻و #تردید😒
بر ذهن آنها غالب گشته بود و چنین دلایل #واضح و #روشنی نمی توانست وسوسه را از وجود آنها پاک کند.
👥آن عده قادر به درک این موضوع نبودند❌ که خدایی که #قادر مطلق آسمانها و زمین 🌏است، آنها را از #زوال و #نابودی حفظ می کند.✅
☝️🏻او می تواند فرمان آفرینش انسانی👤 را بدون نیاز به #پدر صادر کند و تنها اراده او برای #آفرینش هر موجودی کفایت می کند.😊
🌿چنین آفریننده ای قادر است از طریق #غیر_معمول و #بدون_نیاز به لوازم طبیعی موجودی را خلق کند.
🔹آن قوم نادان سزاوار بودند که همچون #هسته_خرما کنار گذاشته شده و توجهی به رأی و گفتارشان نشود😒
👈🏻 زیرا که این #لجاجت و #عناد ورزی ناحق، ناشی از #کینه کهنه و دیرینه ای نشأت می گیرد که در قلب♥️ آنها ریشه دوانده و چشم و گوش آنها را بر حقایق کور😑 و کر ساخته و دلهای آنها را از درک حقیقت #عاجز کرده است.
☝️🏻 به همین خاطر مریم نیز اعتنایی به گفتار و رفتار و رأی آن گروه ستمگر نکرد😌 و با آسودگی خاطر و با امید 😊به پروردگار متعال سرگرم #مراقبت و #تربیت فرزند خویش شد،
زیرا او می دانست که خداوند طفلش☝️🏻 را تحت توجهات خود قرار داده و با عنایت خود از او محافظت می کند تا آنگاه که به رسالت خود در هدایت مردم #قیام_کند.⚔
ادامه دارد ....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_وسی_ام
🔻 #تصمیم_بر_قتل_و_خیانت_به_عیسی_علیه_السلام
👥آنان تصمیم #قتل_عیسی⚔ را گرفتند در حالی که از مکان او اطلاعی نداشتند❌ و می دانستند که نخواهند توانست او را بیابند ☝️🏻لذا به مردم #وعده دادند و گفتند؛
🔹هرکس عیسی را بیابد و او را نزد ما بیاورد به #پاداش_بزرگی 💰می رسد.
🔸اجتماع #بزرگان و #رجال_یهود در بیت المقدس گرد👥 هم آمدند
👈🏻و درباره نحوه برخورد با عیسی به مذاکره پرداختند که چگونه #انتقام⚔ خود را از او بستانند.
🔹در همین احوال که آنها مشغول تصمیماتی #علیه_عیسی بودند☝️🏻 و بیم و ترس😰 وجود آنان را احاطه کرده بود و می ترسیدند که #دولتشان نابود گردد و مردم از آنها دور شوند.
☝️🏻یکی از #پیروان_عیسی👤 بنام « #یهودا» مضطرب و نگران😱 به جمع یهودیان شتافت و زیر گوش دربان مجلس گفت؛
✋🏻من مطلب مهمی دارم که باید در #اجتماع_یهود بیان کنم.
🔹 #یهودا چون وارد شد، حاضرین سبب حضور او را جویا شدند.🤔
👤یهودا به آنان گفت: ☝️🏻من از #خروج_عیسی از دین یهود سخت عصبانی 😠و نگرانم و روش وی خواب را از چشم من ربوده است.
⏪سپس با کمال احتیاط به آنان گفت؛ ✋🏻حاضر است #مکان عیسی را به آنها نشان دهد، تا علت پریشانی😔 آنان را برطرف سازد.
🔸هنوز سخن #یهودا تمام نشده بود که قوم یهود نفس عمیقی😌 کشدند و به تشریح وعده و نویدهای خود به یهودا پرداختند و قول دادند آرزوهای🎐 او را برآورده سازند.
👥 #یهودیان او را نزد حاکم خود بردند و داستان📜 را برای او نقل کردند، سپس حاکم گروهی از #سربازان خود را همراه آن مرد فرستاد تا #عیسی را بیاورند تا حکم را در مورد او اجرا سازند.☑️
☝️🏻در این موقع عیسی از فکر و نقش شوم😈 آنان آگاه بود و می دانست تصمیم آنان در مورد او به کجا انجامیده، لذا #متواری گشت.
ادامه دارد .....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @rafe_ahobhe
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_وسی_ویکم
🔻 #عروج_حضرت_عیسی_علیه_السلام_به_آسمان
🔹قبل از #عروج، عیسی یاران👥 خود را از این اتفاق آگاه ساخته بود.
🌌 شبی که #دوازده_تن از اصحابش در کنارش بودند،عیسی درون چشمه ای🌊 بود
سرش را از میان آب بیرون کرد و گفت؛
✨ من به زودی از دست یهودیان رهایی می یابم و به آسمان ها #عروج خواهم کرد.😊
🌿عیسی رو به آنها گفت؛ ☝️🏻به زودی شخصی از میان شما دورتر از دیگران به من #کفر می ورزد.😔
🔸آن شب #یهودیان به جستجوی عیسی خانه به خانه 🏘را می گشتند.
👥گروهی از آنها نزد #مادر_عیسی رفتند و او را مورد تهمت قرار دادند و او را #جادوگر و #دروغگو خواندند.😒
🌿عیسی که به گفتار آنان نسبت به مادرش مطلع بود، از خدا خواست تا آنها را مورد #لعنت😪 خویش قرار دهد. بر اثر نفرین عیسی آن گروه همگی تبدیل به #خوک🐷 شدند.
🔹وقتی خبر این اتفاق به گوش #رئیس_یهودیان رسید، تصمیم گرفتند 🤔هرچه زودتر او را یافته و به قتل ⚔برسانند.
آنها خانه ای🏠 را که #عیسی و #یارانش در آن جمع بودند، پیدا کردند و حلقه محاصره را بر آنان تنگ کردند.
✨و یاد کن هنگامی را که خدا گفت؛ ☝️🏻ای عیسی من تو را بر گرفته و به سوی #خویش بالا می برم و تو را از آلایش کسانی که کفر ورزیده اند، پاک می گردانم😇 و تا روز #رستاخیز کسانی را که از تو #پیروی کرده اند فوق کسانی که #کافر شده اند قرار خواهم داد. آنگاه #فرجام شما به سوی من است.✅
🔸یهودیان با خیال #دستگیری⛓ عیسی وارد منزل شدند ولی به #اذن_پروردگار در همان هنگام شکل صورت عیسی به زمین🌏 آمد و بر چهره همان جوانی که به عیسی #خیانت کرده بود نشست و یهودیان او را اشتباها به جای عیسی #دستگیر_کردند☑️
📜و به روایتی دیگر گفته شده که کسی👤 که به جای #عیسی دستیگر شد کسی بود به اسم « ّ#شمعون» از یاران عیسی که مسئولیت #شکنجه و #صلیب ✝را قبول کرده بود.
☝️🏻در نهایت #عیسی_بن_مریم با لباسی بلند از پشم که مریم برای او تهیه کرده بود، به آسمان #عروج پیدا کرد.😍
👈🏻اما خداوند به او وحی فرستاد که آن بافته را به زمین 🌏بیندازد، زیرا #متاع_دنیوی است.
⬅️بعد از دستگیری آن مرد « #شمعون یا #یهودا» او را به میدان بردند و در میان غوغا و فریاد🗣، خوشحالی و هلهله 😃به جای عیسی به #دار زدند، در حالی که تصور🤔 می کردند #عیسی را کشته اند،
♦️اما او را نکشتند و به دارش نیاویختند❌
☝️🏻 بلکه امر به آنها #مشتبه شد و همانا، آنانکه درباره او اختلاف دارند و در این امر #شک و #تردید🤨 دارند، از حقیقت آگاه نیستند فقط پیروی #گمان را می
نمایند.
☝️🏻به یقین #یهودیان عیسی را نکشتند❌ بلکه خدا او را به سوی خویش بالا برد و
🌸خدا #مقتدر و کارش همه از روی #حکمت است.
ادامه دارد ....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
┏━━ °•🖌•°━━┓
@rafe_ahobhe
┗━━ °•🖌•°━━┛
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_وسی_ودوم
🔻 #حکایاتی_جذاب_و_شنیدنی_از_حضرت_عیسی_علیه_السلام
☝️🏻از عیسی پرسیدند؛ چرا ازدواج نمی کنی تا صاحب فرزندانی باشی؟🤔
🌻فرمود چه احتیاجی به اولاد دارم🙂
☝️🏻اگر زنده باشند، فتنه گری😈 می کنند و اگر بمیرند باعث حُزن و اندوه😔 می گردند
💍نقش انگشتری عیسی مسیح دو جمله از #انجیل بود.
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #پاداش_سیر_کردن_حیوان_گرسنه
🔸روزی عیسی در کنار ساحل دریایی🏝 نشسته بود،
🍞قرصی نان به همراه داشت، آن را میان آب🌊 انداخت.
👥اصحاب آن حضرت که در محل بودند، از او علت کارش را پرسیدند🤔
✨عیسی گفت؛ #حیوانی 🦈در میان دریا گرسنه بود 😕و من می دانم که #اجر این کار نزد پروردگارم بسیار زیاد است😊.
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #درخواست_شیطان
🔹عیسی بر فراز کوهی⛰ به نام #اریحا بود، که با شیطان😈 مواجه شد.
😈شیطان گفت؛ همان گونه که #بیماران😷 را شفا می دهی، #مردگان را زنده کن و یا خود را از بالای این کوه⛰ پایین بیانداز.
✨عیسی فرمود؛ ☝️🏻در شفای بیماران و زنده شدن مردگان من از خداوند #اذن داشتم.☑️
اما در این مورد خاص اجازه چنین کاری ندارم.❌
بنده هیچ گاه در چنین مواردی #خدایش را نمیآزماید.
😈آن گاه شیطان از عیسی پرسید: آیا خدای تو قادر است دنیا🌍 را داخل یک تخم مرغ جای بدهد؟🤨
🌿عیسی پاسخ داد؛ پروردگار من از هیچ کاری #عاجز_نیست،❌
اما چیزی که تو می خواهی عاقلانه نیست.😏
ادامه دارد .....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ