📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_صد_ونود_ویکم
🔻 #کشتن_فرستاده_خدا
🌸خداوند در این اوقات #پیامبری_از_فرزندان_یهودا برای ارشاد آنان مبعوث کرد.✔️
☝🏻 اما راهنمایی های او #اثری_نبخشید ❌و مردم رسّ به نافرمانی خود افزودند🤦🏻♂️
🔸 پیامبر خدا #از_پروردگار_خواست تا قدرت خویش💪🏻 را به نمایش بگذارد و 🌳 #درخت_آنان_را_بخشکاند.
☀️صبح روز بعد مردم دیدند👀 که تمامی درختان🌳 شهرشان خشک شده، آنها خشک شدن درخت صنوبر و درخت های دیگر را کار پیامبرخدا میدانستند.🤨
↩️و می گفتند با استفاده از #سحر و #جادو🔮 میخواهد خدایان ما را، از ما دور کند.
👥اهل رسّ #چاهی_عمیق🕳 حفر کردند و #پیامبر خدا را در میان آن گذاشتند و #تکهسنگی_بزرگ در دهانه چاه قرار دادند.
☝️🏻در تمام مدت صدای🗣 پیامبر از عمق چاه به گوش مردم رسّ میرسید که میگفت؛
🍃🤲🏻 #بار_خدایا تو تنگی مکان و نهایت سختی😰 مرا میبینی.
بر من #رحم_کن😊 و هرچه زودتر جانم را بستان😩
👈🏻و خداوند جان پیامبر را در اعماق چاه ستاند.
🔹آن مردم گمراه گمان کردند 🧐که با #کشتن🗡 پیامبر خدا میتوانند #خوشنودی_خدایان 😄خود را کسب کنند و روشنایی و سرسبزی را بار دیگر به سرزمینشان برگردانند.
⬅️در این لحظه خداوند به #جبرئیل وحی فرستاد؛
💠آنها گمان می کنند با کشتن فرستاده من و عبادت درختان از خشمم😡 در امان میمانند.☝️🏻 به عزتم سوگند که از آنها #انتقامی_سخت_میگیرم تا باعث عبرت جهانیان 🌍گردد.
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #نزول_عذاب_الهی
👥اصحاب رسّ #مردانشان 👨🏻با #لواط بر یکدیگر قناعت می کردند و #زنانشان🧕🏻 به #فساد روی آوردند.
خداوند #پیامبرانی را به سوی قوم رسّ مبعوث گردانید.✅
☝️🏻 اما همه آنها به دست آن قوم نافرمان #به_قتل_رسیدند.🗡
⬅️بعد از اینکه آنها پیامبر خدا را در #عمق_چاه حفر کردند. خداوند منتظر ماند تا آنها را به #عذاب_الهی☄ و سزایشان برساند.
🔹روز #عید بود✔️ و مردم رسّ با خیالی #آسوده😌 به خوشگذرانی و عیش و نوش مشغول بودند.
♦️ناگهان #طوفانی_شدید🌪 به رنگ سرخ شروع به وزیدن کرد.
🌍 #زمین تکانی خورد و زیرپای آنها تبدیل به #سنگی_گداخته 🔥شد.
#آسمان نیز #گدازه_های_آتشین 💥بر سر و روی آنها فرو ریخت.
👈🏻چیزی نگذشت که تمام اهل رسّ تبدیل به #سربی_گداخته شدند.
👥گروهی دیگر #در_سرزمین_رسّ بودند که معتقد بودند که دریا 🌊خدایشان است و به هنگام عید بر #نهنگ_عظیم_الجثهای 🐳سجده میکردند.
☝️🏻که خداوند پیامبری را نیز برای آنان فرستاد.
🔸هنگامی که فرستاده خدا در مقابل دریا ایستاد، #نهنگ و #تمام_ماهیان خاضع در برابر پیامبر خدا حاضر شدند☑️.
☝️🏻امّا آنان باز هم پیامبر خدا را #تکذیب_کردند😒 و او را به #قتل رساندند.🤦🏻♂️
🌸پروردگار نیز #طوفانی را مأمور ساخت تا تمام مردم رسّ را به اتفاق دامهایشان در دریا🌊 غرق کند.
⬅️بعد از نابودی آن قوم در دریا🌊، خداوند به جانشین پیامبر وحی فرستاد تا به #چاه_معروف_رسّ برود و #جواهرات💎 بسیاری را که در آنجا قرار دارد بین خود تقسیم ➗کند و در سرزمین رسّ، در ناحیه خالی از سکنه به زندگی ادامه دهد.
↩️ بعد از مدتی بازهم آن قوم به #نافرمانی پرداختند و به #فساد و #فحشا روی آوردند😔.
☝️🏻 بطوری که پدر از دختر و خواهر خود کام میگرفت🤦🏻♂️ و زنان خویش🧕🏻 را در اختیار همسایه و برادر خود قرار میدادند.🤦🏻♂
👈🏻و این عمل را نوعی #نیکوکاری قلمداد می کردند😐.
در آن لحظات #شیطانی😈 بنام ( #دلهاث) در بین زنان🧕🏻 آن قوم رفت و نحوه #کامجویی_زنان_از_یکدیگر را به آنان آموخت.😔
ادامه دارد……
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ https://eitaa.com/joinchat/2028601538C14264c1e4a
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_وچهاردهم
🔻 #ازدواج_نامشروع_هیرودیس
☀️روزی به یحیی خبر رسید که «هیرودیس» #حاکم_فلسطین🤴🏻 با داشتن چندین همسر،♥️عشق«هیرودیا» #دختر_برادر خود را در سر میپروراند.
☝️🏻زیرا او دختری #بسیار_زیبا با چشمان دلربا و اندامی موزون و جذاب بود😍✅
👈🏻 و #عمویش تصمیم گرفته بود این دوشیزه زیبا را به #ازدواج خود درآورد و با وی همبستر گردد.😐
🧕🏻 #مادر_دختر و بستگان او با خواسته هیرودیس موافق✔️ بودند و او را در این کار حمایت می کردند.😐
🌿 #یحیی_اعلام_کرد☝️🏻
این ازدواج #نامشروع و #باطل است و آئین تورات اینکار را تأیید نمیکند❌،
☝️🏻این پیوند با روح #تورات سازش ندارد و من اینکار را نمی پذیرم.✋🏻
🌿یحیی سپس به مخالفت❌ با #تمایلات_نفسانی هیرودیس پرداخت.
♦️ #مخالفت_یحیی در شهر منتشر شد، و در تمام محافل و مجالس👥 ورد زبانها گشت
☝️🏻و به گوش #هیرودیا هم رسید
🔹و او از آنچه در بین مردم شهرت یافته بود آگاه و سخت #غضب_آلود😡 شد
ولی #عداوت و #دشمنی خود را پنهان داشت.
⬅️بتدریج خشم او به #کینه ای روز افزون تبدیل گشت و ترسید😰 سخن یحیی آرزوی شیرین او را نابود کند
☝️🏻 و چه بسا #عموی_او را از ازدواج با وی باز دارد.
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #شهادت_یحیی_علیه_السلام
🔹به همین منظور هیرودیس تصمیم گرفت از #زیبایی و #حسن_جمال 😊خود استفاده کند☝️🏻 تا شاید بتواند بدینوسیله به هدف خود برسد و آرزوی خویش را جامه عمل بپوشاند.✅
⏸ سپس خود را با فاخرترین لباسها و گران ترین جواهرات💎 #زینت_داد و با چهره ای خندان 😃و اندامی آراسته نزد عموی خود رفت تا با تسخیر #عقل🧠 و #دل،❤️ او را به دام جمال رعنای خود گرفتار سازد.
☝️🏻سرانجام با طنازی و دلبری چنان در این راه مؤفق شد که عمویش از او پرسید؛
👤چه آرزویی در سر داری؟🤔 بگو که من در بند اشاره و #اسیر_فرمان⛓ تو هستم.
👩🏻هیرودیا گفت؛ اگر شاه مایل و خرسند😌 باشد، ✋🏻من جز #سَرِ_یحیی_بن_زکریا چیز دیگری نمی خواهم.❌
☝️🏻این مرد کسی است که نسبت به من و شما #بدگویی کرده😤 و ما را نقل محافل و ورد زبانها کرده است. اگر شاه با خواهش من مؤافق✔️ باشد، من را شاد😄 و آسوده خاطر و #کینه ام را برطرف می سازد.
🔸هیرودیس #اسیر_هوای_نفس و شیفته حسن جمال و زیبایی هیرودیا شد🤦🏻♂ و پس از مدت کوتاهی دستور📜 داد #سر_یحیی را از بدنش جدا سازند 🗡و آنگاه سَرِ پیامبر را داخل تشتی گذاشت😔 و در مقابل چشم👀 دختر برادر خود قرار داد و #کینه او برطرف و شعله 🔥 #خشم وی خاموش گشت،☝️🏻 ولی با این عمل #عذاب_الهی را بر خود و بنی اسرائیل نازل کرد.
🔸هنگامی که سرِ یحیی از بدنش جدا گشت از #شاهرگ آن حضرت آنقدر #خون به هوا پاشید که☝️🏻 هرچه خاک بر آن می ریختند اثری نداشت ❌و آن خون تا زمان #بخت_نصر و حمله ⚔او به بنی اسرائیل و کشتن #هفتادهزار_نفر، جاری بود😟.
☝️🏻چون یحیی بن زکریا به شهادت رسید آسمان بر او #چهل_شبانه_روز گریست😭 و خورشید☀️ به مدت #چهل_روز در هاله ای از سرخی خون، طلوع و غروب کرد.
🌿او را #یحیی نامیدند، چون خداوند قلب ♥️او را به وسیله #نبوّت، شاداب😄 یا (سیراب) فرمود.
🌼یحیی #اولین کسی بود که در سن #سه_سالگی به #عیسی_بن_مریم قبل از تولدش ایمان آورد.😊
✨«و درود بر یحیی که، روزی که زاده شد و روزی که می میرد و روزی که زنده برانگیخته می شود.»✨
ادامه دارد...
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ https://eitaa.com/joinchat/2028601538C14264c1e4a
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐