eitaa logo
بوی بهشت ،،الهم عجل لولیک الفرج صلوات الله علیه
79 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
3.4هزار ویدیو
49 فایل
هدف این کانال، دور همی ،خودسازی وبرپایی نماز شب نشر مطالب کانال بدون لینک مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
📘 📖 📝 🔻 👥 ؛ ☝🏻 اگر خدا دستور داده و امر و نهی در این‌باره صادر کرده که بفهمیم خدا چنین حکمی صادر کرده است. 🍃 ؛ خداوند بر لجاجت شما آگاه بوده لذا علامتی برای شما قرار داده است. به خارج شهر بروید و را ببینید. 👈🏻 صندوقی که با از دست دادن آن ذلیل شدید و اکنون به سوی شما می‌آید و اطمینان و آسایش شما را به همراه دارد.✔️ 💫آن را فرشتگان بر دوش می‌کشند و اگر ایمان داشته باشید برای شما علامتی از سلطنت طالوت در آن موجود است. 👥 نیز از شهر خارج شدند و به محض مشاهده👀 صندوق آرامش و اطمینان😌 بر قلبشان💕 سایه افکند. ↩️و با این علامت با طالوت و با حکومت و سلطنت او .🤝✔️ *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-* 🔻 🔹طالوت به ریاست👑 برگزیده شد و در فرماندهی جنگ تدبیری اتخاذ کرد که عقل و اراده، .👌🏻 🌿 ؛ ☝🏻 افرادی در لشکر من ثبت نام کنند که فکرشان مشغول نباشد و گرفتاری نداشته باشند.🤗 ⬅️ هرکس ساختمانی بنا کرده که نیمه کاره است، ⬅️ نامزدی دارد و هنوز ازدواج نکرده و ⬅️ بازرگانی و داد و ستد دارد و از کار فارغ نشده است و غیره... .❌ 🥁صدای طبل جنگ در شهر پیچیده و جارچیان 🗣️جوانان را به جنگ فراخواندند. ⏪در این بین بودند که چون وضع را چنین دیدند، آماده رفتن به میدان کارزار گردیدند. 👤 ، داوود نام داشت که ابتدا پدرش به او اجازه رفتن به جنگ را نمی‌داد، اما پس از اصرار فراوانِ او، موافقت نمود. 👈🏻 ، پیشانی نورانی او حکایت از هوش و زکاوت او میکرد. 🔸خلاصه پس از چندی⏳ لشکری آراسته شد✔️ وسپاهی‌مقتدر مقابل او حاضر شدند✅. 🔹 در مسیر جبهه جنگ قرار گرفتند. آنان برای مبارزه با کفار از شهر خارج شدند. 👤 چون دید در سپاه او سرانی وجود دارند که از فرماندهی او رضایتی نداشته و میل به همکاری با او را ندارند ✨ خداوند نیز چنین به طالوت فرستاد تا لشکر خود را از نوشیدن آب🍶 باز دارد. ✋🏻 🔸او ؛ 🌿 «به زودی در بین راه به رودخانه‌ای خواهیم رسید، خداوند بوسیله این رودخانه شما را میکند. 👈🏻 کسانی که از آب بنوشند از من نیستند. ✖️ تنها آنان که مقدار کمی آب بنشوند از یاران من به شمار می روند.»✔️ ادامه دارد..... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 📖 📝 🔻 🔸هنگامی که سپاهیان👥👥 طالوت در آن گرمای سوزان بیابان🏜️ به آن رودخانه رسیدند، همگی به جز تعداد اندکی، از آن آب نوشیدند.🤤 👥کسانی که از آب نوشیدند گویند شصت هزار نفر بوده‌اند و عده‌ای که از آن نخوردند، بودند. 🔹«و هنگامی که طالوت با همراه وی ایمان آورده بودند آن عده که از از آن نهر گذشتند ؛ 👥 : امروز ما را یاری مقابله با جالوت و سپاهیانش نیست😑. 🔸 به دیدار خداوند ، ؛ 👥: بسا گروهی اندک که بر گروهی بسیار، به اذن‌خداوند پیروز شدند و خداوند با شکیبایان است.» 🔹آنها با به راه خود ادامه دادند و خلاصه به رسیدند که از دیدن آن، ترس وجود همه را فرا گرفت😰 ☝🏻 ولی چون و پیروزی را از طالوت شنیده بودند، در دل امیدوار گشتند.😌 🔸«و هنگامی که با جالوت و سپاهیانش روبرو شدند، ؛ 👥🤲🏻پروردگارا بر دلهای ما شکیبایی فرو ریز و گام های ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز فرمای». 🤲🏻 💢ناگهان از لشکر مقابل صدایی شنیده شد که می گفت؛ 👤«آیا کسی هست با من بجنگد؟⁉️ و کسی را یاری مبارزه با من نیست.» *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-* 🔻 🔹بین سپاه طالوت وِلوِله😰😩 افتاد. لرزه بر اندام همگی افتاده بود، ولی طالوت را، افتخار ⏪ و بعد از خود قرار داده بود.🤩✅ ✴️ ناگهان از میان برخاست و آتش و در دل او شعله‌ور🔥 شد و بر او گران بود که ظالمی ستمگر در مقابل قوم برگزیده خدا، مبارز بطلبد و فریاد بکشد🤨. اما هیچکس جرأت مبارزه با او را نداشته باشد. ☝🏻لذا ، طالوت نیز به او اجازه داد.✔️ 👥برادران او با نگرانی😥 به او نگاه میکردند. 👤 به سوی رفت. چون نگاه👀 جالوت به او افتاد با خنده ای تمسخرآمیز گفت؛ 😏«بچه جان برو، برو تا شخصی که هم قدرت من است، به میدان بیاید.»😆 🤨اما با قدم های محکم و در حالی که فلاخن (سنگ انداز) خود را آماده میکرد بطرف او رفت. ↩️ هنگامی که جالوت سوار بر فیلی🐘 بسوی او می‌آمد، و ⬅️ . 😍✌🏻 🔸 تا خواست به خود بیاید ناگهان سنگهای بعدی بسوی او پرتاپ شد و بالاخره بر زمین افتاد و و پرچم پیروزی✌🏻 و نصرت بنی اسرائیل بالا رفت✅، ⬅️شوکت دشمن شکسته شد و .😃 ادامه دارد.... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ https://eitaa.com/joinchat/1782382904C4d9cd94bb9 ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐