7.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیا می دانید پیامبر اکرم صلوات الله علیه چگونه نماز شب میخواند؟
🎁 @namazemahboob
༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
اگه به بیبیسی و برانداها برنمیخوره
کمیته پارالمپیک آسیا به #ساره_جوانمردی لقب ملکه تپانچه داده👑
تو دورهای که همه با ژل و پروتز شدن ملکه اینستاگرام و تیک تاک، تو ملکه تپانچه آسیا باش بانو 🥇
🎁 @namazemahboob
༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
16.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شهیدانه🌷🌷🌷
🎥چرا مظلومیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نوعی از امام حسین علیه السلام بیشتر است؟
#شهادت_پیامبر_اکرم
#شهادت_امام_حسن
🎁 @namazemahboob
༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
📗*کتابِ آه*
🔥 #بازخوانی مقتل امام حسین علیه السلام
#قسمت_شصت_و_دو
*مُسلم بن اوسَجَه* برخاست و گفت:
_آیا ما دست از یاری شما برداریم؟!
در آنصورت، نزد خداوند چه بهانهی بیاوریم؟
به خدا سوگند، با این نیزه و این شمشیر تا توان دارم با آنان میجنگم و اگر سلاحم را بگیرند، با سنگ مبارزه خواهم کرد!
قسم به خدا!
ما تو را رها نمیکنیم تا نزد خدا روسفید شویم و معلوم شود که حرمت رسول الله را در غیبت او پاس داشتیم.
والله!
اگر من بدانم که کشته میشوم باز زنده میشوم و باز سوخته میشوم، باز زنده میشوم، باز کوبیده و پراکنده میشوم و هفتاد بار با من این کار کنند باز از تو جدا نمیشوم!
چگونه تو را تنها گذارم حسینجان؟ که کشته شدن یکبار است و پس از آن کرامتی به من میرسد که هرگز به پایان نمیرسد.
زُهَیر برخاست و گفت:
_دوست دارم کشته شوم؛ باز زنده شوم، باز کشته شوم و همچنین هزار بار، تا خداوند کشتن را از تو و این جوانان اهل بیت تو دور کند!
و آن شب جماعتی از یاران پدرم سخن گفتند.
همه به یک معنا و مانند یکدیگر...
گفتند:
_سوگند به خدا که از تو جدا نمیشویم و جان ما فدای جان توست.
وقتی ما کشته شدیم، آنچه بر ما بوده است وفا کردهایم و انجام دادهایم!
پدرم فرمود:
_همهی شما فردا کشته میشوید
و از شما یک تن هم نمیماند.
گفتند:
_الحمدلله که به ما افتخار یاری کردن تو و کشته شدن با تو را عنایت کرد.
امام دعا کرد و گفت:
_جَزاکُم اللهُ خَیراً
خدا شما را پاداشی نیک دهد
و به آنها گفت :
_سر بلند کنید و ببینید!
سر بلند کردند و جای و منزل خود را در بهشت دیدند!
حسین میگفت:
_ای فلان! این منزل توست
و ای فلان این خانه توست!
🎁 @namazemahboob
༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
📗*کتابِ آه*
🔥 #بازخوانی مقتل امام حسین علیه السلام
#قسمت_شصت_و_سه
غروب تاسوعا به یکی از یاران امام به نام * بَشیر بن عَمر حَضرَمی* گفتند:
_پسرت در مرز ری اسیر شد.
گفت:
_ثواب این مصیبت را از خدا میخواهم.
امام سخن او را شنید و با مهربانی فرمود:
_من بیعتم را از تو برداشتم.
برخیز و برای رهایی پسر خود تلاش کن!
گفت:
_هرگز از یاری شما دست برنخواهم داشت. الهی درندگان زنده زنده مرا بخورند اگر از شما جدا شوم!
امام فرمود:
_پس این لباسهای گرانبها را به پسرت بده تا در ازای آزادی برادرش از اینها استفاده کند.
و پنج بُرد به او بخشید که بهای آن هزار دینار بود.
قاسم بن حسن(پسر امام حسن) به امام حسین عرض کرد:
_ عموجان! آیا من هم فردا جزء کشته شدگان خواهم بود؟
دل امام برای او سوخت. فرمودند:
_ عزیزم! مرگ نزد تو چگونه است؟
گفت:
_ عموجان!
از عسل شیرینتر است.
امام پاسخ داد:
_آری بخدا سوگند...
عمویت فدایت شود!
تو یکی از مردانی هستی که با من کشته خواهی شد.
سپس امام حسین فرمود تا خیمهها را نزدیک هم برپا کنند و ریسمان آنها را در هم بیفکنند و سفارش کرد تا خیمه خودش در جلوی خیمههای زنان باشد.
فرمود:
_در پشت خیمهها، دورتادور، گودالی مانند خندق حفر کنند و آن را از هیزم و خار و نی پرکنند تا جنگ فقط از یک طرف باشد.
همچنین علیاکبر فرزند خود را فرستاد با سی سوار و بیست پیاده تا با جنگ و گریز و به سختی از فرات آب بیاورند.
اوضاع سخت و ترسناکی بود...
حسین به اصحابش فرمود:
_برخیزید و از این مشکها آب بنوشید که آخرین توشهی شماست.
وضو بگیرید و غسل کنید و جامههای خود را بشویید که کفن شما خواهد بود...
#ادامه_دارد
🎁 @namazemahboob
༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄