eitaa logo
کانال‌اطلاع‌رسانی‌حوزه‌علمیه‌نمازی‌خوی
408 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
207 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 نماهنگ | (علیه‌السلام) و مبارزه با 🔻 رهبرانقلاب: در اتاق خصوصى حضرت که جز اصحابِ خاصِ آن حضرت کسى به آن اتاق دسترسى ندارد، نشانه‌هاى یک آدم جنگىِ مکتبى، مشاهده مى‌شود. ۱_ هست که نشان مى‌دهد هدف، جهاد است. ۲_ هست که نشان مى‌دهد وسیله، زندگى خشونت‌بارِ رزمى و انقلابى است؛ ۳_ و هست که نشان مى‌دهد هدف، این است، مى‌خواهیم به زندگى قرآن برسیم با این وسائل و این سختی‌ها را هم تحمل کنیم. ۱۳۶۴/۱/۲۳ کانال اطلاع رسانی حوزه علمیه نمازی خوی @namazikhoy
ضمن عرض تسلیت به‌مناسبت شهادت امام (علیه‌السلام) به اطلاع طلاب‌‌ محترم می‌رساند جلسه و برگزار می‌گردد زمان: پنجشنبه، ساعت ۸:۳۰ صبح(به‌صرف صبحانه) مکان: دفتر امام جمعه خوی کانال اطلاع رسانی حوزه علمیه نمازی خوی @namazikhoy
(علیه‌السلام) 🟢 حکایت که آمده بودند إمام (علیه‌السّلام) را به قتل برسانند اما در مقابل آن حضرت به سجده افتادند... در روایت آمده است: زمانی ملعون تصمیم گرفت که امام (علیه‌السّلام) را به قتل برساند؛ کشتن ایشان را به هر یک از سربازان و سپه‌داران خود که پیشنهاد می‌کرد، هیچ کدام قبول نمی‌کردند. لذا نامه‌ای به کارگزاران خود در ممالک فرنگ نوشت که: اِلتَمِسُوا لی قَوماً لا یَعرفونَ اللهَ و رسولَه 🔻برایم عده‌ای را پیدا کنید که نه خدا را بشناسند و نه پیغمبری را. گروهی را فرستادند که از اسلام و زبان عربی هیچ چیز نمی‌دانستند و می‌شدند. وقتی نزد هارون رسیدند، به آن‌ها احترام نمود و از آن‌ها پرسید: پروردگار شما کیست؟ و پیامبرتان چه کسی است؟ گفتند: ما هرگز پروردگار و پیامبری نمی‌شناسیم. هارون الرشید آن‌ها را وارد خانه‌ای که امام علیه‌السّلام در آن جا زندانی بودند کرد تا إمام را بکشند و خودش از روزنه اتاق به تماشای آن‌ها نشست. فلَمّا رَأَوهُ رَمَوا أسلِحَتَهم و ارتعَدَتْ فَرائصَهم و خَرّوا سُجَّدًا یَبکونَ رَحمةً لَه 🔹 همین که چشم آنان به امام علیه‌السلام افتاد، سلاح‌های خود را انداختند و بدن‌هایشان به لرزه درآمد و به سجده افتادند و از روی مهر و عطوفتی که به امام (علیه‌السلام) پیدا کرده بودند، گریه می‌کردند. امام علیه السّلام دست بر سر آن‌ها کشیدند و به زبان خودشان با آن‌ها صحبت نمودند و آن‌ها نیز اشک می‌ریختند. وقتی هارون این صحنه را دید، ترسید فتنه‌ای بر پا شود؛ لذا بر سر وزیرش فریاد کشید که آن‌ها را بیرون بیاندازد. آن‌ها به جهت احترام به إمام (علیه‌السلام) عقب عقب رفتند و سوار بر اسب‌های خود شدند و بدون اجازه هارون به طرف شهرهای خویش راه افتادند. 📚بحارالانوار ج۴۸ ص۲۴۹ کانال‌اطلاع‌رسانی‌حوزه‌علمیه‌نمازی‌خوی https://eitaa.com/namazikhoy
(علیه‌السلام) ♦️ اعترافات مذهب، به «باب‌الحوائج» بودنِ حضرت علیهماالسلام... مکرّر علمای سنّی مذهب به «باب الحوائج» بودنِ حضرت موسی‌بن‌جعفر علیهماالسلام اقرار کرده‌اند؛ که به دو نمونه از آن اشاره می‌کنیم: 👈 ابن حجر مکّی، عالم سنّی مذهب در معرفی امامان شیعه، وقتی که به حضرت‌ موسی بن جعفر علیهماالسلام می‌رسد، می‌نویسد: يُدْعَى بِبَابِ قَضَاءِ حَوَائِجِ اَلْمُؤْمِنِينَ أَی مِنْ أَهْلِ السُّنَةِ 🔻اهل سنت از او به عنوان «باب الحوائج» یاد می‌کردند. و کَانَ مَعْرُوفَاً عِنْدَ أَهْلِ الْعَرَاقِ بِبَابِ قَضَاءِ الْحَوَائِجِ عِنْدَالله 🔻 موسی بن جعفر علیهماالسلام در عراق به باب الحوائج عندالله معروف بوده است. 📚الصّواعق المُحرقه، ابن حجر مکی، ج۲، ص۵۹۰ 👈 خطیب بغدادی، عالم سنّی مذهب نیز اعتراف میکند و می‌گوید: مَا هَمَّنِی أَمْرٌ فَقَصَدْتُ قَبْرَ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ علیه السّلام وَ تَوَسَّلْتُ بِهِ إِلَّا سَهَّلَ الله لِی مَا أُحِبُ. 🔻هیچ أمری مرا ناراحت نکرد ، إلا آنکه به نزد قبر موسی بن جعفر علیهماالسلام رفتم و به او متوسّل شدم و خداوند آنچه را دوست میداشتم ، برایم آسان نمود. 📚تاریخ بغداد ج۱ ص۱۲۰ ✍ در آستانِ تو‌ اَحدی نا امید نیست وقتی برای همه « باب الحوائجی »... کانال‌اطلاع‌رسانی‌حوزه‌علمیه‌نمازی‌خوی https://eitaa.com/namazikhoy
قال (علیه‌السلام): 🔵 الْمُؤْمِنُ مِثْلُ کفَّتَی الْمِیزَانِ کلَّمَا زِیدَ فِی إِیمَانِهِ زِیدَ فِی بَلَائِهِ. ✅ (علیه السلام)می‌فرماید: مؤمن همانند دو کفه ترازوست؛ هر چه ایمانش فزونی یابد، بلایش نیز بیشتر شود. بحارالانوار، جلد۷۵، صفحه۳۲۰ کانال‌اطلاع‌رسانی‌حوزه‌علمیه‌نمازی‌خوی https://eitaa.com/namazikhoy
🏴حالات حضرت (ع) در ده روز اول محرّم ◾️قال الرضا (عليه‌السلام): كان ابى اذا دخل شهر المحرم لا يرى ضاحكاً و كانت الكابة تغلب عليه حتى يمضى منه عشرة ايام، ▪️ فاذا كان اليوم العاشر كان ذلك اليوم يوم مصيبته و حزنه و بكائه...؛ ◾️هر گاه ماه محرّم فرا مى‌رسيد، پدرم (موسى‌بن‌جعفر) ديگر خندان ديده نمى‌شد و غم و افسردگى بر او غلبه مى‌يافت تا آن كه ده روز از محرّم مى‌گذشت، ▪️ روز كه مى‌شد، آن روز، روز و و پدرم بود. 📚 امالى صدوق، ص۱۱۱ کانال‌اطلاع‌رسانی‌حوزه‌علمیه‌نمازی‌خوی https://eitaa.com/namazikhoy