eitaa logo
مرکز تخصصی نماز
11.6هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.9هزار ویدیو
577 فایل
کانال مرکز تخصصی نماز وابسته به ستاد اقامه نماز آیات🌺روایات🌼احکام🌷آداب اسرار🌻پرسمان🌸شیوه دعوت به نماز سایت qunoot.net آپارات aparat.com/markaztn ارتباط با ما @qunoott
مشاهده در ایتا
دانلود
6.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽🌷 گوشه هایی از زندگی گوی 🌷 🌻 مرکز تخصصی نماز 🌻 @namazmt
﷽ 💍 تمام کارها بازی است 💍 💓 همراه با به سمت مقرّ سپاه می رفتیم تا وسایل لازم را برای رزمندگان تحویل بگیریم. صدای ظهر که آمد، ماشین را در مقابل یک نگه داشت. 💓 گفتم: آقا ابراهیم، بیا زودتر برویم مقرّ، همون جا رو می خونیم. ما که بیکار نیستیم. داریم کار رزمندها را انجام می دهیم. این هم مثل نمازه. 💓 با لبخندی بر لب نگاهم کرد و گفت: «تموم این کارها بازیه. هدف از جنگ و جبهه و... اینه که نماز زنده بشه. هدف تمام کارهای ما اینه که ما عبد خدا و اهل بشیم. ان شاء الله اثر اهمیت به نماز اول وقت رو تو زندگی خودت می بینی.» 📚 خدای خوب ابراهیم ، خاطره ۲۶. 👑مرکز تخصـ @namazmt ـصی نماز👑
﷽ 💍 ذکری برای برطرف شدن مشکلات 💍 🌹 به همراه رزمندگان در محاصره بودند، طوری که دشمن صدها نفر بود و آنها چند نفر. به سختی مقاومت می کنند. 🌹 ابراهیم به آنها می گوید برای رفع گرفتاری سلام الله علیها بگویید. زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم وقتی تسبیحات را به حضرت زهرا سلام الله علیها یاد داد که حضرت دچار مشکلات بودند. 🌹 آنها تسبیحات را می گویند و با یاری خدا سالم برگردند. 📚 خدای خوب ابراهیم ، خاطره ۵۲. 💥مرکز تخصـ @namazmt ـصی نماز💥
﷽ 💍 خوابیدن در آشپزخانه 💍 💠 مدتی بود که در محل سپاه گیلانغرب در کنار رفقا نمی خوابید! دیده بودم که به آشپزخانه سپاه می رفت و در اتاق پیرمردهای آشپز می خوابید. 💠 بعدها فهمیدم که این بندگان خدا نیمه های شب بلند می شوند و مشغول عبادت و و هستند و ابراهیم هم شب ها را با آنها مشغول عبادت می شود. 💠 برای اینکه در حضور رفقایش ریا نشود به آنجا می رود. [نماز در حضور دیگران همیشه ریا نیست، برای اینکه وسوسه ریا هم نباشد چنین می کردند] 📚 خدای خوب ابراهیم ، خاطره ۱۱. 💥مرکز تخصـ @namazmt ـصی نماز💥
﷽ 🍇 دیگه وقت خواب نیست!! 🍇 🍓 همراه با اتومبیل شخصی، راهی جبهه بودیم. پشت فرمان بودیم. پشت فرمان بودم و ابراهیم کنار من خوابیده بود. 🍓 نیمه های شب دیدم که هر چند دقیقه یک بار از خواب می پرد و ساعتش را نگاه می کند! گفتم: چی شده؟ بگیر بخواب. 🍓 گفت: نه، دیگه وقت خواب نیست. اولین نمازخانه بین راه توقف کن. نزدیک اذان صبحه. 📚 خدای خوب ابراهیم ، خاطره ۱۴. 💥مرکز تخصـ @namazmt ـصی نماز💥
﷽ 🍇 میوه رسیده !! 🍇 💐 یادمه مثال قشنگی می زد و می گفت: مثل میوه ای است که وقت چیدنش شده. اگه میوه رو نچینی، خراب میشه و مزه اولیه رو نداره. 💐 همیشه سعی کن نمازهایت، در هر شرایطی اول وقت باشه. خدا هم تو گرفتاری های زندگی قبل از اینکه حرفی بزنی کارت رو ردیف می کنه. 📚 خدای خوب ابراهیم ، خاطره ۱۰. 💥مرکز تخصـ @namazmt ـصی نماز💥
﷽ 🍇 خواب در جلوی !! 🍇 🍏 نیمه های شب می خواست به خانه برود، کسی منزل نبود. ترسید نماز صبحش قضا شود، در ورودی درب مسجد خوابید! 🍏 می خواست کسانی که برای به مسجد می روند او را بیدار کنند تا نمازش را به جماعت بخواند! 📚 خدای خوب ابراهیم ، خاطره ۸۹. 💥مرکز تخصـ @namazmt ـصی نماز💥
﷽ 💍 دقت در وقت نماز 💍 🧡 سال ۱۳۵۹ بود. برنامه بسیج تا نیمه شب ادامه داشت. دو ساعت مانده به اذان کار نیروها تمام شد. رفقا را جمع کرد و شروع به صحبت کرد و از خاطراتش گفت. 🧡 او این گونه بچه ها را تا بیدار نگه داشت. ابراهیم به مسئول بسیج گفت: اگر این بچه ها همان ساعت می رفتند معلوم نبود برای بیدار شوند. 🧡 شما یا کار بسیج را سریع تمام کنید یا آنها را بیشتر نگه دارید که نماز صبح را بخوانند و بروند تا خدای ناکرده نمازشان قضا نشود. 📚 خدای خوب ابراهیم ، خاطره ۵۱. ❤️مرکز‌تخصـ @namazmt ـصی‌نماز❤️
🌹 در سیره شهید 🌹 💛 از داخل کوچه سر و صدا بلند شد. ابراهیم از پنجره نگاه کرد و دید شخصی موتور شوهر خواهرش را برداشته و در حال فرار است. 💙 با سرعت به کوچه آمد و دنبال دزد دوید. یکی از بچه ‌محل‌ها لگدی به موتور زد؛ دزد با موتور به زمین خورد و خون از دستش جاری شد. 💛 ابراهیم او را به درمانگاه برد و دستش را پانسمان کرد. کارهای عجیب هادی باعث شد دزد به او علاقه مند شود و همه‌جا به دنبالش برود. 💙 شب هم با هم به مسجد رفتند. دزد هم ایستاد کنار ابراهیم و خواند؛ نمازی که شاید هیچ‌گاه از یادش بیرون نرود. بعد از نماز، ابراهیم کلی با او صحبت کرد و فهمید که آدم بیچاره ‌ای است و از زور بیکاری از شهرستان به تهران آمده و دزدی کرده است. 💛 ابراهیم با چندتا از رفقا و نمازگزاران حرف زد و شغل مناسبی برای آن آقا فراهم کرد؛ مقداری هم پول از خودش به آن شخص داد؛ شب هم با هم شام خوردند و استراحت کردند. 💙 وقتی بچه ها به این کار ابراهیم اعتراض کردند، در جواب گفت: مطمئن باشید اون آقا این برخورد رو فراموش نمی کنه و شک نکنید برخورد صحیح، همیشه کارسازه. 📚 قصه عاشقان؛ دعوت به نماز در سیره شهیدان؛ ص 51. ------🌸🍃🌸------- @namazmt مرکزتخصصی‌نماز ------🌸🍃🌸-------
؛ هدفش نماز بود‼️ 🌹🌹🌹🌹🌹 همراه ابراهیم به سمت مقر سپاه می رفتیم تا وسایل لازم را برای رزمندگان تحویل بگیریم صدای اذان ظهر که آمد ماشین را مقابل یک مسجد نگه داشت. 💭گفتم: آقا ابراهیم بیا زودتر بریم مقر همونجا نماز می خونیم ما که بیکار نیستیم داریم کار رزمنده ها رو انجام می دیم این هم مثل نمازه. 🔹با لبخندی بر لب نگاهم کرد و گفت تموم این کارها بازیه هدف از جنگ و جبهه اینه که نماز زنده بشه هدف تمام کارهای ما اینه که ما عبد خدا و اهل نماز اول وقت بشیم. ان شا ءالله اثر نماز اول وقت رو تو زندگی خودت می بینی. ☘َاقِمِ الصَّلَوةَ لِذِکْرِی به خاطر یاد من ، نماز را اقامه کن (طه ۱۴) 📚خدای خوب ابراهیم. 🌹🌹🌹🌹🌹 🍀🍀🍀🍀🍀 🆔 @namazmt