﷽ ؛ ▪️ #سیره #امیرالمؤمنین ... مهمتر از نماز اول وقت ▪️
#آیت_الله_مصباح #نماز_اول_وقت
🌳مرکز تخصـ @namazmt ـصی نماز🌳
﷽؛ ☀️ نماز آخر ☀️
🌷 به نماز بست قامت كه نهد به عرش پا را
🌷 به خدا علی نبيند به نماز، جز خدا را
🌹 چو بگفــت نــام «الله» و ادا نمـــود «اَكبــر»
🌹 بگرفت هيبت حــق همــه ملــك ما سِوی را
🌻 نَبوُد ز سجده خوشتر، به خـدا قســم، علـی را
🌻 كه خــدای می پسنــدد به ســجود او دعا را
🌼 به نماز آخــرينش چـه گـذشت؟ مـن نـدانم
🌼 كه ندای دعوت آمد، شَه مُلــك «لا فتی» را
📚 حبيب چايچيان
#نماز #شعر #امیرالمؤمنین
☀️مرکز تخصـ @namazmt ـصی نماز☀️
﷽ ؛ 💖 معجزه اذان 💖
🍎 نزدیک اذان صبح بود. توی جلسه هر طرحی برای تصرف تپّه می دادیم به نتیجه نمی رسید. ابراهیم رفت نزدیک تپّه رو به قبله ایستاد و با صدای بلند اذان گفت. هر چه گفتیم: «نگو! می زننت!» فایده ای نداشت.
🍎 آخرای اذان بود که تیر به گلویش خورد و او را مجروح کرد. هوا که روشن شد هجده عراقی به سمت ما آمدند و تسلیم شدند. فرمانده آنها هم بود؛ در حین بازجویی گفت آنهایی را که نمی خواستند تسلیم شوند، فرستادم عقب؛ پشت تپّه هیچ کس نیست.
🍎 پرسیدم چرا؟
گفت : «به ما گفته بودند شما مجوس و آتش پرستید و برای حفظ اسلام باید به ایران حمله کنیم. باور کنید ما هم مثل شما شیعه هستیم» وقتی می دیدیم فرماندهان عراقی مشروب می خورند و اهل نماز نیستند در جنگیدن با شما تردید می کردیم.
🍎 امّا امروز صبح وقتی صدای اذان رزمنده شما را شنیدم که با صدای بلند نام امیرالمؤمنین را آورد، با خودم گفتم: «داری با برادرای خودت می جنگی! نکنه مثل ماجرای کربلا...» دیگه گریه امان صبحت به او نداد.
🍎 دقایقی بعد ادامه داد: «برای همین تصمیم گرفتم تسلیم بشم و بار گناهم رو سنگین تر نکنم، حالا خواهش می کنم بگو مؤذن زنده است یا نه؟»
🍎 گفتم: « آره زنده است، تمام هجده اسیر عراقی آمدند و دست ابراهیم را بوسیدند.»
📚 سلام بر ابراهیم، خلاصه صفحه 134 تا 137
#داستان_نماز #نماز #اذان
🌳مرکز تخصـ @namazmt ـصی نماز🌳
﷽؛ ☀️ مناجات ☀️
🌱 می جویمت، می خواهمت، می ستایمت، می پرستمت ای خدای من.
🌱 دوستت دارم ای یار دیرین، ای شهد و شكر از تو شیرین، ای گل های باغ از تو رنگین.
🌱 آب از تو خوش گوار، آفتاب از تو گرم و جان نواز، كوه از تو استوار، موج از تو بی قرار.
🌱 اگر مرا نیافریده بودی، زنجیر قهرت را بر پای كه می بستی؟ طلای آمرزشت را بر گردن كه می آویختی؟
#مناجات #نماز
💠مرکز تخصـ @namazmt ـصی نماز💠
توصیه امام رضا به اول وقت.mp3
2.41M
﷽؛ 🌹 توصیه #امام_رضا علیه السلام به #نماز_اول_وقت 🌹
#معارف_نماز #استاد_محمد_ابراهیم_کفیل
🍇مرکز تخصـ @namazmt ـصی نماز🍇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽؛ 🌱 فقط ربا جنگ با خدا نیست ؛ هر گناهی «مثل ترک #نماز » جنگ با خداست 🌱
#نماز #آیت_الله_جوادی
🌳مرکز تخصـ @namazmt ـصی نماز🌳
﷽ ؛ 🍀 مواقعی که اقتدا به امام جماعت صحیح است 🍀
#احکام #مسجد #نماز_جماعت
❤️مرکز تخصـ @namazmt ـصی نماز❤️
﷽ ؛ 💖 نماز لیلة القدر 💖
🌳 شب قدرِ سال 66 در کمپ 7 بودیم. عراقی ها تهدید کرده بودند که: «حق بیدار ماندن و نماز خواندن ندارید! ـ چند نفر از بچه هایی که برنامه های فرهنگی را سیاست گذاری می کردند، مخفیانه دور هم جمع شدند.
🌳 اگر در مقابل دشمن عقب نشینی می کردیم، قدم های بعدی را هم جلو می گذاشتند. قرار شد که ساعت 12 نیمه شب بچه های همه ی آسایشگاه ها بلند شوند و نماز صد رکعتی را شروع کنند.
ساعت 11 شب، کم کم سربازها با چوب و کابل وارد اردوگاه شدند.
🌳 آن شب تعدادشان زیادتر شده بود. آن ها شروع کردند به قدم زدن. گویا منتظر بودند. من اولین نفری بودم که در آسایشگاهمان نماز را شروع کردم. در رکعت اول بعد از حمد سوره ی کافرون خواندم. دو رکعت اول که تمام شد، می خواستم از پشت پنجره چیزی بردارم؛ یک مرتبه جاسم، سرباز عراقی پشت گردنم را گرفت.
🌳 جاسم گاوی هیکل بزرگی داشت. او مرا کشید جلوی نرده های پنجره و تا می توانست، به من زد.
من هم از لج او مثل کسی بودم که نماز می خواند. تمام اذکار را می گفتم. این باعث شد که بچه های دیگر نمازشان را ادامه دهند.
🌳 آن شب عراقی ها ربع ساعت فشار آوردند. وقتی مستأصل شدند، گفتند: «نماز بخوانید، اما آهسته تر!» دشمنان عقب نشینی کردند و دوستان صد رکعت نماز لیله القدر را با آرامش خواندند.
📚 قصه ی نماز آزادگان، ص 217، خاطره ای از فریبرز خوب نژاد
#داستان_نماز #نماز #نماز_شهیدان
🌹مرکز تخصـ @namazmt ـصی نماز🌹