آغاز بزرگترین راهپیمایی مجازی به مناسبت روز قدس...
با محوریت:
استکبار ستیزی
انتخابات
حاج قاسم
لطفا برای همه گروه ها و بسیجیان ارسال نمایید.
https://b2n.ir/ghods5
میدانید چرا جمعه ها،ندبه ها خلوت است؟
میدانید چرا ندبه را جمعه صبح باید خواند؟
میدانید خدا میخواهد با ما چه کند؟
میدانید که ما داریم با اماممان چه میکنیم؟
میدانید...
جمعه تنها روزی است که همه آن را برای خودشان میخواهند راحتی و آسایش و خانواده ...
خدا میخواهد که صبح این خودمانی را خرج خودی ترین فرد زندگی ات کنی، امامت.
اگر هر روز به خاطر خرج و برج دنیا درس و بحث و زندگی شخصی از خواب شیرین صبحت میزنی و فقط جمعه را میخواهی که راحت و آسوده بخوابی، خدا میخواهد جمعه را نه به خاطر هیچ چیز که فقط به خاطر یک نفر از آسایشت بزنی و بلند شوی
در کوچه های خلوت شهر بروی برای خواندن دعایی که خدا اولین خواننده آن بوده است.
می خواهد ببیند ما چقدر آسایش و خواسته خودمان را فدای امام مان میکنیم
جمعه روز حجت ابن الحسن است امامی که زنده است که حاضر و ناظر است که منتظر یاری من و شما است و چقدر جمعه ها مظلوم است
یاد عصر عاشورا میافتم
حسین,غربت...
حسین،تنها...
حسین،تشنه.
صحرا، ساکت
یاران در خون غلتیده..
کودکان هراسان
و حسین علیه السلام که بر نیزه تنهایی تکیه زده بود و نجوا می کرد
( هل من ناصر ینصرنی) آیا کسی هست که از حرم رسول خدا دفاع و پاسداری کند
کسی هست که مهدی فاطمه علیهاالسلام را در سراسر دنیا یاری دهد
آیا کسی هست که او را کمک کند تا زمان ظهورش دیگر به تعویق نیفتد
که دیگر مقابل چشمان حسین علیه السلام تیر سه شعبه بر گلوی علی اصغر نزنند
در مقابل دیدگان مهدی فاطمی علیه السلام مستکبران سر از بدن نوزادان مسلمان جدا نکنند
که حسین علیه السلام دیگر پشت خیمه ها قبری کوچک برای علی اصغر...
که صدها هزار کودک مقابل چشمان مهدی فاطمه از تشنگی جان ندهند
آیا کسی هست؟
*هل من معین فاطیل معه العویل والبکاء.*
آیا کسی هست که یاری دهد ما را برای آنکه ناله و گریه کنیم در غربت مهدی فاطمه
آیا میآیید سر بر شانه ی یکدیگر بگذاریم و گریه کنیم بر غفلت مان سستی مان شک و تردیدمان،
برای مهدی فاطمه سلام الله علیها
📚امام من 'نرجس شکوریان فرد'
« برای ظهور آماده ای؟ »ابتلائات.mp3
2.03M
🎬 #پادکست استاد #رائفی_پور
🔖 «برای ظهور آمادهای؟»
🔴اگر نفهمی.. تو را میفهمانند..
🔴مباد که گوش ندیم..
🔴فقط سه دقیقه..
✅ارزشش رو داره..
🔺 از نشانههای آخرالزمان اینه که مرگ سفید (بیماری)، مرگ سرخ (جنگ)، سیل و زلزله زیاد میشه..
📥سخنرانی کامل این کلیپ 👇
https://t.me/Masafbox/1260
✅ کانال رسمی استاد رائفیپور و مؤسسه مصاف 👇
🆔 @Masaf
🌄عصر جمعه شد..
5.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رفقا یه روز اینو کامل متوجه میشیم که #هیچکس_پشت_آدم_نیست_
#فقط_خدا_هست یعنی چی ....
🌹(سخن زیبای شهید 👆)
🌸🍃🌸🍃🌸
🌼یه روز متوجه میشیم که چقدر از شهدا عقبیم
رفقا فقط #بایستیم
بایستیم پای تمام خواسته امام زمان از ما که هر روز داریم دلش رو میشکنیم!
#بایستیم پای خون شهدا نه روی خون شهدا
#بایستیم پای تک تک قول هایی که به خدا دادیم
#بایستیم پای غم و غصه هایی که اهل بیت به خاطر ما کشیدن کم گذاشتیم
من نمیدونم چجوری باید جواب خون این شهدا رو بدیم
به خودمون بیایم بچه ها
دم از شهدا میزنیم ولی خیلی وقتا بویی از رفتار شهدا رو نبردیم😔
گاهی شیطان ملعون میآید و در همین زمینه هم انسان را وسوسه میکند. مثلاً شما اهل نماز شب هستید، یک موقع جایی دعوت هستید و در شهرستان هست و مجبور هستید شب آنجا بمانید. میخواهی نماز شب بخوانی، یک موقع شیطان میآید وسوسه میکند که الآن بلند شوی، سر و صدا میشود و اینها میگویند: میخواهد بگوید که من اهل نماز شب هستم و ریا میشود. اینها، فریب شیطان است، اگر برای خداست، همهی عالم بگویند: این ریاکار است، بگویند. اگر برای خدا نیست، همهی عالم هم بگویند: این عابد و زاهد است، خدا که ناظر بر قلوب است، میداند، خودش هم میداند که دارد برای چه کسی انجام میدهد. پس وقتی نیّت خدایی باشد، نباید نگران حرف و حدیث مردم بود و باید دائم به ذکر مشغول بود.
✍️ آقای قرهي
⛅أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج⛅
🐚🐚🐚🐚🐚🐚
نماز شب خوانها
رمانــ🍃 #بدون_تو_هرگز #قسمت_چهل_و_هفتم: سومین پیشنهـاد علی اومد به خوابم ... بعد از کلی حرف، سرش ر
رمانــ🍃
#بدون_تو_هرگز
#قسمت_چهل_و_هشتم: ڪیش و مـات
دست هاش شل و من رو ول کرد ... چرخیدم سمتش ... صورتش بهم ریخته بود ...
- چرا اینطوری شدی؟ ...
سریع به خودش اومد ... خندید و با همون شیطنت، پارچ و لیوان رو از دستم گرفت ...
- ای بابا ... از کی تا حالا بزرگ تر واسه کوچیک تر شربت میاره ... شما بشین بانوی من، که من برات شربت بیارم خستگیت در بره ... از صبح تا حالا زحمت کشیدی ...
رفت سمت گاز ...
- راستی اگه کاری مونده بگو انجام بدم ... برنامه نهار چیه؟... بقیه اش با من ...
دیگه صد در صد مطمئن شدم یه خبری هست ... هنوز نمی تونست مثل پدرش با زیرکی، موضوع حرف رو عوض کنه ... شایدم من خیلی پیر و دنیا دیده شده بودم ...
- خیلی جای بدیه؟ ...
- کجا؟ ...
- سومین کشوری که بهت پیشنهاد بورسیه داده ...
- نه ... شایدم ... نمی دونم ...
دستش رو گرفتم و چرخوندمش سمت خودم ...
- توی چشم های من نگاه کن و درست جوابم رو بده ... این جواب های بریده بریده جواب من نیست ...
چشم هاش دو دو زد ... انگار منتظر یه تکان کوچیک بود که اشکش سرازیر بشه ... اصلا نمی فهمیدم چه خبره ...
- زینب؟ ... چرا اینطوری شدی؟ ... من که…
پرید وسط حرفم ... دونه های درشت اشک از چشمش سرازیر شد ...
- به اون آقای محترمی که اومده سراغت بگو ... همون حرفی که بار اول گفتم ... تا برنگردی من هیچ جا نمیرم ... نه سومیش، نه چهارمیش ... نه اولیش ... تا برنگردی من هیچ جا نمیرم ...
اینو گفت و دستش رو از توی دستم کشید بیرون ... اون رفت توی اتاق ... من، کیش و مات ... وسط آشپزخونه ...
#بدون_تو_هرگز
#زندگے_نامه
#طلبه_شهید_گمنام
#سید_علے_حسینے
#ادامه_دارد...