▪▪▪
یكى از دعاهاى #حضرت_فاطمه (س)
بارالها ...
#️دينم را كه ملاك و محور كارهاى من و
️#دنيايم را كه خانه تلاش و معاش من و
#آخرتم را كه سرانجام من به سوى آن است اصلاح فرما ...و
#زندگیام را وسيله بركت و خير و
️ #مرگم را وسيله رهايى و راحتى از هر شرّ و بدى قرار ده.
📗 فلاح السائل، ۲۳۸
خدایا ...
مرگم را وسیله راحتیام قرار ده ...
اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج
@namebepedar
🏴🏴🏴 روضهٔ مادر 🏴🏴🏴
آقا بیا که روضه مادر شروع شد
این غصه های بی در و پیکر شروع شد
آقا بیا برای شما جا گرفته ام
دردو غم و عزای سراسر شروع شد
دستان بسته بود و غم یار مهربان
غربت از این سرای منور شروع شد
میسوخت درب و همره آن قلب مادری
اینجا عزای غنچهٔ پرپر شروع شد
مادر که رفت چادر اودست زینب است
اندوه و ماتم و غم دختر شروع شد
آقا بیاکه روضه به پایان نمیرسد
دردا که باز داغ مکرر شروع شد
دستم به دامنت به دل ما سری بزن
کآشوب از این فضای محقّر شروع شد
شعر از: ز.سعیدی
#شهادت
#حضرت_فاطمه سلام الله علیها
#نامه_ای_برای_پدر_بنویسیم 🖋
💫تقدیم به تمام مادران سرزمینم 💫
دستان پر مهرت را در دست میگیرم و به چشمان با محبتت خیره میشوم.❤️
تمام عشق را که در چشمانت میبینم، نیرویی تازه میگیرم و یک دنیا انرژی در وجودم جاری میشود. اما تا نگاهم به سپیدی گیسوانت و خطوط زیر چشمانت می افتد ناخود آگاه غمی تمام وجودم را فرا میگیرد.
به یاد می آورم شبهایی که چشم برهم نگذاشتی، در گوشم نجوای عاشقانه و لالایی مادرانه خواندی، تا من آرام بخوابم.
روزهایی که دستان کم توان مرا گرفتی و پا به پایم قدم برداشتی تا مبادا پایم بلغزد و برای همین بود که خداوند بهشت را از دستانت زیر قدم هایت قرارداد تا من را به روی آن بپرورانی...
ومن ذره ذره آب شدنت را، لرزش دستانت را، سپیدی گیسوانت را، کم توان شدن پاهایت را دیدم و نفهمیدم.
غرق دنیای خود بودم و سرمست از غرور جوانی...
اما اکنون که خود مادر شده ام فهمیده ام که جوانیت را به پایم ریختی، تمام هستی ات را نثارم کردی و مرا در دریای بیکران محبتت غرق نمودی. اکنون فهمیدهام که در سختی ها چراغ راهم بودی و در مشکلات پشت و پناهم.
مادر عزیزم!بهتر از جانم! اکنون از شما می خواهم که مرا ببخشید بابت تمام کوتاهی ها و قصور و تقصیر هایم و دستان پر اجابتت را به سوی آسمان دراز کنی و همچون همیشه دعای خیرت را بدرقه راهم بنمایی.🤲🏻
«مادر مهربانم دوستت دارم»❤️
به قلم : ز. سعیدی
#مادر
#حضرت_فاطمه سلام الله علیها
#نامه_ای_برای_پدر_بنویسیم 🖋
💫تقدیم به تمام مادران سرزمینم 💫
دستان پر مهرت را در دست میگیرم و به چشمان با محبتت خیره میشوم.❤️
تمام عشق را که در چشمانت میبینم، نیرویی تازه میگیرم و یک دنیا انرژی در وجودم جاری میشود. اما تا نگاهم به سپیدی گیسوانت و خطوط زیر چشمانت می افتد ناخود آگاه غمی تمام وجودم را فرا میگیرد.
به یاد می آورم شبهایی که چشم برهم نگذاشتی، در گوشم نجوای عاشقانه و لالایی مادرانه خواندی، تا من آرام بخوابم.
روزهایی که دستان کم توان مرا گرفتی و پا به پایم قدم برداشتی تا مبادا پایم بلغزد و برای همین بود که خداوند بهشت را از دستانت زیر قدم هایت قرارداد تا من را به روی آن بپرورانی...
ومن ذره ذره آب شدنت را، لرزش دستانت را، سپیدی گیسوانت را، کم توان شدن پاهایت را دیدم و نفهمیدم.
غرق دنیای خود بودم و سرمست از غرور جوانی...
اما اکنون که خود مادر شده ام فهمیده ام که جوانیت را به پایم ریختی، تمام هستی ات را نثارم کردی و مرا در دریای بیکران محبتت غرق نمودی. اکنون فهمیدهام که در سختی ها چراغ راهم بودی و در مشکلات پشت و پناهم.
مادر عزیزم!بهتر از جانم! اکنون از شما می خواهم که مرا ببخشید بابت تمام کوتاهی ها و قصور و تقصیر هایم و دستان پر اجابتت را به سوی آسمان دراز کنی و همچون همیشه دعای خیرت را بدرقه راهم بنمایی.🤲🏻
«مادر مهربانم دوستت دارم»❤️
به قلم : ز. سعیدی
#مادر
#حضرت_فاطمه سلام الله علیها
#نامه_ای_برای_پدر_بنویسیم 🖋