شما در بستر افتادی، ولی برخی چه خوشحالند!!
کجا جهل مرکب ها، شما را دوست می دارند؟
مگر آوردن کاغذ چه سختی داشت، بر آنان!
که مجنون خواندنت برخی، همانانی که بیمارند
کسی را دور خود مگذار ، جز اهل کسایت را
وصی ات را، وصیت کن، بگو رازت نهان دارند
سرت بر زانوی جانت، حسینت را تماشا کن...
مگر تو روضه ای خواندی، که آنان اشک می بارند
خدا را، حضرت خاتم، مگو رازی به حنانه...
علی طاقت نمی آرد؛ همه مشتاق دیدارند
نگاه مرتضی با مجتبی یک لحظه بر هم خورد
حسن انگار می بیند، که در کوچه گرفتارند.....
.
.
.
.
بیا آبی بر این آتش بریز ای حضرت باران
که اهل بیت آل الله، به لب خون جگر دارند
#محمد_پارسایی (صالح)
#نامه_ای_برای_پدر_بنویسیم 🖋😭
@namebepedar