🔰 توضیح مسئله شکافهای اجتماعی با مورد مطالعاتی #مهسا_امینی! (۱)
نخستین وظیفه جامعهشناسی سیاسی، شناخت تعارضات (نزاع) و #شکافهای_اجتماعی است. بیشتر گروههای اجتماعی، تصادفی به وجود نمیآیند، بلکه بر اساس علایق مختلفی شکل میگیرند و همین علایق، تضاد منافع ایجاد میکند و در آخر منجر به تشکیل سازمانهای سیاسی میشوند!
➖ علایق← تضاد منافع ←بسیج اجتماعی← سازمان سیاسی
🔻به دلیل وجود علایق و منافع متعدد و همچنین تنوعات جغرافیایی و تاریخی، شکافها نیز متعدد است و به چند دسته فعال، غیرفعال، ساختاری یا تاریخی تقسیم میشود (نکته مهم*)!
در جوامع به حکم تقسیم کار اجتماعی، تبار، جنسیت، قومیت، نسل، طبقه، مذهب و ... چندین شکاف وجود دارد.
۱) ممکن است شکاف طبقاتی، به دلیل نبود آگاهی و عدم سازماندهی خفته و غیرفعال باشد اما وقتی شکافی فعال میشود که عمل و آگاهی سیاسی تکوین یابد!
مثال «من به دلیل علاقه به قومیتم، به منافع آن فکر میکنم. به قومیت من ظلم شده اما توانایی بسیج کردن دیگر همتبارهایم را ندارم. پس نمیتوانم عمل سیاسی انجام دهم...»
۲) شکاف #ساختاری، همیشگی و در اثر وجود ویژگی طبیعی هر جامعهی انسانی مثل تقسیم جنسیتی، شکل گرفته و در برخی در اثر تخصصی شدن امور ایجاد میشود و طبقات را از هم و یا از دولت فاصله میدهد.
برای مثال « من یک زن هستم و در قومیتی بزرگ شدهام که در آن به من ظلم شده است. آگاهی سیاسی خود و دیگر زنان را بالا میبرم و آنها را بسیج میکنم»
کم کم خطرناک میشود و شکافهای خفته، در اثر همپوشانی یکدیگر را تقویت میکنند و فعال میشوند...
۳) برخی شکافها در دستهی تاریخی جا میگیرند که حاصل تصادف است. مثل وجود یا عدم وجود تنوعات قومیتی و مذهبی.
در ادامه ممکن است « من به عنوان زنِ فلان قومیت، مذهبی اقلیت داشته باشم و به دلیل جغرافیایی (مرز نشینی) مشاغل سختی مثل کولهبری به من تحمیل شده باشد. ما باید حول محور این شکافها، منافع خود را تنظیم کنیم، بسیج شویم و عمل سیاسی انجام دهیم اما ... !»
🆔@namiramag 👈 عضویت