eitaa logo
تو بگو ...
104 دنبال‌کننده
134 عکس
143 ویدیو
2 فایل
غایت خلقت جهان پرورش انسان‌هایی است كه در برابر شداید بر هر چه ترس و شك و تردید و تعلق است غلبه كنند و حسینی شوند (شهید آوینی)
مشاهده در ایتا
دانلود
15.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نتوانستم ننویسم... قلب هر آزاده ای شب های جمعه بال میزند سمت کربلا، هرکس ، هرگوشه ای به اربابش سلام می دهد و با چند قطره اشک دلتنگی اش را به صاحبش ابراز می کند. این روزها و شب ها، دلِ همه ی آزادگان جهان برای یک جا می تپد ،آن هم ، « وَ لِمِثلِهِم فَلتَذرف الدموع ، براى مانند ايشان شايسته و سزاوار است كه سرشك اشك از ديدگان جارى شود » . می گویند دخترکی در کربلا زیاد بهانه ی بابا می‌گرفت 💔 @nanetazeh
6.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو را که دیدم یادم افتاد به شیرزنی که میان یک گله کفتار تنها شده بود اما می دانست که بارِ یک تاریخ افتاده روی شانه هایش. پس خم به ابرو نیاورد و با آنکه بی پناه شده بود اما حیدری رجز می خواند. زنده باشی زن، زنده باشی شیرزنِ غزّه ، زنده باشید همه ی شما دلاور زنان و مردان و کودکانتان که بار این تاریخ را بر دوش کشیده اید . آری شما شریف هستید، شما عین شرافت و عزت هستید. در این هفتاد روز هرکس خواسته مثالی از عزت و شرافت بزند نامِ شما را برده و خدا با شماست. یا لَیتَنا کُنا معکم @nanetazeh
8.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای بچه اش بیسکوئیت خریده بود ، برگشت ، بچه اش لای کفن بود ، بیسکوئیت را داد دستش ، گفت این را با خودت به بهشت ببر 😭😭 نوشته اند مختار از حرمله (لعنة اللّه عَلَیه) پرسید : جایی بود در کربلا که خودت دلت بسوزد؟؟!!!! «گفت: یک جا دلم برای حسین(ع) سوخت؛ آنجا که طفل را زدم و پدر حیران شد ، بین خیام و میدان چندین بار رفت و برگشت و بعد از آن به پشت خیمه ها رفت.» دلم قفل کرده و زبانم بسته شده؛ ای کاش قلمی به فریاد این صحنه برسد. @nanetazeh
4.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃 فَلْیَبْكِ الْباكُونَ، وَ إِیَّاهُمْ فَلْیَنْدُبِ النَّادِبُونَ، وَ لِمِثْلِهِمْ فَلْتذْرفِ الدُّمُوعُ، وَ لْیَصْرُخِ الصَّارِخُونَ، وَ یَضِجَّ الضَّاجُّونَ، وَ یَعِجَّ الْعاجُّونَ؛ ✍️ این صحنه را فقط می شود فریاد کشید و ضجّه زد؛ توان کدام قلم است که بنوازد؟ آوینی کجاست؟!! کجاست که بگوید: بدر و حنین و عاشورا اینجاست، و شاید آن یار، آن نیز اینجا باشد» آن یار؛ همان که دلِ همهٔ انبیا را ندیده برده بود و دل ما را هم... این آغوش را که دیدم، دلم خواست، روز واقعه، آغوشِ پدر از خونِ حنجرِ پسر رنگین نمی شد و پدر را حیران نمی کرد... @nanetazeh
تو بگو ...
. . حزن ، ما را هم‌سن مردها کرد و دیگر واجب است که بجنگیم اردوگاه بریج
✍️ پدر گفته بود هرگاه تمام غم های دنیا به دلت افتاد، بازوبندت را باز کن‌...انگار آن لحظه همین جاست، همین جا که عمو اذن میدانش نمی دهد. نوشته را باز کرد و بوسید و شتابان به سوی عموی خویش رسید و آنچه پدرش بر آن تاکید فرموده بود به عرض آن حضرت رسانید. چون امام(ع) توصیه برادر را مطالعه کرد به شدت منقلب شد و گریست، و فرمود: آیا با پای خود به سوی مرگ خواهی رفت؟ قاسم عرض کرد: چگونه چنین نباشد. روحم فدایتان و جانم نثار وجودتان. چه قاسم ها پرورانده ای غزّه، چه شیربچه هایی که دیگر نه پدری برایشان مانده و نه مادری و نه حتی پناهگاهی؛ اما سر عهد ازلی خویش مانده اند و مردانه تا قتلگاهِ خویش می روند و نه ترسی به دل راه میدهند و نه حتی اندوهگین می شوند. @nanetazeh
1.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
می‌گوید: ای مردم دنیا، به من حسادت کنید بخاطر نعمتی که خدا به من داده‌است. ✍️ یک جهان ماه‌هاست که به شما، به حسبااللّه‌هاتان، به قرآن خواندن‌هاتان، به مردانه رجز خواندن‌هاتان، به انگشت‌هایی که با علامت پیروزی نشان می‌دهید، به حتی ویرانه‌نشینی‌هاتان که می‌ارزد به خانه‌های بشری که جایی برای مأواگرفتن ندارد و فشار تنهایی و غربت او را به این‌سو و آن‌سو می‌کشد حسادت می‌کنند و بی‌تابند برای یک لحظه کنار شما بودن و خارج از روزمرگی‌ها «زندگی» کردن و «مأوا» گرفتن. شما چه طلب کردید برای شب‌های قدرتان؟ ما به همان هم حسادت می‌کنیم. @nanetazeh