نردبان صعود
♨️ سفرنامه تبلیغی 🏷 ایستگاه ششم: دریا 💧 🔹 امروز بعد از اتمام مراسمات دهه اول محرم به بندرعباس آمدیم
♨️سفرنامه
🪧 ایستگاه هفتم: زنبور بی عسل 🐝
🔺شب اول ماه محرم بود. من هم کتاب شریف مفاتیح الجنان را برداشته بودم و مستحبات شب و روز اول ماه را داشتم برای نمازگزاران بعد از نماز میخواندم.
🔻باورم نمیشد صحبتهام این قدر روی دو دختر بچه اثر بگذاره...
🔺فردای ان شب، وقتی وارد کلاس قرآن شدم، دیدم دو تا از دخترای کلاس #روزه هستند ... 😳😳
🧐 خیلی سن هم ندارند. شما تصور کنید یکی شون میره کلاس هفتم و یکی دیگه میره کلاس چهارم. اونم در هوای گرم و طاقت فرسای جنوب فارس. اونم روزه مستحبی. تازه کلاسشونم تعطیل نکردن و اومدن ....
👏واقعا باید افرین گفت به این تربیت خوب پدر و مادرشون...
😔 آنجا بود که یاد این روایت نبوی تکان دهنده افتادم👇👇
☘ إِنَّ أَهْلَ النَّارِ لَيَتَأَذَّوْنَ مِنْ رِيحِ الْعَالِمِ التَّارِكِ لِعِلْمِهِ وَ إِنَّ أَشَدَّ أَهْلِ النَّارِ نَدَامَةً وَ حَسْرَةً رَجُلٌ دَعَا عَبْداً إِلَى اللَّهِ فَاسْتَجَابَ لَهُ وَ قَبِلَ مِنْهُ فَأَطَاعَ اللَّهَ فَأَدْخَلَهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ وَ أَدْخَلَ الدَّاعِيَ النَّارَ بِتَرْكِهِ عِلْمَهُ وَ اتِّبَاعِهِ الْهَوَى وَ طُولِ الْأَمَلِ
👳♂با خودم گفتم: نکند ما هم جز علمایی باشیم که خود عمل نمیکنیم و در نهایت ما را به ... ببرند اما پایِ منبریها ما به حرف ما گوش بدن و بهشتی بشند...
👈 اصلا یکی از افات بزرگ که گریبان #عالم را میگیرد، همین است که خود عالم، علم به جان و دلش ننشسته باشد و صرفا حرّافی بکند.
👌راست گفتند که عالمِ بیعمل به چه ماند؟ به زنبور بیعسل! 🐝
🤲 اعوذ بالله من شرور انفسنا 🤲
#سفرنامه_تبلیغی
#محرم ۱۴۴۶
➿ فارس، مصیری
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
🆔 @nardeban_sooud
✍#حکایت
👁 چشمام رو با خدا معامله کردم😭
🔹...ساعتی بعد چند نفر از آنها را به بخشهای مربوطه انتقال دادیم. سه مجروح دیگر باقی مانده بودند. پروندههایشان را چک کردم. عاصی شده بودم. خودکار را برداشتم و روی صفحۀ سفید کاغذ، میکشیدم. چشم چشم، دو ابرو، یک دماغ، یک دهان... چشم، چشم... چشم، چشم... اشکم روی گونههایم سرازیر شده بود.
🔸 فرشته از استراحتگاه آمده بود ریکاوری تا به من سری بزند و بعد به اتاق عمل برود، گفت: «زده به سرت!». با بغض گفتم: «تخت پنج رو نگا کن، دیگه داره به هوش میآد.» با تعجب گفت: «خب، اینکه خیلی خوبه.» گفتم: «دکتر تو پروندهاش نوشته، وقتی که به هوش اومد، آروم بهش بگین از دو چشم برای همیشه نابینا شده!»
🔹فرشته گفت: «وای...!» رنگ از رویش پرید. وقتی رزمندۀ تخت پنج به هوش آمد، فرشته خیلی آرام موضوع را با او در میان گذاشت.
رزمنده اول سکوت کرد. بعد گفت:
«چشمام رو با خدا معامله کردم.»🌹😭
📚 از #کتاب کفشهای سرگردان
📖 ص ۱۳۳
🖌 خاطرات «سهیلا فرجامفر» پرستار بیمارستان دزفول در ایام #دفاع_مقدس
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
🆔 @nardeban_sooud
💠 آثار یاد کردن از سید الشهداء در موقع نوشیدن آب
🌱 #امام_صادق علیه السلام فرمودند:
💧هر کس آبی بیاشامد و جدم حسین علیه السلام را یاد کند و بر قاتلین او لعن و نفرین نماید، خداوند ⬇️⬇️
✔️ صد هزار حسنه برایش بنویسد
✔️ و صد هزار گناه او را بیامرزد
✔️ و او را در جایگاه های بلند جای دهد
✔️ و مانند این است که صد هزار بنده را آزاد کرده باشد.
✔️ پس او در روز قیامت با دلی شاد و چهره ای خندان محشور می شود.
📚منتهی الامال صفحه ۳۴۳
📎 #حدیث
📎 #امام_حسین علیه السلام
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
🆔 @nardeban_sooud
50.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ ویژه ویژه ♨️
👈 با تأمل ببینید | چرا برای امام گریه می کنیم؟
♻️ در انتشار خوبیها سهیم باشید.
#امام_حسین علیه السلام
#محرم
#پیشنهاد_تماشا
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
🆔 @nardeban_sooud
🧐🧐 تا حالا تصور کردید که اگر ۱۴۰۰ سال پیش روزنامه وجود داشت؛ واقعهی #عاشورا رو چگونه تیتر میزدند؟!!!
♨️بخونید؛ جالبه
#محرم
#امام_حسین علیه السلام
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
🆔 @nardeban_sooud