eitaa logo
انارستان عشق
923 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
286 ویدیو
0 فایل
شاعرمهین‌اسدی‌آسترکی ناردهدر_دخترانار ✅ #خادمة‌المهدی‌جمکران_حافظ‌قرآن 💓 #لربختیاری_هم‌طایفه‌شهیدسلیمانی 💓 #کوه‌زاده‌عشایر ✅ #توانبخش_درمانگربیماران‌استثنایی ✅ #ارشدفقه‌وحقوق ✅ #روانشناس ✅ #علوم‌تربیتی باران‌عشق @love_rain1 شـــــاعرشـو @shaer_sho
مشاهده در ایتا
دانلود
12.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️‍🔥 مثل ایـــــرانـــــم ُو... یک روی ِخوشــــم، گـیـلـان‌َست وای َاز آن قسمتِ پــنـهـانِ دلــــــــم، 💔 آن رو ؛ بَـــــــــم... حـــــالِ من را تو اگــر... بـعـدِ خـــــودت پـرسـیدی... مـــــــــــــــــــــــــن👇 درٰ آشـوب‌تـــریـن حـــالـتِ مـمـکـن ، ❤️‍🔥خــــــوبـــــم❤️‍🔥 🖍 ✍ بــداهه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ 🖍 .•°``°•.¸.•°``°•. ꙮ➜ ‌‌‌‌‌‌‌@NARDOHDAR1 ‌انارستان‌عشق     •.¸    ❣    ¸.•           °•.¸¸.•° ꙮ➜اشعارمهین‌اسدی‌آسترکی 🔺🇯‌🇴‌🇮‌🇳‌🔺 ꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴ
💔 دلم را شاه مخلوعی که با مکر عزیزانش _ _میان تیر ُو خاک ُو خونِ خود ، رقصیده می فهمد 🖍 ✍ بــداهـــہ‌۲۳دی۱۴۰۰ 🖍 ╔═══⊰❀🌸❀⊱═══╗ ║ 🍀@nardohdar1 ✍ ║ 🍀@nardohdar1 ✍ ╚═══⊰❀🌸❀⊱═══╝
❤️ همیشه پیش دل از دست تنهایی خجل بودم من از مردم به وقتِ حلّ ِسختی ، مستقل بودم خودم صبر عظیم سال‌ها ایّوبی‌‌ِ خویشم خودم نوح نجات کشتـِی‌َم در سیل ُو گـِل بودم خودم موسای خود ؛ آن باطل‌السّحرِ تفرعن ها خودم عیسای جان‌بخش خودم از مرگ دل بودم شدم باران به جان قحطی ِکنعان ُو مصر امّا_ میان آتش بی یاوری‌ام ؛ مشتعل بودم هزاران اشک یعقوب ُو تب ِعشق ِزلیخایم جدا از یوسف امّا دایم از دل متـّصل بودم من از آل شرابم ؛ جدّ من عشق‌ست ؛ مجنونم که از اجماع بی دل ها همیشه منفصل بودم ببین رستم منم آن فاتح هفتادخوان ِعشق که با سنّ کمم ؛ پخته‌ تر از سنّ ِچهل بودم فراتر بودم از درک ُو نرفت از دست امّیدم اگر چه در حصار قوم بی مهر ُو کـِسـِل ؛ بودم تسلّی‌ داده ام خود را سر خاک عزای بخت نفهمیدند ویرانم ؛ به ظاهر معتدل بودم خودم، تنها خودم، باران به قلب آتشین ِخود خودم در چای تلخ دست دنیا؛ قند ُو هل بودم انار سرخ عشقم؛ در بهاری سبز غنچیدم که از پاییز تا اسفند؛ مهری منتقل بودم اگرچه یار ُو شادی ِدل هر بی کسم ، افسوس_ _که خود پیش دلم از اوج تنهایی خجل بودم 🖍 ✍ بــداهـــہ‌ ۲۳بهمن ۱۴۰۱ 🖍 •••┄┅═✧☫🇮🇷☫✧═┅┄••• 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ •••┄┅═✧☫🇮🇷☫✧═┅┄•••
💘 هیچ ُامیدی نیست به دنیای لعنت خورده‌مان ما نمی‌بینیم هم را ؛ درد، عادت می‌شود هر نباید ؛ کرده ای ُو هر نباید ؛ دیده ام می‌روم؛ دیدار بعدی‌مان قیامت می‌شود 🖍 ✍ بـداهـہ‌ ۱۵ اردیبهشت۱۴۰۲ 🖍 ┣━━◄⬣✦‌𖣔❀𖣔✦‌⬣►━━┫ 𖠢➜ @nardohdar1 ❦❥••🌸 𖠢➜ @nardohdar1 ❦❥••🌸 ┣━━◄⬣✦‌𖣔❀𖣔✦‌⬣►━━┫  انارستان عشق❣❥••𝐉𝐎𝐈𝐍☝️ ◈ᨖᨖ֎֍֎֍🍀֎֍֎֍ᨖᨖ◈
❤️‍🔥 سنگ اجبار بر سرم مانده رفته پایم ولی پرم مانده رفتی و گرچه رفتم از اجبار با تو دل ؛ با تو مصدرم مانده جان من ؛ آش پشت پایت شد بعد تو ؛ گونه ی ترم مانده رفتی و فکر من نمی کردی طبل مجنون بندرم ؛ مانده تو ثمودی که عهد می شکند پشتت آه پیمبرم مانده همچنان بعدِ سال ها دوری نفست بین بسترم مانده همچنان بین وحشت کابوس جیغ های شوک‌آورم مانده حاصل وصلی اشتباهم که پدرم رفته ؛ مادرم مانده مثل نوزاد ِمادری بی شیر منّت هر زنی سرم مانده چاره ی عاقلان ؛ عمل کردم باز هم پا به گِل خرم؛ مانده بعد یک عمر جنگ عقل و عشق جسد دل به سنگرم ؛ مانده گرچه از بی وفایی دنیا بی شراب تو ساغرم مانده کور_سویی بهار میبیند چشم نومید ِبر درم مانده نه فقط دین یوسف و یعقوب کفر هم ماتِ باورم مانده دل من ذبح اعظم عشقست عزّت روز محشرم ؛ مانده عشق ؛ من را نجات خواهد داد تا که آن صبر اکبرم مانده ✍ ✍ بداهه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ ✍ .•°``°•.¸.•°``°•. ꙮ➜ ‌‌‌‌‌‌‌@nardohdar1 ➜انارستان‌عشق     •.¸    ❣    ¸.• 𝐉𝐎𝐈𝐍☝️           °•.¸¸.•° ꙮ➜اشعارمهین‌اسدی‌آسترکی☝️ ꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴ
🌹 آه مظلوم ؛ سخت می گیرد گاه از ریشه ؛ نسل را بِبُرَد دخترم ؛ _ یادگاری‌ ظلم‌ت _ _ کاش مثل خودم ؛ _ زمین نخورد 🖍 ✍ بـداهـہ‌ 🖍 ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿ 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿
❤️‍🔥 جنگلی سوخته ؛ پُـــرٰٓ آشوبم ساحلی سیل خورده ؛ مرطوبم قومِ محتاجِ سدِّ ذوالقرنین خسته از شهرهای مخروبم آن بیابانِ جن‌زده شده ام پُـــرَ ازِ اِْبــْن‌سبیلِ مرعوبم من کویرم در آرزوی آب چه کنم با خیال مجذوبم ؟ می شود سبزه زار دشت دلم؟ رسم آیا به رود مطلوبم ؟ حرف من را کسی نمی فهمد شعر ُو معماریِ کج_اُسلوبم سنگسار غریب شهر ریا عشق ناگفته ؛ ننگ مکتوبم ایل پاکم ؛ مرا نمی خواهد من به جدّم شراب ؛ منسوبم عبرت از من زیاد می گیرند قصر صد پادشاه مغلوبم خنجر از دوست خوردم ای دشمن شاد شو؛ مدّتی نزن چوبم من هزاران قنوت رد شده ام فطرسی پرشکسته ؛ مغضوبم زجر راعیلِ یوسفِ راحیل گریه ی بی امان یعقوبم خسته از زخم چشم و زخم زبان جام لبریز صبر ایّوبم من پُر از جیغ و ناله ی لالم مملو از عشق های سرکوبم چشمم از گریه سرخ شد؛ گفتم : باد حسّاسیت زده؛ خوبم حال من را نپرس بابا جان رو به راهم ؛به لطف مشروبم حرص من را نخور تو را به خدا مادر موسفید محبوبم دامن_آلوده ام ؛ دعایم کن مادرِ باحیایِ محجوبم گفته بودم که ظاهرم ؛ گیلان ؟ گفته بودم که وای از آن رو ؛ بَم ؟ گرچه من درد خارج از درکم گرچه فرهادِ شهر_آشوبم شیرِ کوپالْ_زخمی‌ام به امید از مسیرم ؛ شغالْ می روبم گنج نایاب قاف دور از دست کوهی از سنگ های مرغوبم شاعری عاشقم ؛ عروس جنون بی محلّم به عقل معیوبم ترسی از نام و ننگ نیست مرا میخ تابوت خویش می کوبم 🖍 ✍ بـداهـہ ‌۳۱مرداد۱۴۰۲ 🖍 ═════●⃟ ✿ ⃟●᪥᪥᪥════ 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ═════●⃟ ✿ ⃟●᪥᪥᪥════
هدایت شده از انارستان عشق
❤️ همیشه پیش دل از دست تنهایی خجل بودم من از مردم به وقتِ حلّ ِسختی ، مستقل بودم خودم صبر عظیم سال‌ها ایّوبی‌‌ِ خویشم خودم نوح نجات کشتـِی‌َم در سیل ُو گـِل بودم خودم موسای خود ؛ آن باطل‌السّحرِ تفرعن ها خودم عیسای جان‌بخش خودم از مرگ دل بودم شدم باران به جان قحطی ِکنعان ُو مصر امّا_ میان آتش بی یاوری‌ام ؛ مشتعل بودم هزاران اشک یعقوب ُو تب ِعشق ِزلیخایم جدا از یوسف امّا دایم از دل متـّصل بودم من از آل شرابم ؛ جدّ من عشق‌ست ؛ مجنونم که از اجماع بی دل ها همیشه منفصل بودم ببین رستم منم آن فاتح هفتادخوان ِعشق که با سنّ کمم ؛ پخته‌ تر از سنّ ِچهل بودم فراتر بودم از درک ُو نرفت از دست امّیدم اگر چه در حصار قوم بی مهر ُو کـِسـِل ؛ بودم تسلّی‌ داده ام خود را سر خاک عزای بخت نفهمیدند ویرانم ؛ به ظاهر معتدل بودم خودم، تنها خودم، باران به قلب آتشین ِخود خودم در چای تلخ دست دنیا؛ قند ُو هل بودم انار سرخ عشقم؛ در بهاری سبز غنچیدم که از پاییز تا اسفند؛ مهری منتقل بودم اگرچه یار ُو شادی ِدل هر بی کسم ، افسوس_ _که خود پیش دلم از اوج تنهایی خجل بودم 🖍 ✍ بــداهـــہ‌ ۲۳بهمن ۱۴۰۱ 🖍 •••┄┅═✧☫🇮🇷☫✧═┅┄••• 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ •••┄┅═✧☫🇮🇷☫✧═┅┄•••
12.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ☝️ ❤️‍🔥 👇 برای فهم بهتر عزیزان غیربختیاری خریدارا میآن هیچکی مونِه توو دس نمی‌گیره کسی که میوه‌ی کال ُو کج و نارس نمی‌گیره مویُوم جنس خرابی که اگر بُردِن پس آوُردِن مونه حتی فروشنده صُحابُم پس نمی‌گیره مو بی راهِ نجاتی توو بیابون بلا گیرُم چُونُو بختُوم بده حتّی مونه کرکس نمیگیره مو که سی صلح چندین طایفه توو حِجله میگریُوم _یه باغیرت مونِه از دام این خون‌بس نمیگیره دهان مو پُره از آه ُو محتاج لبی شیرین لب شیرین که بوسه از لبان گس نمیگیره مو سی بارون عشق یوسفُم چلّه‌نشین بودُم چرا دست قنوت باغ دلواپس نمیگیره؟ همه گل‌های دُورُم چیده شد؛ تنها دراین دشتُوم کسی که بوی خوش از خار خشک ُو خس نمیگیره مویُوم مصلوب دار طعنه؛ کهنه پوشُم ُو کولی دل مو منّت از ابریشمُ و اطلس نمیگیره جلال‌الدین خوارزموم؛ یه وقتی قهرمان بودُم(۱) اگر خورده شکست امّا پیِ محبس نمی‌گیره دلُوم اون ظرفِ تَش‌گردونِ عشقی آتشین؛ امّا_ _کسی اونو برا چرخش میون دَس نمی‌گیره مو تا دشمن نشه دل‌شاد خندیدُم؛ رفیقونُم_ _گمون کِردِن دل این خنده‌ی بی کس نمی‌گیره ✍ ✍ بداهه یک‌شنبه۷مرداد۱۴۰۳ ● جلال‌الدین آخرین پادشاه خوارزمی که سخت با مغول‌ها جنگید.ولی حمایت نظامی هم‌طایفه‌ای های ترکش را نداشت و به جنگجویان_لربختیاری (در ایذه و...) متوسل شد. بخاطر خیانت هم‌طایفه‌ای‌هایش شکست خورد و متواری شد ولی اسیر و حبس نشد 🖍 ┣━━◄⬣✦‌𖣔❀𖣔✦‌⬣►━━┫ 𖠢➜ @nardohdar1 ❦❥••🌸 𖠢➜ @nardohdar1 ❦❥••🌸 ┣━━◄⬣✦‌𖣔❀𖣔✦‌⬣►━━┫  انارستان عشق❣❥••𝐉𝐎𝐈𝐍☝️ ◈ᨖᨖ֎֍֎֍🍀֎֍֎֍ᨖᨖ◈
انارستان عشق
🎼 #کلیپ_آواز_زیبا ❤️‍🔥 #عاشقانه قلبم ؛ شده آتشفشانِ تو جَلدِ لب آتش‌نشان تو افیون اعصاب خراب من_ _آ
ꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴ ꙮ⫷ ⫸ꙮ❤️‍🔥 ꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴ حقّ مرا با غم ادا کردند با عشق من ؛ بی‌رحم تا کردند شعر مرا با سوز میخواندند درد دلم را بی دوا کردند آه مرا انداختند از عرش سهم دعای من؛ بلا کردند حاجات من خوردند دست رد حتّی علیه من دعا کردند ناف مرا با درد برّیدند کام مرا با زهر وا کردند خاک مرا با مِیْ درآغشتند جام مرا تنها رها کردند بخت مرا جادوگران بستند از خیر؛ فالم را سَوا کردند طفل درونم لال و افلیج‌است این حنجرم را بی‌صدا کردند خواننده‌ی سنتور من مُرده ساز مرا بی‌همنوا کردند انداختند از بام؛ طبلم را جشن مرا شام عزا کردند چنگیزخان های هوس در شهر عشق مرا از من جدا کردند من خوب بودم با همه امّا پاسخ به گل را ؛ ناسزا کردند با دشمنم دست وفا دادند یاران علیهم کودتا کردند کردند تبعیدم به ده‌کوره با تاج و تختم؛ ظلم ها کردند انداختندَم بین کفتاران با دست امّیدم چه ها کردند کردند محوم از لب تاریخ جای مرا ؛ غربت‌سَرا کردند از قبر من نام و نشان کندند بی فاتحه ماندم؛ جفا کردند کشتند فانوس مسیرم را در دشت سبز آتش به پا کردند راهم کویر بی نهایت شد حقّ مرا با غم ادا کردند ✍ ✍ بداهه ۱۶و۱۷ مرداد۱۴۰۳ 🖍 ‌‌‌‌‌‌‌‌ꙮ➜اشعارمهین‌اسدی‌آسترکی ‌‌‌‌‌‌‌‌❥᭄➜ @nardohdar1 ‌‌‌‌‌‌‌‌❥•᭄•𝐉𝐎𝐈𝐍 ‌‌‌‌‌‌‌‌❥᭄➜ @nardohdar1 ‌‌‌‌‌‌‌‌❥•᭄•𝐉𝐎𝐈𝐍 .•°``°•.¸.•°``°•. ꙮ➜ انارستان عشق ‌‌‌‌‌‌‌‌❥••••••     •.¸    ❣    ¸.•           °•.¸¸.•° ꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴ
هدایت شده از انارستان عشق
12.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️‍🔥 مثل ایـــــرانـــــم ُو... یک روی ِخوشــــم، گـیـلـان‌َست وای َاز آن قسمتِ پــنـهـانِ دلــــــــم، 💔 آن رو ؛ بَـــــــــم... حـــــالِ من را تو اگــر... بـعـدِ خـــــودت پـرسـیدی... مـــــــــــــــــــــــــن👇 درٰ آشـوب‌تـــریـن حـــالـتِ مـمـکـن ، ❤️‍🔥خــــــوبـــــم❤️‍🔥 🖍 ✍ بــداهه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ 🖍 .•°``°•.¸.•°``°•. ꙮ➜ ‌‌‌‌‌‌‌@NARDOHDAR1 ‌انارستان‌عشق     •.¸    ❣    ¸.•           °•.¸¸.•° ꙮ➜اشعارمهین‌اسدی‌آسترکی 🔺🇯‌🇴‌🇮‌🇳‌🔺 ꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴ