eitaa logo
نشریه نارنج|Narenj Journal
149 دنبال‌کننده
198 عکس
67 ویدیو
10 فایل
•|فصل‌نامه فرهنگی، سیاسی و علمی نارنج •|نشریه بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی کاشان •|ارتباط با ادمین: @naranj_journal_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 ✨️ -اسمش را می‌گذارم عباس، یعنی شیر بیشه و کنیه‌اش می‌شود اباالفضل. فاطمه با خجالت گفت: حالا که برای پسرم اسم زیبایی تعیین کردید، خواهش میکنم اسمی هم برای من انتخاب کنید. -مگر از اسم فاطمه راضی نیستی؟ +هستم مولای من، اما... اما... -اما چه؟ +احساس می‌کنم هروقت که مرا به اسم صدا می‌زنند، شما و فرزندان بهشتی‌تان متاثر می‌شوید. می‌دانم که شما را به‌یاد دردانه‌ی رسول‌الله می‌اندازد. همچنین نام مادر بزرگوارتان. پس خواهش میکنم نام مرا تغییر دهید. مولا علی(ع) عباس را به‌سینه چسباند و گفت: -از حالا تو "ام‌البنین" هستی، یعنی مادر پسران. مادر پسران فاطمه‌ی زهرا(س) و مادر عباس و سه‌پسری که به‌دنیا می‌آوری. 📚برگرفته از کتابِ "برادر من تویی" نوشته داوود امیریان 🖤 ------------------------------------ •| @narenj_journal  🍊 •| نارنج در اینستاگرام، تلگرام و ایتا ------------------------------------
📚 ✨️ بیرون از مسجد حسین و عباس از کوچه‌های خلوت راهی منزل امام حسن شدند. عباس مثل همیشه با کمی فاصله عقب‌تر از حسین قدم برمی‌داشت. حسین دست عباس را گرفت. با مهر و محبت پنجه‌ قدرتمند عباس را فشار داد و گفت: - معلم خوبی هستی برادر. پس از نماز حواسم بود که چگونه آهنگین و دلنشین شاگردانت را مسحور کلام خود کرده بودی. عباس لبخند زد و سر پایین انداخت. حسین آه کشید و گفت: - وقتی صحبت می‌کنی انگار پدرم امیرالمؤمنین است که در حال سخن است. تو در خُلق‌وخو و رفتار و سخن شبیه‌ترین شخص به پدرمان هستی... عباس گفت: من خاک پای آن بزرگوار هم نمی‌شوم همگان تصدیق می‌کنند این شما و مولايم حسن مجتبی هستید که هم به رسول‌الله شباهت دارید و هم به پدرمان علی مرتضی. - و تو هم عزیز پدرمان بودی عباس:) 📚برگرفته از کتابِ "برادر من تویی" نوشته داوود امیریان ------------------------------------ •| @narenj_journal  🍊 •| نارنج در اینستاگرام، تلگرام و ایتا ------------------------------------