eitaa logo
اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
8.5هزار دنبال‌کننده
25 عکس
1 ویدیو
19 فایل
☑️ اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی 🔹کانال سروش: sapp.ir/matn_narimani 🔸کانال تلگرام: t.me/narimani_matn
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️ ۱۴۴۰ 🔹۲۳ شهریور ۱۳۹۷ 👇👇 @narimani_matn
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ برای خیر من همیشه فتح باب میکنی به رسم بنده‌پروری مرا خطاب میکنی بساط خانه‌ی کرم همیشه فرق میکند دعا نکرده هم مرا تو مستجاب میکنی خداشناسیِ من از محرمت شروع شد زمان گریه در وجودم انقلاب میکنی به ارضیان و عرشیان چقدر فخر میکنم برای نوکری مرا که انتخاب میکنی همین که دور می‌شوم مرا به روضه میکِشی زمین که میخورم به سوی من شتاب میکنی @narimani_matn به گردش دو دیده‌ات شفاعت قیامت است در این جهان به ما کرم علی‌الحساب میکنی چه خوبم و چه بد، مرا به دست دیگران مده خودت مرا عذاب کن، اگر عذاب میکنی دوباره خواب دیده‌ام پیاده سوی کربلا روانه‌ام ز مرقد ابوتراب میکنی بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت سبوی خالی‌ام اگر پر از شراب میکنی به زیر دشنه هم دعا برام میکنی، ولی بگو چرا محاسنت به خون خضاب میکنی؟! شاعر:   ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 (س) / بخش اول با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ روایت داریم پیغمبر وارد شد دید بی‌بی گریه میکنه. _چی‌شده دخترم؟! گفت: بابا! بچه‌ای که در رَحِم دارم با من حرف میزنه. چند روز هم هست، کار الانش نیست. اما امروز فرق کرده. _چرا؟ _از دیروز تا قبلش وقتی باهام حرف میزد هی میگفت:« اَنَا الغَریب» اما از امروز حرفاش فرق کرده هی داره میگه «اَنَا العَطْشان» پیغمبر شروع کرد روضه بخونه بی‌بی هم گریه کنه. پیغمبر وقتی روضه‌ش تموم شد بی‌بی هم مفصّل گریه کرد. عرضه داشت: بابا! کسی هست کربلا برای حسینم گریه کنه؟ نکنه غريب باشه!؟ شما هستید؟ _نه. _باباش علی هست؟ _نه. _من هستم؟ _نه. _حسنم هست؟ _نه دخترم. یهو بی‌بی یه آهی کشید، آه پسرم؛ پس کی هست برای حسینم گریه کنه؟ (پیغمبر خدا مژده شما رو داده) _دخترم نگران نباش؛ از امّت من یه عده‌ای میان؛ اینا مثل زنها برای حسینت داد میزنن.... گفت : بابا، حالا که اینجوریه من همه‌شون رو میخوام شفاعت کنم. کار همه‌شون با خودم باشه... اصلا من میخورم زمین که اینا نخورن. اصلا من میرم پشت در برای اینا، من سیلی میخورم اینا زنده باشن... ممنوتیم یازهرا... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش دوم (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ همچین که عبدالله دید دور عمو رو گرفتن، هرکسی داره میزنه. از دور داره مشاهده میکنه؛ نیزه‌ها بالا میره پایین میاد. شمشیرها بالا میره پایین میاد. از دور یه عده ایستادن دارن سنگ میزنن، هوا پر گرد و خاک شده؛ -چه‌خبره؟ سر عموم داره چه بلایی میاد؟ " والله لا ا‌ُفارِقُ عَمّی ٖ" عمه دستم‌و رها کن، من بدون عمو نمیتونم. عمه من نمیتونم زنده باشم و ببینم جلو چشمام عموم رو میزنن. یه بار بابام تو کوچه‌ها زنده بوده دیده چطور مادرش رو زدن بسه.... @narimani_matn دستش رو از دست عمه کشید، دوید به سمت گودال. تا وارد گودال شد دید عجب خبریه؛ یه تیر تو سینه‌ست، پیشونی شکسته‌ست، یه نیزه تو پهلوئه. سرتاپا پر تیر و تیغ و نیزه و شمشیر و سنگه. -چه‌خبرائیه؟ چه بلایی سرِ عموم آوردن؟! یهو دید اون نامرد پرید تو گودال، میخواد بشینه رو سینه‌ی عموش؛ اومد جلو، گفت نمیذارم، مگه اینکه از رو جنازه من رد بشی. تا شمشیر رو آورد بالا به حسین بزنه دستش رو آورد جلو. شمشیر رو زد به دستش، دستش به پوست آویزون شد... یهو اباعبدالله بغلش رو باز کرد. آخ عبدالله بیا تو بغل من. همچین که پرید تو بغل حسین، حرمله بلند شد تیرو برداشت، اصلا نذاشت این دوتا به هم برسن، تا پرید تو بغل عمو تیر رو نامرد زد... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دلم مثل بابا توی خون تپیده یه چیزایی دیدم که هیچکی ندیده دیدم توی گودال، عموم رفته از حال زیر دست و پاشون، تنش شد لگدمال دیگه هرچی داشتن آوردن تو گودال عموم رو غریب گیر آوردن تو گودال جلوی عموم آب میخوردن تو گودال همه سنگ و تیرها میخوردن تو گوال دیدم زد تو گلو با نیزه از اسب افتاد عمو با نیزه جسمش شد زیر و رو با نیزه @seyedrezanarimani بابام توی کوچه، منم که تو اینجا نشد که سپر شیم، برا تو و زهرا خدا رو هزار شکر همین‌جا میمیرم نمیمونم و بعد عزاتو بگیرم خدایی عذابه، بی‌تو زنده موندن ببینم که قاتل میخنده جلو من بابام بعد کوچه، شبا رو نخوابید با چه حالی هر روز مغیره رو می‌دید کُشتن بابام حسن رو کوچه دیده سیلی زدن رو کوچه عمری سوزونده من رو کوچه *شاعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تا افتادی دویدم من دویدم دیر رسیدم من مثِ بابام توی کوچه خیلی چیزا رو دیدم من گردوخاکی که برپا شد هوای دشت‌و مِه کرده چکمه‌ها و سُم اسبا عمو جِسمت رو لِه کرده دیدم که... با چکمه جسم پاکِت‌و برگردوند باخنده‌هاش دل منو میسوزوند دارم میمیرم کاش می‌شد.. یه جوری می‌گرفتم اون خنجر رو یه جوری می‌رسیدم اون پیکر رو ... بغل بگیرم «عموجونم عموجونم» @narimani_matn عمو هرکاری کردم که سپرِ تو بشه دستم مثِ بابام توی کوچه نتونستم نتونستم بابامم روی پا ایستاد ولی دست از سرش رد شد سیلی به مادرت خورد و برا بابام چه‌قدر بد شد می‌خواستیم سپر بشیم ولی نشد شرمنده بازم مث مدینه شد شرمنده عمو حلال کن شرمنده... شدیم من و باباجونم از زهرا اون از مدینه و اینم از اینجا عمو حلال کن «عموجونم عموجونم» @seyedrezanarimani همه‌ی دلخوشیم اینه لااقل غرق تو خونم مثِ بابام پس از کوچه دیگه زنده نمیمونم خوبه میرم نمی‌بینم قاتلت داره میخنده نمی‌بینم که نامحرم دست عمه‌م رو میبنده بابام که مغیره رو تو کوچه میدید میمرد نمیدونم چه طوری طاقت آورد خدا میدونه بعد از تو چه‌جور سرت رو روی نی می‌دیدم حرم رو توی بزم مِی می‌دیدم خدا میدونه «عمو جونم عمو جونم» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ غنچه‌ی باغ حسین، یادگار حسنم چون‌ علی‌اکبر ‌رشید،‌ چون‌ علی‌ صف‌شکنم خون‌ من ‌آمد‌ به‌جوش‌، تنگ‌ شده پیرهنم عمه رها کن مرا، تا به لشکر بزنم دست ‌از‌ عموی خود نکشم تا‌‌که جان دهم باید دوباره پیش عمو امتحان دهم در ذهن دشمنان علی لازم است باز تلخی خاطرات جمل را نشان دهم «واللهُ لا اُفارقُ عَمّی ، واللهُ لا اُفارقُ عَمّی» @seyedrezanarimani زبان‌ من ‌تیغ‌ و/ سینه‌ی من‌ سپر است سرت سلامت عمو، هر چه آید به سرم دست بریده اگر/ افاقه نیست در نبرد مانده هنوز در گلو، نعره‌های پدرم جان تو را به جان خودم میخرم عمو حتی اگر به قیمت بال و پرم عمو تو جای خالی پدری بلکه بیشتر ای مهربان‌تر از پدر و مادرم عمو «واللهُ لا اُفارقُ عَمّی ، واللهُ لا اُفارقُ عَمّی» @seyedrezanarimani کاش جانم بود قابل تا فدایت می‌شدم کاش‌ دستم ‌می‌گرفتی‌ خاک پایت می‌شدم کاش بودم گرد ره تا می‌نشستم در برت کاش‌بودم‌خاک تا خاک سرایت میشدم «الله الله حسین وِینه بِسُیوفِ القَطَّعِینه» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ رسیدم من اما یه‌کم دیر رسیدم چیزایی که دیدم نباید میدیم می‌دیدم تو گودال یه مشت نانجیبو دیدم دوره کردن عموی غریبو یکی رودررو یکی از پشت عمومو می‌زد منو می‌کُشت زمین نشست آخر عمو جون یه جوری زد عموجون افتاد که خیلی بد عموجون افتاد میون گرگای بیابون یه شیر زخمی ، این همه لشکر میون گودال گم شده پیکر «عمو حسین جان ، عمو حسین جان» @seyedrezanarimani توی گرد و خاکا می‌دیدم به زحمت عموم افتاد از اسب میون جماعت عمو که زمین خورد با صورت تو گودال دویدن با نیزه جماعت تو گودال توی گودال، صد نفر اومد دیدم هرکی هرجوری شد زد با چکمه رفت روی عمو یه نیزه تو گلوش نشسته یه نیزه سینه‌شو شکسته یکی تو پهلوی عمو یه نیزه راه نفس رو بسته یه سنگی پیشونی رو شکسته «عمو حسین جان ، عمو حسین جان» @narimani_matn سرش رو شکافتن، عمو یاعلی گفت یه نیزه نمیذاشت، به زحمت ولی گفت تا نیزه تو پهلوش نشست گفت یازهرا تا با چکمه سینه‌ش شکست گفت یازهرا توی گودال بانویی دیدم تا یازهرا گفت من شنیدم صدای یه بانویی خسته یه مادرِ خمیده‌ی تنها با دستی که نمیره بالا میزد رو سینه‌ی شکسته میگف بُنَیَّ، آبت ندادن غریب مادر، زخمات زیادن «عمو حسین جان ، عمو حسین جان» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اومدم کمی قدم بزنم تو هواتون از تو دم بزنم اومدم مهمون تو بشم و یه سری باز به حرم بزنم کربلا، روبه‌رومه و، اشک شوق توی چشمامه کربلا، رؤیای منه، وعده‌ی من و آقامه چه حس لطیفی، چه اشک زلالی چه نوری داره از سمت تو میتابه چه حال عجیبی ، چه بارش لطفی اینا از کرم و نعمت اربابه "ذکر لب سینه‌زنا ، حُبُّ الحسین یَجمَعُنا" @seyedrezanarimani اومدم بازم به سوی حرم تا دلم بگیره بوی حرم رهروان سیدالشهدا وعده‌ی ما روبه‌روی حرم این مسیر، پر از عشقه و، لبریز میشه از شوق و شور این مسیر، از کرببلا، مارو میبره تا ظهور چه جاده‌ی نوری ، چه جلوه‌ی حقّی چه سرچشمه‌ی ایمانی شده جاری همه دلا جَمعه ، دورِ آقا جَمعه دلم میگه همون حسّه که دوست داری "ذکر لب سینه‌زنا ، حُبُّ الحسین یَجمَعُنا" @narimani_matn اومدم به عشق شاه شهید با هزارتا آرزو و امید اومدم بگم شبیه زهیر مارو هم به کربلا ببرید من می‌خوام، عاشق ‌تر بشم، باید جون بدم پیش پات من می‌خوام، با اصحاب باشم، توی خیمه‌ی عاشورات چه شور و نوایی، چه اشک و بکایی همین موکبا خیمه‌س خدا میدونه چه عهد قدیمی، چه قلب سلیمی همه حبّ حسینی تو دلاشونه "ذکر لب سینه‌زنا ، حُبُّ الحسین یَجمَعُنا" ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گروه خونم حسنه ، سامونم حسنه اون‌که چندساله بهش مدیونم حسنه از همون بچگیام بندِ علمشم بذا رُک بگم اینو ؛ من جونم حسنه سایه‌ی رو سرم حسن ، ذکر مادرم حسن شاه بی‌حرم حسن ، جونم حسن آقاجون من نوکرتم ، تا پای این درتم من پای منبرتم ، جونم حسن "ای یاسینِ قرآنم ، ای جانم حسن جانم" @seyedrezanarimani افتخارِ نوکرِ دربار حسنم هرچی سینه بزنم بدهکار حسنم عاشقی یعنی که پاش برسه جون بدم بذا رُک بگم اینو ؛ سردار حسنم پسر ارشد علی ، شیرین‌تر از عسلی ای عشق لَم یَزلی ، جونم حسن ای ذکر اول آخرم ، بگو که ای نوکرم تو رو حتماً میخرم ، جونم حسن "ای یاسینِ قرآنم ، ای جانم حسن جانم" شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ ذکر خیر خوبیات، تربت کرببلات از تولد تا وفات، کامَمو پر کرد گریه کرده مادرم ، تا نیفتم از قلم نوکری پا این عَلم، قلبمو دُر کرد تا همیشه میمونه دل به‌پای این در پای این روضه‌ها و گریه‌ها و منبر پشتمون گرمه به ولایت علی حیدر کاشکی مثِ جابر، ما بشیم از انصار اربعینِ امسال، تازه بشه دیدار حُر بشیم واسه تو، یا سیّدُالاَحرار «یا سیّدُالاَحرار، یا سیّدُالاَحرار» @seyedrezanarimani مونده در آموزه‌ها ، در نماز و روزه‌ها کربلا در موزه‌ها گم نخواهد شد جاریه خون خدا ، در دل اندیشه‌ها از یمن تا زاریا جبهه ممتد شد خالی نمیشه از حسینیا دیگه دنیا دَمِ "هیهاتَ مِنَ الذِّلَه" میشه احیاء چه جوونایی که با اقتدارْ به تو آقا به تو وفا کردن ، حق‌و ادا کردن تو دفاع از شیعه ، غوغا به پا کردن "اِن تَنصُرُواالله" رو با خون معنا کردن «یا اباعبدالله ، یا اباعبدالله» @narimani_matn نغمه‌ی یالیتناست ، وعده‌ی نصر خداست راه قدس از کربلاست ، از حرم تا نیل قوم عاشق‌پروریم ، عاشقان حیدریم فکر فتح خیبریم ، فتح اسرائیل برای استقامت و جهاد و سنگر چه اسلاحی از اشک روضه‌هاته بهتر میمونیم پای انقلاب و عشق رهبر میمونیم پا درسِ ، حضرت روح الله حججی میشیم و ، میریم به قربانگاه میشه دست دشمن ، از سر ما کوتاه «یا اباعبدالله ، یا اباعبدالله» @seyedrezanarimani آه از این خیره‌سری ، خوی اشرافی‌گری این تجمل‌محوری ، کو دیانت‌ها آه و فریاد از هراس ، از عقب‌گرد خواص از فساد و اختلاس ، از خیانتها هیئت ماست برا دفاعِ از این عزت ان‌شاءالله میشه این انقلاب و نهضت فصل آمادگی برا ظهور حضرت امید حق‌جویان ، خوشیِ بی‌پایان منتظریم آقا ، برسه اون دوران هستیِ آلُ الله ، العجل آقاجان «العجل آقاجان ، العجل آقاجان» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
▪️ ۱۴۴۰ 🔹۲۴ شهریور ۱۳۹۷ 👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش اول با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ وقتی میان روضه‌ها با گریه خلوت میکنم آقا شبیه تو کمی احساس غربت میکنم وقت خطا ، الّا شما ، بوده حواسم بر همه از اینکه هستی شاهدم همواره غفلت میکنم وقتی برای تو نشد ، سودی ندارد ندبه‌ها با اسم تو از عشق تو من کسب شهرت میکنم تنهاترین مرد زمان در جمعه‌های بی‌کسی حاضر شما هستی و من هر هفته غیبت میکنم از معصیت تنها شدم، آلوده‌ی دنیا شدم دارم برای لذت یک‌روزه همت میکنم @seyedrezanarimani حبّ علی و آل او خَیرُالنّعم باشد ولی من با گناه و معصیت کفران نعمت می‌کنم حالا نشسته غصه‌ی عالم به روی سینه‌ام از دست نفس سرکشم اینجا شکایت میکنم یاد شهیدان حرم خیلی خجالت میکشم از این همه جاماندگی احساس ذلت میکنم با این همه در دو جهان با آبرو کردی مرا بر نوکران مادر سادات خدمت میکنم دلتنگ صحن حیدرم، بی‌تاب شهر کربلا دورم ولی با چشم دل دارم زیارت می‌کنم *شاعر : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 (ع) / *بخش اول صوت* با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ شب عاشورا، قاسم عرضه داشت: عموجان! شهادت قسمت منم میشه؟! گفت: پسرم شهادت در ذهن تو چه‌جوریه؟! سریع جواب داد: " اَحلَیٰ مِنَ الْعَسَل " شیرین‌تر از عسله؛ خیلی مشتاق شهادتم. (امشب مال اوناییه که مشتاق شهادتن.) فلذا روز عاشورا که شد اومد پیش‌ عمو: عموجان، بهم اجازه میدی برم میدان؟ گفت: عزیزِ برادرم، اگه میشه برگرد خیمه‌ها، تو سنّت کمه... انقدر ناراحت شد که عمو اجازه نداده. برگشت خیمه پیش مادرش: مادرجان عمو بهم اجازه نمیده. مادرش یه لبخندی زد: نگران نباش قاسمَم. _چرا مادر؟! یهو رفت از گوشه‌ی خیمه یه بقچه‌ای رو آورد، درِ بقچه رو باز کرد، یه نامه از تو بقچه در آورد: قاسمم بگیر ببَر پیش عمو. _این چیه؟ _این نامه‌ی پدرته؛ مخصوص برا تو نوشته... نامه رو گرفت، خوشحال اومد پیش اباعبدالله: عموجان! اذن بابامو آوردم. اباعبدالله تا نامه رو دید، اول گذاشت رو چشمش، یه کمی نامه رو بو کرد؛ حسن جان خیلی جات خالیه، کجایی ببینی منو غریب تو این صحرا گیر آوردن؛ حسن جان کجایی بیای ببینی ما رو با این زن و بچه‌ها دوره کردن.... تا نامه رو خوند صدا زد قاسمم باشه، اذن باباته، امامِ منه، حرفی نمی‌تونم رو حرف حسن بزنم، برو.... @narimani_matn انقدر گشتن تو خیمه‌ها، اما اندازه قد و قواره‌ی قاسم زره پیدا نشد... زنها دوره‌ش کردن، سرمه به چشمش میکِشن. اباعبدالله عمامه‌ش رو برداشت یه تیکه رو به صورت قاسم بست چشمش نزنن. آخه بنی‌هاشمیه، زیبارُخه، بره تو دل لشکر چشمش میزنن. یه تیکه رو هم کفن کرد، انداخت گردن قاسم... راه افتاد سمت میدان، شروع کرد رجز بخونه؛ من پسر شیر جملم... (ای کاش نگفته بودی). من پسر حسنم. یهو پیرمردایی که می‌شناختن، زخم خورده بودن از جنگ جمل. گفتن: حالا یه دلی از عزا درمیاریم، داغشو به دل مادرش میذاریم، کاری باهاش میکنیم دیگه نتونن برگردوننش سمت خیمه. همین کارم کردن؛ اول دوره‌ش کردن، سنگ میزدن، نامردا سوار بر مرکب شدند، اینقدر رو این بدن تاختن.... شیخ جعفر شوشتری میگه: وقتی اباعبدالله میخواست قاسم رو بفرسته میدون پاهاش به رکاب نمی‌رسید، اما وقتی میخواست قاسم رو برگردونه سمت خیمه، پاهای قاسم رو زمین کشیده میشد... شیخ جعفر میگه دو علت داره یا حسین خمیده بود که پای قاسم رو زمین کشیده میشد، یا قد قاسم زیر نعل اسبا رشید شده بود... حسین... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn