📋 #روایتاصبغابننباتهازلحظاتآخرمولا
#روضه_امام_علی (ع)
#گریز_به_روضه_حضرت_علی_اصغر (ع)
#متن_روضه / بخش اول صوت
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همچین شبی "اَصبغ ابن نُباتِه" پشت درِ خونهی امیرالمؤمنین انقدر نشست...
امام حسن اومد، دید درِ خونه شلوغه، یتیما همه اومدن کاسههای شیر آوردن، شنیدن آقا به شیر احتیاج داره.
«کربلا هم یهنفر بود به شیر احتیاج داشت...
گفتم نکش ناخن
نگفتم قهر کن با من... »
@seyedrezanarimani
همهی یتیما رفتن، اصبغ نشست؛ دوباره امام حسن اومد دید درِ خونه نشسته، فرمود مگه نگفتم برید؟!
گفت اومدم آقامو ببینم.
امام حسن فرمود: نمیشه، بابام تو حالتی نیست که کسی رو بتونه ببینه، کسی هم نمیتونه عیادتش کنه.
دوباره رفت؛ بار سوم اومد دید اصبغ هنوز نشسته. اقا امام حسن اومد پیش مولا:
_بابا جان اصبغه، هرچی بهش میگم برو نمیره، نشسته تو دهنهی در میگه جایی نمیرم....
مولا فرمود بهش بگو بیا داخل.
اصبغ میگه تا اومدم چهرهی مولا رو دیدم؛ دیدم دستمال زردی که به سر بسته با رنگ صورتش یکی شده.
زهر چیکار کرده با این آقا...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn